شریفجان شریفجان

35,000 تومان

داستان حاضر اثر ‘تقی مدرسی ‘با توصیفی از منطقه ‘شریفجان ‘آغاز می شود; منطقه ای که در کنار کویر واقع شده و راه آهن سراسری از دو فرسخی آن می گذرد. فضای داستان مربوط به وقایع بعد از مشروطه است.

در این داستان خانواده اصلانی با وجود حرمت و قدمت آبا و اجدادی در حال ورشکستگی است’. فرهاد ‘فرزند میرزا اصلان خان, شخصیت اصلی داستان است که وقایع زندگی او با توصیفی از فضای رمان درهم می آمیزد.

.

.

.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

شریفجان شریفجان

نویسنده
تقی مدرسی
مترجم
———
نوبت چاپ 6
تعداد صفحات 138
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات ایران
نوع کاغذ ———
وزن 270 گرم
شابک
9789643510459

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.270 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “شریفجان شریفجان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب دولت احیاگر

60,000 تومان
معرفی کتاب دولت احیاگر شورشی که در سال۱۹۸۱ در محله ی منکت در حوه ی شهر لیون در فرانسه آغاز شد و برای چند روز این شهر را به صحنه ی یک جنگ داخلی تمام عیار تبدیل نمود، مضمون توسعه را دچار بحران کرد و کارکرد دولت را در پیشگیری از وقوع تعارض های اجتماعی زیر سوال برد.دولت مدرن با اعتراضات شهری و شهروندی بیگانه نبود. هم تاسیس این دولت پیامد اعتراضات و مطالبات شهرنشینان بود و هم ثباتش در شکل جمهوری ، مدیون اعتراضات شهروندان علیه خطرات نهادینه ی تولید به شیوه ی صنعتی، اما این شورشیان جدید نه مطالبه ی مشخصی داشتند، نه سازماندهی و نه سخنگو. نه کسب قدرت سیاسی دغدغه شان بود و نه آرمانی را نمایندگی می کردند. عصبانیت این جوانان ناشی از طرد شدگی بود. جوانانی که مسکن برایشان زندان، مدرسه محبس، پلیس تهدید و عدالت در حکم وهم بود.

کتاب دیوان وحشی بافقی (بابائی)

375,000 تومان
معرفی کتاب دیوان وحشی بافقی (بابائی) وحشی بافقی، نام یکی از شاعران مشهور ادبیات فارسی در دوره‌ی ساسانیان است. او به عنوان یکی از شاعران بزرگ و پیشرو در زمینه‌ی شعر و ادبیات فارسی شناخته می‌شود. اطلاعات کامل درباره‌ی زندگی وحشی بافقی محدود و غیرقطعی است، اما شعرهای او در منابع ادبی مختلف از جمله “شاهنامه” به چشم می‌خورد. وحشی بافقی به عنوان یکی از شاعران ساسانی شهرت دارد و زبان‌شناسی که از شعر وی بهره برده‌اند نشان می‌دهد که شعرهای او با اصول تخلص و فنون ساختاری زبان فارسی مطابقت دارد. اشعار وی عمدتا به زبان پهلوی نوشته شده‌اند که نشان‌دهنده‌ی فرهنگ و ادبیات آن دوره است. وحشی بافقی در شعرهای خود، به موضوعات مختلفی از جمله عشق، طبیعت، حکومت، و مذهب اشاره می‌کند. شعرهای او به سبک‌ها و قالب‌های مختلف نوشته شده‌اند و از اصطلاحات فارسی و پهلوی استفاده می‌کند. موضوعات انسانی و اخلاقی نیز در شعرهای وحشی بافقی به چشم می‌خورد و او با استفاده از زبان شاعری، احساسات و ارزش‌های انسانی را به تصویر می‌کشد. شعرهای وحشی بافقی به عنوان یکی از گوهرهای ادبیات فارسی و نماد تاریخی و فرهنگی ایران تا به امروز ادامه دارد و مورد مطالعه و بررسی علاقه‌مندان به ادبیات و شعر فارسی قرار دارد. اثر و تأثیر وحشی بافقی در ادبیات فارسی به‌عنوان یکی از شعرای برجسته و مرموز این دوره بی‌قید و شرط است.

