عشق و جنایت در سیسیل

3,900 تومان

بهمن فرزانه مترجم خوش ذوق و قریحه کتاب مشهور “صد سال تنهایی” اثر جاودانه مارکز کلمبیایی، این بار به سراغ یکی دیگر از نویسندگان ایتالیایی زاده سیسیل رفته و مشهورترین اثرش را با ترجمه‌ای روان و یکدست در اختیار خواننده ایرانی قرار داده است. “مارکی روکاوردینا” برای رهایی از آنچه شب و روزش را، افکارش را به اسارت گرفته است بسیار می‌کوشد، اما رهایی دور از دسترس می‌نماید و عشق و جنایت استوارتر از آن است که بتوان به انکارش برخاست. وی شخصاً به این امر اعتقاد پیدا نکرده بود، ولی آن همه جادو و جنبل آنطور که او اعمالش را می‌نامید، او را نگران آینده ساخته بود. حال جادو بود یا خیالبافی و یا توهم، به هر حال او را وحشت‌زده می‌کرد. آن هم درست در آن زمان… سیسیل جزیره پرماجرای ایتالیا این بار شاهد عشق و خشونت برخاسته از آن است. ‏

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

عشق و جنایت در سیسیل

حال جادو بود یا خیالبافی و یا توهم، به هر حال او را وحشت‌زده می‌کرد. آن هم درست در آن زمان… سیسیل جزیره پرماجرای ایتالیا این بار شاهد عشق و خشونت برخاسته از آن است.
نویسنده
لوئیجی کاپوآنا
مترجم
بهمن فرزانه
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 320
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٨٦
سال چاپ اول ——
موضوع
داستان‌های ایتالیایی قرن 19
نوع کاغذ ——
وزن 355 گرم
شابک
9789643117191
توضیحات تکمیلی
وزن 0.355 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “عشق و جنایت در سیسیل”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

نقاب‌ آپولون (افلاطون، از آکادمی تا جنگ خونین سیراکوز)

590,000 تومان
تئودوروس یکی از بزرگ‌ترین ستاره‌های نمایش در یونان بوده است. او نیز چون دیگر بازیگران مجبور بوده که به هر نحو رضایت تماشا‌گران را جلب کند؛ اما معروفیت او بیش‌تر مربوط به نقش قهرمانان زنی است که در تراژدی‌ها ایفا می‌کرد. وقتی او در مقابل الکساندر فرایی نقش «مروپه» را ایفا می‌کرد، آن راهزن خونخوار مجبور شد از سالن بیرون برود، چون خجالت می‌کشید کسی اشک‌های او را ببیند. باید به خاطر داشت که نقاب‌های تخت تراژدی و کمدی که در هنرهای تجاری امروز رایج شده‌اند، هیچ مشابهتی با نقاب‌های نمایشی در یونان آن روزگار ندارند. آن نقاب‌ها تمام سر را می‌پوشانده و شامل کلاه‌گیس پارچه‌ای نیز می‌شده است. نیکراتوس، بازیگر با استعداد تراژدی‌های کلاسیک در قرن چهارم پیش از میلاد است که با گروه بازیگرانش در سرتاسر یونان سفر می‌کند. نقاب آپولون از سفر نیکراتوس و آشنایی‌اش با افلاطون تا حوادث خونینی را در بر می‌گیرد که به جنگ سیراکوز منجر شد.

نباید گفته شود

12,000 تومان
«تهران» اسم رمز خیلی از خاطره‌هاست. شهر شلوغی که این روزها خیلی از آدم‌ها بنا به عادت همیشگی‌شان، خودشان را در آن گم می‌کنند تا از خود رد و نشانه‌ای برجا نگذارند. خیلی از آدم‌ها نمی‌توانند همه چیز را بگویند. یعنی اینکه خیلی از حرف‌ها نباید گفته شود. چرا؟ : «فکر می‌کنم فقط با نوشتن می‌توانم خودم را برای گفتن این موضوع آماده کنم. پس بهتر است اول از همان سال‌ها شروع کنم، سال‌‌هایی را که به عقب دویده‌ام و هر چیز را لگد کرده‌ام... یادم می‌آید، قدیم‌ها موقع نوشتن انشا جمله اول خیلی سخت بود. همیشه به پدرم می‌گفتم جمله اول را بگوید. وقتی جمله اول را می‌شنیدم، راه می‌افتادم و شروع می‌کردم به نوشتن و اصلاً به این فکر نمی‌کردم که باید ده خط شود. آن موقع‌ها نمی‌دانستم که همه چیز را نباید نوشت و گفت. بعدها که فهمیدم، چند جمله کلیشه‌ای را که انگار زبان آدم را باز می‌کرد، یاد گرفتم.» تا امروز برای خودم برو بیایی داشتم. اصلاً فکرش را هم نمی‌کردم که دنیا حساب و کتاب داشته باشد و این عقربه‌های لامصب که روی صفحه سفید راه می‌روند، چیزی را بشمارند. اصلاً نمی‌دانستم همین ساعت کوچک لعنتی که الان از آن اتاق هم صدای تیک‌تاکش می‌آید و اعصابم را خرد می‌کند، همان ساعت پاندول‌دار خانه آقای اربابی باشد که اولین بار در تهران دیدم.

