

شهروند شهرهای داستانی: زندگی و آثار سیدمحمدعلی جمالزاده
16,000 تومان
در بخشی از کتاب شهروند شهرهای داستانی میخوانیم:
داستانهای جمال زاده حاکی از آن است که او هم زندگی در ایرانِ گذشته را از سر گذرانده و هم شاهد گام نهادن ایران به روزگار نو بوده است. قرار گرفتن در مرحلۀ گذار، نوعی دوگانگی ناشی از گسست فکری فرهنگی در کار او پدید آورده است: از سویی، به ستایش از تجدد برمیخیزد و از سوی دیگر، ندای بازگشت به ریشههای بومی و عرفانی سر میدهد؛ هم صناعت داستاننویسی اروپایی را به کار میگیرد و هم شیفتۀ سنتهای قصهگویی شرقی است.
در عین تلفیق قصۀ سنتی با داستان نو، نام برخی از داستانهایش تلخ و شیرین، کهنه و نو، آسمان و ریسمان، حق و ناحق، ثواب یا گناه حاکی آن است که همچنان بر تقابلهای دوگانۀ حکایتهای کهن تأکید دارد؛ و میکوشد از لابهلای طرح تو در تو و کهنهنمای حکایت، عناصر تربیتی را با لحنی اندرزگونه و طنزآمیز به خواننده انتقال دهد.
او معمولاً از دو شیوۀ روایی بهره میبرد: گاه پیوستگی رویدادهای داستان از طریق سفر صورت میگیرد. راوی داستانها، ایرانی تحصیل کردهای است که پس از سالها به وطن بازمیگردد اما چون آن را گرفتار «تعصب و خودخواهی طبقات با نفوذ فاقد احساس مسئولیت» مییابد، سرخورده میشود.
دوستی را مییابد و او سرگذشت خود را برای راوی / نویسنده شرح میدهد. بدینسان، قصه در قصه میتَند و داستان ساختی هزار و یک شبی میگیرد.
جمال زاده گاهی نیز، به شیوۀ مقامهنویسان، تیپهای گوناگون را که هر یک با لحن خاص خود شناسانده میشوند، برای بحث دربارۀ موضوعی اجتماعی یا اخلاقی گرد هم مینشاند و داستان را به صورت شاهد مثالی برای ابلاغ پیام خود درمیآورد. در مقامه، راوی پس از ورود به شهری، جمعی را میبیند.
در انبار موجود نمی باشد
شهروند شهرهای داستانی: زندگی و آثار سیدمحمدعلی جمالزاده
نویسنده |
حسن میرعابدینی
|
مترجم |
——-
|
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 141 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1397 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —– |
وزن | 137 گرم |
شابک |
9786002299543
|
وزن | 0.137 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
آشنایی با علوم قرآنی
نظریه عکاسی گزیده ای از مهم ترین متون نظری عکاسی در قرن بیستم
چگونه با پدرت آشنا شدم؟
معرفی کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم؟
درباره کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم
داستانهای کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم ابتدا بهصورت ستون هفتگی طنز در روزنامهٔ شهروند منتشر میشد که توانسته بود مخاطبان زیادی را با خود همراه کند. مونا زارع این داستانها را بازنویسی کرد و با یک پایانبندی متفاوت، کتاب را به اثری مستقل تبدیل کرده است که بازخوانی آن برای خوانندگان پیشین نیز همچنان جذاب خواهد بود. این اثر از آن دسته کتابهایی است که میشود با آن بلندبلند خندید. روایت یک دنیای زنانه برای پیداکردن شوهر که پر است از توصیفهای شیطنتآمیز و فانتزیهای بامزه: «ساعت ۷ صبح جمعه بود که تصمیم گرفتم شوهر داشته باشم. چشمهایم کاملاً باز نشده بود و قیِ بستهشده روی مژهها پلکهایم را سنگین کرده بود. سرم را توی بالش فرو بردم و روی شکمم خوابیدم و تا بیست شمردم. چشمهایم را باز کردم و تکهای از موهایم را دور بینیام چرخاندم و دوباره تمرکز کردم. فایدهای نداشت. هیچچیز دیگر نبود جز شوهر. دلم میخواست همان موقع، همان لحظه، یک نفر روی کرهٔ خاکی وجود میداشت که شوهر من میبود. از خواب که بیدار شدم، دیدم جایش خالی است. پدرت را میگویم. اولش مردد بودم نکند گیج خوابم و جای یک چیز دیگر خالی شده و من آن را با شوهرم اشتباه گرفتهام؟ خودم را از رختخواب بیرون کشیدم و روبهروی آینه ایستادم. موهایم از عروسی دیشب پف کرده بود و ریملِ دور چشمهایم قیافهام را شبیه پاندا کرده بود. زبانم را بیرون آوردم و ته حلقم را نگاه کردم. امکان نداشت، اما مشکلم واقعاً شوهر بود.»ريگ روان
لیام و آلدو، دو دوست از دوران دبیرستان و شکست خورده در زندگى هستند.
