شوري در سر

50,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

در بخشی از کتاب شوری در سر می‌خوانیم:

مولود، در ده‌ها هزارباری که به خانه‌ای در استانبول پا گذاشته و در آشپزخانه‌ای ماست یا بزا می‌فروخت، از زنان خانه‌دار، خاله‌ها، عمه‌ها، کودکان، پدربزرگ‌ها، مادربزرگ‌ها، بازنشسته‌ها، پیشخدمت‌ها، فرزندخوانده‌ها، یتیم‌ها،… می‌شنید که به پدرش می‌گفتند «خوش اومدی آق مصطفا، نیم‌کیلو ماست تو این کاسه بریز برا ما، دستت درد نکنه.»

«به به! آقا مصطفا، خیلی وقته چشم به راه شما موندیم، امسال خیلی تو ده بودین، نه؟»

«ماست فروش! ماستت که ترش نیست، نه؟ ترازوت درست کار می‌کنه دیگه، آره؟»

«این جوون خوش‌تیپ دیگه کیه آقا مصطفا؟ نگو که پسرته! ماشاالله، ماشاالله.»

«ای بابا! خیلی می‌بخشی عمو، اشتباه شده، بچه‌ها از بقالی سر محل خریده بودن، نگاه! اون هم کاسه به این بزرگی.»

«کسی تو خونه نیست، پولش رو بنویس به حساب‌مون.»

«آقا مصطفا بچه‌های ما دوست ندارن، از سرشیرش اصلاً نذار واسه ما.» «آقا مصطفا می‌خوای این دختر خوشگلو بدم به پسر خوش تیپت فامیل شیم؟!» «ماست فروش، کجا موندی پس؟ همه‌ش دو طبقه‌ست‌ ها!»

«ماست فروش، تو این بشقابه هم می‌شه یا یه کاسه بیارم برات؟»

«گرون شده؟»

«مدیر ساختمون گفته که دست فروشا حق ندارن از آسانسور استفاده کنن، می‌فهمی؟»

«آقا مصطفا شما خودتون این همه ماست رو از کجا می‌گیرین؟»

«آقا مصطفا داری می‌ری در خونه رو محکم ببند، این سرایدار ما باز معلوم نیست کدوم گوری رفته.» «ببین آقا مصطفا، این درست نیست، درست نیست این بچه رو تو این سن و سال کوچه به کوچه دنبال خودت بکشونی، این الان باید مدرسه باشه، درس بخونه، به خدا اگه نفرستیش مدرسه دیگه ازت ماست نمی‌خرم.»

«ماست فروش، هر دو روز یه بار نیم‌کیلو ماست با این جوون بفرست بالا برا عیال ما، حله؟»

«نترس عمو، نترس، این سگا از اون سگا نیستن، ببین، می‌خواد باهات بازی کنه، نگاه.» «آقا مصطفا می‌خوای یه دقیقه بشین یه چایی بخور. خانم بچه‌ها نیستن. یه خرده پلو خورشت هم هست‌ها، می‌خوای براتون گرمش کنم؟»

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

شوري در سر

نویسنده
ارهان پاموک
مترجم
عین‌له غریب
نوبت چاپ 5
تعداد صفحات 735
نوع جلد گالینگور
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ —–
وزن 0 گرم
شابک
9786002295378

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “شوري در سر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مومی ترول‌ها 4/ ماجراهای باباترول

23,000 تومان
انتشارات هوپا منتشر کرد: با مومی ترول ها آشنا شوید! جانورهای گرد و کوچک افسانهای و بامزه که مثل اسب آبی پوزه ی کشیده دارند اما اسب آبی نیستند! مومی ترول ها روزگاران گذشته توی خانه ی آدم ها و کنار پریان خانگی، پشت بخاری زندگی میکردند. اما الان زندگی شان عوض شده. ماجراهای جالب و هیجان انگیزشان را بخوانید. «بابا ترول» تصمیم گرفته داستان زندگی اش را بنویسد. از دوران کودکی اش که در پرورشگاه گذشته میگوید. از «خاله زورزورک» نامهربان و از «روح مخوف جزیره» و «دودو اژدها» . از «جرجره» و «وریجک» میگوید. پدران «شامه زاد» و «بوبو» مهم تر از همه برایمان تعریف میکند چطور با «ماماترول» آشنا شده!

