

عاشقانههایی برای لیلی و روزهایی که سوختند
9,000 تومان
درباره کتاب عاشقانه هایی برای لیلی و روزهایی که سوختند
کتاب عاشقانه هایی برای لیلی و روزهایی که سوختند (یک پساژانر) یک مجموعه شعر معاصر را در بر گرفته است. عنوان برخی از شعرهای کتاب حاضر عبارت است از «از زانوانِ غریو»، «گوشِ رستاخیز»، «پرواز»، «آتش و کومههای کوهستان» و «رنگِ آواز». این شعرها در قالب نو سروده شدهاند؛ فقط شعر پایانی است که یک غزل است.
میدانیم که شعر فارسی عرصههای گوناگونی را درنوردیده است. در طول قرنها هر کسی از ظن خود یار شعر شده است و بر گمان خود تعریفی از شعر بهدست داده است.
حضور شعر در همهٔ عرصهها از رزم و بزم گرفته تا مدرسه و مسجد و خانقاه و دیر و مجلس وعظ، همه و همه گویای این مطلب است که شعر، بیمحابا، زمان، مکان و جغرافیا را درنوردیده و در هفتاقلیم جان و جهان به دلبری پرداخته است.
آمیختگی شعر با فرهنگ مردم و اندیشههای اجتماعی، این هنر را زبان گویای جوامع بشری ساخته است؛ بدانگونه که هیچ جامعهای از این زبان بارز، برای انتقال اندیشههایش بینیاز نبوده است.
گاهی شعری انقلابی به پا کرده است و گاه انقلابی، شعری پویا را سامان داده است.
بخشی از کتاب عاشقانه هایی برای لیلی و روزهایی که سوختند
«یا اَیها النُّفوسُ القتیلینَ بالنَظر!
قوموا، لِاشتعالِ هذا النَفسِ کالمطر!
یعنی تویی مسافر افلاک بعد ما
عشقت به ذرهذرهٔ خاکم کشد اگر
آنجا که دار قامتِ یاران رفته است
حلقومِ ما و حلقهٔ گیسوی مستمر
درکش که یادگارِ شهیدِ دو عالم است
این شهرِ آتشین که به جامیست مختصر
چون شاخهای ز نور به منقار یک عقاب
آنجا برد تو را که ز خود میکنی سفر
آهسته همچو سایهٔ مرغان آسمان
در سیرِ خاک باشی و خاک از تو بیخبر
سی مرغ پر شود آنکه عشقش بپرورد
قُل اَن اقلَّ مِن طیرانی اِلی القَمَر.»
در انبار موجود نمی باشد
عاشقانههایی برای لیلی و روزهایی که سوختند
نویسنده |
داریوش مهبودی
|
مترجم |
—-
|
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 102 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1394 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —- |
وزن | 130 گرم |
شابک |
9789643629632
|
وزن | 0.130 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
قلبي به اين سپيدي
معرفی کتاب قلبی به این سپیدی اثر خابیر ماریاس
یک قصه و دو قصه: حسنی و ننهحسنی و درخت سیب 1، دویست و بیست و چهار سیب برای عروسی 2
معرفی کتاب حسنی و ننه حسنی و درخت سیب، دویست و بیست و چهار سیب برای عروسی
در کتاب حسنی و ننه حسنی و درخت سیب، دویست و بیست و چهار سیب برای عروسی نوشتهی معصومه یزدانی و تصویرسازی سمیه محمدی، که بازآفرینی داستان حسن کچل است، او باید خیلی سریع برای عروسی پسر همسایه سیب سرخ جمع کند. همینطور قرار است برایشان مهمان هم بیاید ولی در خانه کاسهی لعاب و سفرهی قلمکار و غذا ندارند. حالا مادرش نگران است و او باید فکری به حال این شرایط کند. این کتاب از برگزیدگان جایزهی ویژهی مهدی آذریزدی بهشمار میرود.دربارهی کتاب حسنی و ننه حسنی و درخت سیب، دویست و بیست و چهار سیب برای عروسی
ننه حسنی در حیاط خانهشان نشسته و نگران و در فکر است. دورتر از او حسنی هم طبق معمول خوابیده و خروپف میکند. ننه وقتی نگران میشود سیب سرخی از درختشان میکَنَد و گاز میزند. دلیل نگرانی او این است که قرار است امروز برایشان مهمان بیاید ولی آنها به تعداد مهمانها کاسهی لعاب و سفرهی قلمکار و غذا ندارند. ننه در همین فکر است که ناگهان پسر همسایه روی دیوار ظاهر میشود. او کیسهای برای حسنی پرت میکند و میگوید برای عروسی امشبش به دویستوبیستوچهار سیب سرخ احتیاج دارد، چون رسم است که در شب عروسی داماد برای مهمانهایش سیب سرخ بیندازد. اگر حسنی بتواند این تعداد سیب بیاورد، به او یک کیسهی مخملی میدهد. ننه نگاهی به درخت خودشان میاندازد و میبیند که آنقدر سیب ندارد. حسنی هم همچنان خواب است. او ناگهان متوجه درختی در کوچه میشود. ترشیهایش را میبردارد و به خانهی همسایه میبرد. به آنها میگوید اگر همهی سیبهای درختشان را به او بدهند این ترشی را به آنها میبخشد...ترمینولوژی تحلیلی فیلمنامه