بازی آخر بانو

250,000 تومان
دستش گرم بود، در را که بست بازى را شروع کردم، همان جا توى هال روى زمین نشستم و چادر سفید را تا روى ابروهایم‏کشیدم‏. »به خانه بخت خوش آمدى‏.« چیزى نگفتم و به اطراف نگاه کردم، خانه بزرگى بود، ظاهراً سه اتاق خواب داشت‏. خانم دکتر محمدجانى هم استاد فلسفه است و هم اهل داستان‏. این زن مرموز که در کلاس‏هاى فلسفه‏اش جدیتى غریب‏دارد، در بعدازظهرهاى جلسه‏هاى داستان انسانى دیگر است: مهربان و صمیمى‏. و آیا همین نمى‏تواند دلیلى باشد براى‏گلبانو بودن او؟ زنى که خواسته و ناخواسته در دشوارترین وقایع تاریخ معاصرمان نقش‏آفرینانه حضور داشته و با این همه‏بازیگرى بوده است در دست مردانى بازیگردان؛ مردانى که هر یک بنابه هواى خود حضورش را نقش و نام بخشیده‏اند.

فصل مهاجرت مرده‌ها

170,000 تومان
اتاق سرایداری دیوار به دیوار موتورخانه بود. زمستان­ها خوب بود، اما تابستان­ها می­شد کوره­ی آدم­پزی. یک ساعت هم نمی­شد توش تاب آورد. سرجمع بیست و شش متر مساحت داشت و حمام و توالتش فقط با یک پرده از هال و آشپرخانه سوا می­شد. دیوارها کاغذدیواری بود؛ اما از بس نم موتورخانه را کشیده بود کاغذهاش جابه­جا لک افتاده و ورآمده بود. یک گوشه لحاف و تشک گذاشته بودند و همانجا یک اجاق گاز دو شعله با یک کپسول گاز و این­ورتر یک سینک ظرفشویی زنگارگرفته که نصفش رفته بود توی توالت، طوری که وقت قضای حاجت باید مراقب می­بودی نخورد پس کلّه­ات. پنجره نداشت و تنها راه ورودی هوا تهویه­ی سقفی کوچکی بود که موقع کار کردن صدای ارّه­برقی می­داد و خاموش که بود راه عبور و مرور مورچه و سوسک­ و مارمولک بود.

مردی که هیچ بود

6,000 تومان
در قسمتی از این کتاب می خوانیم: یاشا کمی چاق و تپل و سرخ و سفید بود، لب پرخنده ای ام داش. همه جام جاش بود، با اون لهجه شیرین نیمه آذریش توجه اطرافیانشو به خودش جلب می کرد، قاپشونو می دزدید و یار غارشون می شد. اون مرد بی شیله پیله و کم سوادی بود، اما خیلی سرش می شد. اهل سیر و سفر نبود، چون وضع مالی میزونی نداش. دور هیچ فرقه ای ام تاب نمی خورد، سرش به کار خودش و زن و بچه ش بود، نماز و روزه ش ترک نمی شد و راه مسجدم گم نمی کرد. اگه کسی تو محل جشنی، عروسی ای چیزی داش، یه راس می اومد سراغش و آشپزیشو به اون می داد، دستمزدی ام بهش می دادن که کمک خرجیش می شد. یاشا پولاشو صنار سه شی روی هم می ذاشت و جم می کرد تا تونس یه تیکه زیمین آخرای سبزیکاری امین الملک، چسبیده به باغ ملا، نزدیکای حندق دس و پا کنه و یه اتاق خشت و گلی کنج اون جا علم کنه و زن و بچه شو از آوارگی و خونه به دوشی و اجاره نشینی نجات بده. چن سال بعد با تقلای زیاد و از خرجی خونه زدن و نخوری و ته خونه رو فروختن و قرون قرون رو هم گذاشتن و قرض و قوله تونس چار تا اتاق دیگه و دو تا زیرزیمین به اون اتاق اضافه کنه و به آدمای مختلف اجاره بده...

علائم حیاتی یک زن

21,000 تومان
و سرانجام اولین رمان مشترک به دنیا آمد . حاصل سه سال یا کمی بیشتر نشستن و نوشتن از رویدادی واحد . هر بار از یک منظر ، سه راوی ، سه قهرمان ، سه نویسنده به روایت اتفاقی می‌پردازند . روایت‌ها با هم متفاوت است . هر نویسنده به سبک خود به حادثه‌ها نزدیک و هر بار تصویری نو ساخته می‌شود . مخاطب تا مدت‌ها با حادثه زندگی می‌کند . قهرمان‌ها از جنس همین زمان و همین مکانند . روایت هر یک از این سه نویسنده با هم تفاوت دارد ، چون هر نویسنده با صدای خود نوشته است : در هم آمیختگی این صداها فضایی چندگانه و چند لایه می‌سازد . فرزانه کرم‌پور پیش از این کار ، مجموعه داستانهای « کشتارگاه صنعتی » ، « طوفان زیر پوست » « ضیافت شبانه » ، « حوّا در خیابان » و رمانهای « نقطه گریز » و « دعوت با پست سفارشی » را در کارنامه حرفه‌ای خود دارد . مهناز رونقی هم مجموعه داستان « صندلی لهستانی » را نوشته و حوزه فعالیتش تدریس در دانشگاه و نقد ادبی است . لادن نیک‌نام مجموعه داستان « حفره‌ای در آینه » ، رمان « مورچه در ماه » و دفتر شعر « روزشمار جنوب » را در سالهای گذشته نوشته و هم اکنون در بیشتر نشریات ادبی مشغول فعالیت است . تجربه‌های متفاوت این سه نویسنده زیر سقف یک رمان گرد هم آمده و آینه‌ای از این روزگار دستمان می‌دهد .