شغل مورد علاقه من

157,000 تومان

سفارش:1
باقی مانده:2
«شغل مورد علاقه من» یک راهنمای عملی برای پیدا کردن لذت از کار کردن و درک بهتر خودتان است.
این ایده که کار ممکن است به جای تحقق زندگی، به موردی دردناک و ضروری تبدیل شده است ، یک اختراع کاملا جدید می باشد. امروزه ، در مناطق مرفه دنیا ، ما فقط انتظار نداریم که از طریق نیروی کار پول بدست آوریم ، بلکه به میزان کم و بیش انتظار داریم که افراد از شغلشان لذت نیز ببرند. این کتاب به شما نشان می دهد که چرا بحران های شغلی بسیار رایج است.متأسفانه ، فهمیدن خود به اندازه کافی دشوار است چه برسد به اینکه که بخواهیم بفهمیم که انرژیمان را کجا و چگونه باید هدایت کنیم. «شغل مورد علاقه من» برای کمک به ما در شناخت بهتر خود جهت یافتن شغلی مناسب طراحی شده است. این اسطوره ها ، تله ها و سردرگمی های بسیاری را که در راه ما قرار دارد کشف می کند و نشان می دهد که چگونه می توان نگرش ها و عادت های جدید و موثر در خودمان ایجاد کنیم.این کتاب با دلسوزی و روحیه ای عمیق عملی ما را راهنمایی می کند تا استعدادهای واقعی خود را کشف کنیم و خواسته ها و آرزوهای مخدوش خود را درک کنیم قبل از اینکه خیلی دیر شود.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9786008957133 دسته: , برچسب: ,
توضیحات

شغل مورد علاقه من

نویسنده مدرسه زندگی
مترجم ——
نوبت چاپ 13
تعداد صفحات 192
نوع جلد شوميز
قطع خشتی
سال نشر —–
سال چاپ اول 1402
موضوع
روانشناسی
نوع کاغذ ——
وزن 500 گرم
شابک
9786008957133

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “شغل مورد علاقه من”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

وقتی زمان ایستاد

11,000 تومان
« تریستان » تصور چنین ماه بدی را نداشت . حتی خوابش را هم نمی‌دید . اولش برای اینکه خانواده او به شهر دیگری اسباب‌کشی کرده بودند . تریستان به کل با این اسباب‌کشی مخالف بود . ماجرای اسباب‌کشی ممکن است به نظرتان خیلی هم بد نیاید اما مشکل از جایی شروع شد که « بِلا » خواهر بزرگترش بهترین اتاق خانه را برای خودش بر می‌دارد. بدتر از همه این بود که پدر و مادر او بعد از شروع مدارس تازه به فکر اسباب‌کشی افتاده بودند . این دیگر قوز بالای قوز بود ، دقیقاً موقعی که حتی بچه‌های تازه وارد هم داشتنند کم‌کم در مدرسه جا می‌افتادند . تریستان از آن بچه‌های تازه وارد نبود ، بلکه تازه وارد تازه از راه رسیده بود . به خاطر همین شهر جدید ، مدرسه جدید ، خانه جدید و اتاق جدید مزخرفش زانوی غم بغل کرده و گوشه اتاق کز کرده بود ، مادرش دنبال راه چاره‌ای بود که شاید بتواند کاری کند که تریستان یک خرده از این شهر خوشش بیاید . بنابراین از آنجایی که تریستان کشته مرده حیوان‌ها بود و شهر قبلی آنها هم باغ وحش نداشت به او گفته بود که اینجا باغ‌ وحش دارد . مادرش به او قول داده بود که شنبه با هم به باغ وحش بروند . دان گیلمور نویسنده ، روزنامه نگار و ویراستار است . او کارهای مصور زیادی در کارنامه خود دارد . کتاب‌های کودکانه او جوایز ارزنده بسیاری برایش به ارمغان آورده‌اند . از جمله جایزه « گاورنر جنرال » و جایزه کتاب     « آقای کریستی » . کتاب « وقتی زمان ایستاد » اولین گام او در زمینه ادبیات نوجوانان است . کتاب « وقتی زمان ایستاد » در ١٨٨ صفحه راهی بازار نشر شده است .

