شما از کجا بادمجان می‌خرید؟

16,000 تومان

این مجموعه از چهارده داستان کوتاه تشکیل شده است . کتاب با داستان یک سیب زمینی برای پوست کندن آغاز می‌شود : « فکر می‌کنم بهترین آژانس خبری دنیا هم بدون حضور زنان خبرهایش ناقص می‌ماند . نمی‌دانم چطور ممکن است هر روز یک ساعت حرف و خبر دست اول برای هم داشته باشیم . در قابلمه را که می‌گذارم ، دخترک بیدار می‌شود . نیم‌ساعتی می‌شود که کامپیوتر در حالت انتظار فرورفته . امروز دیگر نمی‌خواهم خاموشش کنم . هنوز ظرف‌ها در ظرفشویی مانده‌اند . صبحانه دخترک را می‌دهم . وقتی سرگرم بازی شود ، بهترین وقت نوشتن است . » « آپارتمان شماره هفده یک طبقه پایین‌تر از ما ، دست راست ، قرار دارد . پنجره دونبش آن از یک طرف به خیابان باز می‌شود و از طرف دیگر به محوطه بین دو بلوک دید دارد . درست مثل باقی آپارتمان‌هایی که روی آن هستند . تنها تفاوتش پرده پنجره آن است که از ایستگاه تراموا هم دیده می‌شود و حتی بیشتر از پرده آپارتمان شماره ٢٨ که پرچم کاناداست جلب توجه می‌کند . »

چرا بی‌سیم ما دیر بوق زد ؟ چرا گریه کردی ؟ شما از کجا بادمجان می‌خرید ؟ مرد اسیر ، صندوقچه آبا ، این موبایل لعنتی ؟ ، آقای گلابی یک روشنفکر نماست ، کسی برای دوست داشتن ، خوب است که آقا دست بزن ندارد ، خط‌کش هاشم آقا ، خانم کتایون دیبا نویسنده خوبی می‌شد اگر . . . ! و زندگی در صد کلمه داستانهای این مجموعه ٨٤ صفحه‌ای هستند راهی بازار نشر شده است .

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

شما از کجا بادمجان می‌خرید؟

نویسنده
دینا کاویانی
مترجم
——-
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ٨٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩١
سال چاپ اول ——
موضوع رمان‌های فارسی
نوع کاغذ ——
وزن ۳۲۷ گرم
شابک
9789649101736
توضیحات تکمیلی
وزن 0.327 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “شما از کجا بادمجان می‌خرید؟”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

عذاب‌ وجدان‌

45,000 تومان
چند دقیقه‌ پیش‌، همان‌ صدای‌ همیشگی‌. هر بار با شنیدن‌ آن‌ صدا، قلبم‌ فرو می‌ریزد، درست‌ مثل‌ شبی‌ که‌ از جزیره‌ برگشته‌ بودیم‌ و من‌ داشتم‌ از ترس‌ می‌مردم‌ که‌ مبادا متوجه‌ شوند که‌ ماتئو، جلوی‌ در ساختمان‌، در انتظار من‌ است‌. با این‌ حال‌ وقتی‌ تاکسی‌ حرکت‌ کرد، هراسان‌ شده‌ بودم‌. همان‌طور که‌ ماتئو رفته‌رفته‌ از من‌ دور می‌شد، من‌ نیز حس‌ می‌کردم‌ که‌ در صحبت‌ کردن‌ با گولیلمو نباید شتابی‌ نشان‌ دهم‌ (و با وجود این‌که‌ داشتم‌ از آنچه‌ تو آن‌ را «تقصیر من‌» می‌نامی‌، رنج‌ می‌بردم‌) حس‌ می‌کردم‌ که‌ بار دیگر آن‌ عذاب‌ وجدان‌ نامعلوم‌ و همیشگی‌ دارد در قلبم‌ جای‌ می‌گیرد... ... من‌ داشتم‌ فکر می‌کردم‌ که‌ دیگر هرگز سعادتمند نخواهم‌ شد. و یک‌ روز، مرگ‌ من‌ نیز فرا خواهد رسید. به‌ نظرم‌ سانتا ترزا هم‌ همین‌ را می‌گفته‌ است‌: تا دو ساعت‌ دیگر، نه‌؟ بگذریم‌. به‌ هر حال‌ ماجرای‌ ما دارد به‌ انتها می‌رسد. ماتئو اغلب‌، با نگرانی‌ خاطر به‌ من‌ خیره‌ می‌ماند. دستش‌ را به‌ پیشانی‌ من‌ می‌کشد و زمزمه‌کنان‌ می‌گوید: «حتی‌ عشق‌ من‌ نیز موفق‌ نخواهد شد از تو دفاع‌ بکند، نه‌، هیچ‌ کس‌ قادر نیست‌ که‌ آن‌ لحظه‌، لحظه‌ مرگ‌ را به‌ عقب‌ بیندازد.» ...

