عاشق مترسک

140,000 تومان

چگونه می‌توان یک مترسک را توصیف کرد ؟ مثل این است که بخواهی فقط با چند کلمه همه جهان را یکجا بیان کنی . کسانی هستند که از موش می‌ترسند . بعضی‌ها هم از دزدها و بعضی هم از اشباح وحشت دارند . خیلی‌ها هم هستند که می‌ترسند و خودشان هم نمی‌دانند که از چه چیزی می‌ترسند . ولی من شخصاً دیگر از چیزی واهمه ندارم . گرچه در این خانه روستایی در میان مزرعه تنها هستم و بیرون هم سرما بیداد می‌کند .

معمولاً صدای خروش دریا را با وجودی که از ما دور است می‌شنویم ولی امشب صدای باد و دریا به هم آمیخته و خروش آنها یکصدا شده است . « مترسک آرام بود . با لحنی رسمی صحبت می‌کرد . پدرم نگاهش را روی من چرخاند و گفت : من اصلاً خوشم نمی‌آید که ولگردها پا به این جا بگذارند . او را از کجا آورده‌ای ؟ » « بهمن فرزانه » مترجم نام آشنای کتاب ماندگار « صد سال تنهایی » اثر جاویدان گابریل گارسیا مارکز نویسنده کلمبیایی این بار به سراغ مترسکی گمنام و عاشق رفته است .

فرزانه در انتخاب کتاب برای ترجمه دقت زیادی دارد چرا که ذائقه خواننده ایرانی را به خوبی می‌شناسد . او مترجم آثار نویسندگان بزرگی چون گراتزیا دلددا ، آلبا دسس پدس ، لوئیجی کاپوآنا ، و . . . است . رمان « عاشق مترسک » در ٢٤٨ صفحه راهی بازار نشر شده است .

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

عاشق مترسک

نویسنده
فیلیپس هیستینگز
مترجم
بهمن فرزانه
نوبت چاپ ٥
تعداد صفحات ٢٤٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٩١
موضوع
داستان‌های آمریکایی
نوع کاغذ بالکی
وزن ٣١٧ گرم
شابک
9789643119737
توضیحات تکمیلی
وزن 0.317 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “عاشق مترسک”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

بوی برف

8,000 تومان
بوی برف قصه زندگی آدم‌های همین جاست، کسانی که اینجا به دنیا آمده و زندگی کرده‌اند. قصه کاتبی که تاریخ به تحریف ننوشت و به امر والی، دست‌هایش را در ایالت خراسان جا گذاشت و به گیلان گریخت. بوی برف قصه سرباز میدان میدان شهرداری رشت است که تسلیم نشد و سلاح تحویل نداد و به امر «تاواریش» دو شقه شد. قصه اندوه بی‌پایان عزیزه‌جان است که مرد او به رضاخان شورید و یاغی شد و سر به کوه گذاشت و روز دیگری جنازه یخ زده و بدون سرش بازگشت. قصه دلدادگی راوی است. دختر جوانی که به جای خون سرخ عاشق، هراسی موروثی در رگهایش می‌گردد. بوی برف قصه آدم‌های همین جاست. «هوا بوی برف می‌دهد، بوی نفتالین یخ زده. بوی کمد لباس‌های زمستانی. بوی گلوله‌های سفیدی که  همیشه روزهای آخر سال، مادر و زن‌عمو طلا و عمه‌ها می‌گذاشتند توی جیب کت‌ها و پالتو‌های پشمی و آویزان می‌کردند توی کمد بزرگی که یک طرف انباری را پر کرده است.» یکی از داستان‌های شهلا شهابیان در سال ٨٧ برگزیده جایزه ادبی «صادق هدایت» شد.

خاکستر

310,000 تومان
اگر آنانیا دروغ‌ می‌گوید، این‌ اُلی‌ است‌ که‌ دروغ‌ را دوست‌ دارد. بی‌خبر از این‌ که‌ در دوست‌ داشتن‌ این‌ دروغ‌ تنها نیست‌، بی‌خبر از این‌ که‌ عشق‌ می‌تواند رویایی‌ترین‌ تصویرها را واقعی‌، بس‌ واقعی‌ جلوه‌ دهد. اُلی‌ فریب‌ را به‌ پیشواز می‌رود و به‌ دنیایی‌ قدم‌ می‌گذارد که‌ خشونت‌ و ابتذال‌ حرف‌ اول‌ و آخر آن‌ است‌؛ اما او تنها مخاطب‌ کیفرخواست‌ برخاسته‌ از راهش‌ نیست‌. وارث‌ خاکستر فرزند اُلی‌ است‌. گراتسیا دلددا، نویسنده‌ صاحب‌نام‌ ایتالیایی‌ و برنده‌ نوبل‌ ادبی‌ ١٩٢٦ در «خاکستر» نیز چون‌ دیگر آثارش‌ انسان‌ را به‌ تصویر نشسته‌ است‌؛ انسان‌ را و شرایط‌ تحمیل‌ شده‌ بر او را.

