شفا در میان ما نفس می‌کشد

1,700 تومان

کتاب روایتی ساده و صریح از آدم‌ها‌یی است که جبر زندگی آنها را به وضعیتی استثنایی کشانده است . وضعیتی که در آن « تنهایی » مثل یک موجود دوست‌داشتنی در لحظه‌ لحظه زندگی‌شان حضور دارد . این تنهایی گاهی معشوقی است دلفریب و گاه خاطره‌ای است دور و محو از روزگار سپری‌شده . زنان تنهایی این داستانها در جستجوی روح گمشده زندگی‌شان به همه چیز چنگ می‌اندازند ؛ حتی به روزهای هفته ‌؛ « صبح ریخت توی اتاق و غبار آن نشست روی تخت‌خواب رضا که روی آن شنبه ، یکشنبه ، دوشنبه و همه روزهای هفته مثل آدمی بیکار دراز کشیده بود . »

آدم‌های این کتاب برای دمی نفس کشیدن و رها شدن از روزمرگی ، پناهگاهی بهتر از پشت‌بام آپارتمان‌های مسکونی‌شان پیدا نمی‌کنند . به آنجا می‌روند که شاید ستاره‌ای را در دوردست آسمان تیره شهر رصد کنند . « شفا در میان ما نفس می‌کشد » مجموعه‌ای از داستانهای مینی‌مالیستی است که زندگی معاصر انسانها را نشانه رفته است .

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

شفا در میان ما نفس می‌کشد

نویسنده
کیارنگ علایی
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ٨٠
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٨٨
سال چاپ اول ——
موضوع رمان‌های فارسی
نوع کاغذ ——
وزن 110 گرم
شابک
9786009065257
توضیحات تکمیلی
وزن 0.11 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “شفا در میان ما نفس می‌کشد”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

میکلۀ عزیز

12,000 تومان
رمانی‌ بدون‌ حضور مردان‌، جایی‌ که‌ مردان‌ آن‌قدر شکننده‌اند که‌ نمی‌توانند به‌ تنهایی‌ به‌ زندگی‌ ادامه‌ بدهند. میکله‌ عزیز در فضایی‌ سرد و اسرارآمیز و ناامن‌ آغاز می‌شود و این‌ فضا کم‌کم‌ تمام‌ داستان‌ را دربر می‌گیرد. هر کدام‌ از شخصیت‌های‌ رمان‌، کمی‌ با واقعیت‌ فاصله‌ دارند، هر کدامشان‌ کلامی‌ پرمعنا و مشکل‌گشا و در عین‌ حال‌ منحصر به‌ فرد در سینه‌ دارند که‌ بر زبان‌ نمی‌آورند و حتی‌ نمی‌دانند آن‌ را چطور تلفظ‌ کنند. گینزبورگ‌ با دلسوزی‌ به‌ آن‌ها نگاه‌ می‌کند و هنگامی‌ که‌ اشک‌هایی‌ را که‌ از سر شفقت‌ ریخته‌ است‌ برای‌ همیشه‌ پاک‌ کنیم‌، چشمان‌ چخوف‌ را در مقابل‌ می‌بینیم‌. شخصیت‌های‌ داستان‌ مثل‌ شخصیت‌های‌ داستان‌های‌ چخوف‌ در محیطی‌ بورژوا گرفتار شده‌اند و قادر نیستند خود را نجات‌ دهند. با این‌ تفاوت‌ که‌ در رمان‌های‌ چخوف‌ این‌ موقعیت‌ به‌ طنز کشیده‌ شده‌، اما در این‌جا با بدبینی‌ آمیخته‌ شده‌ است‌. گینزبورگ‌ با نگاهی‌ از سر دلسوزی‌،شخصیت‌های‌ حیوانی‌ داستانش‌ را تحقیر می‌کند، در همان‌ حال‌ از آن‌ها در نحوه‌ زندگی‌ روزمره‌شان‌ تجلیل‌ می‌کند. اگر عشق‌ آدریانا پوچ‌ و همراه‌ با بدبختی‌ و معمولی‌ است‌، اگر مبارزه‌ سیاسی‌ میکله‌ هزارتوی‌ تاریک‌ کودکانه‌ای‌ است‌؛ اگر تابلوهای‌ نقاشی‌ شکست‌خورده‌ زیبا نیستند و از شیفتگی‌ نقاش‌ جا می‌خوریم‌، زندگی‌ از آن‌ها رو بر نمی‌گرداند. می‌دانیم‌ که‌ در این‌ بدبختی‌ و تباهی‌ بی‌بازگشت‌، آینده‌ فقط‌ از آن‌ کسانی‌ است‌ که‌ زندگی‌ را دنبال‌ می‌کنند.

