عشق‌های فراموش‌شده/ بهرام و گل اندام (جلد سخت)

57,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

بهرام، شهزاده‌ی روم، دردانه‌ی پدر روزهای خوش و آرامی را می‌گذراند تا روزی که پای به شکارگاه می‌گذارد. آهوی دلربایی را می‌بیند، آهو به‌قدری زیبا و دلفریب است که بهرام به دنبالش می‌دود.

آن‌قدر دور می‌شود که از همراهانش جدا می‌ماند و راه را گم می‌کند. گذارش به قصری پُرشکوه بر بلندای کوهی می‌افتد …

 

یک‌بار در قرن نهم امین‌الدین محمد صافی قصه‌ی عشق و دلدادگی بهرام و گل‌اندام را به نظم کشید و حالا یاسمن شکرگزار با روایتی سرشار از احساسات لطیف و ناب انسانی، بار دیگر این قصه را در قالب داستانی امروزی بازآفریده است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

عشق‌های فراموش‌شده/ بهرام و گل اندام (جلد سخت)

نویسنده
 یاسمن شکرگزار
مترجم
—-
نوبت چاپ
تعداد صفحات 144
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
جوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
 9786008025016
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “عشق‌های فراموش‌شده/ بهرام و گل اندام (جلد سخت)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مدیریت دانش: فرایند خلق،تسهیم و کاربرد سرمایه فکری در کسب و کارها

قیمت اصلی: 75,000 تومان بود.قیمت فعلی: 60,000 تومان.
کتاب حاضر برای دانشجویان رشته مدیریت بازرگانی در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «مدیریت دانش» به ارزش 2 واحد و برای دانشجویان همین رشته در مقطع کارشناسی ارشد به عنوان منبع فرعی همین درس به ارزش 4 واحد تدوین شده است. امید است علاوه بر جامعه دانشگاهی کلیه مدیران و سایر علاقه‌مندان نیز از آن بهره‌مند شوند.
فهرست:
پیشگفتار مقدمه فصل اول: مدیریت دانش: از داده‌ها به حقیقت فصل دوم: دیدگاههای فلسفی دانش فصل سوم: مدیریت دانش: ضرورتی برای اقتصاد دانش‌محور فصل چهارم: فرایندهای مدیریت ‌دانش فصل پنجم: مدیریت ‌دانش و سرمایه‌های فکری فصل ششم: عوامل موفقیت اجرای مدیریت ‌دانش در سازمانها فصل هفتم: فناوریهای مدیریت‌ دانش فصل هشتم: سیستمهای مدیریت ‌دانش نمایه اشخاص نمایه موضوعی مفاهیم و واژه‌های کلیدی، پرسش‌ها، منابع در پایان هر فصل

سرود سليمان

68,000 تومان

معرفی کتاب سرود سلیمان اثر تونی موریسون

رمان سرود سلیمان، نام رمانی است که تونی موریسون آن را در سال 1977 به رشته ی تحریر درآورد. رمان سرود سلیمان، داستان زندگی سیاه پوستی آمریکایی به نام میکن میلک من دد را روایت می کند که از تولد تا بزرگسالی در میشیگان گذران عمر کرده است. مردی عجیب و غریب در تلاشی بیهوده برای عملی کردن رویای پرواز، خود را از پشت بام خانه به پایین پرتاب کرده و جانش را از دست می دهد.
میلک من دد، کمی بعد از وقوع این حادثه در همسایگی شان، به دنیا می آید و مانند آن مرد، باقی عمرش را صرف پرواز و صعود به شرایطی بهتر خواهد کرد. تونی موریسون با نوشتن این رمان درخشان، داستانی به ظرافت و بی باکی آثار سال بلو و گابریل گارسیا مارکز خلق کرده است.
موریسون، همزمان با پیگیری داستان میلک من از شهری غبارگرفته تا موطن خانوادگی این شخصیت، کاراکترهای گوناگونی از بردگان، غیب گویان، شیادان، قاتلان و البته ساکنین دنیایی سیاه را به مخاطبین خود معرفی می کند.

غزنویان: از پیدایش تا فروپاشی

180,000 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته تاریخ در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی قسمتی از درس «تحولات سیاسی، اجتماعی ایران در دوره سامانیان، آل بویه و غزنویان» به ارزش 2 واحد تدوین شده است.