ناخدای هفت دریا 3/ باراکودا، پادشاه مرده‌ی تورتوگا

44,000 تومان

ناخدای هفت دریا 3 (باراکودا پادشاه مرده ی تورتوگا)

ظرف چند روز، هیچ سرباز اسپانیایی یا انگلیسی یا حتی فرانسوی‌ای توی کل کارائیب نبود که قضیه‌ی آندراده و ویه‌گاس را نشنیده باشد؛ اینکه اشباح دزدان دریایی که جسدهایشان هنوز ته دریا سوار بر کشتی‌شان درازبه‌دراز جلوی پوئرتاپلاتا افتاده، بهشان حمله کرده‌اند. با هر بار تعریف‌کردنِ داستان، روایت کمی عوض می‌شد، هرچند (به‌طرز جالبی) کسی به دزدی اشاره نمی‌کرد.
کشتیِ ناخدا باراکودا غرق شده و خدمه‌اش سربه‌نیست شده‌اند، ولی اشباح سرگردانشان شب‌ها برای خود یکه‌تازی می‌کنند و هیچ‌کس جرئت ندارد جلویشان قد علم کند...
هیچ‌کس به‌جز پادشاه اسپانیا که خواب بدی برای اشباح کروس‌دل‌سور دیده است. ولی جرقه و رفقا خیال ندارند به این راحتی‌ها تسلیم شوند.
برای همین، در آخرین جلد از مجموعه‌ی ناخدای هفت دریا هم ماجراهای پرهیجان زیادی در انتظارشان است، از نبرد مرگ‌بار با لشکر پادشاه گرفته تا سفر دورودراز به چین و اتفاقات غافل‌گیرکننده‌ی دیگر.
سفارش:1
باقی مانده:1

فراتر از فراموشي

12,000 تومان
فراتر از فراموشی برای اولین‏بار در سالِ 1995 منتشر شد. رمانی که پاتریک مودیانو مثلِ همیشه در آن گم‌ شدن و رؤیاها را به‏هم پیوند زده است. مودیانو که متولد آخرین سال جنگِ دوم جهانی یعنی سالِ 1945 است و جوایز متعددی از جمله جایزه‌ی نوبلِ ادبیات 2014 را از آنِ خود کرده است، در رمان‌هایش حال‏وهوایی پروستی را تعقیب و بازنمایی می‌کند با ته‌رنگی پلیسی. فراتر از فراموشی داستانی ا‌ست که بخشِ عمده‌ای از آن در دهه‌ی شصت میلادی می‌گذرد. مردی در جست‌و‌جوی نام‌هایی ازیادرفته پرتاب می‌شود به روزهای جوانی و ولگردی‌اش در پاریس، زمانی که او با زنی زیبا آشنا می‌شود، زنی که دل از او می‌رباید و آن‌ها کافه‌ها و خیابان‌های پاریس را وجب‏به‏وجب تجربه می‌کنند. البته این زن مرموز است و در پی چیزی پنهانی و معماگونه. آن‌ها به لندن هم می‌روند و مودیانو برای اولین‏بار جغرافیای این شهر را نیز در رمان خود ترسیم می‌کند. اما همه‏چیز به این سادگی پیش نمی‌رود و اتفاق‌هایی در راه است... سبکِ رواییِ مودیانو که با تکیه بر جزئیات، کشف مکان‌ها و زمان‌های گم‏شده و رنگ‌ها و بوها و مهم‌تر از همه «جوانی» ا‌ست، مؤلفه‌ی اصلی آثارش است. رمان‌نویسی که زمان را می‏شکافد تا برای لحظه‌ای نوری مُرده ما را ببرد به جایی دور در پاریس زیرِ برف یا آفتاب.

شب در مسير غرب

32,000 تومان

معرفی کتاب شب در مسیر غرب اثر بریل مرکام

کتاب شب در مسیر غرب، اثری نوشته ی بریل مرکام است که نخستین بار در سال 1942 به چاپ رسید.
اگر اولین مسئولیت یک شرح حال نویس، گذراندن زندگی‌ای پرماجرا و پرقصه باشد، مرکام در انجام این کار به موفقیتی کم نظیر دست یافته است.
مرکام که با نام بریل کلاترباک در مرکز انگلیس به دنیا آمد، در دوران کودکی به همراه پدرش به کنیا رفت، حیوان خانگی اش یک گورخر بود، دوست هایش اسب ها بودند و همسایگانش، بابون ها، شیرها و غزال ها. او در هواپیمایی کوچک با جمع آوری اطلاعات درباره ی فیل ها پول درمی آورد و بخش عمده ی باقی زندگی اش را به عنوان ماجراجو، مربی اسب های مسابقه و خلبان سپری کرد.
مرکام به اولین انسانی تبدیل شد که بدون وقفه فاصله ی میان اروپا تا آمریکا را با هواپیما طی کرد و اولین زنی شد که از شرق به غرب اقیانوس اطلس را به تنهایی پرواز کرد.
در کتاب شب در مسیر غرب، ماجراجویی ها و اتفاقات شگفت انگیز زندگی پرحادثه ی مرکام، در قالب داستانی جذاب به مخاطبین ارائه شده است.

