شیوه شیوایی- 24 نقد بر 17 شاعر معاصر

125,000 تومان

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

شیوه شیوایی- 24 نقد بر 17 شاعر معاصر

نویسنده
بهاءالدین خرمشاهی
مترجم
———
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 312
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات ایران
نوع کاغذ ———
وزن 305 گرم
شابک
9786222672348

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.305 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “شیوه شیوایی- 24 نقد بر 17 شاعر معاصر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

شش یادداشت برای هزاره ی بعدی

67,000 تومان
کتاب «شش یادداشت برای هزاره ی بعدی» کتابی است که براساس مجموعه ای از سخنرانی ها توسط ایتالو کالوینو برای سخنرانی های چارلز الیوت نورتون در هاروارد نوشته شده است ، اما هرگز به دلیل مرگ کالوینو قبل از خروج از ایتالیا ارائه نشد. به این سخنرانی ها در اصل به زبان ایتالیایی نوشته شده و توسط پاتریک کریگ ترجمه شده اند. قرار بود سخنرانی ها در پاییز سال 1985 انجام شود و یادداشت ها در سال 1988 منتشر شود. این یادداشت ها سخنرانی هایی در مورد ارزش های ادبی است که کالوینو احساس می کرد در هزاره آینده مهم خواهند بود. در زمان مرگ ، کالوینو تمام سخنرانی ها را به جز آخرین درس به پایان رسانده بود... «شش یادداشت برای هزاره» مجموعه ای از پنج سخنرانی است که ایتالو کالوینو در زمان مرگش قصد داشت ارائه دهد. چه چیزی باید در ادبیات مورد توجه قرار گیرد؟ کالوینو یک سخنرانی یا یادداشت را به هر یک از پنج ویژگی ضروری اختصاص می دهد: سبکی ، سرعت ، دقت ، بینش و تعدد. در کتاب «شش یادداشت برای هزاره ی بعدی» میراث او برای ما وجود دارد. ایتالو کالوینو افکار والای خود را هزاران سال پیش از ما قبل از بقیه عنوان کرده بود. اکنون به نظر می رسد زمان مناسبی برای بازبینی شش یادداشت او برای هزاره بعدی است ، تحقیق در مورد ارزشهای ادبی که او آرزو داشت به نسلهای آینده وصیت کند. کالوینو ، نویسنده شهرهای نامرئی ، اگر در شب زمستانی یک مسافر ، و دیگر آثار داستانی پست مدرن ، قرار بود این پنج "یادداشت" (قرار بود ششمین مورد باشد) را در سالهای 1985 تا 1986 ارائه دهد ..

به دنبال خدایان مصر

120,000 تومان
سرزمین باستانی مصر خدایان زیادی داشته است و مردم شهرهای مختلف این سرزمین کهنسال خدایان شهر خود را می‌پرستیدند. «رع» سرآمد خدایان مصر بود و مردم سراسر مصر به او احترام فراوانی می‌گذاشتند. بنابه روایت اسطوره‌های مصری، انسان از اشک‌های «رع» آفریده شده است. کتاب «به دنبال خدایان مصر» یکی دیگر از کتاب‌های «مجموعه به دنبال…» است که سرزمین پررمز و راز مصر باستان را معرفی می‌کند. نقاشی‌ها، عکس‌ها و همچنین صفحات دانشنامه‌‌ای کتاب کمک می کنند تا مخاطبان هرچه بهتر با این تمدن سرزمین آشنا شوند که همچون افسانه‌ای در طول تاریخ پرفراز و نشیب این کشور نمایان است.