معرفی کتاب ترمینولوژی تحلیلی فیلمنامه
کتاب ترمینولوژی تحلیلی فیلمنامه نوشتهی شاهپور شهبازی یک مرجع آموزنده و قابلاستناد برای روشن ساختن مفاهیم تخصصی فیلمنامه و اصطلاحات مربوط به آن است. این کتاب با توجه به ضعف ساختاری نظام آموزشی هنر دربارهی اصطلاحشناسی میکوشد تا تعریفی واحد از اصطلاحات رایج فیلمنامهنویسی به مخاطب ارائه کند.دربارهی کتاب ترمینولوژی تحلیلی فیلمنامه
ترمینولوژی یا اصطلاحشناسی دانشی است که میکوشد معنایی واحد از چند واژه یا مفهوم تخصصی در یک رشته به دست بدهد. به این ترتیب ترمینولوژی یکی از مهارتهای مهم در زبانشناسی است که به کمک فنون، علوم و حوزههای مطالعاتی مختلف آمده تا از پراکندگی تعریف دربارهی مفاهیم و مضامین تخصصی جلوگیری کند و خوانش و فهمی آسانتر برای مخاطب فراهم آورد. این دانش در زمینههای فلسفه، علوم و هنر کاربرهای فراوانی دارد و میتواند در ترجمهی متون نیز به مترجمان کمکهای فراوانی کند. کتاب ترمینولوژی تحلیلی فیلم نامه نوشتهی شاهپور شهبازی (Shahpour Shahbazi) کتابی است که تلاش میکند یک اصطلاحشناسی واحد در حوزهی فیلمنامهنویسی را برای مخاطب فارسیزبان فراهم کند. این کتاب مفاهیم تخصصی فیلمنامهنویسی را از منظر نظریهپردازان مختلف بررسی میکند و سپس با توجه به امکانات زبانی و کاربردی در سینما، تعریفی واحد از آنها ارائه میدهد. بنابراین از این منظر یک کتاب مهم و حیاتی در حوزهی فیلمنامهنویسی است که میتواند در دانشگاههای هنر مورد استفادهی استادان و دانشجویان قرار گیرد. نویسندهی کتاب سعی کرده تا با توجه به ضعفها و پراکندگی تعریفها در زمینهی تخصصی فیلمنامهنویسی بحث دربارهی گفتمان واحد فیلمنامه آغاز شود؛ او در تألیف خود این پرسش را مطرح میکند که از اساس آیا میتوان برای فیلمنامهنویسی ترمینولوژی واحد داشت یا نه و اگر این ترمینولوژی ساخته و پرداخته شود، تا چه میزان مورد استقبال و مراجعهی افراد و متخصصان این حوزه قرار خواهد گرفت. بنابراین نویسنده، هدف خود در این کتاب را اجماعسازی بر سر مفاهیم مختلف ندانسته و میگوید هدف نهاییاش این است که «گفتمان فیلمنامه» به رسمیت شناخته شود. کتاب ترمینولوژی تحلیلی فیلم نامه نوشتهی شاهپور شهبازی میکوشد تا در گام نخست دیدگاه و زاویهی دید نظریهپردازان حوزهی زبانشناسی و فیلمنامهنویسی را مطرح کند و در گام بعد با ایجاد تردید در صحت و سقم آن دیدگاهها، امکان نقدشان را فراهم کند؛ در این مسیر و در خلال نقد و تفسیری که بر دیدگاه تئوریسنها مطرح میشود، پیشنهادهای تازهای به مخاطب ارائه میشود که به زعم نویسنده میتواند مجابکننده باشد یا برعکس، مجاب نکند؛ اما بهعنوان گامی نو در جهت تحلیل ترمینولوژی عمل میکند و میتواند راه را برای نقدها، تفسیرها و دیدگاههای بعدی فراهم آورد.ج
معرفی کتاب ج
کتاب ج داستانی بلند به قلم نویسندهی نامآشنای این روزهای ادبیات ایران، پیمان هوشمندزاده است. نویسنده در این اثر فلسفی و روانشناختی به روایت داستان یک خانوادهی شمالی میپردازد. جایی که هر کدام از اعضای آن به نوعی با مفهوم هویت مشغول هستند. اثری هستیشناسانه با تمرکز بر مفهوم بدنمندی که بینش تازهای راجع به هویت و مفهوم «من» در اختیار شما میگذارد.درباره کتاب ج:
