عاشقی با حال و هوای پشه‌های لهیده

6,000 تومان

مردی پس از شکست در اولین تجربه عاشقیت و شنیدن جواب رد از دلدار، فرسنگ‌ها از شهر خود دور می‌شود تا از این ماجرا دل بکند. او که حالا متأهل شده هرازگاهی با یاد عشق اولیه خود  خیالبافی می‌کند. دخترک گاهی زمانی که گردوغبار می‌شود در فضایی رؤیا گونه به سراغش می‌آید و از او بازخواست می‌کند که چرا هنوز به یاد من هستی و در خیالت با من زندگی می‌کنی: «تا پا به ایوان گذاشت نفسش سنگین شد و دم اول بینی‌اش را سوزاند. یک لایه خاک روی همه چیز نشسته بود.

کفش‌ها، جاکفشی‌ها، دوچرخه به پهلو افتاده پسرش کف ایوان و … . انگار که خاک مرده روی همه چیز پاشیده باشند. کاری که مرد تا قبل از آمدن به این نقطه از کشور فکر می‌کرد فقط از عهده تاریکی بر می‌آید. شاید هر دو از یک جنس باشند.»

دیگر داستان‌های این مجموعه «آنا» داستان زنی اجتماعی و پر شور، «تکیه‌ام سال‌هاست به کٌنار است»، «حافظه اول: حافظهدوم»، «سونات اٌرس»، «شطحیات عاشقانه مستعدترین مجرد قرن» و «کودکانه» هستند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

عاشقی با حال و هوای پشه‌های لهیده

نویسنده
حمید اباذری
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١٢٠
نوع جلد شوميز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٣
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن 125 گرم
شابک
9786005639360
توضیحات تکمیلی
وزن 0.125 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “عاشقی با حال و هوای پشه‌های لهیده”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

داستانِ من

6,500 تومان
رمان « داستان من » حدیث آدم‌هایی همسان است که با قرار گرفتن در گره‌گاه‌های زندگی راه از همدیگر جدا می‌کنند . نه که حدیث تازه‌ای باشد ، دیگرگون شدن آدم‌های همگون با گذر زمان و شرایط زیستن ، اما ، نگاه به آن می‌تواند تازه باشد . رمان « داستان من » حدیث آدم‌هایی همسان است که با قرار گرفتن در گره‌گاه‌های زندگی راه از همدیگر جدا می‌کنند . پخته‌مردی – به گونه همه‌مان – گذشته را به دید می‌آورد : دید اکنونش . شاید به امید بهانه‌ای برای زیستن . سه چهار دانش‌آموز را می‌بیند که می‌بالند با هم و زندگی را چون همه‌مان آزمون می‌کنند ، اما . . . اما امواج قَدَر سال ١٣٥٧ از راه می‌رسند و اینجاست که آن سه چهار یار به ظاهر همسان راههایی نه به یک شکل برمی‌گزینند . نه که گزیری نباشد ؛ گاه انتخاب است . آنچه در وجودشان جوانه زده پس پشت رفتارها و در باهم بودنشان رشد کرده به یکباره و بی‌تعارف رو می‌شود . راه‌هاشان به صورت هم چنگ می‌زنند . رمان « داستانِ من » گویه‌های خاموش مرد میانسالی است از آن روزها ، آن سال‌ها . انتخابی که آشکارا قد برافراخته و ستیز ناگزیر آن‌ها را رو می‌کند . حدیث بودن آدم‌هایی چند بر آناتی از گردش این کره خاکی که بسیار آدم دیده و فراوان رویارویی . رمان « داستانِ من » ناخنکی است به حافظه پیر این کره خاکی . جمشید طاهری شاعر و نویسنده‌ای است که بیش از ده رمان نگاشته اما در این دهه آرام آرام از آن‌ها فاصله گرفته ابتدا با رمان « شبانه‌های پدرم » با ژانر پیشین خداحافظی کرده و اکنون با این رمان راه جدیدی را می‌آغازد. دیگر او به خوانندگان خاص ادبیات می‌اندیشد .

