عشاق نامدار

425,000 تومان

کتاب عشاق نامدار: فرانسه و روسیه اثری است به ترجمه و اقتباس ذبیح الله منصوری و چاپ انتشارات نگاه. اثر حاضر پیش از این در اواخر دهه چهلم شمسی به صورت پاورقی منتشر شده و ماجرای آن از روزهای چهارده سالگی لویی چهاردهم که پسری زیبارو و جذاب بود آغاز می شود، نوجوانی که ناگزیر توجه همه را به خود جلب می کرد تا آن جا که مادرش دستور داد تا او دیگر با هیچ زنی در اتاق خود تنها نباشد؛ اما جایی خارج از چهاردیواری قصر، پسر با دختر باغبان دیدار کرد و این دیدار حسی را در پسر برانگیخت که موجب شد رابطه ای مهرآمیز میان او و دخترک سربگیرد.

بعد از کشف این رابطه تنها بودن پسر با هر زنی در هرجایی ممنوع شد و دختر باغبان از قصر اخراج و پیش خاله اش فرستاده شد. اما این منع حضور زنان به تنهایی در کنار لویی مدت زیادی دوام نیاورد زیرا مادر ترسید پسرش دچار مشکل گردد و نسبت به زنان بی مهر شود.

ماجرا همین گونه پیش می رود تا جایی که پسر به تخت سلطنت تکیه می زند و صاحب فرزند می شود، فرزندی که قرار است نائب السلطنه او باشد کسی که در اصیل زادگی و حیا بسیار عقب تر لویی چهاردهم است…

.

.

.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

عشاق نامدار

نویسنده
ذبیح الله منصوری
مترجم
ذبیح الله منصوری
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 1214
نوع جلد جلد سخت
قطع وزیری
سال انتشار 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
گردآوری و تلفیق
نوع کاغذ ———
وزن 1250 گرم
شابک
9786222672690

 

توضیحات تکمیلی
وزن 1.250 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “عشاق نامدار”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

هر روز پنجشنبه است

150,000 تومان
شاد بودن یک انتخاب است. بسیاری از ما وقتی صبح‌ها از خواب بلند میشویم میتوانیم انتخاب کنیم امروز چه مدل روزی را پیش رو داریم. روزی خوب یا روزی بد؟ هدف نویسنده این کتاب آن است که به خواننده بیاموزد ذهن خود را طوری برنامهریزی کند که بتواند هر روز، شادمانی را انتخاب نماید. مهم نیست چه چالشهایی پیش روی اوست یا چه شرایطی پیش می آید، مهمتر این است که این شما هستید که باید انتخاب کنید چگونه زندگی‌تان سپری شود. کاملاً به خودتان و انتخاب‌هایتان بستگی دارد و نه به شرایطتان! آبراهام لینکلن، می‌گوید: بیشتر مردم به همان اندازهای که تصمیم گرفته‌اند شاد باشند، شادند.رئیس جمهور فقید ایالات متحده، حتماً خوشحال می‌شد اگر می‌فهمید نتیجه تحقیقات نشان می‌دهد که میزان شادمانی مردم در روزهای پنجشنبه ده درصد افزایش می یابد. چرا؟ چون آخر هفته‌ها مردم هیجان زده اند، بنابراین تصمیم می گیرند شادتر باشند. آن ها در روزهای تعطیل ذهنشان را معطوف به این می‌کنند که بیشتر از زندگی‌شان لذت ببرند.

