فاکنر در دانشگاه

69,500 تومان

کتاب فاکنر در دانشگاه نوشته فردریک ال کوین، جوزف ال بلانتر ترجمه احمد علیقلیان توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات ملل، نقد و نظریه ادبی به چاپ رسیده است.
در سال‌های 1957 و 1958 فاکنر به مدت دو ترم نویسنده‌ی مقیم در دانشگاه ویرجینیا بود. در این مدت چندین جلسه‌ی پرسش‌وپاسخ با دانشجویان برگزار کرد. گفت‌وگوها بسیار جالب است و پاسخ‌های فاکنر دیدگاه‌های شخصی او را نمایان می‌کند که در هیچ کتابی یک‌جا نیامده است. از معنی کلمات و عبارات مبهم و قابل تفسیر در رمان‌ها و داستان‌های کوتاه فاکنر تا شخصیت‌ها و عنوان کتاب‌ها و اشارات و تلمیحات و نمادها، نقش نویسنده در جامعه‌ی مدرن، و شعر و شاعری، نظریه‌ی ادبی، نژادپرستی و سیاست و فرهنگ و نقد ادبی و ادیبان و منتقدان، و منابع الهام نویسنده و کتاب‌هایی که خوانده و نویسندگانی که بر او تأثیر گذاشته‌اند و بسیاری مطالب دیگر که بسیار خواندنی است.
در این کتاب با آرای فاکنر درباره‌ی نویسندگان معاصرش مانند همینگوی، شروود اندرسن، جان دوس پاسوس و ارسکین کالدول و نیز شاعران معاصر آشنا می‌شویم. از جمله نکات جالب نوع کتاب‌هایی که فاکنر خوانده و عادات او در کتاب‌خوانی است. فاکنر می‌گوید که عهد عتیق، برادران کارامازوف، مادام بوواری و موبی دیک و بیشتر آثار دیکنز و بالزاک را هر سال می‌خواند و هر بار چیزهای تازه‌ای در آنها می‌یابد و از آنها الهام می‌گیرد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789642134786 دسته: , ,
توضیحات

فاکنر در دانشگاه

نویسنده فردریک ال کوین
مترجم احمد علیقلیان
نوبت چاپ اول
تعداد صفحات 368
قطع و نوع جلد رقعی شومیز
سال انتشار 1399
شابک 9789642134786
توضیحات تکمیلی
وزن 0.325 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “فاکنر در دانشگاه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

امپراتوری‌های بیزانس و ساسانی

270,000 تومان
با برآمدن ساسانیان، امپراتوری بیزانس با رقیبی تازه‌نفس روبه‌رو شد که در سیاست هوشیار، در اقتصاد توانا و کارآمد و در عرصۀ نظامی نیرومند و خطرناک بود و قدرت‌خواهی و توسعه‌طلبی‌اش رومشرقی را به بسیج همۀ نیروهایش و به‌کارگیری هرچه در توان داشت وادار کرد. فقط چند دهه پس از تأسیس این امپراتوری نوپارسی به دست ساسانیان در سال ٢٢٤ م، هر دو طرف یکدیگر را در مقام قدرت‌هایی بزرگ و مستقل به رسمیت شناختند و میان فرمانروایانشان رابطه‌ای برقرار شد که اساس آن پذیرش برابری و همسنگیِ هر دو طرف بود. کتاب امپراتوری‌های بیزانس و ساسانی نه‌تنها دربارۀ روابط روم و ساسانیان شناخت لازم را به خواننده می‌دهد، بلکه نقش و اهمیت ساسانیان را در تاریخ شرق دنیای کهن نیز می‌کاود. تاریخ روم شرقی از سدۀ سوم میلادی به بعد به‌شدت تحت تأثیر روابطش با همسایۀ شرقی یعنی ایران ساسانی بوده است، دیدگاهی که بر چیرگی و برتری روم در عصر باستان تأکید دارد.  

روان‌شناسی اجتماعی کاربردی: درک و مدیریت مسایل اجتماعی

145,000 تومان
نویسنده لیندا اشتگ، آبراهام بونک، تالیب روتنگاتر مترجم عزیزالله تاجیک‌اسمعیلی، پرستو حسن‌زاده نوبت چاپ 3 تعداد صفحات 396 قطع و

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

نظام سیاسی و دولت در اسلام

166,000 تومان
دولت در جامعه اسلامی، همانند دیگر جوامع بشری، نه تنها بیانگر وجود مجموعه ای از نهادهاست، بلکه حاکی از وجود نگرشها و شیوه های خاصی از اعمال و رفتار است که منحصراً مدنیت اسلامی خوانده شده، در واقع جزیی از تمدن اسلامی محسوب می شود. هدف اساسی نوشته حاضر، بررسی چهارچوب منطقی و نظام وار هر یک از نظریه های نظام سیاسی در اسلام از یک سو، و شیوه استناد این نظریه ها به ادله ای از قرآن و سنت، و نیز اجماع و عقل از سوی دیگر است. در این کتاب سه گونه کلان از نطریه های نظام سیاسی شیعه، اهل سنت و خوارج طرح شده و کوشش شده است هر یک از سه گونه نظریه ها به دوران قدیم و جدید تقسیم شود. بدین سان، ضمن توضیح ویژگیهای عمومی مهم ترین نظریه های شش گانه در تفکر اسلامی، تلاش شده است مناسبات درونی این نظریه ها، تأثیر آنها بر یکدیگر و تأثر آنها از یکدیگر در درون تفکر اسلامی، و نیز تأثیرات برخی جریانهای بزرگ فکری و خارج از تمدن اسلامی، از جمله تجدد غربی، در سیمای عمومی نظریه های نظام سیاسی  در اسلام ارزیابی شود. بخش مستقلی نیز به نظریه های نظام سیاسی در جمهوری اسلامی ایران اختصاص یافته است. بخش پایانی کتاب شامل منابع فارسی و لاتین است.

کتاب چوب بدست های ورزیل

80,000 تومان
معرفی کتاب چوب بدست های ورزیل “چوب بدستهای ورزیل” اثر جاودانه ای است از “غلامحسین ساعدی” ملقب به “گوهرمراد” که در آن به خوبی، دیدگاه نویسنده را نسبت به حضور بیگانگان در کشور، به تصویر می کشد. “چوب بدستهای ورزیل” قصه ی مردم یک روستا است که زمین های کشاورزی شان، که در واقع یگانه دارایی و سرمایه ی این مردم است، توسط گرازها مورد حمله قرار گرفته است و حال آن ها باید فکر چاره ای باشند. در شروع نمایش نامه با شخصیتی به نام “محرم” مواجهیم که همه ی محصولش، طعمه ی گراز شده و نه تنها سایر اهالی روستا به فکر کمک برای عبور او از این بحران نیستند، بلکه اعتقاد دارند حتما عملی از محرم سر زده که گرازها به زمین های او حمله کرده اند. این اتفاق سبب می شود تا محرم خود را در میان این اهالی تنها ببیند و بفهمد که زبان و درد مشترکی با آن ها ندارد؛ پس در قبای یک عاقل دیوانه نظیر بهلول درآمده و در طول نمایش نامه ی “چوب بدستهای ورزیل”، با زبان اشاره و کنایه، اشتباهات اهالی را به آنان گوشزد می کند؛ اما کجاست گوش شنوایی؟خیلی زود مشکل همه گیر می شود و مردم روستا هرچه می کنند نمی توانند گرازها را فراری دهند؛ پس تصمیم می گیرند به روستای مجاور رفته و از آن ها طلب مشورت و یاری کنند. در آنجا شخصیتی به نام “موسیو” وارد داستان می شود که راه حلی به اهالی روستا پیشنهاد می کند و آنان غافل از اینکه این راه حل، مشکل جدید و بزرگ تری برایشان خواهد بود، آن را می پذیرند. این نمایش نامه، آیینه ی نگرانی های “غلامحسین ساعدی” در برابر اشغال و استثمار است و به شکلی نمادین و درخشان، خطاها و رنج های مردم را نشان می دهد.