فراتر از فراموشي

12,000 تومان

فراتر از فراموشی برای اولین‏بار در سالِ 1995 منتشر شد. رمانی که پاتریک مودیانو مثلِ همیشه در آن گم‌ شدن و رؤیاها را به‏هم پیوند زده است. مودیانو که متولد آخرین سال جنگِ دوم جهانی یعنی سالِ 1945 است و جوایز متعددی از جمله جایزه‌ی نوبلِ ادبیات 2014 را از آنِ خود کرده است، در رمان‌هایش حال‏وهوایی پروستی را تعقیب و بازنمایی می‌کند با ته‌رنگی پلیسی. فراتر از فراموشی داستانی ا‌ست که بخشِ عمده‌ای از آن در دهه‌ی شصت میلادی می‌گذرد.

مردی در جست‌و‌جوی نام‌هایی ازیادرفته پرتاب می‌شود به روزهای جوانی و ولگردی‌اش در پاریس، زمانی که او با زنی زیبا آشنا می‌شود، زنی که دل از او می‌رباید و آن‌ها کافه‌ها و خیابان‌های پاریس را وجب‏به‏وجب تجربه می‌کنند.

البته این زن مرموز است و در پی چیزی پنهانی و معماگونه. آن‌ها به لندن هم می‌روند و مودیانو برای اولین‏بار جغرافیای این شهر را نیز در رمان خود ترسیم می‌کند. اما همه‏چیز به این سادگی پیش نمی‌رود و اتفاق‌هایی در راه است…

سبکِ رواییِ مودیانو که با تکیه بر جزئیات، کشف مکان‌ها و زمان‌های گم‏شده و رنگ‌ها و بوها و مهم‌تر از همه «جوانی» ا‌ست، مؤلفه‌ی اصلی آثارش است.

رمان‌نویسی که زمان را می‏شکافد تا برای لحظه‌ای نوری مُرده ما را ببرد به جایی دور در پاریس زیرِ برف یا آفتاب.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

فراتر از فراموشي

نویسنده
 پاتریک مودیانو
مترجم
 منوچهر رستمی
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 111
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1397
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 112 گرم
شابک
9786002294838
توضیحات تکمیلی
وزن 0.112 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “فراتر از فراموشي”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

بی دوز و کلک

26,000 تومان

معرفی کتاب بی‌دوز و کلک

آندرس باربا از بهترین نویسندگان ادبیات اسپانیا در کتاب بی‌دوز و کلک، سرگذشت خانواده‌ای را روایت می‌کند که در شهر مادرید زندگی می‌کنند و برای مادر خود به دنبال پرستاری حاذق می‌گردند، تا اینکه با ورود دختری جوان، در روابط خانوادگی‌شان تغییرات شگرفی ایجاد می‌شود.

درباره‌ی کتاب بی‌دوز و کلک:

آندرس باربا یکی از برجسته‌ترین نویسندگان ادبی اسپانیاست که با نگارش کتاب بی‌دوز و کلک سعی دارد تا مفاهیم زندگی نظیر مرگ، عشق، شیفتگی برای دیگری، رویا، آرزو و ترس را به تصویر بکشد. نویسنده در رمان بی‌دوز و کلک سرگذشت انسان‌هایی را روایت می‌کند که همواره در طول عمر خود صادق و روراست بوده‌اند اما هم‌اکنون با اعضای خانواده دچار چالش‌های گوناگونی شده‌اند، تا اینکه با ورود دختری پرستار به نام آنیتا، همه‌چیز رنگ و بوی دیگری به خود می‌گیرد و حضورش درس عبرتی برای شخصیت‌های مختلف داستان می‌شود. این اثر یکی از چهار داستان مجموعه باران بر فراز مادرید (Rain Over Madrid) محسوب می‌شود که فضای زنانه را به خوبی توصیف کرده و با نگاهی تیزبین و شاعرانه زوایای گوناگون روحی انسانی را به تصویر می‌کشد