فهرست:

مقدمه یادداشتها فصل اول: بررسی منابع و مآخذ فصل دوم: البتگین بنیانگذار حکومت غزنوی فصل سوم: غزنین از گذشته‌های دور تا عهد البتگین فصل چهارم: جانشینان البتگین فصل پنجم: سبکتگین، بنیانگذار سلسله غزنوی فصل ششم: اختلاف در موضوع جانشینی سبکتگین فصل هفتم: سلطان محمود غزنوی فصل هشتم: کشمکش بر سر تاج و تخت محمود فصل نهم: سلطان مسعود غزنوی فصل دهم: امیرمحمد غزنوی و بازیابی حکومت فصل یازدهم: سلطان مودود و تلاش برای تجدید قدرت غزنوی فصل دوازدهم: آشفتگیهای سیاسی و حکومت کم‌دوام فصل سیزدهم: سلطان ابراهیم فرمانروایی مدبر و نیکنام فصل چهاردهم: سلطان مسعود سوم و حکومتی بی‌دغدغه فصل پانزدهم: کشمکش بر سر جانشینی سلطان مسعود سوم فصل شانزدهم: بهرامشاه و نقش او در زوال قدرت غزنویان فصل هفدهم: فروپاشی سلسله غزنونی فصل هجدهم: نهادهای اداری و اوضاع اجتماعی، اقتصادی، مذهبی، فرهنگی و ... پیوستها
سفارش:0
باقی مانده:2

