صومعه پارما

580,000 تومان

صومعۀ پارمای استاندال در ١٨٣٩، نه سال پس از سرخ و سیاه، منتشر شد. رمان با حملۀ ناپلئون به میلان در ١٧٩٦ آغاز می‌شود و حوادث آن تا ١٨٣٠ ادامه می‌یابد. فابریس دل‌دونگو، شخصیت اصلی رمان، با شنیدن آوازۀ قهرمانی‌های ناپلئون از ایتالیا رهسپار فرانسه می‌شود تا در رکاب ژنرال بناپارت بجنگد. اما چه سود که پیوستنش به ارتش فرانسه با هزیمت در واترلو مصادف است. فابریس در بازگشت از واترلو گرفتار پیشامدهایی می‌شود و سرنوشتش برای همیشه تغییر می‌کند. او در نهایت، به‌ واسطۀ نفوذ عمه‌اش در دربار پارما، ناگزیر به این شهر خفقان‌زده رخت می‌کشد.

صومعۀ پارما که در عصر خودش تقریباً ناشناخته ماند امروزه از برترین آثار ادبی جهان به شمار می‌آید و الهام‌بخش بسیاری از نویسندگان و هنرمندان بوده است. توصیف واترلو و حالات فابریس در برج فارنسه از بدیع‌ترین صحنه‌های رمان است. در عین حال، پارما نمونه‌ای از جامعه‌ای آکنده از فتنه و نفاق است، جایی که امیال شخصی و دسیسه‌های سیاسی در هم گره می‌خورند و در چشم به‌هم‌زدنی افراد را از عرش به فرش می‌رسانند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

صومعه پارما

نویسنده
استاندال
مترجم
محمد نجابتی
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ٦٢٧
نوع جلد سلفون
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٣
سال چاپ اول ١٤٠١
موضوع
——
نوع کاغذ تحریر
وزن 834 گرم
شابک 9786220404613
توضیحات تکمیلی
وزن 0.834 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “صومعه پارما”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

طبیعت و قاعده: آن چه سبب می‌شود تا فکر کنیم

24,500 تومان
در کتاب حاضر، دربارة کارکرد مغز انسان، سازوکار تفکر، آگاهی، اخلاق، دین، هنر و دیگر نکته‌های مهم علمی، فلسفی و اجتماعی در قالب گفت‌وگوی میان دو متفکر بحث شده است؛ یکی «پل ریکور» فیلسوفی که موجب رونق بحث هرمنوتیک در پایان سدة بیستم شد و دیگر «ژان پی‌یر شانژو» دانشمند و پژوهشگری در حوزة نوروبیولوژی. این کتاب در هفت فصل با این عناوین به نگارش درآمده است: برخورد ضروری: دانش و بصیرت، دانش از مغز و آگاهی از خویشتن و امر زیستی و امر هنجار بنیاد؛ جسم و ذهن: در جست‌وجوی گفتمانی مشترک: ابهام دکارتی، نقش نور و ساینس و به سوی گفتمانی از نوع سوم؛ مدل نورونی و آزمون تجربی: مغز انسان و ابژه‌های ذهنی؛ آگاهی از خویشتن و آگاهی از دیگران: فضای آگاهی، مسالة حافظه و فهم خویشتن، فهم دیگری؛ سرچشمة اخلاق: تکامل داروینی و ضوابط اخلاقی؛ اشتیاق و هنجارها: گذر به هنجار؛ جهان‌شمولی اخلاقی و اختلاف‌های فرهنگی: تفاوت باورها، رسوایی شر و...

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

تاریخ تمدن ویل دورانت (دوره 13 جلدی )

12,000,000 تومان
تاریخ تمدن (به انگلیسیThe Story of Civilization) نام مجموعه کتابی ۱۱ جلدی در ۱۳ مجلد است که ویل دورانت به‌همراه همسرش آریل دورانت دربارهٔ تاریخ زندگی انسان از دوران پیش از تاریخ تا پایان سدهٔ هجدهم نوشته‌اند. این مجموعه ناتمام ماند. دورانت و همسرش قصد داشتند نگارش آن را تا تاریخ معاصر غرب (تا سال ۱۹۳۳) ادامه دهند، اما با مرگ تقریباً هم‌زمان آنان، مجموعهٔ تاریخ تمدن تا جلد ۱۱، که اختصاص به دوران ناپلئون دارد، خاتمه یافت.