رهبر عزیز

190,000 تومان
در داستان نفس‌گیر فرار جنگ جین‌سونگ به کره جنوبی افشاگری حیرت‌انگیزی بیان می‌شود. تفاوت اصلی کتاب رهبر عزیز با دیگر کتاب‌های مربوط به کره شمالی در این است که جنگ جین‌سونگ فراری‌ای عادی نیست. او شاعری است که در بالاترین سطوح قدرت فعالیت کرده، در ساخته شدن کیش شخصیتی کیم جونگ‌ایل، رهبر عزیز، نقش داشته و حتی به جمع «پذیرفته‌شدگان» راه یافته، که اعضای آن بسیار کم هستند. همچنین او چندین سال در سازمان جاسوسی کره شمالی فعالیت داشته و به همین دلیل با رازهای پشت پرده سیاست کره شمالی آشناست. در نتیجه این نزدیکی به نهاد قدرت و شخص کیم جونگ‌ایل، او به‌راحتی و به‌خوبی می‌تواند در این کتاب به ساختار واقعی قدرت در کره شمالی بپردازد.

داستان اضطراب من

45,000 تومان
کتاب روایتگر زندگی زنی میانسال است که به‌ناگاه دنیایش زیرورو می‌شود. او، که در فرایند مواجهه با بیماری‌اش است، دردمندانه عشق، ترس‌ها، ناکامی‌ها و سرخوردگی‌هایش را واکاوی می‌کند. داریا بینیاردی در داستان اضطراب من به‌خوبی تنش‌های قهرمان داستان را که نویسنده‌ای پریشان‌احوال و مضطرب است به تصویر کشیده و با توجه به تجربۀ زیستۀ خود فرایند درمان و تلاطم‌های روحی او را گیرا و پرکشش روایت می‌کند.    داستان اضطراب من مخاطب را با خود همراه می‌کند تا با رنج شخصیت اصلی همراه و با ترس‌های او مواجه شود و او را آماده می‌کند تا شجاعانه هر آنچه را تاکنون پس می‌زده بپذیرد و شاید بیش از هر چیز مخاطب را همچون لئا به پویشی دوباره در خویشتنِ خویش فرا می‌خواند.

نباید گفته شود

12,000 تومان
«تهران» اسم رمز خیلی از خاطره‌هاست. شهر شلوغی که این روزها خیلی از آدم‌ها بنا به عادت همیشگی‌شان، خودشان را در آن گم می‌کنند تا از خود رد و نشانه‌ای برجا نگذارند. خیلی از آدم‌ها نمی‌توانند همه چیز را بگویند. یعنی اینکه خیلی از حرف‌ها نباید گفته شود. چرا؟ : «فکر می‌کنم فقط با نوشتن می‌توانم خودم را برای گفتن این موضوع آماده کنم. پس بهتر است اول از همان سال‌ها شروع کنم، سال‌‌هایی را که به عقب دویده‌ام و هر چیز را لگد کرده‌ام... یادم می‌آید، قدیم‌ها موقع نوشتن انشا جمله اول خیلی سخت بود. همیشه به پدرم می‌گفتم جمله اول را بگوید. وقتی جمله اول را می‌شنیدم، راه می‌افتادم و شروع می‌کردم به نوشتن و اصلاً به این فکر نمی‌کردم که باید ده خط شود. آن موقع‌ها نمی‌دانستم که همه چیز را نباید نوشت و گفت. بعدها که فهمیدم، چند جمله کلیشه‌ای را که انگار زبان آدم را باز می‌کرد، یاد گرفتم.» تا امروز برای خودم برو بیایی داشتم. اصلاً فکرش را هم نمی‌کردم که دنیا حساب و کتاب داشته باشد و این عقربه‌های لامصب که روی صفحه سفید راه می‌روند، چیزی را بشمارند. اصلاً نمی‌دانستم همین ساعت کوچک لعنتی که الان از آن اتاق هم صدای تیک‌تاکش می‌آید و اعصابم را خرد می‌کند، همان ساعت پاندول‌دار خانه آقای اربابی باشد که اولین بار در تهران دیدم.