اتفاق ممنوع نیست

9,000 تومان
داستان‌های این مجموعه ترکیبی هستند از داستان کوتاه، نمایش و تصویر و شرح حال نویسنده‌ای که نمی‌داند با داستان‌ها و ایده‌هایش چکار کند: «داستان بلند و قصه‌های کوتاه» خیلی ساده با یک زنگ تلفن شروع می‌شود، با یک مکالمه تلفنی بین یک نویسنده و خواننده ناشناس آثارش... . اتفاق ممنوع نیست نوعی طنز فانتزی است که داستان بر آن غلبه کرده و خواننده ناشناس این داستان‌ها به نویسنده در بازخوانی این آثار کمک می‌کند ولی به تدریج به این باور می‌رسد که خالق اصلی این نوشته‌ها او نیست: «ابلیس با اوقاتی تلخ یادداشت خودکشی فرزندش را مچاله کرد و به او خیره شد که ساکت و آرام روی تختش نشسته بود. نیمه شب بود که خبر دادند فرزندش قصد داشته با ریختن یک پارچ آب روی سرش خودش را برای همیشه خاموش کند. خیلی زود او را به بیمارستان مرکزی دوزخ رسانده بودند. هر چند که حتی اگر هم این کار را نمی‌کردند، صدمه چندانی نمی‌دید. او از بهترین گلوله آتش دوزخ ضد آب خلق شده بود. از صدای ضجه قربانیان و غلغل دیگ‌های قیر که بگذریم، سکوت آزاردهنده‌ای در بیمارستان حکم‌فرما بود. با این که جمعی از بهترین روانکاوان و روانشناسان جهان هستی در دوزخ حاضر بودند، ابلیس احساس کرد بهتر است شخصاً با فرزندش صحبت کند. به او گفت: حقیقتش رو بخوای من جداً نمی‌دونم تکلیفم با فرزند ناخلفی مثل تو چیه... تو جداً مایه شرم خانواده شیاطین دوزخی... منو بگو که دلم خوش بود تو عصر جدیدی رو در امپراتوری جهنم رقم می‌زنی...»

چه دیر

8,500 تومان
داستان «چه‌دیر» روایتی از زندگی دو انسان است که در ازدحام بی‌‌نهایت یک شهر، از دو گوشه دور از هم، در سراشیبی راه زندگی و در تنگنای پیچ در پیچ آن، با روحیاتی بیگانه از هم، خسته و نومید و غمگین یکدیگر را می‌یابند. دمی چند در کنج راستین محبت و در گلوگاه صداقت، عشقی ممنوع را تجربه می‌کنند و به آرامشی نسبی می‌رسند، اما... چه نیرویی می‌تواند این دلبستگی را که هر دو پرستش‌وار به آن نیاز دارند، از آنان برباید؟ «چه دیر» درباره دغدغه‌های زنی امروزی و طرح مشکلات اوست. «می‌رود روی تراس، ابر و دود مه و غبار آمده پایین، همه جا را محو می‌بیند. قله دماوند ناپدید شده. جز طرحی گنگ چیزی از ساختمان‌ها دیده نمی‌شود. هوا راکد و سرد است.» «مه کامه رحیم‌زاده» نویسنده رمان «یلدا و رهایی» و مجموعه داستان‌های «اتاق صورتی» و «ردپای حلزون» این بار در رمانی متفاوت برای نسل امروز داستان دو انسان را بازگو می‌کند.