دفترچه خاطرات جغد 7/ شیرینی‌پزی درختکده

24,000 تومان
زنگ تفریح، من همه‌ی گروه را جمع کردم تا اولین جلسه‌ی سری‌مان را برگزار کنیم. همه‌ی بچه‌ها کارت‌های شناسایی شان را نشان دادند و کلمه‌ی رمز را گفتند. اوا گفت:«من یک فکر  خیلی خوب دارم. مامان بزرگ من یک شیرینی پز معرکه است. مطمینم به ما کمک می‌کند! امشب می‌رویم لانه‌ی مامان بزرگم. هر کس توانست با خودش آرد و شکر بیاورد».
توی مدرسه‌ی بالادرختی اِوا و دوست‌هایش می‌خواهند پول جمع کنند. برای چی؟
چون می‌خواهند به جغد کوچولویی که نمی‌تواند پرواز کند، یک صندلی بال‌دار هدیه بدهند. گروه اِوا شیرینی‌پزی باز کرده، گروه سو هم یک آب‌نبات‌فروشی.
هر گروه به آب و آتش می‌زند که بیشتر پول جمع کند. آن‌ها فراموش می‌کنند برای چه داشتند پول جمع می‌کردند. تو فکر می‌کنی آن‌ها می‌توانند کنار هم کار کنند؟
سفارش:1
باقی مانده:1

تابستان زاغچه

35,000 تومان

درباره کتاب تابستان زاغچه 

آلموند در این داستان از بازی‌ها و رفتار خشونت‌آمیز کودکان می‌گوید. جنگ عراق و دخالت غرب در آن را به نقد می‌کشد. نقش‌پذیری کودکان را به زاغچه‌ای تشبیه می‌کند و نقش تربیت را در شکل‌گیری شخصیت مهم می‌داند. او در این داستان از نقش خانواده‌ها در شکل‌گیری شخصیت کودکان می‌گوید، از قصه‌پردازی و نقش آن در تعیین راه سخن می‌گوید. رسانه‌ها و هنر معاصر را به نقد می‌کشد. از خشونتی که از طریق فیلم‌ها و اینترنت تبلیغ می‌شود، از هنری  سخن می‌گوید که به جای آرامش بخشیدن و نشان دادن زیبایی‌ها خشونت را ترویج می‌کند. از کودکان سر راهی سخن می‌گوید. از علت ناهنجاری های رفتاری آنان، از حساسیت‌های دوره بلوغ  و برخورد والدین در این دوره می‌گوید. در یک کلام آلموند از نیاز وجود صلح در جوامع سخن می‌گوید: «باید آن قسمت از وجودمان را که وحشی نیست پرورش دهیم باید به فرشته وجودمان کمک کنیم تا بر دیو وجودمان غلبه کند» او به نوجوانان امیدوار است و از زبان شخصیت نوجوان داستانش به مردم آینده سلام و برای صلح دعا می‌کند. تابستان زاغچه تابستانی پر خاطره است؛ تابستانی که لیام و دوستانش از ماجراها و برخوردها تجربه می‌اندوزند، از واقعیت‌ها آگاه می‌شوند، به شناخت می‌رسند و با دست و پنجه نرم کردن در گرفتاری‌ها و درگیر شدن با مسائل سرانجام خود راه درست را می‌یابند چنان که لیام با خاک کردن دوباره چاقو این موضوع را نشان داد.

موصل، بدون پریچهر

25,000 تومان

در بخشی از کتاب موصل، بدون پریچهر می‌خوانیم

ساعت‌دزد می‌رود توی صف بی‌آرتی. اتوبوس که می‌رسد سوار می‌شود. من هم پشت‌سرش سوار می‌شوم. باید درست پشت‌سرش بنشینم، آن‌قدر نزدیک که حتی حساب تعداد نفس‌هاش هم دستم باشد. اتوبوس که راه می‌افتد، بی‌اختیار می‌چرخم و پشت‌سرم را نگاه می‌کنم. پریچهر باید جایی میان زن‌ها خودش را مخفی کرده باشد. دست راست ساعت‌دزد، همان دستی که ساعتم را قاپید، بالا می‌آید و پسِ سرش را می‌خاراند. آیا همین که این‌قدر از نزدیک او را زیر نظر گرفته‌ام، به معنی نادیده انگاشتن مسئولیت بی‌نهایتم در قبال او نیست؟ حتماً هست. درست مثل این‌که همین لحظه از توی جیبم یک چاقو دربیاورم و سرش را ببرم و از همین پنجره‌ی نیمه‌باز بیندازم وسط خیابان تا ماشین‌ها از رویش رد شوند و محتویات چرب‌وچیلی داخلش پخشِ آسفالت شود. تنش را هم همین جا رها کنم، همین‌جور نشسته روی صندلی: مجسمه‌ای بی‌سر. مسافرانی که می‌روند و می‌آیند هیچ شک‌شان نمی‌برد که این تن یک انسان واقعی است. خیال می‌کنند بازی است، یا همچین چیزی. مثلاً دوربین مخفی. به هوای یافتن دوربینی که مخفیانه حرکات‌شان را زیر نظر دارد، این‌سووآن‌سو چشم می‌گردانند. احتمالاً حتی با لبخند. لبخندی که می‌گوید «دست‌تون رو خوندم.» ولی فایده ندارد. هر چه نگاه کنند دوربینی نمی‌یابند. این‌جاست که لحظه‌ی سرنوشت‌ساز به مانند ماری در کمینِ طعمه از خفا بیرون می‌پرد: درست همان وقتی که از یافتن دوربینی که نیست نومید می‌شوند و درمی‌یابند واقعیت همان چیزی است که دیده‌اند، نه آن چیزی که با ساده‌لوحی خیال کرده‌اند. میدان رازی ساعت‌دزد از اتوبوس پیاده می‌شود و خیابان کارگر را می‌رود پایین، سمت میدان راه‌آهن. محله‌ی پریچهر. این احتمال که هم‌محلیِ پریچهر باشد تنم را می‌لرزاند.

خانواده‌ی سلطنتی 3/ قایم‌موشک‌بازیِ سلطنتی

75,000 تومان

معرفی کتاب خانواده ی سلطنتی 3 اثر کریستوف موری

بچه‌ها از دست پدر و مادرشان فرار می‌کنند تا از جشن تولد شاهزاده خانم‌ها خلاص شوند. آنها با دوست‌هایشان سوار بر هلیکوپتر سلطنتی در جزیره‌ای متروکه فرود می‌آیند و اتفاقات عجیب‌وغریبی برایشان می‌افتد؛ از زمین‌لرزه و فوران آتشفشان گرفته تا پیدا شدن سر و کله‌ی دزد دریایی!
البته این سفر یک عالمه کیک‌فنجانی خوشمزه و تفریح هم دارد... برویم ببینیم داستان این فرار به کجا می‌کشد.
بچه‌ها از دست پدر و مادرشان فرار می‌کنند تا از جشن تولد شاهزاده خانم‌ها خلاص شوند. آنها با دوست‌هایشان سوار بر هلیکوپتر سلطنتی در جزیره‌ای متروکه فرود می‌آیند و اتفاقات عجیب‌وغریبی برایشان می‌افتد.
سفارش:0
باقی مانده:1

می‌میرم به جرم آنکه هنوز زنده بودم

65,000 تومان

معرفی کتاب می‌میرم به جرم آن‌ که هنوز زنده بودم

کتاب می‌میرم به جرم آن‌ که هنوز زنده بودم سرودۀ شاعر مشهور و خبره محمد شمس لنگرودی است که با آسان کردن نثر اشعارش و تصویرسازی‌هایی حیرت‌انگیز، راهی تازه را در پیش دارد. محمد شمس لنگرودی، در جدیدترین مجموعه شعرش از باد می‌سراید، از عشق می‌گوید و از طبیعت. تصویرسازی‌ها و وصف‌های زیبای او در این مجموعه، شعرها را مثل همیشه خواندنی و دلچسب کرده است. او با ریتمی آرام و منطقی سال‌ها توانست وجه یک شاعر مانا را از خود به جا بگذارد و با کوششی قابل ستایش به جایگاهی که دارد برسد. اسم محمد شمس لنگرودی بعد از انتشار مجموعه‌های خاکستر و بانو و جشن ناپیدا در اواسط دههٔ 1360 مورد توجه قرار گرفت و بعد از چاپ قصیدهٔ لبخند چاک‌چاک مشهور شد؛ بعد از آن وی ده سالی را با سکوت در شعر سپری کرد و در آخر در سال 1379، مجموعه شعر نت‌هایی برای بلبل چوبی را منتشر کرد. او در دههٔ 1380 سال‌های سکوت و کم‌کاری را کنار می‌گذارد؛ در این سال‌ها هشت مجموعه شعر از او به انتشار درآمد که از آن جمله می‌توان «پنجاه‌وسه ترانهٔ عاشقانه»، «رسم کردن دست‌های تو» و «شب، نقاب عمومی است» را نام برد. از این میان، مجموعه شعر «22 مرثیه در تیرماه» به وسیله رسانه‌های اینترنتی منتشر شده است. در بخشی از کتاب می‌میرم به جرم آن‌ که هنوز زنده بودم می‌خوانید: غمگین مشو عزیز دلم مثل هوا کنار توام نه جای کسی را تنگ می‌کنم نه کسی مرا می‌بیند نه صدایم را می‌شنود دوری مکن تو نخواهی بود من اگر نباشم