عشق هاي زودگذر ماندگار

62,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

معرفی کتاب عشق های زودگذر ماندگار اثر آندره مکین

کتاب «عشق های زودگذر ماندگار» مجموعه ای از داستان های کوتاه نوشته ی «آندره مکین» است که اولین بار در سال 2011 منتشر شد. اشتیاق به آزادی در اتحاد جماهیر شوروی، اشتیاق به آزادی در عشق نیز هست.
عاشقان مانند قانون شکنان زندگی می کنند و حتی خائن به روحیه ی جمعی در نظر گرفته می شوند. مردی که حالا در آستانه ی میانسالی است، لحظاتی گذرا را به خاطر می آورد که هیچ وقت او را ترک نکردند:
روزی پرالتهاب در یک باغ میوه با زنی که فرد دیگری را دوست دارد، و رابطه ای مخفیانه و پر از استیصال.
همزمان با پایان یافتن دوره ای تاریک و سقوط «کمونیسم»، یکی از شخصیت ها، حقیقت زندگی «دمیتری رس» را برملا می کند—کسی که سرنوشتش، تجسمی از پیوند ناگسستنی میان عشق و آزادی است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

عشق هاي زودگذر ماندگار

نویسنده
 آندری سرگیویچ مکین
مترجم
 اسدالله امرایی
نوبت چاپ 6
تعداد صفحات 130
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786220105541
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “عشق هاي زودگذر ماندگار”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

داستان‌های خانه‌درختی 4/ خانه‌درختی 52طبقه

255,000 تومان
اندی و تری سیزده طبقه‌ی دیگر به خانه درختی سی‌و‌نه طبقه‌شان اضافه کرده‌اند.
حالا یک خانه‌درختی پنجاه‌و‌دو طبقه دارند. طبقه‌ی اره‌برقی‌دار، اتاق له کردن هندوانه، اتاق پیتزای خودت را بپز، هویج پرت‌کن موشکی، مسیر مسابقه با اسب‌های چوبی، خانه ی اشباح و کلی چیزهای تازه به خانه‌شان اضافه کرده‌اند..
کتابی که سفارش گرفته‌اند هنوز تمام نشده. تری و اندی منتظرند که آقای غول‌دماغ تماس بگیرد و مهلت تحویل کتاب را یادآوری کند، اما این بار بر خلاف همیشه خبری از آقای غول دماغ نیست.
بچه ها یک آژانس پیشرفته‌ی کارآگاهی تأسیس می‌کنند تا آقای غول‌دماغ را پیدا کنند. همه‌چیز مشکوک است.
جیل هم به خواب عمیقی فرو رفته …
 
سفارش:3
باقی مانده:1

شوري در سر

50,000 تومان
در بخشی از کتاب شوری در سر می‌خوانیم: مولود، در ده‌ها هزارباری که به خانه‌ای در استانبول پا گذاشته و در آشپزخانه‌ای ماست یا بزا می‌فروخت، از زنان خانه‌دار، خاله‌ها، عمه‌ها، کودکان، پدربزرگ‌ها، مادربزرگ‌ها، بازنشسته‌ها، پیشخدمت‌ها، فرزندخوانده‌ها، یتیم‌ها،... می‌شنید که به پدرش می‌گفتند «خوش اومدی آق مصطفا، نیم‌کیلو ماست تو این کاسه بریز برا ما، دستت درد نکنه.» «به به! آقا مصطفا، خیلی وقته چشم به راه شما موندیم، امسال خیلی تو ده بودین، نه؟» «ماست فروش! ماستت که ترش نیست، نه؟ ترازوت درست کار می‌کنه دیگه، آره؟» «این جوون خوش‌تیپ دیگه کیه آقا مصطفا؟ نگو که پسرته! ماشاالله، ماشاالله.» «ای بابا! خیلی می‌بخشی عمو، اشتباه شده، بچه‌ها از بقالی سر محل خریده بودن، نگاه! اون هم کاسه به این بزرگی.» «کسی تو خونه نیست، پولش رو بنویس به حساب‌مون.» «آقا مصطفا بچه‌های ما دوست ندارن، از سرشیرش اصلاً نذار واسه ما.» «آقا مصطفا می‌خوای این دختر خوشگلو بدم به پسر خوش تیپت فامیل شیم؟!» «ماست فروش، کجا موندی پس؟ همه‌ش دو طبقه‌ست‌ ها!» «ماست فروش، تو این بشقابه هم می‌شه یا یه کاسه بیارم برات؟» «گرون شده؟» «مدیر ساختمون گفته که دست فروشا حق ندارن از آسانسور استفاده کنن، می‌فهمی؟» «آقا مصطفا شما خودتون این همه ماست رو از کجا می‌گیرین؟» «آقا مصطفا داری می‌ری در خونه رو محکم ببند، این سرایدار ما باز معلوم نیست کدوم گوری رفته.» «ببین آقا مصطفا، این درست نیست، درست نیست این بچه رو تو این سن و سال کوچه به کوچه دنبال خودت بکشونی، این الان باید مدرسه باشه، درس بخونه، به خدا اگه نفرستیش مدرسه دیگه ازت ماست نمی‌خرم.» «ماست فروش، هر دو روز یه بار نیم‌کیلو ماست با این جوون بفرست بالا برا عیال ما، حله؟» «نترس عمو، نترس، این سگا از اون سگا نیستن، ببین، می‌خواد باهات بازی کنه، نگاه.» «آقا مصطفا می‌خوای یه دقیقه بشین یه چایی بخور. خانم بچه‌ها نیستن. یه خرده پلو خورشت هم هست‌ها، می‌خوای براتون گرمش کنم؟»
سفارش:0
باقی مانده:1

