عقل عذابم مي دهد

11,000 تومان

 

در بخشی از کتاب عقل عذابم می‌دهد: شعرهای دی ماه 75 تا فروردین 78 می‌خوانیم

انسان‌های غارنشین را حتماً دیده‌ای
یا لااقل یکی از آن‌ها را
تقریباً هر روز
پشتِ چراغ‌قرمز
یا مکث می‌کند
یا فکر می‌کند که مکث می‌کند
موهایش بلند و جوگندمی‌ست
یا فکر می‌کند
که با یک و هفتاد و پنج سانت قد
موهایش بلند و جوگندمی‌ست.
این از من
اما تو فعلاً نصف دیگر سیب‌ات را هم
و بعد بردار قلم‌مویت را
و دیوار غار مرا با گُل‌وگیاه
با هر شاخ و شمایلی که خودت می‌دانی
یادت باشد تلفن نارنجی‌ست.

فهرست مطالب کتاب

از این‌که در سه زمان
تا کجاها که
ما / وَ همین‌ جا
چیزی برای نگفتن
رفیقی نداری
مؤلف من بودم
افقی که هرگز
با چهره‌های مختلفی از تو
سیصد گل سرخ هم که شده
از فردا که چه‌طور
به ‌روایت خودمان
اگر اتفاقی افتاد
تو او را ندیده‌ای
بر بوم نقاشی
تا دوِ بعدازظهر
آخه اون‌ها
هر دو یک نفریم
با ماشین‌حساب هم که فکر کنی
راوی گوید
این‌طور عصری را
اصلاً نمرده‌ای
روانی
صحنه را عوض می‌کنیم
تا آدم‌بزرگ‌ها
این‌همه سال کجا بودید؟
فقط یک شوخی بود
از دو درختِ فقط
زیردریایی
از آن‌سوی خط
از فرداهایِ چه‌ کنم
مؤلف هم سردرگم است
دن‌کیشوت از اعماق
کدام اتفاق؟
اول تو بخند
از فرط خنده
خراباتی ترسو!
فکرهای از هر طرف
این مرثیه
و نه هیچ‌گاه
در شلوغی‌ِ از هر طرف

 

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

عقل عذابم مي دهد

نویسنده
علی باباچاهی
مترجم
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 235
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1392
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 260 گرم
شابک
9786006846095
توضیحات تکمیلی
وزن 0.260 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “عقل عذابم مي دهد”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مروری بر تاریخ نقاشی معاصر غرب

161,000 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته هنر (گرایش نقاشی) در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس آشنایی با رشته‌های هنری معاصر به ارزش 2 واحد تدوین شده است. فهرست : مقدمه فصل اول: ورود به قرن بیستم یا دوره مدرنیسم فصل دوم: هنر در دوران جنگهای جهانی فصل سوم: هنر دوران پس از جنگ فصل چهارم: دوره پست مدرنیسم، عصر ورود فناوری مدرن به دنیای هنر سخن پایانی فهرست تصاویر سبک‌شناسی فهرست منابع
سفارش:0
باقی مانده:1

ابله

980,000 تومان

معرفی کتاب 

رمان «ابله» یک از آثار برجسته فئودور داستایفسکی است که در سال‌های ۱۸۶۸–۱۸۶۹ به زبان روسی منتشر شد. داستایفسکی این رمان را شخصی‌ترین رمان خود نامیده است و در آن بخشی از تجربیات خود را بیان کرده است. در رمان ابله داستایوفسکی با الهام از تصویری از رنج مسیح، شروع به خلق قهرمانی با «روحی زیبا» و پیگیری سرنوشت چنین فردی در هنگام تماس با واقعیت بی‌رحمانه جامعه معاصرش می‌کند. کتاب ابله درواقع  داستان رویارویی شخصیت‌های جوان طبقه مرفه روسیه است که از سر عشق یا غرور درگیر عواطف و فشارهای روحی می‌شوند و در تلاشند موقعیت خود را مستحکم کنند. رمان زمانی شروع می شود که شاهزاده میشکین بی گناه مبتلا به صرع به سن پترزبورگ می رسد و خود را در شبکه ای از روابط خشونت آمیز و پرشور می بیند که منجر به باج گیری، خیانت و در نهایت قتل می شود. قهرمان داستان، پرنس میشکین به عنوان شخصیتی معرفی می‌شود که ذاتا ساده‌دل است و به هر کس اعتماد می‌کند؛ به اضافه اینکه اقامت طولانی‌اش در آسایشگاه سوییسی باعث بی‌تجربگی اش در زندگی شده است. به همین دلیل همه او را ابتدا ابله می‌دانند اما با گذشت زمان احترام همه را به خود جلب می‌کند. جالب است بدانید معمولا خوانندگان پس از خواندن این کتاب به دو دسته تقسیم می‌شوند آنهایی که آن را بهترین اثر داستایفسکی می‌دانند و آنهایی که رمان ابله را کتابی بهم ریخته و بدون ساختار می‌دانند.
سفارش:0
باقی مانده:8