گربه‌های پایتخت‌نشین/ دوستی خوبه؛ مثل بنز

195,000 تومان

معرفی کتاب گربه های پایتخت نشین اثر زیتا ملکی

فلوفی پشمالو که به تازگی خانه شان را گم کرده، پس از رفتن به خانه ی صاحب جدیدش با گربه ی خیابانی لاغر و بی پشمی به نام دم دم که برای سرایدارشان است، آشنا می شود.
او در ابتدا از حرکات و رفتار زشت و زننده ی او بدش می آید اما کم کم به دوستی با دم دم علاقه مند می شود؛ زیرا او کارهای باحالی مثل ترکاندن ترقه در آسانسور و اسکیت سواری انجام می دهد. باورتان می شود که گربه ها هم از این کارها بلدند؟ کتاب را بخوان و با دنیای جذاب و عجیب گربه ها آشنا شو.
نکند تو هم مثل بعضی از بچه‌ها فکر می‌کنی گربه‌های توی خیابان برای این به دنیا آمده‌اند که مثل یک قوطی‌نوشابه بهشان لگد بزنی؟ نخیر! این‌طوری‌ها نیست رفیق! شاید خبر نداشته باشی.
اما دنیاهای مهمی هستند که تویش گربه‌ها نقشِ اول را بازی می‌کنند. مثلاً همین «فلوفی» خودمان. همین گربه‌ای که می‌خواهید قصه‌اش را بخوانید.
فلوفی با چمدان‌های مارک‌دار به مسافرت می‌رود و عینک‌های آفتابی گربه‌ای دارد و عطرهای خوشبو می‌زند. تازه یک رفیق شفیق هم دارد: «دُم‌دُم»! گربه‌ای که دنیایش خیلی با دنیای فلوفی فرق می‌کند. خلاصه چیزهایی هستند که شاید ندانی و با خواندن این کتاب می‌توانی برای اولین‌بار درباره‌شان بخوانی!
سفارش:0
باقی مانده:1

ویتک (خرس قهرمان)

79,500 تومان
.. نويسنده‌ي مهاجر، ويسلاو لاسُتسکي، در اين کتاب داستان خرس قهوه‌اي معروف ايراني، "ويتک"، را روايت مي‌کند. زماني که سربازان گروهان بيست‌ودوم توپخانه‌ي ارتش لهستان در بحبوحه‌ي جنگ جهاني دوم از خاک ايران عبور مي‌کردند، ويتک را که در آن زمان توله‌خرس کوچکي بود از يک پسربچه‌ي ايراني خريدند و دور از چشم فرمانده‌هايشان با خود همراه کردند. ويتک همراه گروهان از ايران به عراق و سوريه و اردن و فلسطين سفر کرد و بالاخره از طريق مديترانه به ايتاليا رفت و آنجا در نبرد مونته‌کاسينو در برابر ارتش آلمان نازي و ايتاليا براي اولين بار در حمل گلوله‌هاي خمپاره به سربازان کمک کرد و الهام‌بخش نيروهاي متفقين شد. پس از پايان جنگ سربازان قرار گذاشتند تا زمان باز پس‌ گيري استقلال لهستان ويتک را موقتاً به باغ وحش شهر ادينبرا در اسکاتلند بسپارند. ولي لهستان سال‌ها در تصرف شوروي سابق باقي ماند و سرانجام ويتک در باغ وحش ادينبورگ از دنيا رفت.لهستاني‌هايي که در زمان جنگ جهاني دوم از خاک ايران عبور کردند هزاران شهروند معمولي و نظامياني بودند که پس از حمله‌ي اشغال لهستان توسط ارتش آلمان به خاک شوروي پناه برده بودند و حکومت وقت اتحاد جماهير شوروي آنها را به سيبري تبعيد کرده بود. بعداً بر اساس توافق دولت‌هاي انگلستان و آمريکا با شوروي قرار شد لهستاني‌ها آزاد شوند و از طريق ايران به نيروهاي متفقين در فلسطين و شمال آفريقا بپيوندند. از ميان آنها بعضي در ايران ماندند و تشکيل خانواده دادند و بعضي نيز بر اثر بيماري‌هاي مختلف درگذشتند و در شهرهاي بندرانزلي، تهران و اصفهان به خاک سپرده شدند. آرامستان لهستاني‌هاي تهران در منطقه‌ي دروازه دولاب خوابگاه ابدي 1892 شهروند و چندصد نظامي لهستاني است که در تهران درگذشتند