پارسیان

11,000 تومان
مردم ایران در سال ٥٥٠ پیش از میلاد از گمنامی در‌آمدند و امپراتوری بزرگی به‌وجود آوردند. تنها در ظرف دو دهه، سپاه بسیار منضبط ایران زیر فرمان کوروش‌کبیر از جایی که امروز جنوب غربی ایران است به پیشروی پرداخت تا پادشاهی‌ای را پدید آورد که تمام پادشاهی‌های دیگری را که پیش از آن سربرآورده بودند کوچک جلوه دهد. و تنها در ظرف دو دهه دیگر، داریوش دوم مرزهای ایران را وسعت داد تا یک امپراتوری پدید آورد که وسعت آن ٢/٦ میلیون کیلومتر مربع بود، که امروزه بخش عمده آن را خاورمیانه می‌نامند. اما بزرگی ایران باستان تنها با وسعت آن ارزیابی نمی‌شد. شاهان قلمرو خود را باشکوه و عظمت نگه می‌داشتند، کلانشهرهایی را می‌ساختندکه به لحاظ استراتژیکی در سرتاسر امپراتوری واقع شده بودند. کاخ‌های باشکوهی بنا می‌کردندکه خانواده‌های اشرافی را در خود جامی‌دادند و پرستشگاههایی به احترام خدای ایرانیان برپا می‌داشتندکه اهورا مزدا، به معنای «آن که بر همه چیز آگاه است» نام داشت

شهرزاد چاه

17,000 تومان
زن جوانی که در تهران زندگی می‌کند، دایه پیر او، مادربزرگش و یک راوی دانای کل، هر یک گوشه‌ای از زندگی گذشته و ماجراهایی را که در زمان حال می‌گذرد بازگو می‌کنند: «صبح، عوض این‌که وایستم روی چهارپایه روشویی دست و رو بشورم. می‌روم لب حوض. لبه دامنم رو می‌کنم زیر کمربند، شیر روی ستون سنگی ‌رو که ننه نیلو سفت‌سفت می‌بنده به زور وا می‌کنم. تا آخر می‌پیچونمش تا آب از دهن پرنده بزنه بیرون. بعد سرم رو می‌برم جلو و صورتم، موهام، بلوز و دامنم خیس می‌شه. ننه نیلو همیشه دعوا می‌کنه ولی این قده کیف داره...! پرنده‌هه سفید و پادراز و کاکلیه. خانوم خانوما بهش می‌گه حواصیل. ننه نیلو می‌گه دریاسری. دستش رو می‌گیره جلو دهنش، صداش رو در می‌آره. صدای دریاسری بَده ولی خودش خیلی قشنگه. همین که ننه نیلو موهام رو می‌بافه و چشم‌نظر صدفی رو به پیرهنم سنجاق می‌کنه، از اتاق رو به آفتاب می‌دُوم بیرون که برم پیش خانم خانوما. خانم خانوما بعضی روزا که فقط خودش می‌دونه و خانومای همسایه توی اتاق مهمونخونه، که سردرش یه خورشید خانوم گنده و دوتا خورشید خانوم کوچولو داره، زن‌ها رو می‌بینه. زن‌ها می‌آن خوابشون رو براش تعریف می‌کنن. اونم یه چیزایی واسه‌شون تعریف می‌کنه. بعضیا می‌ترسن، بعضیا می‌خندن، بعضیا گریه می‌کنن. دو ساعت مونده به اذون ظهر، ننه نیلو دیگه کسی رو راه نمی‌ده. تا صدای اذون از مسجد می‌آد، خانوم خانوما داره لب حوض دست و رو می‌شوره. دم سجاده‌اش می‌شینم تا نمازش تموم بشه و ننه نیلو سفره ناهارو پهن کنه... .» حوادث این داستان، در تهران و در روستایی در گیلان به نام «سیاه آتش» و نیز در گوشه‌هایی از سرزمین هفتاد و دوملت یعنی هندوستان می‌گذرد. روابط، مرتبط و حکایات به هم پیوسته‌اند و نوعی پازل را در کنار یکدیگر، تشکیل می‌دهند.