مردی که هیچ بود

6,000 تومان
در قسمتی از این کتاب می خوانیم: یاشا کمی چاق و تپل و سرخ و سفید بود، لب پرخنده ای ام داش. همه جام جاش بود، با اون لهجه شیرین نیمه آذریش توجه اطرافیانشو به خودش جلب می کرد، قاپشونو می دزدید و یار غارشون می شد. اون مرد بی شیله پیله و کم سوادی بود، اما خیلی سرش می شد. اهل سیر و سفر نبود، چون وضع مالی میزونی نداش. دور هیچ فرقه ای ام تاب نمی خورد، سرش به کار خودش و زن و بچه ش بود، نماز و روزه ش ترک نمی شد و راه مسجدم گم نمی کرد. اگه کسی تو محل جشنی، عروسی ای چیزی داش، یه راس می اومد سراغش و آشپزیشو به اون می داد، دستمزدی ام بهش می دادن که کمک خرجیش می شد. یاشا پولاشو صنار سه شی روی هم می ذاشت و جم می کرد تا تونس یه تیکه زیمین آخرای سبزیکاری امین الملک، چسبیده به باغ ملا، نزدیکای حندق دس و پا کنه و یه اتاق خشت و گلی کنج اون جا علم کنه و زن و بچه شو از آوارگی و خونه به دوشی و اجاره نشینی نجات بده. چن سال بعد با تقلای زیاد و از خرجی خونه زدن و نخوری و ته خونه رو فروختن و قرون قرون رو هم گذاشتن و قرض و قوله تونس چار تا اتاق دیگه و دو تا زیرزیمین به اون اتاق اضافه کنه و به آدمای مختلف اجاره بده...

اشارت‌های پست مدرنیته

330,000 تومان
پست‌مدرنیته برای افراد بسیار متفاوت معناهای بسیار متفاوتی دارد. ممکن است پست‌مدرنیته به معنای ساختمانی باشد که با نخوت و غرور "نظم و ترتیب‌هایی" را به رخ می‌کشد که نشان می‌دهند چه چیزی با چه چیزی تناسب دارد و از چه چیزی باید پرهیز کرد. پست‌مدرنیته به معنای سرعت تغییر جهان اطراف ما و آمد و شد پی در پی حالات و اوضاع مختلفی است که هیچ کدام فرصتی برای ماندن و سخت شدن ندارند. پست‌مدرنیته به معنای توجه به همه چیز و همه جهات در آن واحد است به قسمی که نمی‌توانیم توجه خود را مدتی کوتاه روی چیزی متمرکز کنیم و به هیچ چیز نمی‌توانیم نگاه واقعاً دقیقی بیندازیم.

به من نگاه کن

22,000 تومان
شیوع روزافزون اوتیسم در میان کودکان دغدغه بسیاری از والدین امروزی‌ست. آن هم در جامعه‌ای که امکانات قابل قبولی برای این کودکان در نظر گرفته نشده است. این کتاب تنها به بیان گوشه‌ای از مشکلات اوتیسم و تأثیر آن بر روابط آدم‌ها پرداخته است. نگاه، فرزند ابراهیم و غزاله، مبتلا به اوتیسم است. غزاله که زنی امروزی‌ست حاضر نیست تمام موقعیت‌ها، وقت و انرژی‌اش را صرف کودکی کند که چیزی از جهان او نمی‌داند. از سوی دیگر ابراهیم هم به طور کلی منکر اوتیسم دخترشان می‌شود. رابطه ابراهیم و غزاله در اثر مواجهه با این مشکل فرزندشان از هم می‌پاشد. معضلاتی که هر کدام از آن‌ها در نگهداری از کودکشان دارند، رویکرد جامعه، خانواده‌ها و اطرافیان به معضل اوتیسم دستمایه اصلی رمان به من نگاه کن است. در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: مردم کوچه را قرق کرده بودند. از توی هر پنجره هم یک نفر تا سینه آمده بود بیرون و محشر برپا شده را تماشا می‌کرد. ماشین آتش‌نشانی روبه‌روی زمین محل احداث ایستاده بود و چندتایی سرباز سعی در دور کردن مردم داشتند. ...