کافه نادری

150,000 تومان
بحران باب روز بود: بحران خانواده، بحران عشق،‌ بحران روابط مشترک. حتی اظهار عشق هم می توانست یک عمل ابلهانه بورژوایی باشد وباعث اختناق جنسی بشود. اما مهمت تر ازهمه بحران ایدئو لوژ یک بود، یا به قول آلبا، دنیا نباید دیگرآن طوری بگردد که تا به حالا گردیده است. واین موضوعی بود که آلبا پیرانی وفرزاد مفتون می‌توانستند ساعت‌ها درباره‌اش با تو حرف بزنند و سیگار پشت سیگار روشن کنند. (( کافه نادری )) روایتی دیگر است ازداستان بلند نسلی که بنا داشت تقدیر را گردن ننهد،‌ و ننهاد، بی آن که از بختک شوم غربت و فرسایش گریزی یافته باشد.

سلمانی وارطان

35,000 تومان
سلمانی وارطان مجموعه‌ای است شامل پنج داستان دربارۀ سرخورد‌گان، طردشد‌گان، آدم‌هایی که از تحولات پرشتابجامعه بازمانده‌اند و ناگزیر به کنج عزلت خود خزیده‌اند. کتاب روایتگر تقلای آدمیانی است که به هر نشانۀ آشنایی، ولو ناچیز، چنگ می‌زنند تا شاید در پیوند به گذشته بتوانند تکه‌ای از خویش را بازیابند. در بخشی از داستان اول می‌خوانیم: سی سال پیش که داود چمدانش را در خاک آلمان زمین گذاشت، کار پیدا نمی‌شد، زبان نمی‌دانست و توی خیابان‌ها گم می‌شد. مدتی گذشت تا توانست در سوپرمارکت زنجیره‌ای بزرگی کار پیدا کند. صبح خیلی زود با بقیه کارگر‌ها منتظر می‌ماند تا کامیونِ‌ِ بارها از راه برسد و کارتن اجناس فروشگاه را منتقل کند به انبار که مثل سردابه‌های قرون‌وسطایی زیرزمینی نمور و سرد بود در قعر ساختمانی امروزی. درد کمر آمیزه‌ای بود از چاییدن پهلوها در سوز و سرمای گرگ‌و‌میش و التهاب عصب کمر از سنگینی کارتن‌ها.  وقتی درد کمر امان داود را برید و برای اولین بار روبه‌روی دکتر آلمانی نشست، نمی‌دانست این‌ها را چطور برای دیلماج تشریح کند. آن‌قدر به درد دقیق شد و دنبال کلمۀ درست گشت که درد از یادش رفت. حتی وقتی زبان آلمانی یاد گرفت فهمید آدم فقط به زبان مادری درد می‌کشد.