نام پیمان هوشمندزاده برای دنبالکنندگان جدی این روزهای ادبیات معاصر ایران نامی آشناست. داستانهای روان و خوشخوان او با تکیه بر مفاهیمی عمیق از همان ابتدا جای خود را در دل مخاطبان باز کردند و او اکنون یکی از برجستهترین نویسندگان معاصر ادبیات فارسی محسوب میشود. هوشمندزاده در کتاب ج نیز به سراغ مفهومی عمیق و تأملبرانگیز رفته و خوانندگان خود را به فکر کردن وا میدارد. هوسرل، فیلسوف آلمانی - اتریشی قرن بیستم بدن را چیزی بیش از یک ابژهی محض میدانست. بهعقیدهی او، بدن با روان گره خورده به مثابهی اولین درک هرکس از جهان است. بنابراین میتوان گفت که سوژه خود را بهگونهای درک میکند که هم دارای روان و هم تن است و این درک روان - تنی است که پایهای برای درک باقی امور و ابژههای دیگر قرار میگیرد. به عبارت روشنتر، بدن وسیلهایست که بهواسطهی آن ابژههای دیگر را در جهان تجربه میکنیم. اکنون هوشمندزاده از این مفهوم استفاده کرده و هویت، من و تنانگی را درونمایهی کتاب ج قرار داده است. در کتاب ج با یک خانوادهی چهار نفره آشنا میشوید. خانوادهای از شمال کشور که به پرورش ماهی قزلآلا مشغول هستند. پیمان هوشمندزاده از مفاهیم هوسرلی بهره میگیرد و هنگام ترسیم موقعیت این خانواده، به طرح پرسشهایی عمیق میپردازد. سوالاتی همچون: «نسبت من با بدن چیست؟»، «جای من در هستی کجاست؟»، «حواس در دریافت من از جهان چه نقشی دارند؟» و «آیا میتوان میان جسم و دنیای پیرامون اعتدال و تناسبی برقرار ساخت؟» ابتدای کتاب با ترسیم داستان مردی راستدست آغاز میگردد. کسی که چهار انگشت دست راست خود را به هم میبندد. توگویی دستش را گچ گرفته باشند. او قصد دارد با چسباندن انگشتهایش به هم، چپدست شود اما نتیجه عکس آنچه تصور میکند رخ میدهد و وضعیت معطوف به نتیجه نمیشود. بدین ترتیب، هر یک از اعضای دیگر خانواده به ایفای نقش خود در این داستان میپردازند و سهم خود را در این اثر ایفا میکنند. نثر روان، داستان تأملبرانگیز و شیوهی روایت دلنشین نگارنده از جمله مواردیست که باعث میشود تا انتها با این داستان بلند همراه شوید.قصه گو
در بخشی از کتاب قصهگو میخوانیم
غالباً در فرصت بین دو کلاس، عادت داشتیم باهم به سالن بیلیاردی که زیر پلهها قرار داشت، برویم. بعد باهم در خیابان قدم میزدیم و من حس میکردم که برای او زندگی میان این مردم موهن و نفرتانگیز، چهقدر مصیبتبار است. مردم رویشان را برمیگرداندند یا سرِ راهش سبز میشدند تا خوب نگاهش کنند. خیرهخیره، زل میزدند به او و به خودشان زحمت نمیدادند که نفرت یا تحقیری را که توی نگاهشان موج میزد، پنهان کنند. این مسئله زیاد اتفاق میافتاد. بزرگترها و بهخصوص بچهها، به او اشارههای توهینآمیز میکردند. بهنظر نمیرسید که برای او خیلی اهمیت داشته باشد و بیشتر اوقات به حرکات زشت آنها با شوخی پاسخ میداد. آن روز هم، حادثهی سالن بیلیارد، خیلی باعث تحریک او نشد، اما روی من خیلی تأثیر گذاشت، چون طبیعت من فاصلهی زیادی از طبیعت یک فرشتهی واقعی دارد. یک مست، آرنج خود را روی پیشخان گذاشته بود. لحظهای که چشمش به ما افتاد، تلوتلوخوران جلو آمد و روبهروی شائول ایستاد، دستها را به کمر زد و داد زد: «حرامزاده، عجب هیولای غریبی! از کدام باغ وحش فرار کردهای؟» شائول جواب داد: «کدام را پیشنهاد میکنی رفیق؟ دوروبر اینجا یکی بیشتر نیست، که آن هم البته در همین بارانکو است. اگر جرئت کنی و بپری جلو، آن وقت قفس مرا پیدا میکنی، هنوز درش باز است.» شائول خودش را کنار کشید تا او بتواند عبور کند. اما مرد مست دستش را دراز و با انگشتانش اشارهای کرد. همان واکنشی که معمولاً بچهها وقت فحش دادن از خودشان نشان میدهند.مختارات من النصوص الثقافیة باللغة العربیة
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بدنآگاهی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هگل
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ اخلاق کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هرمنوتیک
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
آدمکش کور
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.