

شهري که در آن مرگ از آن مي خواند
9,000 تومان
شعرهایی از کتاب شهری که در آن مرگ از آن میخواند؛ مجموعه رباعی
اینجاست که انتها از آغاز شب است
با بُهت دقیقهها همآواز شب است
این واقعه را چگونه تعبیر کنم
خورشید در آسمان ولی باز شب است
…
فکر اگر و فکر چرایی ویران
فکر گذر از ثانیههایی ویران
میداد تکان، در امتدادی تاریک
گهوارهی گور را صدایی ویران
در انبار موجود نمی باشد
شهري که در آن مرگ از آن مي خواند
نویسنده |
ایرج زبردست
|
مترجم |
——-
|
نوبت چاپ | 2 |
تعداد صفحات | 91 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1397 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —– |
وزن | 90 گرم |
شابک |
9786002298294
|
وزن | 0.90 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
تاریخ و تمدن مغرب2
شاهنامهی فردوسی 14: از پادشاهی یزدگرد بزهگر تا پایان پادشاهی بلاش
در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی - جلد 14: از پادشاهی یزدگرد بزهگر تا پایان پادشاهی بلاش میخوانیم
وقتی فرزند خاقان شنید شاه ایران با سپاهیانش از رود جیحون گذشته و پیمان بهرام گور را شکسته و آشوب و جنگ سرزمینش را تهدید میکند، به دبیر خردمندش امر کرد تا نزد او برود. آنگاه نامهای با درود خداوند بر شاه ایران نوشت و ادامه داد: «من از زمان شاهان دادگر، تو را از نژاد شاهان نمیدانم. این رسم نیاکان و شاهان گذشتهی ایرانزمین نیست. حال که تو پیمان آزادگان را میشکنی و با این کار نشانههای بزرگی خود را بر خاک میافکنی، من نیز ناچارم پیمان بشکنم و دست به شمشیر ببرم.» خوشنواز در آن نامه همهچیز را گفت و آن را با هدایای فراوانی همراه کرد. سواری سخنگو برگزید و او را با نامه و هدایا روانه کرد. وقتی پیروزشاه نامه را خواند، بسیار خشمگین شد و به فرستاده گفت: «برخیز و نزد آن مرد بیمایه برو و به او بگو بهرام عهدش را برای شما تا رود تَرَک نوشته و حال هم تا کنارهی رود جیحون از بلندی و پستیهایش از آنِ توست. اکنون سپاهی عظیم از جنگجویان پهلوان خواهم آورد و سایهی خوشنواز را از این سرزمین برمیدارم.»فهرست مطالب کتاب
پادشاهی یزدگرد بزهگر پادشاهی بهرام گور پادشاهی یزدگرد، پسر بهرام گور پادشاهی هرمز، پسر یزدگرد پادشاهی پیروز، پسر یزدگرد پادشاهی بلاش، پسر پیروزديدار در کوالالامپور
معرفی کتاب دیدار در کوالالامپور اثر ناصر قلمکاری
آقای سناریست، حدیث نفس و آثار سعید مطلبی
معرفی کتاب آقای سناریست: حدیث نفس و آثار سعید مطلبی
کتاب آقای سناریست، نتیجهی گفتوگوهای دوستانهی حمیدرضا حاجی حسینی با سعید مطلبی است که به شکل روایتی منظم از زبان مطلبی نوشته شده و به دوران کودکی و نوجوانی، سالهای پرکار او به عنوان نویسنده و کارگردان پیش از انقلاب، دورانهای محرومیت او از فعالیت پس از انقلاب و فعالیتهای سالهای اخیر او میپردازد. کتابی جذاب که میتوانید با آن، نگاهی نو به تاریخ سینمای ایران داشته باشید.دربارهی کتاب آقای سناریست
خواندن دربارهی رویدادهای تاریخی، باعث میشود ما اطلاعاتی دربارهی آن رویدادها به دست آوریم؛ اما وقتی پای حرف کسانی مینشینیم که آن رویداد را از سر گذراندهاند انگار که به قالب آن افراد در میآییم و با تمام وجود آن اتفاق را لمس میکنیم. همین طور دربارهی مشاهیر، تا وقتی در کتاب یا صفحات ویکیپدیا یا حتی آثارشان، به دنبال درکشان هستیم، چیز زیادی دستگیرمان نمیشود، اما وقتی پای سخن نزدیکانشان مینشینیم، درست انگار روبرویشان نشستهایم و از دریچهی چشمان آنها، فرد مورد نظر را میبینیم و با او معاشرت میکنیم. انگار نوعی جادو در همنشینی و گفتگو با آدمها وجود دارد که اطلاعات را زنده میکند. حالا تصور کنید آدمی که با او همنشین شدهاید، یکی از نویسندگان پرکار زمانهی ما باشد، که نه تنها بهره بردن از تجارب و نظرات خودش بسیار ارزشمند است، رویدادهای تاریخی بسیاری را از سر گذرانده و با مشاهیر زیادی نیز دمخور بوده است. قطعاً تجربهی فوقالعادهای خواهد بود. ارزش کار حمیدرضا حاجی حسینی در جمعآوری و نوشتن کتاب آقای سناریست نیز همینقدر است. او روزها و ساعتها وقت گذاشته و با سعید مطلبی، یکی از نویسندگان و کارگردانان صاحبنظر و پیشکسوت ایرانی گفتگوهایی صمیمانه داشته است که پس از مرتب کردن و نظم بخشیدن به آنها، همه صحبتها را در قالب این کتاب با ما به اشتراک میگذارد.