(1043) اصول فقه کاربردی (جلد اول):

26,000 تومان
(1043) اصول فقه کاربردی (جلد اول): نویسنده حسین قافی، دکتر سعید شریعتی فرانی مترجم —————– نوبت چاپ 15 تعداد صفحات

نگهبانان گاهول 1/ اسارت

89,000 تومان

جملات زیبای کتاب اسارت از مجموعه داستانی نگهبانان گاهول

سورن داشت خواب دندان و تپش قلب موش‌ها را می‌دید که از بالای سرش صدای خش خشی آرام شنید. بین خواب و بیداری فریاد زد: «مامان! بابا!» تا ابد از فریاد زدن آن کلمات افسوس می‌خورد، چون بلافاصله جیغی تیز شب را شکافت و سورن چنگال‌هایی را دور بدنش حس کرد. کسی داشت بلندش می‌کرد. بعد هم سریع پرواز کردند، سریعتر از آنچه فکرش را بکند، سریعتر از آنچه حتی در خیالش بگنجد. پدر و مادرش هرگز تا این حد سریع پرواز نمی‌کردند. از توی حفره پر کشیدن و آمدنشان را دیده بود. آن ها آهسته می خرامیدن و در مارپیچی زیبا در آسمان شب اوج می‌گرفتند. ولی حالا زمین شتابان از زیر پایش می‌گذشت. پوستش از گزش هوا ملتهب شد. ماه از پشت توده‌ای ابر بیرون آمد و با سفیدی وهم آور خود رنگِ دنیا را شست. در منظرۀ زیر پا دنبال درختی گشت که خانه‌اش بود. ولی درخت‌ها توده ای محو بودند و بعد هم جنگلِ قلمروی تایتو انگار کوچک و کوچک‌تر و در دل شب تار و تار تر شد، تا جایی که سورن دیگر تاب نیاورد پایین را نگاه کند. برای همین دل و جرئتش را جمع کرد و بالا را نگریست.   اگر هر کدام از این دو بوفچۀ کوچک با معنی کلمۀ «جهنم» آشنا بود، می‌فهمیدند که این بی بروبرگرد ژرف ترین و وحشتناک ترین قسمتش بود. ولی نه سورن و نه گیلفی در عمر کوتاهشان نه اسم جهنم به گوششان خورده بود، نه کلمه‌ای که چنین جایی را توصیف کند. تا پیش از ربوده شدن، فقط جایی به اسم بهشت را می‌شناختند. زندگی درون حفره‌ای در درختی دوست داشتنی یا بالای کاکتوس، روی پَرهای کُرکی و نرم والدینشان، حشرات چاق و چله‌ای که چند بار در روز برایشان می‌آوردند و بعد هم اولین لقمه‌های آبدار و لذیذ موش. کنار آن همه خوراک خوشمزه، داستان‌ها هم بودند… داستان‌های پرواز، آموختن پرواز، حسی که باید در عمق سنگ دانشان می‌‍داشتند تا همراه باد اوج بگیرند.   از آن شب خونین به بعد، سورن و گیلفی به چیزی جز پرواز فکر نکرده بودند. برایشان مثل روز روشن شده بود که چرا هیچ کدام از بوفچه‌های آکادمی سنت ایگی، پَرهای براق صاف یا کُرک پَرهای نرم جغدهای عادی را نداشتند که بعد از مرحلۀ جوجگی می‌رویید. در آمدن پرهای پرواز برای یک جغد معمولا کار چندان پیچیده‌ای نبود، اما بدون خون کافی، این پرها از شاه پَر گرفته تا پوش پَر، می پژمردند و می‌مردند. بعد از آن هم آن شوق و رویای پرواز و مفهوم شادی و آزادی در آسمان هم می خشکید و میمرد. در ماموریت سورن و گیلفی جای هیچ تردید نبود: با آنگه هیچ فرصتی برای شاخه پَری یا جست و خیز یا تمرین پَر زدن نداشتند، باید پرواز را می‌آموختند.
سفارش:0
باقی مانده:1