شخصیت باستان … هوپاتیا

5,200 تومان

هوپاتیا ریاضیدان مصری در حدود ٣٥٠ تا ٣٧٠ میلادی در اسکندریه در امپراتوری روم آن زمان و مصر امروزی به دنیا آمد و نزد پدرش تئون آموزش دید. او یکی از مشهورترین ریاضیدانان شهر و تنها زن مشهوری بود که در اسکندریه می‌زیست آن هم زمانی که از زنان فقط ازدواج و زاییدن توقع می‌رفت. او به هیچ یک از این‌ها تن در نداد.

او به جای این که بی‌صدا در خانه بنشیند، روزهایش را به تدریس، مطالعه و یا قدم زدن در مجامع عمومی و شرکت در مباحث مردانه مثل فلسفه، علوم و دین گذراند.
پس از سقوط شهر تروا در جنگ مشهور تروا در حدود سال ١١٨٠ پیش از میلاد، سربازان به یونانی فرو رفته در باتلاق قحطی و اقتصادی از هم پاشیده بازگشتند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

شخصیت باستان … هوپاتیا

نویسنده
سندی دونوان
مترجم
فاطمه شاداب
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١١٢
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر ١٣٩٢
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن ۱۸۷ گرم
شابک
9786002780614
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.187 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “شخصیت باستان … هوپاتیا”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

آن‌گاه که از فهم جهان درمی‌مانیم (مجموعه داستان)

86,000 تومان
اين پايان جبرگرايي است. اصل عدم قطعيت هايزنبرگ اميد تمام كساني را بر باد مي‌داد كه به جهان منظم و بقاعده‌اي كه فيزيك نيوتني وعده داده بود ايمان داشتند. به نظر جبرگرايان، اگر مي‌شد قوانين حاكم بر ماده را برملا كرد، مي‌شد به كهن‌ترين گذشته دست يازيد و دورترين آينده را پيش‌بيني كرد. رياضي دارد جهان‌مان را تا نقطه‌اي تغيير مي‌دهد كه نهايتا طي ده بيست سال آينده اصلا ديگر نتوانيم درك كنيم كه انسان‌بودن واقعا يعني چه. مي‌توانيم اتم را بشكافيم، برگرديم و به نخستين نور خيره شويم، و پايان جهان را فقط با مشتي معادله پيش‌بيني كنيم، اما هميشه چيزي مبهم، نامتعين و غيرقطعي باقي مي‌ماند.

چهار گوهر گزیده شعر شاعران حوزه ادبی عراق

144,000 تومان
کتاب چهار گوهر منتخبی از اشعار چهار گوهر شعر فارسی است که در عراق و خراسان می زیسته اند و از پایه گذاران شعر عراقی محسوب می شوند. انوری ابیوردی اگرچه به پیامبر ستایشگران معروف است اما در تغییر سبک شعر فارسی تأثیر بسزایی داشته است و در استفاده از زبان محاوره گاه سخن را به درجه ای از سادگی می رساند که گویی قسمت هایی از محاورات معمول و عادی را در شعر خود گنجانیده است. جمال الدین اصفهانی از دیگر قصیده سرایانی است که اشعارش سرشار از مضامین اخلاقی و حکمی و در عین حال روان و ساده و خالی از تکلف است.  ظهیر الدین فاریابی نیز از قصیده سرایان و غزل گویان معروف قرن ششم  است که شعر او مانند اشعار انوری، روان و پر از معانی دقیق و بدیع است. کمال الدین اصفهانی معروف به «خلاق المعانی»، در آوردن معانی دقیق استاد بود. او شاعری باریک اندیش و خلاق معانی است و در آوردن التزامات دشوار و به کار بردن ردیف های مشکل شهرت دارد. شاعران نام برده همچون بسیاری از شعرای فارسی با وجود اینکه توجه خاصی به مدح و مدیحه سرایی داشته اند، همگی به علوم زمان خود چون فلسفه، حکمت، طب، نجوم، لغت و کلام آگاه بوده اند. خوشبختانه در برنامه جدید درسی رشته زبان و ادبیات فارسی به این چهار گوهر ارزنده شعر فارسی توجه شده است و این منتخب برای سرفصل جدید با عنوان «گزیده اشعار شاعران حوزه عراق» جهت استفاده دانشجویان عزیز تدوین گردیده است.
سفارش:0
باقی مانده:1

