ظهور ژاپن مدرن
350,000 تومان
نگاهی به مشروطیت ژاپنی
سرزمین ژاپن از چهار جزیره هوکایدو، هونشو، شیکوکو و کیونشو تشکیل شده که تا نیمه قرن نوزدهم میلادی کشوری ناشناخته بود که عمدتاً زیر سایه سنگین تاریخی و تمدنی همسایه بزرگ خود، چین به سر میبرد و کمتر نامی از آن در تاریخ روابط شرق و غرب از عهد باستان، سدههای میانه و حتی عصر جدید تا نیمه قرن نوزدهم برده شده بود.
اینکه چگونه ژاپن در کمتر از پنج دهه توانست به یک قدرت بزرگ آسیایی تبدیل شود و حتی در آغاز قرن بیستم (سال ١٩٠٤) روسیه را که یک امپراتوری قدرتمند اروپایی بود در نبردی برق آسا شکست دهد و پس از چند دهه عملاً به یک قدرت صنعتی و نظامی قارهای و حتی بین قارهای تبدیل شود و سپس به دنبال ١٥٠ سال اصلاحات و ضد اصلاحات نظامی گری و جنگ و اشغال نظامی در پایان قرن بیستم خود را تا سطح یک قدرت بزرگ اقتصادی در جهان ارتقا دهد موضوعی است که کتاب حاضر به بررسی و واکاوی آن میپردازد. در این کتاب نشان داده میشود که ژاپن چگونه در کمتر از یک نسل از جامعه پسافئودالی به اشکال آغازین تولید صنعتی گام گذاشت، تجربهای دردناک برای ژاپنیها که ناچار از پشت سر گذاشتن سنت و آسیایی گری و رفتن به سوی تجدد و غرب گرایی شدند.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
ظهور ژاپن مدرن
نویسنده |
ویلیام جی. بیزلی
|
مترجم |
شهریار خواجیان
|
نوبت چاپ | ٦ |
تعداد صفحات | ٤٠٨ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | ١٤٠١ |
سال چاپ اول | ١٣٩٣ |
موضوع |
ژاپن – تاریخ
|
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٣٩٩ گرم |
شابک |
9786002781154
|
وزن | 0.399 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
کتاب دموکراسی قدم اول
عصر وایکینگ
عصر وایکینگها اصطلاحی است برای اشاره به دورهای در تاریخ اروپا، بهویژه تاریخ شمال اروپا و اسکاندیناوی که از سدههای ۸ تا ۱۱ میلادی ادامه داشت. در این عصر، وایکینگهای اسکاندیناوی (نوردیک) از طریق بازرگانی و جنگ به کشف اروپا از راه دریاها و رودها پرداختند.
در این دوره، وایکینگها به سرزمینهای ایرلند، گرینلند، نیوفاوندلند و آناتولی نیز رسیدند. افزون بر این شواهدی نیز برای درست بودن افسانه رسیدن وایکینگها به وینلند یعنی شمال قاره آمریکا نیز وجود دارد.
روانشناسی شطرنج
هنوز که هنوز است روانشناسان جوابی قطعی به این سوالِ قدیمی ندادهاند: استعداد مهمتر است یا تمرین؟ جان واتسون، بنیانگذار مکتب رفتارگرایی، در یکی از کتابهای خود، در ردّ نظریۀ استعداد ذاتی نوشت: "یکدوجین نوزاد سالم، خوشنقش و دنیایی را که خودم تعیین کردهام به من بدهید تا بزرگشان کنم؛ من تضمین خواهم کرد که هر کدام را به طور تصادفی انتخاب کنم و به او آموزش بدهم تا صرفنظر از استعدادها، علایق، تمایلات و قابلیتهایش، و شغل و نژاد اجدادش، تبدیلش کنم به هر قِسم متخصصی که بخواهم اعم از پزشک، وکیل، هنرمند، تاجر عمده، و، بله، حتی دزد و گدا.
" روانشناسان به خیلی از سوالات دیگر هم هنوز جواب قطعی ندادهاند؛ مثلا اینکه چرا مردان در ریاضیات، علوم محض، و حتی شطرنج نسبت به زنان عملکرد بهتری دارند. و آیا اصلا عملکرد مردان بهتر است؟ از نظر بابی فیشر "همۀ زنها ضعیفاند، همهشان. آنها در قیاس با مردها احمقاند. راستش، نباید شطرنج بازی کنند." کاسپاروف هم در مصاحبهای گفته بود: "یک شطرنج واقعی داریم و یک شطرنج زنان. شطرنج مناسب زنان نیست. این جنگ است. یک جنگ بزرگ. به درد زنها نمیخورد."
وقتی روانشناسی دست میگذارد روی ورزشی شبیه شطرنج، یقین داشته باشید بحثهایی که در مطالبش مطرح میکند، جدا از اینکه خواندنیست، خواننده را ساعتها به فکر فرو میبرد. نویسنده در این کتاب از تبعیضهای جنسیتی سخن گفته تا روانشناسیِ چشمبسته بازی کردن. از سقف شیشهای گفته که مانع نامرئیِ پیشرویِ زنان است تا زیباییِ شطرنج به دلیل تعداد زیادِ احتمالاتِ پیش رو. کتاب روانشناسیِ شطرنج فقط به شطرنج ربط ندارد، کتابی جامع است دربارۀ جامعه، تمرین، استعداد و تبعیض.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.