نوایی هم‌آهنگ باران

28,000 تومان

معرفی کتاب آه باران اثر فریدون مشیری

آه، باران...؛ ریشه در اعماق اقیانوس دارد، شاید این گیسو پریشان کرده؛ بید وحشی باران یا نه، دریایی ست گویی واژگونه؛ برفراز شهر؛ شهر سوگواران هر زمانی که فرومیبارد از حد بیش ریشه در من میدواند، پرسشی پیگیر، با تشویش؛ رنگ این شبهای وحشت را تواند شست آیا از دل یاران؟؛ چشمها و چشمه ها خشکند روشنیها محو در تاریکی دلتنگ همچنان که نامها در ننگ هرچه پیرامون ما، رنگ تباهی شد آه، باران ای امید جان بیداران؛ بر پلیدیها، که ما عمری ست در گرداب آن غرقیم آیا چیره خواهی شد؟

اين برف کي آمده

2,600 تومان
فکر کردم براي تو هم جالبه. امروز اينو خوندم. مي‌دونستي فقط ما آدما نيستيم که با مُرده‌ها زندگي مي‌کنيم؟ الان داشتم مي‌خوندم که شمپانزه‌ها هم مُرده‌هاشون رو با خودشون نگه مي‌دارن و اين‌ور و اون‌ور مي‌برن. مي‌دوني هم گروهي زندگي مي‌کنن و هم گروهي حرکت مي‌کنن. وقتي يکي‌شون مي‌ميره، بقيه ولش نمي‌کنن. مُرده رو با خودشون اين‌ور اون‌ور مي‌برن. مي‌گن فيل‌ها هم مُرده‌هاشون رو فراموش نمي‌کنن. هر وقت از کنار استخون‌هاي فيل مرده‌اي رد مي‌شن، پا سست مي‌کنن و وامي‌ستن. گاهي هم برمي‌گردن به اون‌جايي که يکي از فيل‌ها مُرده. وامي‌ستن کنارِ جاي خاليش. مي‌گن فيل‌هايي رو ديدن که وايساده بودن کنار جايي خالي يا کنار تکه استخوني و داشتن گريه مي‌کردن. ـ از متن کتاب ـ

سه قصه

7,500 تومان
ناگاه دو کبوتر سفید در آسمان مهتابی شب بال‌کوبان و چرخ‌زنان بر بالای جمعیت شدند و بر شانه‌ی کودکی بنشستند. جمعیت آشفته از این پرواز پراکنده شدند. کودک لبخندی زد و دست بر پَرِ سفید کبوتران کشید. سوار بلند به صدا درآمد «ببینید، آرزوی او برآورده شد، آرزوی داشتن دو کبوتر سفید.» زنی آه‌کشان گفت «راست می‌گوید. بچه‌ام آرزوی دو کبوتر سفید داشت.» جمعیت در ازدحام شد، به دور کودک گرد آمدند.

موسم هجرت به شمال

52,000 تومان

در بخشی از کتاب موسم هجرت به شمال می‌خوانیم:

صدایش انگار از جهان دیگری به من می‌رسید. و شروع کرده بود به ترسیم سیمای وحشتناک مردی گرگ‌صفت که باعث خودکشی سه دختر و قتل یک زن شوهردار و همسر خویش شده بود، مردی خودخواه که همه‌ی زندگی‌اش تنها به دنبال لذت بوده است. در اثنای این از خود به در شدن‌ها بودم که ناگاه صدای استادم، پروفسور ماکسول فوسترکین را شنیدم که سعی می‌کرد از طنابِ دار نجاتم دهد، فریاد می‌کشید «مصطفا سعیدی وجود ندارد او توهم است. یک دروغ است. من از شما می‌خواهم که این دروغ را محکوم به قتل کنید.» اما من مثل کپه‌ی خاکستر سردشده‌ای بی‌حرکت نشسته بودم. پروفسور فوسترکین شروع به تصویر چهره‌ای از انسان نابغه‌ای کرد که شرایط او را به سوی قتل کشانده بود. قتل در لحظه‌ی غیرت و جنون. و سپس داستانی را از من که در سن بیست و چهارسالگی به هیئت استادیار اقتصاد در دانشگاه لندن تعیین شده بودم تعریف کرده و به آن‌ها گفت «آن هموند و شیلا گرینود از آن دست دخترانی بودند که به دنبال راهی برای مرگ می‌گشتند، آن‌ها در نهایت حتا اگر با مصطفا سعید هم برخورد نمی‌کردند، خودشان را می‌کشتند. آقایان و خانم‌ها، هیئت‌منصفه، مصطفا سعید انسان شریفی بوده که فرهنگ غرب بر عقل او تأثیر گذاشته، اما در عوض قلبش را نابود کرده است. این دو دختر را مصطفا سعید به قتل نرسانده بلکه ویروس بیماری مهلک هزارساله‌ای باعث قتل‌شان شده است.» به ذهنم رسید که بلند شوم و به آن‌ها بگویم "این ستم بر من و تلفیق امور نامربوط به همدیگر است. من آن‌ها را کشتم. من بیابان لم‌یزرعی هستم. من اتللو نیستم. من دروغم. چرا مرا به دار نمی‌زنید تا این دروغ را ریشه‌کن کنید!» اما پروفسور فوسترکین محاکمه را به درگیری میان دو جهان تبدیل کرد، که من یکی از قربانیان آن بودم. و قطار مرا به ایستگاه ویکتوریا برد و به دنیای جین موریس رساند.
سفارش:0
باقی مانده:1