سبک تاریخ‌نگاری در کتاب

ویل دورانت در این اثر به‌جای پرداختن به جنبه‌ای خاص از تاریخ، نگاهی تحلیلی به جوانب مختلف تاریخ بشریت دارد. او در پیش‌گفتار جلد نخست این مجموعه، در این باره چنین بیان کرده‌است: «... مدت مدیدی است که من به این عقیده رسیده‌ام که طریقهٔ نوشتن تاریخ به شکل قسمت‌های مجزا از یکدیگر، که من آن را ترتیب طولی نام می‌دهم (مانند تاریخ اقتصادی، تاریخ سیاسی، تاریخ مذهبی، تاریخ فلسفه، تاریخ ادبیات، تاریخ علوم، تاریخ موسیقی، و تاریخ هنر)، حق وحدت زندگانی بشری را ادا نمی‌کند، و تاریخ در عین حال که به‌صورت طولی نوشته می‌شود باید متفرعاتی هم داشته‌باشد، و جنبهٔ ترکیبی و تحلیلی هر دو باید مراعات شود؛ تاریخ وقتی به صورت کمال مطلوب نزدیک خواهد شد که مورخ، برای هر دورهٔ تاریخی، صورت کاملی از سازمان‌ها و حوادث و طرق زندگی را که از مجموع آنها فرهنگ یک ملت ساخته می‌شود رسم کند…».

کتاب دیوان بیدل دهلوی 2 جلدی

825,000 تومان
معرفی کتاب دیوان بیدل دهلوی 2 جلدی ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بن عبدالخالق ارلاس، (۱۰۵۴–۱۱۳۳) متخلص به بیدل، و نیز مشهور با نام بیدل دهلوی، شاعر پارسی‌سرای سبک هندی در اواخر قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم هجری است. ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل فرزند میرزا عبدالخالق در سال ۱۰۵۴ هـ. ق در پتنه در ایالت بهار هندوستان به دنیا آمد و در آن‌جا رشد کرد و تربیت یافت. سال تولد او از «انتخاب» و «فیض قدس» در می‌آید. او شاعر پارسی‌گوی است که از ترکان جغتایی برلاس یا ارلاس بدخشان بود؛ وی بیشتر عمر خود را در شاه جهان‌آباد دهلی زندگی کرد و آثار منظوم و منثور خود را خلق کرد. او در سال ۱۰۷۹ ه‍. ق به‌خدمت محمداعظم بن اورنگ زیب پیوست. سپس، به سیاحت پرداخت، و سرانجام، در «سال ۱۰۹۶ ه‍. ق» در دهلی سکنی گزید، و نزد آصف جاه اول، (نظام حیدرآباد) دکن منزلت بلند داشت. بیدل در روز پنج‌شنبه چهارم صفر سال ۱۱۳۳ ه‍. ق در دهلی زندگی را به‌درود گفت و در صحن خانه‌اش، در جایی که خودش وصیت کرده بود، دفن گردید. در آثار بیدل، افکار عرفانی با مضامین پیچیده، استعارات، و کنایات به‌هم آمیخته، و خیال‌پردازی و ابداع مضامین تازه با دقت و موشکافی زیادی همراه گردیده‌است. در نظم و نثر سبکی خاص دارد، و از بهترین نمونه‌های سبک هندی به‌شمار می‌آید. شفیعی کدکنی در کتاب شاعر آیینه‌ها در مورد بیدل می‌گوید: «بیدل را باید نماینده تمام‌عیار اسلوب هندی به‌شمار آوریم.

