عشق‌ روزهای‌ بلوا

8,500 تومان

عثمان‌، سقوط‌ کرده‌ در بی‌زمانی‌ میان‌ گذشته‌ و آینده‌، از سوی‌ مردگان‌ قوم‌ و خویشش‌ انتخاب‌ می‌شود تا ماجراهایشان‌ را بشنود. مرده‌های‌ عثمان‌ می‌روند و می‌آیند، تلاش‌ می‌کنند تا از مرز تولد و مرگ‌ بگذرند و سرنوشت‌ خود را دیگرگون‌ کنند، اما ناگزیر آواره‌ میان‌ این‌ دو مرزند؛ پس‌ به‌ سرنوشت‌ گردن‌ می‌نهند و از زمانه‌ خود می‌گویند. از تجربه‌ امواج‌ مشروطیت‌ در امپراتوری‌ عثمانی‌. احمد آلتان‌، نویسنده‌ صاحب‌نام‌ ترکیه‌، در «عشق‌ روزهای‌ بلوا» تصویر دقیقی‌ ارائه‌ می‌کند از زندگی‌ انسان‌ها در یک‌ دوره‌ گذار. انسان‌هایی‌ که‌ سقوط‌ امپراتوری‌ حتی‌ عشق‌، رنج‌ و تمایلاتشان‌ را به‌ حاشیه‌ نمی‌راند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

عشق‌ روزهای‌ بلوا

عثمان‌، سقوط‌ کرده‌ در بی‌زمانی‌ میان‌ گذشته‌ و آینده‌، از سوی‌ مردگان‌ قوم‌ و خویشش‌ انتخاب‌ می‌شود تا ماجراهایشان‌ را بشنود. مرده‌های‌ عثمان‌ می‌روند و می‌آیند، تلاش‌ می‌کنند…
نویسنده
احمد آلتان‌
مترجم
علیرضا سیف‌الدینی
نوبت چاپ ۱
تعداد صفحات ۴۹۶
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٨٨
سال چاپ اول ——
موضوع
رمان خارجی
نوع کاغذ ——
وزن 650 گرم
شابک
9789643113797
توضیحات تکمیلی
وزن 0.650 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “عشق‌ روزهای‌ بلوا”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تو از دست های من سردتری

5,000 تومان
داستان این رمان با رها و مشکلاتی که در زندگی‌اش وجود دارد پیش می‌رود. دلیل سرد بودن محمد در زندگی‌شان چیست؟ دلیل این‌که پریا و مرجان، خواهرزاده‌هایش، با ظاهری سالم و پرانرژی در بخش قرنطینه شیرخوارگاه نگهداری می‌شوند چیست؟ تو از دست‌های من سردتری نوشته بنفشه رحمانی رمانی خواندنی‌ست که خواننده را تا پایان کتاب با خود همراه می‌کند. در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: سایه‌اش را انگار کسی از ته کوچه می‌کشد و همین‌طور کش می‌آید و بلند می‌شود. پنجره‌ها بسته است. شاید همه مردم خواب‌اند. دنبال سایه‌اش می‌دود. سنگفرش‌ها می‌پیچند. سایه از دیوار بالا می‌رود... پیرمردی از ته کوچه پیدا می‌شود. یک رادیوی ترانزیستوری دستش است...نزدیک رها می‌ایستد. کلماتی می‌گوید که مفهوم نیست... ظاهر طبیعی ندارد... پیرمرد رادیو را از کنار گوشش بر‌می‌دارد و کنار گوش او می‌گیرد. خش‌خش بلندتر می‌شود. سرش را عقب می‌کشید. دوباره لبخند

عاشقانۀ مارها

4,000 تومان
مجموعه "عاشقانه مارها" شامل ٦ داستان که چهار داستان این مجموعه عبارتند از : یک شب بارانی ، نهصد و یازده ، بعد از سال‌ها و عکس .
سفارش:0
باقی مانده:1