تو از دست های من سردتری

5,000 تومان
داستان این رمان با رها و مشکلاتی که در زندگی‌اش وجود دارد پیش می‌رود. دلیل سرد بودن محمد در زندگی‌شان چیست؟ دلیل این‌که پریا و مرجان، خواهرزاده‌هایش، با ظاهری سالم و پرانرژی در بخش قرنطینه شیرخوارگاه نگهداری می‌شوند چیست؟ تو از دست‌های من سردتری نوشته بنفشه رحمانی رمانی خواندنی‌ست که خواننده را تا پایان کتاب با خود همراه می‌کند. در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: سایه‌اش را انگار کسی از ته کوچه می‌کشد و همین‌طور کش می‌آید و بلند می‌شود. پنجره‌ها بسته است. شاید همه مردم خواب‌اند. دنبال سایه‌اش می‌دود. سنگفرش‌ها می‌پیچند. سایه از دیوار بالا می‌رود... پیرمردی از ته کوچه پیدا می‌شود. یک رادیوی ترانزیستوری دستش است...نزدیک رها می‌ایستد. کلماتی می‌گوید که مفهوم نیست... ظاهر طبیعی ندارد... پیرمرد رادیو را از کنار گوشش بر‌می‌دارد و کنار گوش او می‌گیرد. خش‌خش بلندتر می‌شود. سرش را عقب می‌کشید. دوباره لبخند

مقدمه‌ای بر زیبایی‌شناسی ویتگنشتاین

2,500 تومان
« ویتگنشتاین » فیلسوفی است که دو نگرش فلسفی اساساً متفاوت پدید آورده است . به تأیید همه آنهایی که در کنار این فیلسوف بوده‌اند ، زندگی وی با فلسفه‌اش گره خورده بود و این دو بر هم تأثیر می‌نهادند . ویتگنشتاین همیشه متحیر به نظر می‌رسید . حیرت او تنها در کلاس فلسفه نبود . وی در طول زندگی‌اش در همه جا و در مواجهه با همه چیز متحیر بود و فلسفه می‌ورزید . از قضا ، همین فیلسوفی که زندگی‌اش غرق در حیرت فلسفی بود در میان همه آن چیزهایی که آدمی برای خلوت خویش برمی‌گزیند از قبیل دین ، عرفان و . . . به هنر دل بسته بود و در میان هنرها بیش از همه به موسیقی . به عنوان مثال ، او در پاره‌ای از این آثار برای شرح بهتر دیدگاهش در خصوص معنا ، فهم جمله را چون فهم موسیقی دانسته است . ویتگنشتاین برای فهم و تفهیم مفاهیم فلسفی‌اش از مثال‌های هنری بهره گرفته است و این امر از تعلق خاطر فراوان وی به هنر نشان دارد .
 

اتفاق ممنوع نیست

9,000 تومان
داستان‌های این مجموعه ترکیبی هستند از داستان کوتاه، نمایش و تصویر و شرح حال نویسنده‌ای که نمی‌داند با داستان‌ها و ایده‌هایش چکار کند: «داستان بلند و قصه‌های کوتاه» خیلی ساده با یک زنگ تلفن شروع می‌شود، با یک مکالمه تلفنی بین یک نویسنده و خواننده ناشناس آثارش... . اتفاق ممنوع نیست نوعی طنز فانتزی است که داستان بر آن غلبه کرده و خواننده ناشناس این داستان‌ها به نویسنده در بازخوانی این آثار کمک می‌کند ولی به تدریج به این باور می‌رسد که خالق اصلی این نوشته‌ها او نیست: «ابلیس با اوقاتی تلخ یادداشت خودکشی فرزندش را مچاله کرد و به او خیره شد که ساکت و آرام روی تختش نشسته بود. نیمه شب بود که خبر دادند فرزندش قصد داشته با ریختن یک پارچ آب روی سرش خودش را برای همیشه خاموش کند. خیلی زود او را به بیمارستان مرکزی دوزخ رسانده بودند. هر چند که حتی اگر هم این کار را نمی‌کردند، صدمه چندانی نمی‌دید. او از بهترین گلوله آتش دوزخ ضد آب خلق شده بود. از صدای ضجه قربانیان و غلغل دیگ‌های قیر که بگذریم، سکوت آزاردهنده‌ای در بیمارستان حکم‌فرما بود. با این که جمعی از بهترین روانکاوان و روانشناسان جهان هستی در دوزخ حاضر بودند، ابلیس احساس کرد بهتر است شخصاً با فرزندش صحبت کند. به او گفت: حقیقتش رو بخوای من جداً نمی‌دونم تکلیفم با فرزند ناخلفی مثل تو چیه... تو جداً مایه شرم خانواده شیاطین دوزخی... منو بگو که دلم خوش بود تو عصر جدیدی رو در امپراتوری جهنم رقم می‌زنی...»

کمبود

58,000 تومان
کمبود معنای فراگیر و گسترده‌ای دارد و می‌توان آن را به چیزهای بسیاری نسبت داد. اما در نگاه کلی، کمبود یعنی کم داشتن، یعنی پیشی گرفتن نیازها و خواسته‌ها بر داشته‌ها.  همه ما درگیر کمبودهای گوناگونی هستیم؛ این کمبودها دست ما را می‌بندند و نمی‌گذارند به آنچه می‌خواهیم دست یابیم. برای شناخت کمبود و عمق و گستردگی آن این کتاب راهگشاست و نشان می‌دهد اثر کمبود بسیار فراتر از آنی است که تاکنون می‌پنداشته‌ایم. و همچنین برای مبارزه با کمبودهای فردی و اجتماعی راهکارهای چندی به ما نشان می‌دهد. این کتاب افزون بر آنچه ارائه کرده، خاطره‌های بسیاری از زندگی فردی و اجتماعی به یاد ما می‌آورد، ایده‌های بسیاری به ما می‌دهد، و می‌تواند جرقه اندیشه‌های بسیاری را بزند؛ نگاه متفاوت آن می‌تواند ما را به درک عمیق‌تری از کمبودهای اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی و فرهنگی برساند. به دلیل تازگی مباحث، نویسندگان سخن خود را به زبانی ساده بیان کرده‌اند تا هم متخصصان و سیاست‌گذاران بتوانند از آن استفاده کنند و هم دیگر مردمان کنجکاو. امید است که هر دو گروه توجه لازم را به مسئله کمبود بکنند.