شخصیت باستان … رامسس دوم

2,800 تومان

« فرانسیسکو پیثارو » در تروخیوی اسپانیا شهری با قدمتی بیش از دو هزار سال به دنیا آمد . این شهر یکی از همان دژهای قرون وسطایی بود که بر فراز تپه‌ای بنا شده بود و دیوارهای بلندی از سنگ خارا داشت که از شهر حفاظت می‌کرد . ثبت تولد ، مرگ و ازدواج در کلیسا ، دادگاه یا در خانواده و یا بر جلد کتاب مقدس در آن روزگار کاری رایج بود ، اما هیچ سند ثبت شده‌ای از تولد فرانسیسکو پیثارو به دست نیامده است . تاریخ واقعی تولد او برای مورخان همچنان یک راز است .

اما آنها بر این باورند که او بین سال‌های ١٤٧١ و ١٤٧٥ به دنیا آمده است. برخی از مورخان ادعا می‌کنند او پس از تولد روی پله‌های یک کلیسای محلی رها شده بود و برخی دیگر می‌گویند او در میان خوک‌ها بزرگ شده و ماده خوکی به او شیر داده است . البته این ادعا شایعه‌ای بی‌اساس بیش نیست .

در واقع سرهنگ گونسالو پیثارو ، پدر فرانسیسکو ، افسر ارتش بود. سربازانش او را به سبب رشادت‌هایش در نبرد با ایتالیایی‌ها « رومن » و به سبب قامت رشیدش « بلند » می‌نامیدند . مادر وی ، خدمتکار بود و پدر و مادرش هر کدام تعدادی برادر ناتنی به فرانسیسکو ارزانی کردند . او هیچگاه به مدرسه نرفت و هرگز خواندن و نوشتن نیاموخت ، با این حال او به دنبال ماجرا ، هیجان و مهم‌تر از همه ثروت فراوان بود . کتاب « پیثارو » مجلدی دیگر از مجموعه شخصیت‌های تأثیرگذار دوره رنسانس است که در ١١٠ صفحه راهی بازار نشر شده است .

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

شخصیت باستان … رامسس دوم

نویسنده
استفانی فیتز جرالد
مترجم
شهربانو صارمی
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١١٢
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر ١٣٩٠
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن ۱۷۰ گرم
شابک
9789643119379
توضیحات تکمیلی
وزن 0.17 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “شخصیت باستان … رامسس دوم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب چگونه فیلم دوبله کنیم

135,000 تومان
معرفی کتاب چگونه فیلم دوبله کنیم “چه گونه فیلم دوبله کنیم” اثری است درسنامه‌ای، به قلم “ابوالحسن تهامی” که در آن چهار کتاب را در قالب یک کتاب منتشر ساخته و در اختیار علاقمندان به هنر دوبله و صداگذاری قرار داده است. در کتاب یکم، “ابوالحسن تهامی” درآمدی بر دوبلاژ ارائه می‌کند و آن را در چند گام به خواننده معرفی می‌کند. گام‌هایی که وی برای کار دوبله بر می‌شمرد به تبیین نقش و جایگاه صاحب کار، مترجم و مدیر دوبلاژ می‌پردازد و بعد به سراغ اصل عمل گویندگی و استودیوی ضبط می‌رود. جالب است بدانید برخی از موارد جذاب مربوط به کار دوبله نظیر انتخاب معادل‌های فارسی برای برخی از اسامی و القاب، دیالوگ‌نویسی، توجه به زبان بدن بازیگران، قرار دادن مکث در جملات، به کار بردن لهجه، گوش‌نوازتر کردن واژه‌ها، وفاداری به ویژگی‌های فیلم، دوبله‌ی فیلم‌های مستند و معرفی اتاق‌های مختلف ضبط صدا در استودیو همگی در کتاب اول از اثر “چه گونه فیلم دوبله کنیم” آورده شده‌اند. کتاب دوم به مساله‌ی فن بیان پرداخته و از انواع تلفظ حروف و کشش مصوت‌ها و حالت و لحن گرفته تا جملات توپوق‌آور و حرف‌های گوش‌خراش و نفس‌ گرفتن میان جمله، تک تک جزییات ریزی را که برای گویندگی زیبا لازم است، برشمرده است. در این بخش حتی از تمرین چگونه خندیدن و گریستن، خشونت و مهربانی، انواع کمدی و نوع صدای روایتگر نیز دریغ نشده و به هنرجو می‌آموزد که چطور جای نقش‌ اول، کودک، نوجوان یا شخصیت کارتونی صحبت کند. کتاب سوم، بخش تاریخی اثر “چه گونه فیلم دوبله کنیم” از “ابوالحسن تهامی” است و در آن تاریخ سخن‌گویی فیلم‌ها به فارسی مرور شده‌است و نهایتا در کتاب چهارم، تالاری از مشاهیر هنر دوبله به خوانندگان معرفی شده است. .