آبی‌تر از گناه

7,000 تومان
«من‌ کسی‌ را نکشته‌ام‌. همه‌اش‌ از همان‌ عکس‌ شروع‌ شد. نمی‌دانید چه‌ عکس‌ غوغایی‌ بود. رفته‌ بودم‌ برایشان‌ شعر بخوانم‌. باور کنید قبل‌ از آن‌ عکس‌ برایم‌ یک‌ پیرزن‌ و یک‌ پیرمرد ساده‌ بودند.» روایتی‌ جذاب‌ از به‌ قتل‌ رسیدن‌ پیرزن‌ و پیرمردی‌ تنها و با اصل‌ و نسب‌. پسر جوانی‌ که‌ برای‌ آن‌ها شعر می‌خواند و از این‌ طریق‌ مزدی‌ می‌ستاند به‌ ناگاه‌ خود را در مظان‌ اتهام‌ قتل‌ آن‌ دو می‌بیند، اما هیچ‌ شاهدی‌ بر این‌ ادعا یافت‌ نمی‌شود تا این‌که‌ خود زبان‌ به‌ اعتراف‌ می‌گشاید و پرده‌ از رازهایی‌ برمی‌دارد که‌ ریشه‌ در گذشته‌ او داشته‌اند، ولی‌... محمد حسینی‌ قبل‌تر با مجموعه‌ داستان‌ «یکی‌ از این‌ روزها، ماریا» و «ریخت‌شناسی‌ قصه‌های‌ قرآن‌» در عرصه‌ داستان‌نویسی‌ و پژوهشگری‌ آزمونی‌ موفق‌ را گذرانده‌ است‌..

استنفورد 6…زیبایی شناسی اگزیستانسیالیسم

7,000 تومان
دانشنامه فلسفه استنفورد-٦ بسیاری از علاقه‌مندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیده‌اند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده‌ باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخل‌های مناسبی برای ورود به گستره‌های متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که می‌خواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینه‌های راهگشایی که پیش ‌رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخل‌های مربوط به آن در این دانشنامه برود. نگارش، تدوین و انتشار مدخل‌های دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر این‌که پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگی‌های درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی می‌آید که می‌خواهند در زمینه‌ای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقه‌مند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه می‌نماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.

پنج حکایت

190,000 تومان
مجموعه‌ای‌ که‌ در دست‌ دارید، ترجمه‌ی‌ هنرمندانه‌ و بازآفرینی‌ بی‌مثال‌ پنج‌ اثر از معروف‌ترین‌ آثار شکسپیر است‌ که‌ به‌ قلم‌ توانایِ زنده‌یاد علی‌ اصغر حکمت‌ جامه‌ی زیبای‌ فارسی‌ پوشیده‌ است‌. مترجم‌ در انتقال‌ سبک‌ و لحن‌ این‌ اثر، نثر مترسلانه‌ منشیان‌ کهن‌ را برگزیده‌ تا حال‌ و هوایی‌ را که‌ به‌ احتمال‌ زیاد در نثر فارسی‌ همعصر با دوره‌ی شکسپیر حاکم‌ بوده‌، بازآفریند. علی‌ اصغر حکمت‌ به‌ این‌ پرسش‌ اصلی‌ مترجمان‌ که‌ «اگر نویسنده‌ این‌ اثر را به‌ فارسی‌ می‌نوشت‌، چگونه‌ می‌نوشت‌؟» با صلابت‌ پاسخی‌ درخور داده‌ است‌.

اتفاق ممنوع نیست

9,000 تومان
داستان‌های این مجموعه ترکیبی هستند از داستان کوتاه، نمایش و تصویر و شرح حال نویسنده‌ای که نمی‌داند با داستان‌ها و ایده‌هایش چکار کند: «داستان بلند و قصه‌های کوتاه» خیلی ساده با یک زنگ تلفن شروع می‌شود، با یک مکالمه تلفنی بین یک نویسنده و خواننده ناشناس آثارش... . اتفاق ممنوع نیست نوعی طنز فانتزی است که داستان بر آن غلبه کرده و خواننده ناشناس این داستان‌ها به نویسنده در بازخوانی این آثار کمک می‌کند ولی به تدریج به این باور می‌رسد که خالق اصلی این نوشته‌ها او نیست: «ابلیس با اوقاتی تلخ یادداشت خودکشی فرزندش را مچاله کرد و به او خیره شد که ساکت و آرام روی تختش نشسته بود. نیمه شب بود که خبر دادند فرزندش قصد داشته با ریختن یک پارچ آب روی سرش خودش را برای همیشه خاموش کند. خیلی زود او را به بیمارستان مرکزی دوزخ رسانده بودند. هر چند که حتی اگر هم این کار را نمی‌کردند، صدمه چندانی نمی‌دید. او از بهترین گلوله آتش دوزخ ضد آب خلق شده بود. از صدای ضجه قربانیان و غلغل دیگ‌های قیر که بگذریم، سکوت آزاردهنده‌ای در بیمارستان حکم‌فرما بود. با این که جمعی از بهترین روانکاوان و روانشناسان جهان هستی در دوزخ حاضر بودند، ابلیس احساس کرد بهتر است شخصاً با فرزندش صحبت کند. به او گفت: حقیقتش رو بخوای من جداً نمی‌دونم تکلیفم با فرزند ناخلفی مثل تو چیه... تو جداً مایه شرم خانواده شیاطین دوزخی... منو بگو که دلم خوش بود تو عصر جدیدی رو در امپراتوری جهنم رقم می‌زنی...»