کتاب تبریز مه آلود

650,000 تومان
معرفی کتاب تبریز مه آلود “تبریز مه آلود” اثری است به قلم “محمدسعید اردوبادی” که داستانی عاشقانه و شورانگیز را از درگاه وقایع تاریخی تبریز در عصر مشروطه بیان می کند. “محمدسعید اردوبادی”، کتاب “تبریز مه آلود” را در اصل به زبان ترکی آذربایجانی با نام “دومانلی تبریز” به رشته ی تحریر در آورد اما “رحیم رییس نیا” این اثر را به زبان فارسی بازگردانی نمود. ”تبریز مه آلود” در بحبوحه ی جنگ های تبریز در برابر قوای استبداد شروع می شود. قسمت ابتدایی اثر، بیشتر تلفیقی از مبارزات منطقه ای را با عشق و عاشقی شخصیت ها به تصویر می کشد. مرد جوانی به نام “ابوالحسن بیک” در سفری که از مرز جلفا به تبریز داشت، “نینا” را که یک دختر جوان روس است از چنگال اراذل و اوباش نجات می دهد. تا زمان رسیدن به تبریز، بین “ابوالحسن” و “نینا” عشق سوزانی در می گیرد اما دست سرنوشت “ابوالحسن” را درگیر رویدادهای انقلاب می کند و “نینا” هم از طرف کنسولگری روس، مامور جاسوسی و فراهم ساختن اطلاعات برای انقلابیون قفقاز می شود. در ادامه ی اثر “تبریز مه آلود”، نفوذ روس ها در آذربایجان بیشتر می شود و “ابوالحسن” ناچار به ترک تبریز می گردد. او باز هم مشغول فعالیت های انقلابی است که این بار با دختری به نام “هانا” آشنا می شود و این بار او را که از اتباع آمریکایی است، از دست قزاق ها می رهاند. دیری نمی پاید که “هانا” وارد کنسولگری آمریکا می شود و چون به “ابوالحسن” علاقه دارد، رازها و اخبار کنسولگری را به او اطلاع می دهد. این ماجراهای عشقی جذاب میان “ابوالحسن”، “نینا” و “هانا” در کنار یکی از رویدادهای تاریخی و انقلابی مهم آذربایجان، سبب شده تا “تبریز مه آلود” به یک کتاب خواندنی تبدیل شود و “محمدسعید اردوبادی” برای خلق این اثر ماندگار مورد تحسین قرار بگیرد. .

ردیف دوره عالی علی‌اکبر شهنازی (نت‌نویسی آموزشی و تحلیلی)

250,000 تومان

معرفی کتاب ردیف دوره عالی علی‌اکبر شهنازی (نت‌نویسی آموزشی و تحلیلی)

از زمان ورود روش نت‌نویسی غربی به ایران و استفاده از آن برای مکتوب‌کردن موسیقی ایرانی، مراحل مختلفی طی شده است تا پذیرفتن و درک این‌که نت‌نویسی و قواعد آن، قوانین آسمانی و ابدی نیستند، بلکه سیستمی برای نوشتن تفکرات موسیقایی و فنون نوازندگی با هدف ثبت و انتقال آن‌ها هستند. این کتاب به روش نت‌نویسی آموزشی و تحلیلی نوشته شده است؛ همان روشی که سال‌ها پیش توسط مؤلف ابداع و برای نگارش ردیف میرزا عبدالله به کار گرفته شد. در نگارش این ردیف از لحاظ ترتیب و نظم گوشه‌ها و جملات و حالت‌ها و زمانبندی‌ها و انگشت‌گذاری‌ها و مضراب‌گذاری‌ها و بسیاری نکات ظریف در تزیینات و غیره، به‌طور اخص، از چهار منبع استفاده شده است: آموخته‌های مؤلف از آموزش مستقیم از استاد شهنازی، نوار به‌جامانده از اجرای استاد شهنازی از این ردیف، نت‌نویسی حبیب‌الله صالحی،‌ و نت‌نویسی فرهاد ارژنگی. علی‌اکبر شهنازی ضمن‌آن‌که سنت پدر را در حفظ و تداوم میراث شفاهی موسیقی ایرانی و آموزش سینه‌به‌سینه‌ی ردیف ادامه داد، رپرتوار آموزشی‌اش را همگام با تحولات روز به‌سوی مدرنیته و با حفظ خصوصیات اصیل موسیقی ایرانی روزآمد ساخت. او این رپرتوار جدید را در مقابل ردیف پدرش ــ که به آن ردیف کلاسیک می‌گفت ــ «ردیف دوره‌ی عالی» نامید. در این ردیف، قطعات ضربی ــ در واقع نوع جدید چهارمضراب ــ بیشتر شده و آن را از دیگر ردیف‌ها متنوع‌تر ساخته است. در بخش‌های آوازی ردیف عالی نیز گوشه‌های اصلی یا شاه‌گوشه‌ها انتخاب شده و گه‌گاه به گوشه‌هایی با تم ملودیک یا وزن عروضی مشخص اشاره می‌شود. ردیف دوره عالی علی‌اکبر شهنازی (نت‌نویسی آموزشی و تحلیلی) - انتشارات نی