تجملات اشتراکی

46,500 تومان
کتاب تجملات اشتراکی (مخیله ی سیاسی کمون پاریس) نوشته کریستین راس ترجمه رحمان بوذری توسط انتشارات مرکز با موضوع علوم سیاسی، سیاست، اندیشه ی سیاسی به چاپ رسیده است. کمون پاریس آزمایشگاه بررسی ابداع‌های سیاسی بود که بیش و پیش از همه، به گفته‌ی مارکس، به واسطه‌ی «هستی و تجربه‌ی بالفعل» آن اهمیت داشت. تجملات اشتراکی کمک می‌کند خواننده با طرز کار پیچیده‌ی این تجربه‌ی استثنایی آشنا شود. کتاب راس نوعی نقشه‌برداری به‌موقع و دقیق و بس مفید از کمون پاریس است. این کتاب کوچک نوعی حکایت تمثیلی است درباره‌ی زمان و مکانی دیگر اما راستش نه درباره‌ی گذشته از آن حیث که گذشته است، بلکه همانند اکثر حکایت‌های تمثیلی بیشتر درباره‌ی امکان انواع دیگر کنش در زمانه‌ی خود ماست. معرفی مباحث کتاب تجملات اشتراکی فراتر از رزیم سلولی ملت ها تجملات اشتراکی ادبیات شمال بذرهای زیر برف همبستگی پیوست ها

سیاست در جامعه توده‌ای

140,000 تومان

معرفی کتاب سیاست در جامعه توده‌ای

ویلیام کورنهاوزر در سیاست در جامعه‌ی توده‌ای پس از بررسی نظریه‌های محدود درباره‌ی جامعه‌ی توده‌ای، نظریه‌ای عام و فراگیر ارائه داده است که طبق آن، زوال استقلال نخبگان و گروه‌های میانی در سطح جامعه و، به‌عبارت دیگر، آسیب‌پذیری آسان نخبگان و غیرنخبگان در برابر فشارها، به پیدایش جامعه‌ی توده‌ای تمام‌عیاری منجر می‌شود که زمینه را برای ظهور جنبش‌های توده‌ای و متعاقباً رژیم‌های تمامیت‌خواه فراهم می‌کند. بر این اساس، از نظر کورنهاوزر، برای حفظ و تداوم یک نظام مردم‌سالار لیبرالی و، به سخن دیگر، برای حفظ نظم همراه با آزادی، از یک‌سو به استقلال نسبی نخبگان منتخب و از دیگر سو به استقلال گروه‌های اجتماعی میانجی بین خانواده و دولت (مثل جوامع محلی، انجمن‌های داوطلبانه، و گروه‌های شغلی) نیاز هست. این شرایطِ مردم‌سالاری لیبرالی با کثرت‌گرایی اجتماعی فراهم می‌شود: کثرت و چندگانگی گروه‌های مستقل باعث تحکیم پایه‌های اجتماعی رقابت آزاد برای کسب رهبری، مشارکت گسترده در انتخاب رهبران، محدودسازی اعمال فشار بر رهبران، و خودمختاری در حوزه‌های وسیعی از زندگی اجتماعی می‌شود. در کتاب حاضر به مباحثی مانند نظریه‌های جامعه‌ی توده‌ای، شرایط جامعه‌ی توده‌ای، ساختار جامعه‌ی توده‌ای، فرهنگ و شخصیت در جامعه‌ی توده‌ای، ریشه‌های اجتماعی جنبش‌های توده‌ای، و ترکیب اجتماعی این جنبش‌ها پرداخته شده است. سیاست در جامعه توده‌ای - انتشارات نی

