شخصیت رنسانس … نیکلاوس کوپرنیک

2,800 تومان

گرچه کوپرنیک سراسر دوران شغلی خود را به عنوان یکی از مقامات جزء کلیسای کاتولیک رومی سپری کرد اما بیش از هر چیز به ستاره‌ها علاقه‌مند بود و سراسر عمر خود را صرف پروراندن و تصحیح نظریه کیهانی‌اش نمود که شناخت رایج در این زمینه را از اساس دگرگون کرد . متأسفانه کوپرنیک در همان روزی که کتابش منتشر شد ، درگذشت . او نفهمید نظریاتش در آینده چه غوغایی بر پا خواهند کرد و چگونه مسیر ستاره‌شناسی را برای همیشه تغییر خواهند داد . با وجود این کوپرنیک به مشاهده حرکت ستاره‌ها و سیاره‌ها پرداخت و محاسبات خود را پی گرفت و سرانجام به این یقین دست یافت که زمین به گرد خورشید می‌چرخد .

یونانیان و کلیسا اشتباه می‌کردند . هر چند ، در قرن ١٦ ایستادن در برابر کلیسا مشکلاتی جدی به همراه داشت . افرادی که با کلیسا مخالفت می‌کردند گاه مجازات می‌شدند . عده‌ای را می‌سوزاندند ، عده‌ای را سر از تنشان جدا می‌کردند و . . . با وجود اینکه کوپرنیک مخالفت خود را ابراز داشت ، همه محاسبات او نشانگر الگوی جدیدی از جهان بودند . کتاب « نیکلاوس کوپرنیک » به زندگی سراسر حادثه این دانشمند می‌پردازد .

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

شخصیت رنسانس … نیکلاوس کوپرنیک

نویسنده
باربارا ای.سامرویل
مترجم
نرگس مساوات
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ١١٢
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر ١٣٩٢
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن 188 گرم
شابک
9789643118648
توضیحات تکمیلی
وزن 0.188 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “شخصیت رنسانس … نیکلاوس کوپرنیک”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب فوائد گیاهخواری

55,000 تومان
معرفی کتاب فوائد گیاهخواری اثر پیش رو متن کامل کتاب “فواید گیاهخواری” از “صادق هدایت”، نویسنده ی مشهور معاصر است که به فواید این سبک زندگی می پردازد. با وجود اینکه نزدیک به یک قرن از نگارش کتاب “فواید گیاهخواری” می گذرد اما هنوز تفکر و دیدگاه “صادق هدایت” در این زمینه بدیع و ارتباط پذیر است و این اثر علاوه بر اینکه به تحلیل علمی و منطق محور “فواید گیاهخواری” می پردازد، خواننده را با عقاید و سبک زندگی یکی از برجسته ترین نویسندگان ایرانی نیز آشنا می کند. “صادق هدایت” این کتاب را در اواسط دهه ی دوم زندگی اش، یعنی سال ها پس از اینکه رژیم گیاهخواری را در دوره ی نوجوانی آغاز کرده بود به رشته ی تحریر درآورد و به این ترتیب می توان گفت “فواید گیاهخواری” نوعی به اشتراک گذاشتن تجربه ی این سبک زندگی از جانب کسی است که خود سال ها پیش به آن روی آورده است. ”صادق هدایت” در این اثر قابل تامل، از قلم درخشان خود استفاده کرده تا اهمیت رژیم گیاهخواری را با روایتی گیرا و جذاب تشریح کند و علاوه بر معرفی جنبه های مختلف این سبک زندگی، صنعت تولید گوشت را که از جهاتی بسیار ظالمانه جلوه می کند، مورد انتقاد قرار می دهد. نویسنده پس از برشمردن جنبه های مثبت سبک زندگی گیاهخوارانه، به رفتارهای منفی و نادرستی که به دلیل مصرف گوشت حیوانات از نوع بشر سر می زند اشاره کرده و با نگارشی تاثیرگذار، ابعاد وحشیانه و غم انگیز کشتن حیواناتی که هیچ مزاحمتی برای انسان نداشته اند را زیر بین نقد خود قرار می دهد. “فواید گیاهخواری” با اینکه از حجم کمی برخوردار است، اما مساله ی مهمی را تشریح کرده که نیازمند مطالعه و تفکر بیشتر است.

