صرف و نحو عربی

80,000 تومان

کتابهای ادبی زبان فارسی از دیرباز به آیات مبارک قرآنی و احادیث نبوی و اخبار ائمه (ع) و آثار صحابه آراسته بوده و از کلام بزرگان صوفیه و امثال سائره و اشعار شاعران بزرگ عربیگوی انباشته است.

از این رو، گذشته از نیازی که به دلیل آمیختگی فرهنگ ایرانی و اسلامی به آموختن زبان عربی برای همگان وجود دارد، آموختن این زبان و صرف و نحو آن برای دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی نیازی ویژه است.

کتاب «صرف و نحو عربی» تألیف دکتر عباس ماهیار با توجه به این نیاز و بر پایه تجارب سی و پنج ساله مؤلف در تدریس عربی در دبیرستانها و دانشگاهها تدوین شده است.

از ویژگیهای ممتاز این کتاب، تمرینهای فراوانی است از آیات قرآنی، احادیث نبوی، کلام امیرالمؤمنین (ع) و اشعار شاعرانِ صاحب نام عرب که پس از پایان هر بحث آورده شده است.

 

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

صرف و نحو عربی

نویسنده
دکتر عباس ماهیار
مترجم
——-
نوبت چاپ 19
تعداد صفحات 228
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
مطالعات ادبی
نوع کاغذ ——
وزن 310 گرم
شابک
9789645305121
توضیحات تکمیلی
وزن 0.310 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “صرف و نحو عربی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید.

125,000 تومان

معرفی کتاب رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید

کتاب رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید، مجموعه داستان‌های کوتاهی از دنیای نه چندان مهربان نویسندگان روسی است که هنوز سیگار کشیدن‌شان ادامه دارد. در مورد این اثر چیزی که در ابتدا توجه شما را به خودش جلب می‌کند عنوان باشکوه و طولانی آن است. همین سبب می‌شود کنجکاوی‌تان تحریک شود و شما را مجبور می‌کند تا آن را مطالعه کنید. در این کتاب نه داستان از هفت نویسنده‌ی معاصر روس وجود دارد که به صورت تصادفی برگزیده نشده‌اند و دنیایشان تقریباً به هم مرتبط هستند. این داستان‌ها در غیر عادی بودن فضا و روایت‌شان با وجود انسان‌های عادی، وجه اشتراک دارند. قهرمانان این داستان‌ها از قسمت‌هایی از جامعه هستند که قبلاً شرایطی برای رساندن صدایشان به گوش شما نداشتند و چه بسا وجودشان به چشم نمی‌آمد. تنهایی، روزمر‌گی و خشونت موجود در زندگی آن‌ها که بازتاب مستقیم شرایط اجتماعی روسیه‌ی بعد از فروپاشی اتحاد شوروی نیز است، به طور واضح در این داستان‌ها دیده می‌شود. مقدمه‌ای کوتاه درباره‌ی هر یک از نویسندگان جهت آشنایی شما با زندگی، سبک هنری و آثار آنان در ابتدای داستان‌ها موجود است. هم اکنون همه‌ی آن‌ها زنده و در حال نوشتن هستند و همین مسئله بر جذابیت این اثر می‌افزاید. ادبیات روس دهه‌های گذشته با وجود داشتن داستان‌نویسان معروفی که شهرت جهانی دارند، مخاطبان فارسی زبان، کمتر آن را می‌شناسند. در داستان‌های روسی همواره فضا با یک ابر تیره و تار پوشیده می‌شود و انگار نمی‌توانید اثری از شادی، نشاط و آرامش در آن‌ها ببینید. شاید به این دلیل باشد که هنوز سایه‌ی کمونیسم از جوامع روس رخت برنبسته است. در بخشی از کتاب رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید می‌خوانیم: او در جوانی از پسر عمه‌اش، که جوانی باهوش و خوش‌قیافه و بی‌کاره بود، حامله شد و وقتی پسرعمه‌اش به او توصیه کرد به لژبیتسکی، پزشک مشهور ناخوشی‌های زنان، مراجعه کند (و البته قول سفت و سخت پول هم داده بود)، با یک قوطی اسید سولفوریک در کمین او نشست و آن را به صورتش پاشید. پسر عمه فریادهای هولناکی سر داد، دنبال خاله برتا دوید، افتاد و مرد. البته درست‌تر است که بگوییم: مرد و افتاد. قلبش ضعیف بود. البته خاله برتا خاله‌ی مادرم بود، نه خاله‌ی من. بنابراین باید مختصات زمانی را هم تصحیح کنم: ماجرا اوایل قرن گذشته اتفاق افتاده بود. در این‌جا باید فضای فرهنگی و زندگی بی‌درد و غم شهرک کوچکی را که ماجرا در آن رخ می‌دهد نیز توصیف کنم. خانواده‌ی ارجمند کاگانوفسکی، جد من پینخوس الیویچ و زنش، ننه خایا... نمی‌شود گفت: که خیلی ثروتمند بودند، ولی به هر حال یک کارگاه شیرینی‌پزی را می‌گرداندند. البته تمام خانواده در این کار سهیم بودند. تعدادشان هم کم نبود: پنج دختر، همه شبیه هم. شوخی نیست! دخترها در قسمت بسته‌بندی می‌نشستند و شکلات‌ها را لای کاغذ می‌پیچیدند. کار دقیق و طاقت‌فرسایی بود. همه چیز به سرعت انگشتان بستگی داشت. آن‌ها که ماهرتر بودند، با سرعت یک شکلات در ثانیه کار می‌کردند.
سفارش:1
باقی مانده:1