آگوس و هیولاها 3/ ترانه‌ی پارک

180,000 تومان
سلام!
من آگوس پیانولا هستم.
الان دیگر باید بدانید که توی اتاقی پر از هیولا زندگی می‌کنم.
نه؟
از بخت بدِ هیولاها، دکتر بروت ناتو آن بنده‌خداها را از کتابشان پرت کرده بود بیرون و جایی نداشتند بروند.
ولی بدترین بخش قضیه این است که خود دکتر بروت و دستیارش،‌ نَپ، هم آمده‌اند سروقتمان و همین‌جور یک‌ریز بامبول سوار می‌کنند.
حالا گیر داده‌اند که یک مرکز خرید درندشت بسازند که باعث می‌شود پارک شهرمان، گالِرنا، از روی نقشه محو شود.
خوشبختانه پینتاکا با قلم‌موهایش و اُختاسُل با گیتارش اوضاع را سروسامان می‌دهند تا نقشه‌های دکتر بروت نقش بر آب شود.

کتابی با یک عالمه ماجرای عجیب‌ و هیجان‌انگیز!

سفارش:0
باقی مانده:1

قصه‌های باپدرومادر 1/ چگونه پدر و مادر خود را تربیت کنیم

195,000 تومان
کتاب « چگونه پدر و مادر خود را تربیت کنیم » جلد اول از مجموعه­ چهار جلدی قصه‌های با پدر و مادر است که با زبان طنز و به شکل یادداشت‌های روزانه، از زبان پسری به نام لویی روایت شده است.
لویی مدرسه‌ی جدیدش را شروع کرده‌، که پر است از خرخوان‌ترین آدم‌هایی که توی ‌عمرش دیده.
از آن‌طرف هم بابا و مامانش ویرِ درس و مشق و تست‌زنی و کلاس‌های فوق‌برنامه‌ برایش گرفته‌اند.
دوست جدیدش می‌گوید بابا و مامان خودش هم این‌جوری بوده‌اند تا بالاخره توانسته تربیتشان کند...
سفارش:0
باقی مانده:1

فسه ها

38,000 تومان

معرفی کتاب فسه ها اثر ساموئل بکت

"فسه ها" هشت قطعه نثر کوتاه است که توسط ساموئل بکت نوشته شده است: 1 [او سر برهنه است] 2 [شاخ همیشه می آمد] 3 دور یک پرنده 4 [من قبل از تولد منصرف شدم] 5 [مکان بسته] 6 [زمین قدیمی] 7 هنوز 8 برای اینکه دوباره تمام شود برخی از بخش ها نامی ندارند و با تعداد یا چند کلمه اول مشخص می شوند. این کتاب فسه ها نه تنها در ادبیات ، بلکه در موسیقی و هنرهای تجسمی و نمایشی نیز تأثیر بسزایی داشته است. آنها موضوع کارهای علمی ، و پایان نامه های دانشگاهی بوده اند. ساموئل بارکلی بکت رمان نویس ، نمایشنامه نویس ، نویسنده داستان کوتاه ، کارگردان تئاتر ، شاعر و مترجم ادبی ایرلندی بود. او که بیشتر زندگی بزرگسالی خود را ساکن پاریس بود ، به دو زبان فرانسوی و انگلیسی می نوشت. کارهای چند وجهی بکت دیدگاهی تلخ و غم انگیز از وجود و تجربه را ارائه می دهد. در دوره ای زبان او در آثارش به طور فزاینده ای مینیمالیستی شد ، که بیشتر شامل آزمایش های زیبایی شناختی و زبانی بود.
وی یکی از آخرین نویسندگان مدرنیست و یکی از شخصیتهای اصلی آنچه مارتین اسلین "تئاتر پوچ" نامید در نظر گرفته شده است. مشهورترین اثر وی نمایشنامه وی در انتظار گودو در سال 1953 است. بکت 1969 جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد ."