کارآگاه سیتو و دستیارش چینمیادو 3/ مهمان ناخوانده
غريبه
در بخشی از کتاب غریبه میخوانیم
درِ ماشین محکم بسته میشود. ماشین را با نگاهم دنبال میکنم که از راه فرعی میراند و وارد جاده میشود. این بیرون ظلمات است و چشم چشم را نمیبیند. صدای جیرجیرکها و موجودات شبزی از لای بوتههای کانولا شنیده میشود. نگاهی به دوروبرم میاندازم. من اینجا بزرگ شدهام. تمام دنیایم در اینجا خلاصه میشود و هیچوقت کنجکاوی چندانی به دنیای بیرون نداشتهام. هرگز فکرش را هم نمیکردم که ممکن است روزی سروکارم به دنیاهای ناشناخته بیفتد. به آسمان پُرستارهی بالای سرم نگاه میکنم. همان آسمان پُرستارهی همیشگی. تمام عمرم به این آسمان پُرستاره چشم دوختهام. تنها آسمانی که تابهحال دیدهام. تمام آن ستارهها، ماهوارهها، ماه. میدانم که ماه بسیار دور است. اما امشب خیلی عجیب به نظر میرسد. تابهحال هیچوقت بهاش فکر نکرده بودم، اما اگر من میتوانم همهی اینها تمام ستارهها و ماه را از اینجا با چشمان خودم ببینم، آیا این خودش مفهوم فاصله را زیر سؤال نمیبرد؟ به داخل خانه که برمیگردم همهجا سوتوکور است. هِن باید خواب باشد. این کارش کمی عجیب است. یعنی بدون اینکه منتظر بماند تا کمی دربارهی آنچه رُخ داده گپ بزنیم رفته بالا و خوابیده؟ لابد خیلی خسته است. دلیل دیگری نمیتواند داشته باشد. یک ناآشنا با خبرهایی باورنکردنی، بدون اطلاع قبلی، ناگهان دمدر خانهی ما ظاهر شد. پس درک میکنم اگر هِن خسته شده باشد. چراغ اتاقنشیمن را خاموش میکنم. لیوان خالی آب و بطری آبجو را از روی میز برمیدارم و به آشپزخانه میبرم و روی کابینت کنار سینک میگذارم. درِ یخچال را باز میکنم، نگاهی به داخلش میاندازم، اما چیزی برنمیدارم. هوای خنکی که از داخل یخچال بیرون میزند احساس خوشایندی دارد. در تاریکی از پلهها بالا میروم. روی هر پله میایستم و به قاب عکسهای روی دیوار نگاه میکنم. یادم نیست آخرینبار کِی این کار را کردم: اینکه روی پلهها بایستم و به این عکسها نگاه کنم. به خاطر نبودِ نور مجبورم به دیوار نزدیکتر شوم. سه قاب عکس کنار هم از دیوار آویخته شده: یک عکس از من و هِن با همدیگر و دو عکس هم از هر کدام از ما بهتنهایی.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-درونگری
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کنددانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ژاک لکان
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بدنآگاهی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
آدمکش کور
دانشنامه فلسفه استنفورد 2: فلسفه و مسائل زندگی
موضوع | فلسفه |
نویسنده | جان ماریال، تادئوس مِتس، دن هِیبرون، تاد کالدر، بِنِت هِلم، رونالد دِ سوسا، کرولین مک لاود، الیزابت برِیک، جوزف میلم، رابین س.دیلون، استیون لوپر |
مترجم | امیرحسین خداپرست، مریم خدادادی، غلامرضا اصفهانی، ابوالفضل توکلی شاندیز، حسین عظیمی، ایمان شفیعبیک، ندا مسلمی، مهدی غفوریان، راضیه سلیمزاده |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٤٠٠ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٨٧٢ |
شابک | ١ -٠٣٨٢-٠٤-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.