عشق نامه ي ايراني

23,500 تومان
  در بخشی از کتاب عشق نامه‌ی ایرانی می‌خوانیم: قاتل بی‌مقتول، زندانیِ زندانِ لاکانِ رشت بود. ماجرایش از این‌جا شروع شد که او جوان بود و جاهل و عاشق و در راه رسیدن به عشق قتل نکرد اما به زندان افتاد و حکم اعدام گرفت. قاتل بی‌مقتول عاشقِ کبوتر بود، دخترِ شرِ محل، البته اگر کبوتر او را مرد حساب می‌کرد و نامش را به زبان می‌آورد. هر چه قاتل بی‌مقتول بر سه‌راهیِ محله‌ی سلیمانداراب می‌ایستاد به‌انتظار، کبوتر وقعی نمی‌گذاشت. درباره‌ی همه می‌گویند هر چه کرد خودش با خودش کرد، اما درباره‌ی او باید گفت هر چه کرد دیگران با او کردند؛ کردندش همانی که نبود: اول قاتل ‌بی‌مقتول، بعد قاتل. قاتل بی‌مقتول اعتراف کرد که سواد درست‌وحسابی ندارد، چون نشد درس بخواند؛ شغل درست‌وحسابی ندارد، چون سواددارها هم بی‌کارند؛ قیافه‌ی درست‌وحسابی ندارد، چون سواد و شغل ندارد بدقیافه به نظر می‌آید. همه‌ی این‌ها هیچ، دل‌وجگر درست‌وحسابی هم ندارد، چیزی ندارد که به‌اش دل‌وجگر بدهد، نه سواد، نه شغل، نه قیافه. پس چرا باید نامش توی یادها بماند و بر زبان بیاورند؟ علی‌الخصوص یاد و زبانِ کبوتر، دخترِ شرِ محل. قاتل بی‌مقتول حاضر شد یک نفر از بیرون بیاید توی زندان فیلم مستند بسازد از او و در کریدورِ بند پخش بکنند. فیلم که تمام شد و چراغ‌ها روشن شد، بعضی حرف می‌زدند، بعضی می‌خندیدند، بعضی نُچ‌نُچ سر تکان می‌دادند، بعضی مبهوت بودند، بعضی سر پایین انداختند شاید از این‌که چه‌قدر توی بند احترامش گذاشتند که لاتِ بزرگ محل را چاقو زد و سفت و قرص خودش را به کلانتری معرفی کرد؛ فکرش را نمی‌کردند قاتلِ قلابی از آب دربیاید.