کتاب زنان و محیط زیست

15,000 تومان
معرفی کتاب زنان و محیط زیست
هرگز آگاهانه با خود اندیشیده ایم چرا برای دستیابی به آرامش، بی اختیار به دامن سبز طبیعت پناه می بریم؟ تداعی این کهن الگو از روزگارانی به یادگار مانده که طبیعت هنوز اسیر فرهنگ نشده بود و قرار نبود علم بر همه چیز مسلط شود. در آن روزگار، زنان تدبیر جامعه را در دست داشتند و خردمندانه با هستی هماهنگ شدند. برآمدن خرد جمعی از زندگی مشارکتی در پرتو این تدبر از تک روی عقلانیت ابزاری جلو می گرفت و با مصائبی چون آلودگی محیط زیست مواجه نبود. بلوغ عقل مذکر در سایه پرورندگی داهیانه زنانه اما نیازمند هزینه ای سنگین بود که عمدتاً در تخریب محیط زیست تجلی می کرد. اقتضای زندگی مشارکتی در عصر مدرنیته اما رفته رفته عقل مذکر را به سرمنزل خردمندی دو جنسیتی در عصر جهانی شدن رهنمون گردید و این سرآغازی است بر ظهور تمدنی متکثر با نمودی چون سبز شدن محیط در بی سالاری. و این، داستان کتاب حاضر است.
سفارش:0
باقی مانده:1

متعلقات و ملحقات

397,000 تومان
کتاب متعلقات و ملحقات (مجموعه مقالات شوپنهاور) نوشته آرتور شوپنهاور ترجمه رضا ولی یاری توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات ملل، مجموعه مقالات، فلسفه به چاپ رسیده است. کتاب حاضر شامل گزیده هایی از مجموعه مقالات دوجلدی شوپنهاور، با عنوان متعلقات و ملحقات، است که البته بخش اعظم این مقالات را در برمیگیرد. متعلقات و ملحقات، علاوه بر اینکه نخستین کتابی بود که طعم شهرت را به شوپنهاور چشاند و نام او را سر زبانها انداخت و پس از آن بود که مردم متوجه اصل فلسفه ی او و آثار اصلی اش شدند، پر است از عبارات درخشان و جملات نغز و سخنان تازه و بدیعی که خواندن شان برای خواننده بسیار لذت بخش، هیجان انگیز، و آموزنده خواهد بود. معرفی مباحث کتاب متعلقات و ملحقات پاره گفتارهایی در باب تاریخ فلسفه درباره تاریخ فلسفه فلسفه ی پیشاسقراطی سقراط افلاطون ارسطو رواقیان نوافلاطونیان غنوسیان اسکوتوس اریگنا مکتب مدرسی فرانسیس بیکن فلسفه متاخرین شفاف سازی های بیشتر درباره فلسفه ی کانتی برخی ملاحظات درباره فلسفه خودم درباب فلسفه در دانشگاه ها در باب فلسفه و روش آن

مدیریت‌ زمان

55,000 تومان
اگر می‌خواهید استفاده‌ بیش‌تری‌ از وقت‌ و عمر خود ببرید، سریع‌ترین‌ و پرثمرترین‌ برنامه‌ای‌ را که‌ تا کنون‌ در زمینه‌ مدیریت‌ زمان‌ پیشنهاد شده‌ در این‌ کتاب‌ خواهید یافت‌. برای‌ اجرای‌ این‌ برنامه‌ نیازی‌ به‌ اضافه‌ کردن‌ کاری‌ جدید به‌ برنامه‌ شلوغِ فعلی‌ خود ندارید. توصیه‌های‌ مولف‌ کتاب‌ به‌ همه‌ کمک‌ می‌کند تا در عرصه‌های‌ مختلف‌ زندگی‌ شخصی‌ و شغلی‌ از وقت‌ محدود خود به‌طور موثرتری‌ بهره‌ گیرند.

من و تو

12,500 تومان

در بخشی از کتاب من و تو می‌خوانیم

با بازوهایی حلقه‌زده دور چوب‌اسکی‌ها ساک کفش‌ها در دست و کوله‌پشتی به دوش، مادر را دیدم که دور می‌زد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بی‌ام‌و روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاه‌قدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم به‌شدت می‌زد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آن‌همه بار جلوِ حرکتم را می‌گرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشه‌ی دیگر چرخاندم. آن انتها، رو‌به‌روی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسی‌بلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدان‌ها را در صندوق‌عقب جا می‌دادند. یک ولوو با یک جفت چوب‌اسکی روی سقفش کنار شاسی‌بلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، رو‌به‌روی دیوار. به چوب‌اسکی‌ها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوب‌اسکی‌ها را روی سقف مرسدس محکم می‌کردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف می‌زدند. سومرو می‌پرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمی‌آورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچه‌هایی که کمک نمی‌کردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوب‌اسکی‌ها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوب‌ها و کفش‌های اسکی، فشرده میان کارمندان کت‌و‌شلواری، ‌مادران و بچه‌هایی که به مدرسه می‌رفتند، احساس حماقت می‌کردم. می‌شد چشم‌هایم را ببندم و خیال کنم در تله‌کابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. می‌توانستم بوی کره‌ی کاکائو را از میان کرم‌های برنز‌کننده بشنوم. می‌خندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون می‌آمدیم.