من و تو

12,500 تومان

در بخشی از کتاب من و تو می‌خوانیم

با بازوهایی حلقه‌زده دور چوب‌اسکی‌ها ساک کفش‌ها در دست و کوله‌پشتی به دوش، مادر را دیدم که دور می‌زد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بی‌ام‌و روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاه‌قدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم به‌شدت می‌زد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آن‌همه بار جلوِ حرکتم را می‌گرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشه‌ی دیگر چرخاندم. آن انتها، رو‌به‌روی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسی‌بلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدان‌ها را در صندوق‌عقب جا می‌دادند. یک ولوو با یک جفت چوب‌اسکی روی سقفش کنار شاسی‌بلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، رو‌به‌روی دیوار. به چوب‌اسکی‌ها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوب‌اسکی‌ها را روی سقف مرسدس محکم می‌کردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف می‌زدند. سومرو می‌پرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمی‌آورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچه‌هایی که کمک نمی‌کردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوب‌اسکی‌ها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوب‌ها و کفش‌های اسکی، فشرده میان کارمندان کت‌و‌شلواری، ‌مادران و بچه‌هایی که به مدرسه می‌رفتند، احساس حماقت می‌کردم. می‌شد چشم‌هایم را ببندم و خیال کنم در تله‌کابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. می‌توانستم بوی کره‌ی کاکائو را از میان کرم‌های برنز‌کننده بشنوم. می‌خندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون می‌آمدیم.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

قصه های مشدی گلین خانم

365,000 تومان
کتاب قصه های مشدی گلین خانم (110 قصه عامیانه ایرانی) نوشته ل پ الول ساتن ترجمه احمد وکیلیان توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی به چاپ رسیده است. 110 قصه عامیانه ایرانی لارنس پل الول‌ساتن، شرق‌شناس و ایران‌شناس مشهور، هنگامی که در زمان جنگ جهانی دوم در ایران مأمور بود، با پیرزنی ایرانی آشنا شد که گنجینه‌ای گرانبها و پایان‌ناپذیر از قصه‌های عامیانه‌ی ایرانی را در حافظه داشت. الول‌ساتن ارزش این گنجینه را دریافت و طی جلساتی متمادی بسیاری از آن‌ها را دقیقاً همچنان که گلین خانم بر زبان می‌آورد بر روی کاغذ آورد. به همت او بخش مهمی از میراث فرهنگی عامه‌ی ما از دستبرد زمان نجات یافت و اینجا آن‌ها را، به همان‌گونه که او شنیده، می‌خوانید. معرفی مباحث کتاب قصه های مشدی گلین خانم کره دریایی 1 کره دریایی 2 پینه دوز و زن دیوانه زن علی غصه نخور هفت خواهر که بی تقصیر طلاقشون دادند بهلول و موشهای آهن خور قصه ملا نتربوق درویش و دختر پادشاه چین1 درویش و دختر پادشاه چین2 کچل شاه عباس که سه نفر اونو کشتند

سلوکیان واشکانیان

9,000 تومان
پس از پیروزی اسکندر مقدونی بر سپاهیان هخامنشی و قتل داریوش سوم، فصل نوینی در تاریخ ایران گشوده شد که نتیجه آن استیلای مقدونی‌ها و یونانی‌ها بر ایران در مدتی نزدیک به دو قرن بود. اسکندر کوشید تا به حکومت جدید خود در نگاه مردم ایران صورت قطعی و پایدار و شکل قانونی بدهد. پیروزی‌های او فقط با انتقال مداوم قوا از اروپا به ایران ممکن بود عملی گردد و از آن گذشته، در سرزمین‌های تسخیر شده، می‌بایست نیروی نظامی بزرگی مستقر می کرد . اسکندر برای این که به نتایج عملیات و اقدام‌های خود استحکام و دوام بخشد، شبکه عظیمی از شهرهای تازه تأسیس پدید آورد که قوای نظامی مقدونی و یونانی در آنها مستقر گردیدند . بدین ترتیب بیش از هفتاد شهر جدید به فرمان او پایه‌گذاری شد. کتاب "سلوکیان و اشکانیان" تاریخ دو سلسله سلوکیان و اشکانیان را از استیلای اسکندر مقدونی تا غلبه مجدد عنصر پارسی در کسوت شاهان ساسانی در برمی‌گیرد و در این میان به ساختار حکومت‌ها، تاریخ سیاسی، وضعیت اقتصادی و چگونگی زبان و خط و دین و هنر در دوران سلوکیان و اشکانیان می‌پردازد. نادر میرسعیدی مؤلف این کتاب پیش از این کتاب‌های "ستیز و سازش" و "امپراتوری مغول" را ترجمه کرده است.

تاریخ فرش :سیر تحول و تطور فرش بافی ایران

36,000 تومان
نویسنده فضل‌الله حشمتی رضوی مترجم —————- نوبت چاپ 5 تعداد صفحات 424 نوع جلد شومیز قطع وزیری سال نشر 1395