

علی عباسی تقدیم میکند: روایت یک کابوس سی ساله
22,000 تومان
در بخشی از کتاب علی عباسی تقدیم میکند: روایت یک کابوس سی ساله میخوانیم
آن زمان در کلاس هفتم دبیرستان هدف یک بودم؛ یعنی سیزده چهاردهساله. با چند نفر از هممدرسهایهای کلاس بالاتر دوست شدم که کار تئاتر میکردند.
آنها را قانع کردم هر کدام چند تومان برای چاپ کتابم سرمایهگذاری کنند و غروبی در یکی از پسکوچههای نزدیک میدان فردوسی به چاپخانهی زرتشتیها رفتم. صاحب چاپخانه انسان نازنین و همراهی بود که با شرایطم موافقت کرد.
چند تومانی که جمع کرده بودم بیعانه دادم و اولین جزوهی پنجاهصفحهای به سوی آزادی به حروفچینی رفت، با این قرار که خودم غلطگیری کنم؛ کاری که در همان یکی دو روز در چاپخانه یاد گرفته بودم.
جزوه را در پانصد نسخه چاپ و با کمک دو نفر از همشاگردیها به شرکت سقا بردم و پیرمرد به حساب اینکه ما پادو یکی از انتشاراتیها هستیم، قبول کرد. با این قرار که چهارشنبهی آن هفته پخش شود.
چهارشنبه صبح زود به دکهی سید، روزنامهفروشیِ روبهروی سینما آسیا، رفتم و برای اولینبار نامم را روی میز روزنامهفروش دیدم. این بزرگترین مایهی غرور آن سالهایم بود.
اولین جزوه از کتابم دویست نسخه فروش رفت و با کسر حق توزیع، حتا نیمی از پول چاپ هم به دستم نرسید. با مرارت حساب چاپخانه را تسویه کردم و خوانندگان را تا امروز برای خواندن باقی قصه به انتظار نشاندم!
در آن سنوسال در کار چاپ کتاب شکست خورده بودم، ولی اولین آشناییام با حروف سربی و کار چاپ و نویسندگی اتفاق افتاده بود.
پس از آن، بچههای مدرسه را تشویق کردم مجلهای چاپ کنیم. این تلاش یک سالی طول کشید و در کلاس هشتم طرح مجله به نتیجه رسید.
اولین مجلهی دانشآموزی ما به نام شاهین به مدیریت یکی از کلاسششمیها و سردبیری من در همان چاپخانهی راستی چاپ شد
. هر شنبه صبح آقای مدنپور، رئیس مدرسه، برای بچهها سخنرانی میکرد.
یکی از همان روزها که معلوم بود اولین نسخهی مجله را خوانده، سر صف چند متلک نثار «جوجههای فضول و پُررو» که منظورش من و سرمقالهام بود کرد و در فاصلهی زنگ دوم کلاس در راهرو مدرسه یک سیلی جانانه توی گوشم خواباند.
مثل اینکه تقصیر هم از من بود چون در سرمقاله خیلی بیش از حد یک دانشآموز فضولیِ بیجا کرده و از وضعیت مدرسه انتقاد کرده بودم!
آقای مدنپور که یکی از برجستهترین افراد فرهنگی ایران بود، بعدها عزیزترین مشوق و پشتیبانم شد، ولی سیلی جانانهای را که پاداش پُررویی زیادی من بود هنوز به یاد دارم. این اولین مزهی سانسور و شناسایی خط قرمز در زندگی برایم بود.