کارآگاه کرگدن در باغ‌وحش مرموز 4/ اسرار «غروب»

20,000 تومان

برشی از متن کتاب

نصف شب از خواب بیدار شدم. خواب چیزی را دیدم که من را بیدار کرد. خواب یکی از حرف های بیسنتیا خانم فیله بود. داشت می گفت: دختره تشویقم کرد این کار رو بکنم! دختره؟ منظورش کی بود؟ دختره کی بود؟ یک لحظه شک کردم نکند او باشد؟... نگاهش کردم. غروب کف قفس دراز کشیده بود. لبخند زیبایی روی لب داشت و خوابیده بود. شبیه فرشته ها بود. چطور امکان داشت او بیسنتیا خانم فیله را راضی کرده باشد تا روی بدن فیل دیگری نقاشی بکشد؟ به خودم گفتم: اصلاٍ امکان ندارد. بعد کمی جا به جا شدم تا جایم راحت تر باشد و باز بخوابم. فایده نداشت. یک لحظه با خودم گفتم نکند همه این ها کار غروب بوده. یک لحظه بعدش گفتم نه. اصلاً کار او نیست. امکان نداشت کار او باشد! هر چه باشد من دوستش بودم، مگر نه؟ بودم، نبودم... نتوانستم نتیجه ی مشخصی بگیرم. دیدم بهتر است بلند شوم و یک حمام گِل درست و حسابی کنم محشر بود! ماه کامل بود و می درخشید. باغ وحش ساکت ساکت بود و تمام حوض گل مال خودم بود. تنها بودن و تنهایی حمام کردن چیز دیـ... _ کرگدن جون؟ خوابت نمی بگه؟ تنهایی چی کاگ داگی می کنی؟ الان می آم پیشت. بله. می گفتم. چیز دیگری بود. ولی این چیز دیگر دوام نداشت. خیلی معمولی پرسیدم: غروب! وقتی بیسنتینا خانم فیله گفت: دختره تشویقم کرد. فکر می کنی منظورش کی بود؟ یک لحظه انگار دست و پایش را گم کرد. ولی فقط یک لحظه. گفت: مگه همچین چیزی گفت؟ ها؟ گفتم: آره. گفت دختره من رو تشویق کرد. گفت: شاید... مامانش نبوده؟ یا شاید استاد نقاشی اش بوده. بله، حرف غروب منطقی بود. گفت: کرگدن جون! تو که فکگ نمی کنی کاگ من باشه. مگه نه؟ امان از دست آن آه و ناله ها! چیزی نمانده بود گریه اش بگیرد! من از کی این قدر بی رحم شده بودم؟ حالم از دست خودم بد شد. پیشنهاد دادم با هم کاه بخوریم تا صبح زیر نور ماه با هم مشغول خوردن کاه بودیم. داستان زندگی خودمان را تعریف کردیم. خندیدیم. عالی بود. آن روز روز خوبی می شد. می شد! ولی نشد. چون مانوئلا گفت اره پرونده ی جدیدی برای ما آورد. آمد توی دفترم و سه تا نامه به من داد. نامه ی اول را باز کردم و خواندمش، نوشته بود: آهای کفتار! صدای خنده هات ترسناکه. پرسیدم: خب این چشه؟ گفت: بقیه ش رو هم بخون کرگدن جون! دومین پاکت را باز کردم. نوشته بود: آهای کفتار! صدای خنده هات ترسناکه. ازت متنفریم! گفتم: حالا خودت رو نگران نکن. باغ وحش جمعیتش زیاده. می دونی که... بعضی وقت ها بچه ها بازی شون می گیره... گفت: بقیه اش رو هم بخون کرگدن جون! سومین پاکت را باز کردم. نوشته بود: آهای کفتار! صدای خنده هات ترسناکه. ازت متنفریم! به زودی می میری! از جا پریدم. این یک تهدید جدّی بود! نگاهی به آدرس فرستنده کردم. چیزی ننوشته بودند. فکرش را می کردم! نامه ها را ناشناس فرستاده بودند. گفت: کرگدن جون! می تونی مجرم رو پیدا کنی؟ حتماً متوجه ی که خانواده ام حسابی نگرانن. گفتم: حتماً مانوئلای عزیز! حتماً. همین الان می رم سر وقت تحقیـ... هنوز حرفم را تموم نکرده بودم که...