ترغیب

170,000 تومان

معرفی کتاب ترغیب

ان الیوت، قهرمان آخرین رمان جین آستین، در آستانه سی‌سالگی، در محیط تنگ و محدود که ارزش‌های کاذب بر آن حاکم است، با متانت و شکیبایی زندگی را پیش می‌برد. هشت سال پیش به ترغیب دوستان و نزدیکانش به خواستگاری مرد محبوبش جواب رد داده بود. حالا چه چیزی آن مرد را ترغیب خواهد کرد تا برای تجدید رابطه قدم جلو بگذارد؟…جین آستین در 16 دسامبر 1775 در استیونتن، همپشر، جنوب شرقی انگلستان، به دنیا آمد. او هفتمین فرزند یک کشیش ناحیه بود. در سال ???? که پدرش بازنشسته شد، خانواده ی آستین به بث نقل مکان کرد. پدر در سال 1805 از دنیا رفت و جین آستین و مادرش چند بار نقل مکان کردند، تا سرانجام در سال 1809 در نزدیکی آلتن در همپشر ماندگار شدند. جین آستین در همین محل ماند و فقط چند بار به لندن سفر کرد. در مه 1817 به سبب بیماری به وینچستر کوچ کرد تا نزدیک پزشکش باشد، و در 18 ژوئیه ی 1817 همان جا درگذشت. نوشتن را از نوجوانی آغاز کرد. قبل از انتشار آثارش بارها در آن ها دست می برد و بازبینی شان می کرد. چهار رمان عقل و احساس، غرور و تعصب، منسفیلد پارک و اِما به ترتیب در سال های 1811، 1813، 1814و 1816، یعنی در زمان حیات جین آستین منتشر شدند. رمان های نورثنگر ابی و ترغیب در سال 1818، یعنی بعد از مرگ نویسنده به چاپ رسیدند. دو اثر به نام های لیدی سوزان و واتسن ها (ناتمام) نیز از کارهای اولیه ی جین آستین باقی مانده است. او پیش از مرگ مشغول نوشتن رمانی به نام سندیتن بود که قسمت های پراکنده ی آن در دست است. جین آستین در محیطی نسبتاً منزوی زندگی کرد و اوقات خود را بیشتر به نوشتن گذراند. به نظر نقادان، او نبوغی دووجهی داشت: هم طنز قدرتمندی داشت و هم اخلاقیات و روحیات آدم ها را خوب می شناخت. رمان های جین آستین از پرخواننده ترین آثار در ادبیات جهان اند و حدود دویست سال است که نسل های پیاپی با کشش و علاقه ی روزافزون رمان های او را می خوانند. رضا رضایی در رشته ی مهندسی مکانیک تحصیل کرده و عضو سابق تیم ملی شطرنج است. سال هاست به طور حرفه ای به ترجمه ی آثار ادبی به خصوص ادبیات کلاسیک مشغول است. رضایی آثار متعددی را در زمینه های علمی، ادبی و فلسفی ترجمه کرده و مقالاتی هم در همین حوزه ها نوشته است.
ترغیب - انتشارات نی

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

ژئوپولتیک

4,875 تومان
نویسنده دکتر عزت الله عزتی مترجم ——————- نوبت چاپ 13 تعداد صفحات 214 نوع جلد شوميز قطع وزیری سال نشر