واژه‌‌نامۀ هایدگر

62,000 تومان
ژان‌ماری ویس در این کتاب می‌کوشد به زبان هایدگر نزدیک شود و واژه‌ها یا به بیان خود هایدگر، «مفاهیم بنیادین»ِ این زبان را تبیین کند، البته نه با ترجمه صرف که از عهده چنین کاری برنمی‌آید، بلکه از طریقِ برقراری دیالوگی میانِ زبان فرانسه و زبان آلمانی، دیالوگی که از محدوده‌های یک زبان فراتر
می‌رود و واژه‌ها را به روشنایی سرآغازینشان در «سرآغاز نخست»ِ اندیشه در یونان بازمی‌گرداند. این دیالوگ زبان فرانسه را به «پاس‌دادن» میان زبان یونانی و زبان آلمانی وارد می‌کند و از این راه، تلاش می‌کند واژه‌ها و مفاهیمی را روشن کند که هایدگر برای اشاره به «فراگذار» از سرآغاز نخست اندیشه غربی به «سرآغاز دیگر» به کار می‌برد. این واژه‌نامه مفاهیم دوره‌های متفاوتِ کار فکری هایدگر را در بر می‌گیرد و می‌کوشد این مفاهیم را تا حد امکان با زبانی روشن اما دقیق به بیان آورد. زبان هایدگر، اگرچه باطناً نوعی دیالوگ است، واژگانی را نیز در بر دارد که در کتاب حاضر سعی شده با فهمیدن آنچه خودِ او دوست داشت «مفاهیم بنیادین» بنامد، حدود آن‌ها مشخص شود.  

کُتلت سرد

4,000 تومان
آخرین بار که دیدمش جمع شده بودیم توی واحد من و او داشت کتلت می‌خورد ، مدام به من تعارف می‌کرد و میان حرف‌هایمان می‌پرید . گفتم : دوست ندارم . با آرد نخودچی و سیب‌زمینی آب‌پز که اصلاً دوست ندارم . شانه‌هایی استخوانی داشت و چشمانی نگران . خوشحال بود . از ته دل . هیچ وقت ندیده بودم با کسی آن طور حرف بزند . با این که پنج شش ماهی همخدمت بودیم اما تا قبل از آن شب هیچ وقت از خانواده‌اش صحبت نکرده بود . آن شب توی واحد موتوری شام خوردیم . داستانهای « کتلت سرد » مضامینی اجتماعی دارند که سال‌ها دغدغه نویسنده آن بوده است : همه سکه صدایش می‌کردند بجز عزیز که صداش می‌زد حلیمه خانم و آقا جون که خودش این اسم را روی او گذاشته بود . توی خواستگاری‌اش گفته بود : این سکه شانس منه . اما یک سال بعد با اینکه برایش بچه به دنیا آورده بود فقط او بود که صداش می‌زد ده شاهی . کتلت سرد ، آیرخ ، مایل به خاکستری ، سکه ده شاهی و . . . عناوین مجموعه داستانهایی هستند که امید پناهی‌آذر نوشته است .

حق با شاخ نبات است

21,000 تومان
این مجموعه شامل دو نوع داستان است: داستان‌های واقعی و داستان‌های تخیلی. اما منظور از داستان تخیلی در اینجا چیست؟ رویاهای ما به دو شکل ظاهر می‌شوند: ١. درخواب، یعنی در جایی که نمی‌توان عناصر آن‌ها را بازشناخت، تنظیمشان کرد و به آن‌ها شکل بخشید؛ ٢. زمانی که ما در بیداری به سر می‌بریم و می‌توانیم به رؤیاهای خود نظم دهیم، به آن‌ها شکل ببخشیم و آن‌ها را به دیگران منتقل کنیم. آثار هنری، از جمله شمار زیادی از داستان‌ها و رمان‌های مدرن غربی، این‌گونه پدید آمده‌اند. بخشی از داستان‌های این مجموعه نیز چنین خصوصیتی دارند. حق با شاخ نبات است مجموعه‌ای خواندنی شامل داستان‌های کوتاه و خیلی کوتاه است که دربردارندۀ مضامین تاریخی، اجتماعی و اخلاقی هستند. طنز، شوخی و مطایبه و اشارات و کنایات زیبا و بجا از ویژگی‌های بارز و جالب توجه این داستان‌هاست.