کلیات تاریخ ادبیات فارسی

98,000 تومان
گسترش و تقویت آموزش زبان و ادبیات فارسی در خارج از کشور، نیازمند حمایتهای متخصصان زبان و ادبیات فارسی در داخل و خارج کشور است. به همین منظور «شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی»، «مرکز گسترش زبان و ادبیات فارسی»، «سمت» و «انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی»، در جلسه مشترکی تصمیم گرفتند با همکاری یکدیگر و همراهی استادان با تجربه و متخصص کتابهای درسی مناسبی را زیر نظر شورایی از افراد صاحب نظر و با تجربه، تهیه و چاپ کنند.
فهرست:
آغاز سخن آشنایی با تاریخ ادبیات فارسی زبان و ادب در ایران پیش از اسلام زبان و ادبیات ایران در دوره انتقال (بعد از ظهور اسلام) شعر و زبان فارسی در دوره سامانی نثر در دوره سامانی غزنویان و زبان و ادب فارسی نثر کلاسیک فارسی از دوره غزنوی به بعد مکتب اصفهان ادبیات تعلیمی ادبیات عرفانی فارسی مکتب آذربایجان غزل هندی مکتب بازگشت ادبیات مشروطه ادبیات معاصر فارسی ادبیات کودکان و نوجوانان ادبیات معاصر زنان در ایران نمایه اعلام

مادمازل کتی و چند داستان دیگر

10,500 تومان

معرفی کتاب مادمازل کتی و چند داستان دیگر اثر میترا الیاتی

مادمازل کتی و چند داستان دیگر نوشته ی میترا الیاتی مجموعه داستانی است با محوریت مهاجرت، مهاجرت از خانه، از شهر و یا از کشور.

داستان ها نثری جذاب، روان و شاعرانه ای دارند و در مجموع مینمالیستی به نظر می رسند. نویسنده به طور هنرمندانه ای و با دوری از زیاده گویی، در خلال دیالوگ ها و توصیفات محدود، شخصیت ها را به خوبی پرداخت کرده است به گونه ای که خواننده به راحتی با آنها همذات پنداری می کند.

در هر داستان خواننده با انواع مختلف مهاجرت همراه می شود و به صورت خاص آنرا احساس و درک می کند. با اینکه داستان ها کوتاه اند اما نویسنده با ایجازی دقیق و توصیفاتی کامل و به اندازه فضای منحصر به فرد هر داستان را خلق کرده است.

این کتاب شامل هفت داستان است که عبارتند از مادمازل کتی، ماه منیر، پناهنده، شمعدانیها، مثل همیشه، می مانیم توی تاریکی، یوسف پلنگ کش.

تفاوتی که خانم الیاتی با سایر نویسندگان زن ایرانی معاصر دارد این است که اکثر نویسنده های زن ایرانی به طبع زندگی در ایران و مشکلات موجود، بیشتر سراغ سوژه هایی رفته اند که در ارتباط با مشکلات زنان و از دید فمینیستی بوده است اما خانم الیاتی با توجه به زندگی شخصی اش، به موضوعی جهان شمول پرداخته و فارغ از جنسیت است.

این کتاب در سال 1380 جایزه ی بهترین مجموعه داستان نویسندگان کتاب اولی را از خانه داستان دریافت کرده و همچنین نایل به دریافت جایزه هوشنگ گلشیری نیز شده است.

سعادت زناشويي

150,000 تومان

معرفی کتاب سعادت زناشویی اثر لئو تولستوی

سعادت زناشویی رمانی با عنوانی طعنه آمیز از لئو تولستوی نویسنده ی بزرگ روس است. سعادت زناشویی داستان دختر جوان هفده ساله ای است که با مردی بسیار مسن ازدواج می کند.
ماشا و سونیا دو خواهر هستند که مادر خود را از دست داده اند بنابراین یکی از دوستان پدرانشان به نام سرگی برای سامان دهی به اوضاع این دو خواهر به خانه ی آنها می آید. ماشا و سرگی با آنکه تفاوت سنی بسیار زیادی دارند به هم علاقه مند می شوند و با هم ازدواج می کنند.
در ابتدا همه چیز بین آنها خوب است و زندگی زناشویی آنها سرشار از عشق و علاقه است اما دختر جوان -ماشا - وقتی پی می برد که درک ساده و بی تکلفش از ازدواج به اندازه کافی او را برای پیچیدگی های زندگی جدیدش آماده نکرده است مضطرب می شود و در بیهودگی های تظاهرآمیز جامعه ی سن پترزبورگ به تدریج غرق می شود.
سعادت زناشویی پرتره روانشناختی کاملا واقع گرایانه ای است از تحول عاطفی یک زن جوان. داستان آن از زبان ماشا روایت می شود. سعادت زناشویی یک داستان نسبتا کوتاه است که مانند دیگر آثار تولستوی سرشار از توصیفاتی دقیق و پر از جزئیات است. این کتاب در سال 1859 منتشر شد.
سفارش:1
باقی مانده:2