صادق هدایت (از افسانه تا واقعیت)
290,000 تومان
صادق هدايت پرآوازهترين و معمابرانگيزترين نويسنده ايراني قرن حاضر به سال 1281 شمسي زاده شد و زندگي پرمحنتي را گذراند كه به سال 1330 با خودكشي در پاريس به سررسيد. شخصيت و آثار هدايت اثري ژرف بر چند نسل روشنفكران ايران و همچنين تكوين و رشد داستان نويسي مدرن از خود به جاي گذاشت. تاثير بوف كور معروفترين داستان او، به مراتب گستردهتر از حد محافل ادبي ايران بود و توجه منتقدان غربي را نيز برانگيخت.
كتاب حاضر نخستين بررسي جامع از زندگي و آثار هدايت در چشماندازهاي پيشرفتهاي ادبي و سياسي ايران در نيمه اول قرن بيستم است. در اين كتاب كوشش شده است تا گره از راز و رمز نويسندهاي كه پس از مرگش به عنوان بحث انگيزترين و موفقترين نويسنده معاصر ايران مطرح بوده است، گشوده شود.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
صادق هدایت (از افسانه تا واقعیت)
نویسنده | محمدعلی همایون کاتوزیان |
مترجم | فیروزه مهاجر |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 340 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1398 |
شابک | 9789642134274 |
وزن | 0.4 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
کتاب جنایات و مکافات
جنگاوران 3 لژیونر
در سال ١٠٠ میلادی، یکی از نخستین سالهای سلطنت امپراتور مارکوس اولپیوس نروا ترایانوس، امپراتوری روم حدو مرزی نمیشناسد. مرزهای کشور روم از یک سو به صحراهای ماورای پالمیرا میرسد و از سوی دیگر به صخرهها و هوای مهآلود بریتانیا. با این همه، در هر کجای روم مخاطراتی وجود دارد. بیایید به ارتش روم ملحق شوید.
ماجراهای مدرسه 1- بدترین سالهای زندگی من
کتاب بی یاد تو هرگز
ژیژیک و الهیات
ما اينجا داريم مي ميريم
جملاتی از کتاب ما اینجا داریم میمیریم
خوشبختیها را گم کردهایم، همهشان گم شدهاند. دستمان خالی است دیگر هیچ نوری توی دستهامان نیست.
گاهی همین قدر که بنشینم و ده دقیقه توی حال خودم باشم و کارگرهای ساختمان روبرو تیرآهن خالی نکنند و دلم برای چیزی شور نزند و تسمه کولر پاره نشود به گمانم خوشبختم.
خوبی تهران همین است که همهچیز گم میشود توی های و هوی شهر.
طلاپری میداند که هر ستاره مال کدام آدمیزاد است و حال میبینیم که آدمیزادها همیشه با جام چای کنار پنجره میایستند و هیچوقت پریهای جنگل را صدا نمیزنند. آدمیزادها عاشق آسمان هستند و مدام دنبال ستارههایشان میگردند.
مادرش همیشه میگفت هیچ کار خدا بیحکمت نیست. بعد هم غشغش میخندید که یک خدایا شکر بگو و خودت را راحت کن. تا آن سر دنیا هم که بدوی نمیفهمی چرا بلاهای ریز و درشت سر آدم میآید.
آدمیزادها هیچوقت صدایی را که نمیبینند، نمیشنوند. حتی گاهی خوشبختیهای کوچکشان را هم نمیبینند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.