چگونه کلمات مناسب را پیدا کنیم

92,500 تومان
مسئله‌ی حیاتی زندگی ما در اکثر مواقع این است که نمی‌دانیم فاصله‌ی ظریف میان رک و روراست بودن با بی‌محابا، بی‌پروا و حمله‌ور بودن چه‌طور و چه‌گونه است. بسیاری از مردم از ترسی اینکه باعث رنجش کسی نشوند، تمام صداقت لازمه‌ی زندگی اجتماعی و مراودات انسانی را کنار گذاشته و همه‌ی لحظه‌های زندگی‌شان را با اوهام و ابهام و حتی دروغ و دغل پیش می‌برند. درمقابل عده‌ای نیز چنان در ابراز احساسات و اظهار آن‌چه فکر می‌کنند، صریح و بی‌پرده‌اند که جز رنجش اطرافیانشان هیچ ارمغانی ندارند.
در این میان، چه‌طور باید رفتار کرد و چه‌گونه درعین پایبندی به حقیقت، می‌توانیم از رنجیده خاطری نزدیکانمان جلوگیری کنیم؟ کتاب «چگونه کلمات مناسب را کشف کنیم» یکی دیگر از مجموعه کتاب‌های مدرسه‌ی زندگی «آلن دوباتن» است که با واکاوی فاصله‌ی میان حقیقت‌گویی و رنجش خاطر اطرافیانمان، راه‌هایی را پیش رویمان می‌گذارد تا بتوانیم در بیان حقیقی شورمندی احساساتمان و آنچه فکر می‌کنیم، بدون افتادن در ورطه‌ی دورویی، تزویر و سکوت مضمحل‌کننده یا رک‌گویی بی‌پرده‌ی آزاردهنده، با بهترین لحن، کلمه‌ها و جمله‌هایی را انتخاب کرده و به‌کار ببریم که هم حقیقت هدفمان پایمال نشود و هم ما را از صدق و عطوفت لازمه‌ی زندگی اجتماعی دور نکند.
سفارش:58
باقی مانده:3

کتاب دانشکده های من

135,000 تومان
معرفی کتاب دانشکده های من سومین قسمت از سه گانه زندگی و سرنوشت ام گورکی، بر اساس رمان زندگی نامه ای به همین نام از نویسنده است. آلیوشا پشکوف برای تحصیل به کازان می آید. دانشگاه برای او رویایی غیرممکن است و بنابراین شروع به جستجوی شغل می کند و مجبور است بدون سرپناه زندگی کند. افکار پشکوف جوان در مورد زندگی کمتر از خود زندگی دشوار نیست. و او در این مسیر مدام ناامید و ناامیدتر می شود. . . .

کلکسیون کلاسیک : سفر به مرکز زمین

23,000 تومان
توضیح کتاب : رمان سفر به مرکز زمین، اثر ژول ورن بوده و ماجرای سفر یک پرفسور آلمانی به نام اوتو لیدن‌براک به همراه برادرزاده‌اش را نقل می‌کند. آن دو بعد از رمزگشایی کتابی 700 ساله به زبان رومی در می‌یابند که می‌شود از دهانه آتشفشان به مرکز زمین رسید. آن‌ها با کمک یک راهنما به نام هانس این سفر را آغاز می‌کنند. از دهانه آتشفشان در روز و ساعتی معین پایین می‌روند، دایناسورها و حیوانات ماقبل تاریخ را میبینند و با خطراتی مواجه می‌شود و سرانجام هنگام بیرون آمدن ... اکنون که به رخدادهای آن روز پرحادثه فکر می‌کنم، سخت می‌توانم واقعیت ماجراجویی‌هایم را باور کنم، ماجراجویی‌هایی شگفت‌انگیز که وقتی یادشان می‌افتم، بهت زده می‌مانم. عمویم مردی آلمانی بود که با خاله‌ام، زنی انگلیسی، ازدواج کرد. عمو که به خواهرزاده‌ی یتیم و بی‌پدرش بسیار وابسته بود، من را دعوت کرد تا در خانه‌اش در سرزمین پدری، زیرنظر خودش مطالعه و تحقیق کنم. خانه در شهری بزرگ بنا شده بود و عمویم، استاد فلسفه، شیمی، زمین‌شناسی، کانی‌شناسی و علوم دیگر بود. یک روز که در آزمایشگاه وقت می‌گذراندم و عمویم خانه نبود، ناگهان احساس کردم باید بافت‌های بدنم را بازسازی کنم، یعنی گرسنه‌ام شد. می‌خواستم بروم سراغ آشپز فرانسوی‌مان که عمویم، پروفسور لیدنبروک، ناگهان در خانه را باز کرد و با عجله از پله‌ها آمد بالا. - اَکسِل ... اکسل ... اکسل... - با عجله راه افتادم، اما پیش از آنکه به اتاقش برسم، در حالی که پله‌ها را سه‌تا‌یکی می‌پریدم، پای راستش را محکم روی زمین کوبید: «اکسل ...» و با لحنی سراسیمه گفت: «داری می‌آیی بالا؟»