خانه‌ی لهستانی‌‌ها

260,000 تومان

معرفی کتاب خانه‌ی لهستانی‌ها

کتاب خانه‌ی لهستانی‌ها نوشته‌ی مرجان شیرمحمدی، داستان زندگی آدم‌هایی است که در خانه‌ای بزرگ در جنوب تهران زندگی می‌کنند، خانه‌ای قدیمی که قصه‌ها و رازهایی را در خود نهفته است. کتاب خانه‌ی لهستانی‌ها داستان سه نسل از انسان‌های متفاوت در عصر پهلوی دوم را بازگو می‌کند. در این خانه هر کس اتاقی اجاره‌ای دارد، عنصر "نداشتن" گره خورده با گذشته‌ای ترسناک که گاهی باعث رقم خوردن داستان‌های مخوفی می‌شود. داستان خواهرانی سال‌خورده، یا زنی که او را تنها گذاشته‌اند و توسط پسربچه‌ای 10 ساله بازگو می‌شوند. خانه لهستانی‌ها پر از قسمت‌های احساسی و قابل درک است که در آن‌ها ردپای ترس از رها شدن در دل مردم شهر ملموس می‌باشد و تمرکز آن بیشتر بر روی دنیای زنان، داستان گذشته، دلواپسی‌ها، ترس‌ها و نحوه تصمیم‌گیری آن‌هاست که با لحنی دل‌نشین و ساده از زبان پسربچه‌ای گفته می‌شود که گاهی دنیایش با دنیای زنان مخالف است و گاهی هم تحت تأثیر دنیای آن‌ها قرار می‌گیرد. قصه‎‌ای از زن‌هایی که این خانه دنیای شخصیشان است و اگر کسی به این دنیا تجاوز کند سرنوشت خوبی نخواهد داشت. مرجان شیرمحمدی با لحنی داستان‌سرا و تلاش برای بازسازی یک شخصیت مکانی و پیوند زدنش با صورت شخصی هر یک از قهرمانان خود، قصه‌ای خواندنی را به تحریر درآورده است. درخشان‌ترین این شخصیت‌ها خاله پری است، که اگرچه از دید دیگر اهالی زنی دیوانه محسوب می‌شود، اما روی دیگر شخصیتش زنی باهوش و قوی است. دربخشی از کتاب خانه‌ی لهستانی‌ها می‌خوانیم: درِ اتاقِ خاله‌پری توی ایوان طبقه‌ی دوم باز می‌شد، کنارِ اتاق مادام. می‌توانستم زیر کُرسی که نشسته‌ام، پنجره‌ی اتاق خاله‌پری را ببینم. حیاط وسط بود و دورتادور حیاط دو طبقه اتاق بود با ایوان سرتاسری که توی هر کدام از این اتاق‌ها یک خانواده زندگی می‌کرد. قبل از این‌که بانو بیاید توی اتاق ما، توی اتاقِ خاله‌پری بود، ولی از وقتی خاله‌پری شروع کرد با خودش حرف زدن، بانو پله‌ها و درد پا را بهانه کرد و آمد توی اتاق ما. ما دوتا اتاقِ تو‌در‌تو داشتیم که ته یکی‌اش آشپزخانه بود؛ یعنی چندتا کابینت با یک یخچال و یک اجاق گوشه‌ی اتاق. دست‌شویی هم دوتا توی حیاط بود که عمومی بود. من توی همین خانه به دنیا آمده بودم. وقتی پدر و مادرم عروسی کردند، آمدند توی این خانه و توی همین دوتا اتاق. بعدش خاله‌پری و بانو آمده بودند و آن اتاق بالایی را اجاره کردند تا نزدیک ما باشند و همه باهم باشیم.
سفارش:0
باقی مانده:1