لیام، یک افسر پلیس است که عاشق نویسندگی است که همیشه نوشته هاش شکست خورده و هیچوقت موفق نشده و حتى علت پلیس شدنشم براى خلق یکى از کتاباشه که اونم شکست خورده، یک ازدواج شکست خورده داره و از روابط رو به سردش با زنش تس و روابط پیچیدش با دخترش سونیا میگه. آلدو که در واقع قهرمان واقعى رمانه و در مرکز توجه و کتاب و رمان دربارش نوشته میشه هم یه کارآفرین بد شانس و بدبخته که از خود بچگیش تا پیریش هزار بار شکست خورده و آسیب دیده، بدترین ترساش به سرش میاد، هم فلج میشه و هم زندان میره در آخر… در طول رمان هزارها هزار بار آلدو تلاش میکنه که خودشو بکشه ولى همیشه شکست میخوره و اصلا باعث بوجود اومدن این اعتقاد درش میشه که یه بدبخت جاویدانه هستش. این رمان با شکلى بسیار طنز به بررسى به گفته خود ترس از زندگى مى پردازه و با گوشه و کنایه ها و توضیحاتى از نویسندگان بزرگ به بررسى این موضوع مى پردازه. کتاب ریگ روان در سه بخش نوشته شده است که در اول هر بخش جمله ای آمده است:- آه، چه قدر امید، دریا دریا امید – ولی نه برای ما. – فرانتس کافکا
- این یکی از عادات قدیمی و مسخره انسان است: وقتی راهش را گم می کند تندتر می دود. – رولو می
- دمی فرو بده با رنج، تا بازگو کنی داستانم را
بهار را باور کن
کتاب بهار را باور کن اثر فریدون مشیری نشر چشمه
کتاب بهار را باور کن اثر فریدون مشیری نشر چشمه بهترین بهترین من زرد و نیلی و بنفش سبز و آبی و کبود! با بنفشه ها نشسته ام، سال های سال، صبح های زود. در کنار چشمه ی سحر سر نهاده روی شانه های یکدگر گیسوان خیسشان به دست باد، چهره ها نهفته در پناه سایه های شرم، رنگ ها شکفته در زلال عطرهای گرم، می تراود از سکوت دلپذیرشان، بهترین ترانه، بهترین سرود! مخمل نگاه این بنفشه ها، می برد مرا سبک تر از نسیم، از بنفشه زار باغچه، تا بنفشه زار چشم تو-که رسته در کنار هم- زرد و نیلی و بنفش سبز و آبی و کبود…از ديار آشتي
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ژاک لکان
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-این همانیشخصی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ایمانوئل کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هگل
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ اخلاق کانت
دانشنامه فلسفه استنفور 1: زیباییشناسی آلمانی
نویسنده | پل گایر، هانا گینزبورگ، استیون هولگِیت، ایئن تامسون و نیکولاس دیوی |
مترجم | سید مسعود حسینی، داود میرزایی، گلنار نریمانی و وحید غلامیپورفرد |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٣ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٣٩٩ |
تعداد صفحات | ٥٣٦ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
شابک | ٦ -٣٤٥-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
وزن | ٧٨٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.