تندباد

18,000 تومان

معرفی کتاب تندباد

لوران گوده در کتاب تندباد، شما را با شخصیتی مواجه می‌کند که به خاطر فساد، تلخی و رنجی که در پیرامونش وجود دارد از زندگی به تنگ آمده و مدام مشغول روایت از جهان خشنی است که او را دربرگرفته و به قول خودش «دوست دارد سیاه و آزاد بمیرد». تندباد (Ouragan roman) رمانی پر از روایت‌های کوچک از محله‌های پست، کشمکش‌ها و تلاش برای حفظ هویت است. راوی مانند قصه‌گویان سیاه پوست قرن نوزدهم مداوم روایت می‌کند و باعث می‌شود شما با قصه‌ها و کلماتش میخکوب شوید. لوران گوده (Laurent Gaude) نویسنده‌ای است که در هر یک از آثارش به گوشه‌ای از جهان می‌رود و با پرداختن به رویدادها، آداب‌ و‌ رسوم، تاریخ و مصیبت‌هایی که انسان‌ ناخودآگاه با آن‌ها درگیر می‌شود، نگاهی از دنیای متفاوت در برابر چشمان شما می‌گذارد. او در این داستان به آمریکا می‌رود و قهرمانانش را از نیواورلئان و لوئیزیانا انتخاب می‌کند، شخصیت‌هایی که خود را رودرروی تندباد کاترینا (اوت 2005) می‌بینند و خط سرنوشت‌شان در تصویری از آخر زمان با هم تلاقی می‌کند. هنگامی که توفان شروع شد بیشتر محله‌های مرفه‌نشین خانه خود را تخلیه کردند، اما ساکنان سیاه پوست بخش‌های فقیر در خانه‌های خود ماندند چون نه وسیله‌ای برای فرار داشتند و نه تمایلی، چرا که زندگی برای آن‌ها در جای دیگر بی‌معنا بود. گوده که پس از این فاجعه بسیار دگرگون شده بود، تصمیم گرفت عکس‌ها و مقاله‌هایی از روزنامه‌های آن روزها را گردآوری کند. او در برنامه‌ای تلویزیونی می‌گوید که عکس زن سیاه‌ پوستی که پرچم امریکا را بر شانه حمل می‌کند از یکی از همین عکس‌ها زاده شده است. او به دنبال شخصیتی بود که لبریز از خشم و نفرت است و اضافه می‌کند «برای من جالب است که در چنین مواقعی آتش‌سوزی جنگل‌ها، زمین لرزه‌ها، فوران آتشفشان‌ها انسان پی می‌برد که نیروی حاکم بر این سیاره هم تراز قدرت او نیست و چیزی مبهم و ژرف وجود دارد که بشر واقعاً در برابر آن حقیر است. این‌که غرور انسان در چنین لحظه‌هایی خرد می‌شود و از بین می‌رود واقعاً جالب است.» بسیاری از استعاره‌های رمان برگرفته از تورات هستند، از جمله کشتی نوح در دل توفان و سیلاب و هرگونه ارجاع به کتاب‌های مقدس ناخواسته و غیر عمد بوده و نویسنده هیچ علاقه‌ای نداشته که مفاهیم دینی را وارد چهارچوب داستان کند. در بخشی از کتاب تندباد می‌خوانیم: به خیابان‌های شهر نگاه می‌کند که دارند خالی می‌شوند و به مردمی که دسته‌ دسته می‌دوند و خانه‌ها را ترک می‌کنند و می‌داند که جایی برای او نخواهد بود. پدرها را می‌بیند که ماشین‌ها‌ را پر از بار می‌کنند و بنزین ذخیره برمی‌دارند، مادرها را می‌بیند که با قیافه‌های درهم‌ کشیده برای چندمین‌ بار از بچه‌ها‌شان می‌پرسند که آیا قمقمه‌ها را پر کرده‌اند یا نه، همه را نگاه می‌کند و می‌داند که جزء آن‌ها نیست. او می‌ماند چون ماشینی ندارد، چون نمی‌داند کجا برود و خسته است. می‌ماند، شهر در تب‌ و تاب است و او جزء شهر نیست. مردم می‌ترسند، عرق‌ می‌ریزند و هول برشان داشته که یک دقیقه را هم هدر ندهند، ولی او با آن‌ها نیست. واقعاً نمی‌ترسد، به مرگ فکر نمی‌کند، فقط فکر می‌کند که این هم یک امتحان است، امتحانی سخت. می‌داند که دوباره از پا درمی‌آید، انگار زندگی فقط همین است و او باید تسلیمش شود. به مردها و زن‌هایی که می‌روند نگاه می‌کند و به محله‌ی نکبت‌بارش برمی‌گردد، سرافکنده برمی‌گردد. خیابان‌های این‌جا آرام‌تر از مرکز شهرند. کسی در جنب‌ و جوش نیست. باز خیابان‌های پهن و فقیرانه‌ای را می‌بیند که حتی خانه‌ها‌شان هم خسته به ‌نظر می‌رسند و بی‌اختیار صدای چکشِ قاضی را می‌شنود. باد بلند می‌شود. توفان نزدیک می‌شود و مثل همیشه قسمت آن‌هاست، قسمت بدبخت و بیچاره‌های درمانده، فقط مال آن‌ها. موقع پرداخت صورت‌ حساب به ‌نظرش می‌رسد که زن جوان طور عجیبی نگاهش می‌کند. شاید از این‌که آدمی عادی دیده جا خورده است. حتماً با خودش فکر کرده بود که مسافر اتاق 507 مردی است بدبخت، معتادی که بیرون‌ کردنش به این راحتی‌ها نخواهد بود. « از مینی‌بار استفاده کردید؟» اشاره می‌کند که نه و بعد اضافه می‌کند، «فقط یک تماس تلفنی داشتم.» زن درحالی‌که با اخم به صفحه‌ی کامپیوتر زل زده تصدیق می‌کند. رسیدش را چاپ می‌کند و می‌گیرد طرفش. او نگاه می‌کند. مدت مکالمه مشخص است: یک دقیقه و پنج ثانیه. خنده‌اش می‌گیرد. یک دقیقه و پنج ثانیه. زمان خیلی کمی بود برای بیرون کشیدنش از آن اتاق. شماره گرفته بود. به رغم سال‌های سپری‌شده هنوز شماره را از بر بود. فکر کرده بود خودش گوشی را برمی‌دارد یا این‌که باید پیغام بگذارد. برای شنیدن صدایش سر از پا نمی‌شناخت، ولی صدای بچگانه‌ای جواب داده بود. لحظه‌ای مکث کرده و بعد گفته بود «سلام، اسمت چیست؟» پسر بچه‌ی آن‌ طرف خط با اطمینان جواب داده بود «بایرون.» پرسیده بود «رز آن‌جاست؟» بچه انگار مردد بود. با صدای اخم‌آلودی جواب داده بود «مامانم؟» گفته بود «آره، به مامانت بگو من دارم می‌آیم.» بچه حرفش را بریده بود، «شما؟» شرم عجیب و خاصی سرتاپایش را گرفته بود. «کینو برنس.» و تکرار کرده بود «به‌اش بگو من دارم می‌آیم.» و گوشی را گذاشته بود. یک دقیقه و پنج ثانیه. حالا دوباره به این لحظه‌ها فکر می‌کند و نیروی تازه‌ای در وجودش ریشه می‌دواند. ضربان رگ‌هایش را حس می‌کند. عجله دارد. عجله دارد که این چند صد کیلومتر را طی کند و برود، آن‌قدر برود تا به او برسد، عجله دارد که پشت فرمان ماشینش بنشیند و بدون خوردن و نوشیدن براند، چهار‌صد کیلومتر براند. عجله دارد. این بی‌قراری از کی سراغش نیامده بود؟