فقط 2 عدد در انبار موجود است
علی عباسی تقدیم میکند: روایت یک کابوس سی ساله
نویسنده |
قصیده گلمکانی
|
مترجم |
—
|
نوبت چاپ | 3 |
تعداد صفحات | 163 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | وزیری |
سال نشر | 1398 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
سینما و تئاتر
|
نوع کاغذ | —- |
وزن | 230 گرم |
شابک |
9786002298188
|
وزن | 0.230 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
سپیدهدم، افسانهای از سرزمین هند
کلیات تاریخ ادبیات فارسی
چشم سگ
معرفی کتاب چشم سگ اثر عالیه عطایی
جاودانگان
معرفی کتاب جاودانگان
کتاب جاودانگان، داستان گوتیک و ترسناک رضا جولایی، در مورد بازرسی است که برای رسیدگی به شکایات اهالی یک قصبهی دورافتاده، به آنجا فرستاده میشود. مرد که در بدو ورود، این روستا را متروک و یخزده مییابد، از روی ناچاری به قصر اشرافزادهای پناه میبرد و مجبور میشود مدتی در آنجا بماند. اما در این قصر مرموز چنان اتفافات عجیب و غیرعادیای رخ میدهد که بازرس به تردید و وحشت میافتد.دربارهی کتاب جاودانگان
ماجرای کتاب جاودانگان، نوشتهی رضا جولایی، از این قرار است که مأمور عدلیهای برای رسیدگی به شکایات اهالی یک قصبهی بسیار دور، راهی آنجا میشود. اهالی از اشرافزادهی روستایشان شکایت کردهاند و از دولت خواستهاند به داد آنها برسد. بازرس قبلی هرگز بازنگشته و هیچ خبری هم از او نیست. این مرد برای بررسی اوضاع و همینطور یافتن نشان همکارش به روستا میرود. او بهمحض آنکه از کالسکه پیاده میشود، میفهمد که هیچ جنبندهای در این قصبه نیست. هوا بهشدت سرد و برفی است. مرد مستأصل به در چندین خانه میکوبد ولی هیچکس در را به روی او نمیگشاید. بازرس متعجب میشود که اگر کسی در آنجا ساکن نیست پس چه کسی شکایت کرده است. در همین اثنا، مردی مرموز خود را به بازرس میرساند و به او میگوید که میتواند شب را در قصر اشرافزادهی روستا سر کند. این شاهزاده و خانوادهی او افرادی نجیب هستند و قصرشان هم گرم است و از او پذیرایی خواهند کرد. بازرسی از روی ناچاری با این مرد مرموز همراه میشود و به قصر میرود؛ جایی در دامنهی کوه، سرتاسر پوشیده از برف و یخ. شاهزاده به گرمی از او استقبال و پذیرایی میکند، ولی بازرس کمکم میفهمد که به جایی عادی وارد نشده. آدمهای آنجا شبیه اشباح هستند، مثل او غذا نمیخورند و در اتاقهایشان گرگ نگه میدارند. بازرس دچار واهمه میشود، اما راه برگشتی ندارد. طوفان و بوران مسیر روستا را بسته و او لاجرم باید مدتی در این قصر بماند...خاطره اي درونم است
معرفی کتاب خاطرهای در درونم است: گزینه شعرهای عاشقانه
شعر روسیه در قرن بیستم نوابغِ بسیاری را به صحنهی ادبیات جهان معرفی نمود. آنا آخماتووا یکی از بزرگترینِ این نوابغ به شمار میرود. در کتاب خاطرهای در درونم است مخاطب گزیدهای از اشعار عاشقانهی این شاعر نامدار و بیهمتا خواهید؛ گزیدهای خواندنی که پرده از عمیقترین احساسات، ژرفترین بینشها و الهامبخشترین وجوهِ هنرِ شاعر برمیدارد.درباره کتاب خاطرهای در درونم است
هنر شعر در روسیه، از اویل قرن بیستم، تحولی چشمگیر را از سر گذراند. پیش از این تاریخ، شعر روسی عمدتاً از جنس و سیاقِ اشعار رمانتیکهای سدههای گذشتهی انگلستان و فرانسه بود. در کار شاعران سدههای هجده و نوزده روسیه، معناگرایی، توجهِ وافر به الهامات شاعرانه، احساسات تند و آتشین و شیوههای بیانی اغراقآمیز و پرابهت، خصائص اصلی به شمار میروند. اشعار این گروه از شاعران، تصویر گوشهنشینانی تنها و منزوی را به ذهن متبادر میکند، که فارغ از هیاهوی جهان، به غور در احساسات و عواطف شخصی خویش میپردازند، و وقعی به آنچه در جامعه در حال رخ دادن است، نمینهند. (پیداست که در این میان استثناهایی نظیر پوشکین نیز وجود داشته است.) اما همزمان با آغاز قرن بیستم، و در پیِ ظهور بحرانهای سیاسی و اجتماعی عظیم در روسیه، که به انقلاب بلشویکی در سال 1917 منتهی شد، شعر نیز در روسیه رنگوبویی سیاسی - اجتماعی به خود گرفت. این امر منجر به ظهور دو مکتب شعری مهم و تأثیرگذار شد: یکی فوتوریسم، و دیگری آکمهایسم. اشعار آنا آخماتووا که گزیدهای از خواندنیترینِ آنها در کتاب خاطرهای در درونم است گرد آمده، تحت تأثیر موازین دو مکتب نامبرده سروده شدهاند. داعیهی فوتوریستها و آکمهایستها چه بود؟ ایشان بیش از هر چیز به لزومِ خلاصسازیِ شعر روسی از درونمایههای عرفانی و بینشهای فردی و شخصمحور اعتقاد داشتند. از همین رو، از همان ابتدا بیرق دشمنی با اصول رمانتیسم و سمبولیسم را برافراشتند؛ دو مکتبی که کار شاعرانِ وابسته بدانها، لزوماً به نادیده انگاشتنِ مناسبات سیاسی و اجتماعی کشیده میشد. حالآنکه فوتوریستها و آکمهایستهای روسی بر آن بودند که شعر و ادبیات را به آینهای برای بازتاب وقایع دورانسازی بدل سازند که آن زمان در سرزمین مادریشان در حال رخ دادن بود. از همین رو، ایشان به زدودن زبان شعر از اضافات پرداختند، و در کار خویش، بیانی هرچه روشنتر و شفافتر را اختیار کردند؛ بیانی نزدیک به بیانِ تودهی مردم. چه، شعر ایشان بنا بود که تصویرگر آمال و آرزوها و تقلاهای تودههای اجتماعی باشد. آنا آخماتووا که پیشتر از او نام بردیم، از بزرگان مکتب آکمهایسم به شمار میرود. اشعارِ او ساختهشده از بیان و زبانی بیاندازه روشن، و دارای تصاویر و استعارههایی بدیع و دلکش و هنجارشکناند. پیشتر به خصلتِ اجتماعی - سیاسیِ شاعران آکمهایست اشاره کردیم. اینجا اما باید این نکته را اضافه کنیم، که شعر آنا آخماتووا در کنار مضامین پررنگ سیاسی - اجتماعی، سرشار از دروننگریهای عمیق و ژرف است. این امر خصوصاً دربارهی اشعار عاشقانهی او صادق است. سرودههایی که در کتاب خاطرهای در درونم است آمده، عمدتاً از میان همین آثار عاشقانه انتخاب شدهاند. این سرودهها توسط احمد پوری برگزیده شده و به زبان فارسی ترجمه گشتهاند.گفتارهایی در خاستگاه ناسیونالیسم کرد
در بخشی از کتاب گفتارهایی در خاستگاه ناسیونالیسم کرد میخوانیم
گفتمان تاریخنگاری ناسیونالیستی کُرد، مانند هر گفتمان دیگری، یک برساخت است؛ اما توسط هیچ کنشگر منفردی و یکبار برای همیشه برساخته نشده است. در وهلهی اول حریفانی بیرونی دارد: به تاریخنگاریهای رسمی دولتی و، در بعضی مواقع، به گفتمانهای تاریخنگارانهی گروههای غیردولتیای چون ارمنیها و علویها واکنش نشان میدهد. وضعیت گفتمان رسمی انکار وجود هویت کُرد در ترکیه یا پذیرش محدود آن در عراق و ایران سرشت و خواستهای این واکنش را تغییر میدهد، آن را کموبیش رادیکال میکند و تأکیدی را که بر زمان باستان یا دورههای متأخر گذاشته شده است تغییر میدهد. دوم، ویژگیهای این گفتمان از کشوری به کشور دیگر، تحتتأثیر مبارزات و آشوبهای لحظهی حال و نیز براساس پایگاه، برنامهها و استراتژیهای نویسندگان تاریخ، تغییر میکند. یک تحصیلکردهی کُرد در خارج، یک مبارز جوان ناسیونالیست در ترکیه و یک مورخ حرفهای کُرد در عراق، همگی ممکن است در طولوتفصیل دادن به تاریخنگاری ناسیونالیستی مشارکت داشته باشند، اما آنها ضرورتاً این کار را با روشها و اهداف یکسانی انجام نمیدهند. سوم، ناسیونالیسم به عنوان یک گفتمان، خودبسنده نیست: اساساً از ایدئولوژیهای مسلط یک دورهی معیّن (همچون غربگرایی، مارکسیسم، اسلام سیاسی) وام میگیرد. متأثر شدن ناسیونالیسم از هر کدام از این ایدئولوژیهای متفاوت، باعث میشود کُردبودگی در پارادایم متفاوتی خوانده شود و امکان این را فراهم میآورد که ناسیونالیسم در یک چارچوب تاریخیِ جامعیتبخش (مثلاً پیشرفت و علم از نظر «غربگرایی»، پایان استثمار و سلطه از نظر مارکسیسم، صلح قدسی بر بنیاد بندگی خدا و اخوت با امت از نظر اسلام سیاسی) قرار داده شود.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هنر مفهومی و دستساخته
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بخت اخلاقی
زیر نظر دکتر مسعود علیا بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ژاک لکان
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-این همانیشخصی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ شوخی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ اخلاق کانت
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.