چرنوبیل

95,000 تومان
کیش‌ زردشتی‌ در تاریخ‌ ادیان‌ جایگاه‌ ویژه‌ای‌ دارد و سرچشمه‌های‌ آن‌ را چه‌ بسا تا روزگار هند و اروپاییان‌ بتوان‌ پی‌ گرفت‌. این‌ ویژگی‌، کیش‌ زردشتی‌ را با عقاید هند باستان‌ پیوند می‌دهد و آن‌ را یکی‌ از قدیم‌ترین‌ ادیان‌ جهان‌ می‌سازد. وانگهی‌ آموزه‌های‌ زردشت‌ که‌ جنبه‌های‌ روحانی‌ و اخلاقی‌ والایی‌ دارند مطالعۀ این‌ دین‌ را بسی‌ مسرت‌بخش‌ می‌سازد. کتاب‌ حاضر نیاز دانشجویان‌ رشته‌ ادیان‌ به‌طور اعم‌ و دانشجویان‌ ادیان‌ ایران‌ به‌طور اخص‌ را به‌ طور کامل‌ پاسخ‌ می‌گوید، چه‌ اثری‌ قابل‌ فهم‌، مستدل‌ و خواندن‌ دربارۀ تحول‌ باورهای‌ و آداب‌ زردشتی‌ در طول‌ سده‌های‌ متمادی‌ است‌... کم‌تر اتفاِ می‌افتد که‌ کتابی‌ این‌ چنین‌ سرشار از اطلاعات‌، بدیع‌ و در عین‌ حال‌ لذتبخش‌ باشد. نشریۀ تاریخ‌ آسیا

دوستی

70,000 تومان
«من معتقدم دوستی امری سازنده و ارزشمند است که می‌تواند قواعد مهربانی و بخشندگی را به ما آموزش دهد و در روزگار سخت سلامت عقل‌مان را حفظ کند.» راز یک دوستی واقعی در چیست؟ آیا نسخه ملایم‌تر همان عشق است یا چیزی قوی‌تر و عمیق‌تر از آن. و مرز میان این دو کجاست؟ رز تریمین به دو رابطه دوستی مادام‌العمری متفاوت نظر افکنده است، که آزمون‌های مختلف ناشکنندگی‌شان را اثبات کرده‌اند. این کتاب تامل‌برانگیز و زندگی‌بخش بررسی و تجلیلی است از دوستی با همه پیچیدگی‌های باشکوهش. کتاب حاضر منتخبی است از دوران بازگشت سوناتای گوستاو اثر رز تریمین
سفارش:0
باقی مانده:2

کتاب دانشکده های من

135,000 تومان
معرفی کتاب دانشکده های من سومین قسمت از سه گانه زندگی و سرنوشت ام گورکی، بر اساس رمان زندگی نامه ای به همین نام از نویسنده است. آلیوشا پشکوف برای تحصیل به کازان می آید. دانشگاه برای او رویایی غیرممکن است و بنابراین شروع به جستجوی شغل می کند و مجبور است بدون سرپناه زندگی کند. افکار پشکوف جوان در مورد زندگی کمتر از خود زندگی دشوار نیست. و او در این مسیر مدام ناامید و ناامیدتر می شود. . . .

داستان‌های پنج دقیقه‌ای

35,000 تومان
داستانهای این مجموعه همانطور که از نامش پیداست در پنج دقیقه خوانده می‌شوند و این همان نشاطی است که هنگام خواندن به کودک دست می‌دهد که زودتر به پایان قصه می‌رسد و نتیجه را می‌فهمد . کرم خاکستری کوچولو ، تخم عجیب ، موش دهاتی و موش شهری ، گنجه شیشه‌ای و . . . عناوین این مجموعه است که با روایتی جدید برای بچه‌ها نقل می‌شود . در « کرم خاکستری کوچولو » می‌خوانیم : « روزی روزگاری کرم خاکستری معمولی کوچولویی بود به اسم هتی . این کرم کوچولو در زندگی فقط یک آرزو داشت . دلش می‌خواست کرم شب‌تاب باشد . اما پدرش به او می‌گفت : عاقل باش بچه جان ، کرم‌های شب‌تاب با ما فرق دارند و مادرش هم می‌گفت حتی فکرش را هم نکن . اما هتی دست بردار نبود . مدام در فکر این بود که توی بدنش چراغی دارد که می‌تواند آن را روشن و خاموش کند تا اینکه . . . . »