شخصیت رنسانس … یوهانس گوتنبرگ

4,800 تومان

زندگی در اوایل قرن پانزدهم میلادی با دنیای امروزی ما کاملاً متفاوت بود . گوتنبرگ تمام زندگی خود را در دو شهر ماینتس و استراسبورگ آلمان گذراند . در آن ایام امکانات رفاهی اندک بود و راه‌های مسافرت و ایجاد ارتباط پیشرفته نبود . مردم برای آگاهی از حوادث و رویدادها روزنامه و مجله نمی‌خواندند ، زیرا هیچ یک وجود نداشت . در آن زمان ، برای نوشتن مطلبی روی کاغذ راهی جز نوشتن با دست نبود . به همین علت ، خبرها دهان به دهان پخش می‌شد . مسافران و داستان‌سرایان با مردم شهر در مسافرخانه‌ها جمع می‌شدند و رخدادهای دیگر نقاط جهان را برایشان تعریف می‌کردند .

با وجود تعداد بسیاری مدارس ، شمار کتاب‌ها خیلی کم بود . غالباً فقط معلم نسخه‌ای از کتاب‌های درسی را در اختیار داشت . به کودکان از طریق پرسش و پاسخ درس آموخته می‌شد . آموزگار پرسش را طرح می‌کرد و شاگردان دسته‌جمعی پاسخ می‌دادند . بیشتر کتاب‌ها را با قلم پَر و جوهر می‌نوشتند و سپس در کارگاهها صحافی می‌کردند . در آن زمان ، تمایل به دانستن و تحصیل و شناخت جهان به سرعت رو به افزایش بود ، از این رو نسخه‌برداری از کتا‌بها کاری پرمنفعت شد .

کتابی دیگر از مجموعه شخصیت‌های تأثیرگذار به دوران رنسانس می‌پردازد و این ‌بار زندگی شخصیتی به نام گوتنبرگ که مخترع دستگاه چاپ بود بازگو می‌شود . نام گوتنبرگ تا ابد با شاهکارش ، کتاب مقدس ، و با اختراع دستگاه چاپ ، اختراعی که جهان را دگرگون ساخت ، پیوند خورده است .

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

شخصیت رنسانس … یوهانس گوتنبرگ

نویسنده
فران ریس
مترجم
سارا هاشمی
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ١١٢
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر ١٣٨٩
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن ۱۷۰ گرم
شابک
9789643119041
توضیحات تکمیلی
وزن 0.17 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “شخصیت رنسانس … یوهانس گوتنبرگ”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ملل 11 … روسیه

11,000 تومان
توصیف کشوری به گستردگی فدراسیون روسیه چندان آسان نیست. وسعت این کشور که از شرق اروپا تا شمال آسیا گسترش یافته، در تصور نمی‌گنجد. هنگامی که خورشید در کالینینگراد، بخش کوچک و جدا افتاده از خاک روسیه که میان لهستان و لیتوانی قرار گرفته، غروب می‌‌کند روز دیگری در ولادی‌وستک نقطه پایانی خط آهن سراسری سیبری واقع در ساحل ژاپن آغاز می‌شود. از مسکو پایتخت روسیه تا هر یک از مرزهای این کشور به اندازه یک روز رانندگی راه است. به این مقایسه حیرت‌انگیز توجه کنید: وسعت ناحیه جغرافیایی که با نام سیبری مشهور است و از کوه‌های اورال تا ساحل اقیانوس آرام امتداد یافته از وسعت سطح روشن ماه بیش‌تر است. موانع طبیعی، گستره وسیع روسیه را به شدت آشفته کرده‌اند. بالا رفتن از کوه‌های اورال که تنها در برخی نقاط ارتفاعی بیش از نهصد متر دارند، آسان است. امواج جمعیت سراسر دشت‌‌های وسیعی را که با عنوان استپ‌های روسیه شناخته شده‌اند، درنوردیده‌اند. هنگامی که مردم در غرب کوه‌های اورال روسیه ساکن شدند، سکونت در نواحی شرق و جنوب را نیز به عنوان مهم‌ترین آرزوی خود در نظر گرفتند.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

آسیب‌شناسی روانی جلد اول جیمز باچر ویرایش شانزدهم 2014

46,000 تومان
کتاب آسیب شناسی روانی جلد اول باچر ویراست شانزدهم 2014 بر اساس DSM 5 نوشته جیمز باچر، جیل هولی، سوزان مینکا

غول کوچک مشکل بزرگ-19

5,000 تومان
مدرسه نابود کنندگان اژدها-١٩ در جنگلی در نزدیکی م.ن.ا. مشکل بزرگی پیش آمده است. وروجک، اژدهای عزیز ویگلاف، را دزدیده اند! حالا، بچه ها به جای این که نابودکننده اژدها باشند، باید در نقش نجات دهنده اژدها وارد عمل شوند..

کتاب کودتا

150,000 تومان
معرفی کتاب کودتا کتاب "کودتا" نوشته نویسنده سرشناس تاریخ معاصر ایران،یرواند آبراهامیان میباشد.این کتاب در مورد کودتایی صحبت میکند که همه ما اسم آن را حداقل یکبار شنیده ایم.کودتای 28 مرداد سال 1332 که طی آن دولت دکتر مصدق سرنگون شد و محمد رضا شاه پهلوی به شکلی استبدادی حکومت را بر دست گرفت.کتاب "کوتا" با محوریت موضوع نفت و ملی شدن این صنعت،به عوامل این کودتا و نقش کشور های اروپایی و مخصوصا آمریکا و تاثیر روابط ایران و آمریکا میپردازد.در این کتاب،"یرواند آبراهامیان" در چهار فصل زیر صحبت میکند:1.ملی شدن صنعت نفت2.مذاکرات انگلیس و آمریکا3.کودتا4.میراثکتاب "کودتا" رازهای زیادی را راجع به کودتای 28 مرداد بر ملا میکند.تاثیرات قدرت های بیگانه در آن دوران و نقش تبلیغات را هم به خوبی تفسیر میکند که میتواند کتاب بسیار جذابی برای کسانی باشد که میخواهند راجع به تاریخ کشورشان اطلاعات دقیق و کارشناسانه ای داشته باشند.

کتاب پسرانی از جنس روی

125,000 تومان
معرفی کتاب پسرانی از جنس روی نیروهای شوروی بین سال های 1979 تا 1989، درگیر جنگی ویرانگر در افغانستان شدند که باعث مرگ بیش از 50هزار نفر و از دست رفتن جوانی و انسانیت ده ها هزار نفر دیگر شد. کتاب پسرانی از جنس روی، خاطرات تأثیرگذار و صادقانه ی سربازان، افسران، پرستاران، مادران، پسران و دخترانی است که از جنگ و تأثیرات جاودان آن سخن گفته اند. این کتاب، داستانی واقعی و شوکه کننده است و مخاطب را بدون شک، متوجه شباهت این جنگ با جنگ آمریکا و ویتنام می کند. در این جنگ، جسد سربازان شوروی در تابوت هایی از جنس روی به کشور بازگردانده می شد در حالی که دولت شوروی، اساساً وجود چنین درگیری و جنگی را انکار می کرد. سوتلانا الکساندرونا الکسیویچ در کتاب پسرانی از جنس روی، از حقیقت جنگ شوروی و افغانستان پرده برمی دارد و شرحی فوق العاده خواندنی و تأثیرگذار از یکی دیگر از تجارب مشقت بار و خونین بشر ارائه می کند.