دولت و جامعه در ایران

265,000 تومان
"دولت و جامعه در ایران" اثری است که دکتر "محمدعلی همایون کاتوزیان" آن را با نگاه ویژه به "ان‍ق‍راض ق‍اج‍ار و اس‍ت‍ق‍رار پ‍ه‍ل‍وی" به رشته ی تحریر درآورده است. نویسنده معتقد است که مطالعاتی که پیرامون وضعیت سیاسی و اجتماعی و دولتی ایران صورت می گیرد، عمدتا بر مبنای تئوری هایی است که جهت مطالعه و بررسی جوامع اروپایی به وجود آمده اند و به همین دلیل در تشریح و تببین رویدادهای اجتماعی و تاریخی ایران به وسیله ی این نظریات دچار مشکل می شویم. بر این اساس دکتر "محمدعلی همایون کاتوزیان" که خود از پژوهشگران نام دار ایرانی در حوزه ی تاریخ، اقتصاد و سیاست است و در سمت استادی موسسه ی شرق شناسی آکسفورد فعالیت می کند، در کتاب "دولت و جامعه در ایران" نظریه ای نوین و متفاوت عرضه می کند که مطابق آن، تاریخ سیاسی ایران به صورت پیوسته میان استبداد و هرج و مرج در تناوب است. "همایون کاتوزیان" این مساله را با پشتیبانی شواهد و مدارک تطبیقی از تاریخ ایران و اروپا به طور مفصل و کامل، تجزیه و تحلیل می کند. این شواهد پیرامون مسائلی همچون مالکیت، مشروعیت، قانون، عصیان، هرج و مرج و تحریکات اجتماعی جمع آوری شده اند و در کتاب "دولت و جامعه در ایران" موشکافی می شوند. با نگاه به مسائل ذکر شده، از این نظریه به عنوان الگویی در جامعه شناسی تاریخی کشور در بستر رخدادهای اواخر قرن نوزدهم ایران استفاده می شود و شواهد متعددی در تایید آن دیدگاه از اتفاقات این بازه ی زمانی نسبتا کوتاه به دست می آید. به این جهت می توان گفت نظریه ی مطرح شده در کتاب "دولت و جامعه در ایران" جهت درک و کاوش رویدادها و دگرگونی های اجتماعی و سیاسی ایران در دوره ی مد نظر بسیار کاربردی است.

جنایت و مکافات

590,000 تومان
کتاب جنایت و مکافات، رمانی نوشته ی فئودور داستایفسکی است که نخستین بار در سال 1866 به انتشار رسید. راسکولینکوف، مردی مستأصل و بی چیز است که تنها در زاغه های شهر سن پترزبورگ می چرخد و در ذهنش، خود را ورای قوانین جامعه تصور می کند. اما زمانی که راسکولینکوف مرتکب قتلی می شود، فقط رنج و عذاب، برایش باقی می ماند. او که وارد بازی تعقیب و گریز خطرناکی با یک بازپرس پلیس شکاک شده، مجازات گناهش را بیش از هر وقت دیگری به خود نزدیک احساس می کند. با پیشروی داستان، زنی به نام سونیا وارد زندگی راسکولینکوف می شود که به نوعی تنها راه نجات شخصیت اصلی این رمان از رنج و عذاب است. داستایفسکی در رمان جنایت و مکافات، قصه ی ساده ی قتل یک پیرزن را به عمیق ترین و جذاب ترین رمان فلسفی قرن نوزدهم تبدیل کرده است.

جستاری در باب اصول اخلاقی

165,000 تومان
جستاری در باب اصول اخلاقی نویسنده دیوید هیوم مترجم مجید داودی نوبت چاپ 4 تعداد صفحات 240 قطع و نوع

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت