عشاق نامدار

425,000 تومان

کتاب عشاق نامدار: فرانسه و روسیه اثری است به ترجمه و اقتباس ذبیح الله منصوری و چاپ انتشارات نگاه. اثر حاضر پیش از این در اواخر دهه چهلم شمسی به صورت پاورقی منتشر شده و ماجرای آن از روزهای چهارده سالگی لویی چهاردهم که پسری زیبارو و جذاب بود آغاز می شود، نوجوانی که ناگزیر توجه همه را به خود جلب می کرد تا آن جا که مادرش دستور داد تا او دیگر با هیچ زنی در اتاق خود تنها نباشد؛ اما جایی خارج از چهاردیواری قصر، پسر با دختر باغبان دیدار کرد و این دیدار حسی را در پسر برانگیخت که موجب شد رابطه ای مهرآمیز میان او و دخترک سربگیرد.

بعد از کشف این رابطه تنها بودن پسر با هر زنی در هرجایی ممنوع شد و دختر باغبان از قصر اخراج و پیش خاله اش فرستاده شد. اما این منع حضور زنان به تنهایی در کنار لویی مدت زیادی دوام نیاورد زیرا مادر ترسید پسرش دچار مشکل گردد و نسبت به زنان بی مهر شود.

ماجرا همین گونه پیش می رود تا جایی که پسر به تخت سلطنت تکیه می زند و صاحب فرزند می شود، فرزندی که قرار است نائب السلطنه او باشد کسی که در اصیل زادگی و حیا بسیار عقب تر لویی چهاردهم است…

.

.

.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

عشاق نامدار

نویسنده
ذبیح الله منصوری
مترجم
ذبیح الله منصوری
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 1214
نوع جلد جلد سخت
قطع وزیری
سال انتشار 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
گردآوری و تلفیق
نوع کاغذ ———
وزن 1250 گرم
شابک
9786222672690

 

توضیحات تکمیلی
وزن 1.250 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “عشاق نامدار”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کریسمس مانولیتو

4,500 تومان
جدیدترین مجلد داستان‌های مانولیتو به "کریسمس مانولیتو" اختصاص دارد. برای کریسمس تمام بچه‌های مدرسه نمایشی معرکه آماده کرده‌اند تا شهردار مادرید را مات و مبهوت کنند. مانولیتو چوپان می‌شود، گوش‌گنده شعر می‌خواند و اگر بره‌ها هار نشده بودند و گوش‌گنده دچار مشکلات روده‌ای نشده بود، همه چیز به خوبی برگزار می‌شد. مانولیتو برای جونور ــ برادر کوچکش ــ توضیح می‌دهد که چطور دخترها به او عشق می‌ورزند. راستی قرار است در خانواده گارسیا مورنو تغییراتی روی بدهد که احتمالاً مایه خوشحالی جونور نخواهد شد. مانولیتوی عینکی این بار هم داستان کریسمس خود را به پدربزرگش تقدیم کرده است. او تصمیم دارد برادرش را دیگر جونور صدا نزند و...

کتاب كيفيت زندگی شاخص توسعه اجتماعی

70,000 تومان
معرفی کتاب كيفيت زندگی شاخص توسعه اجتماعی کیفیت زندگی مفهوم است که از نیمه دوم قرن بیستم مورد توجه نظریه پردازان قرار گرفت. اما این سازه، مفهوم جدیدی نیست و سابقه در فلسفه یونان دارد. ارسطو از آن به شادکامی نام برده و فیلسوفان جدید همچون ژان پل سارتر و دیگران به آن توجه داشته اند و مفاهیمی همچون بیشترین فایده برای بیشترین افراد را تعریف نموده اند.برای مفهوم کیفیت زندگی می توان سه دوره متصور شد، تا دهه 1970 کیفیت زندگی معطوف به انگاره های مادی و پیامد رشد اقتصادی بود، از دهه 1970 کیفیت زندگی ابعاد اجتماعی تر یافت و شامل مواردی همچون رشد، حفظ منابع طبیعی، محیط زیست و … را دربر گرفت و در دهه 1990 بحث از کیفیت زندگی با مواردی همچون سرمایه اجتماعی، همبستگی اجتماعی، عدالت اجتماعی و … همراه شد. امروزه کیفیت زندگی به عنوان عنصری کلیدی در سیاست گزاری و بررسی سیاست های حوزه عمومی مورد بحث قرار گرفته است. این کتاب تلاشی است در راستای به کارگیری مفهوم کیفیت زندگی به عنوان شاخص توسعه اجتماعی در سیاست گزاری های توسعه ای در ایران.

متولد ماه جغد

2,000 تومان
« متولد ماه جغد » نام مجموعه داستانی است از آزاده محسنی مشتمل بر ٨ داستان ، داستانهای این مجموعه درنگی هر چند کوتاه بر ناپایداری روابط انسانی و تنهایی انسان ، در میان جمع دارد . عنصر مشترک این داستانها تمرکز روی حس خلأ عاطفی و نادیده گرفته شدن انسانهاست . شهروندانی که درنگاه کلی مانند توده‌ای عظیم همسوی یکدیگر حرکت می‌کنند ، اما هر کدام در خلوت خود سنگینی جهانی را به دوش می‌کشند . نیاز عمیق روح انسان به توجه و حمایت جمع ، درونمایه اصلی این داستانهاست : « بوم را گذاشته‌ام روی سه پایه ، رنگ‌ها و قلم‌موها و مداد و پالت و دستمال و کاردک‌ها را هم مرتب چیدم روی میز ، می‌خواستم شروع کنم که هوس کردم اول بنویسم ، می‌دانم ، نیت هرچه قلبی‌تر و پوشیده‌تر باشد ، زودتر برآورده می‌شود . خوب ، من هم که به کسی نمی‌گویم جز به خود شما ، آن هم به نیت تقرب . » نام داستانهای این مجموعه عبارتند از : « یکی از این دوشنبه‌ها بود ، به سلامت بانو ، متولد ماه جغد ، اولین ثانیه حج پرید ، ژله توت‌فرنگی ، برادر بار دارد ، زخمه بر ساز شنی و راحله خیس بود.»

فرمین موش کتاب خوان

165,000 تومان
کتاب فرمین موش کتاب خوان نوشته سم سوج ترجمه پوپه میثاقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی به چاپ رسیده است. اولش کتاب‌ها را براساس طعمشان فقط می‌خوردم؛ خوشحال گاز می‌زدم و می‌جویدم. اما خیلی زود شروع کردم به پراکنده خوانـدن دوروبر لبه‌هـای غذاهایم. و با گـذشت زمان، بیش‌تر خوانـدم و کم‌تر جویـدم، تا این‌کـه در نهـایت کمـابیش تمـام ساعت‌های بیداری‌ام را صرف خواندن می‌کردم و فقط حاشیه‌ها را می‌جویدم.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

روان شناسی و سنجش هوش

60,000 تومان
هوش، توانایی است که به دشواری تعریف می‌شود؛ زیرا عناصر زیادی وارد عمل می‌شوند و در افراد مختلف به شیوه‌های مختلف ترکیب می‌شوند تا تعیین مکانیسم دقیق آن امکان‌پذیر باشد؛ اما می‌توان جلوه‌های هوش را مشاهده کرد و با برخی دوراندیشی‌ها آن‌ها را اندازه گرفت. سؤال: آیا من باهوش هستم؟ در روانشناسی جدید به صورت زیر تعریف می‌شود: آیا ضریب هوشی من بالاست؟ می‌توان به این سؤال با استفاده از آزمون‌های هوش، پاسخ رضایت بخش داد. در صفحاتی که به دنبال می‌آید، مجموعه‌هایی از این آزمون‌ها را خواهید دید. با دقت به آن‌ها پاسخ دهید، زیرا درباره استعدادهای شما نشانه‌های خوبی فراهم خواهند آورد. با این همه، در نتیجه گیری‌های قطعی از آن‌ها عجله نکنید. نمی‌توان هوش را در یک فرمول جای داد؛ حتی اگر این فرمول روشنگری‌های دقیقی را در اختیار بگذارد، نشانه قضاوت نیست.