من داناي کل هستم

130,000 تومان

معرفی کتاب من دانای کل هستم اثر مصطفی مستور

کتاب من دانای کل هستم نوشته ی مصطفی مستور مجموعه ای از هفت داستان کوتاه است: چند روایت معتبر درباره ی سوسن من دانای کل هستم مغول ها و ما ادریک ما مریم ملکه الیزابت مشق شب دوزیستان محور تمام این داستان ها عشق است. داستان من دانای کل هستم که نام این مجموعه نیز از آن برداشته شده است درباره ی یک نویسنده است که با جهان داستانش آنقدر همذات پنداری می کند که خود را مسئول اتفاقات داستان می داند: "در اینجا من می گویم چه می شود چه نمی شود حتی یونس هم نمی تونه از فرمان من سرپیچی کنه. ببینم تو تا حالا چیزی از انواع روایت، زاویه دید و تکنیک های داستان نویسی شنیده ای؟ جهت اطلاعت باید یگم این داستان به روایت دانای کل نوشته شده و در این داستان من دانای کل هستم." مصطفی مستور نویسنده ای ایرانی است که در میان علاقه مندان به کتاب و رمان طرفداران زیادی دارد. این نویسنده علاوه بر رمان و داستان کوتاه ، چند نمایشنامه و ترجمه و پژوهش نیز در آثار خود دارد. او همچنین موفق به دریافت جوایزی شده است: برگزیده بهترین رمان سال های ۷۹ و ۸۰ جشنواره قلم زرین برای رمان روی ماه خداوند را ببوس برگزیده بهترین رمان سال ۱۳۸۲ جایزه ادبی اصفهان برای رمان استخوان خوک و دست های جذامی برندهٔ لوح تقدیر از نخستین مسابقه داستان نویسی صادق هدایت

مدرسه‌ی خیال‌باف‌ها 2/ جاسوسی که ناهار مدرسه را دوست داشت

175,000 تومان
سلام!
من ایزی‌ام، تنها دختر پدر و مادرم و دانش‌آموز کلاس چهارم «ج».
چند تا دوست خوب دارم که با هم به یک مدرسه می‌رویم. اما مشکلاتی هم دارم؛ مثلاً اینکه خیلی وقت‌ها مامان، بابا و معلم‌ها حرف‌های من و دوست‌هایم را باور نمی‌کنند. البته این موضوع اصلاً باعث نمی‌شود که ما درباره‌ی چیزهای مشکوک تحقیق نکنیم. با ما همراه باشید تا شما هم نتیجه‌ی تحقیق‌هایمان را بفهمید. ماجرای این کتاب درباره‌ی هم‌کلاسی تازه‌واردمان است. او از فرانسه آمده و اسمش مَتیلد است. من خیلی بیشتر از بقیه‌ی بچه‌ها برای آمدنِ متیلد هیجان دارم، چون خانم جونز فقط به من گفته راهنمای او باشم. اما انگار مشکلاتی وجود دارد... رفتارِ متیلد کمی عجیب‌وغریب است؛ هم قیافه و قدوقواره‌اش و هم ناهار دلخواهش در مدرسه... دقیقاً همان غذایی را دوست دارد که ما همگی از آن متنفریم! نکند او جاسوس باشد! ما فکر می‌کنیم حتماً کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است، برای همین هم قبل از آنکه دیر بشود و اتفاق‌های بدی بیفتد، تحقیق‌هایمان را شروع می‌کنیم تا سر از رازهای او دربیاوریم. ** برنده‌ی جایزه‌ی بلوپیتر ۲۰۱۵
سفارش:0
باقی مانده:1