هنر رنجاندن

110,000 تومان
کتاب هنر رنجاندن نوشته آرتور شوپنهاور ترجمه علی عبدالهی توسط انتشارات مرکز به چاپ رسیده است. موضوع کتاب شامل فلسفه، فلسفه غرب، ایدئالیسم آلمانی می باشد. گزاره‌های کنارهم‌چیده‌ای از این دست، با نیروی ضربتی و قاطع‌شان، مثالی عینی برای خواننده فراهم می‌آورد تا بتواند به روشنی پیش چشم قرارشان دهد، و به مجرد این‌که زندگی موقعیت به‌جایی در اختیارش گذاشت، تصمیم بگیرد از آن پیروی کند و آن را سرلوحه‌ی کارش قرار دهد یا ندهد. البته می‌توان گفت شوپنهاور هنر رنجاندن را با سبک و سیاقی به ما می‌آموزاند که در دبستان‌های عهد باستان اخلاق را می‌آموزاندند؛ و آن شیوه از این قرار است:‌ آموزش اخلاق نه طبق روش تدریس،‌ یعنی نظریه‌‌ی تجریدی و روش ذهنی، بلکه طبق روش کاربردی، یعنی از طریق ارائه‌ی الگو و تمرینِ عملی انضمامی. معرفی مباحث کتاب هنر رنجاندن یادداشت مترجم فرانکو وولپی مخفف نویسی ها برخی آثار شوپمهاور که به فارسی ترجمه شده اند ترتیب الفبایی مدخل ها

کتاب بیلی زباله جمع کن

25,000 تومان

معرفی کتاب بیلی زباله جمع کن اثر الکساندر مک کال اسمیت

روزی یک شوک واقعی به بیلی وارد شد. این شوک در صفحات داخلی یک روزنامه بود. در آن صفحه ی روزنامه، عکسی از شهر آن ها چاپ شده بود! ابتدا، بیلی حتی از دیدن آن به خودش بالید، امّا بعد وقتی آنچه در زیر عکس نوشته شده بود خواند، لبخند از صورتش محو شد: «این عکسی از کثیف ترین شهر این کشور است. در آخرین مسابقه، برای یافتن کثیف ترین شهر جایزه ای اختصاص داده بودیم. این شهر با بیش از پانصد رأی از طرف افرادی که قبلا در آنجا بودند بالاترین مقام را آورد. خب، این هم جای خوشبختی است، یا شاید، بدبختی!» بیلی شوکه شده بود. چقدر وحشتناک! این خبر چقدر برای شهرشان وحشتناک و خجالت آور بود! همین طور که گزارش ادامه پیدا می کرد، وضع بدتر هم می شد.

کتاب دیوان بیدل دهلوی 2 جلدی

825,000 تومان
معرفی کتاب دیوان بیدل دهلوی 2 جلدی ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بن عبدالخالق ارلاس، (۱۰۵۴–۱۱۳۳) متخلص به بیدل، و نیز مشهور با نام بیدل دهلوی، شاعر پارسی‌سرای سبک هندی در اواخر قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم هجری است. ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل فرزند میرزا عبدالخالق در سال ۱۰۵۴ هـ. ق در پتنه در ایالت بهار هندوستان به دنیا آمد و در آن‌جا رشد کرد و تربیت یافت. سال تولد او از «انتخاب» و «فیض قدس» در می‌آید. او شاعر پارسی‌گوی است که از ترکان جغتایی برلاس یا ارلاس بدخشان بود؛ وی بیشتر عمر خود را در شاه جهان‌آباد دهلی زندگی کرد و آثار منظوم و منثور خود را خلق کرد. او در سال ۱۰۷۹ ه‍. ق به‌خدمت محمداعظم بن اورنگ زیب پیوست. سپس، به سیاحت پرداخت، و سرانجام، در «سال ۱۰۹۶ ه‍. ق» در دهلی سکنی گزید، و نزد آصف جاه اول، (نظام حیدرآباد) دکن منزلت بلند داشت. بیدل در روز پنج‌شنبه چهارم صفر سال ۱۱۳۳ ه‍. ق در دهلی زندگی را به‌درود گفت و در صحن خانه‌اش، در جایی که خودش وصیت کرده بود، دفن گردید. در آثار بیدل، افکار عرفانی با مضامین پیچیده، استعارات، و کنایات به‌هم آمیخته، و خیال‌پردازی و ابداع مضامین تازه با دقت و موشکافی زیادی همراه گردیده‌است. در نظم و نثر سبکی خاص دارد، و از بهترین نمونه‌های سبک هندی به‌شمار می‌آید. شفیعی کدکنی در کتاب شاعر آیینه‌ها در مورد بیدل می‌گوید: «بیدل را باید نماینده تمام‌عیار اسلوب هندی به‌شمار آوریم.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت