فرزندان انقلاب

475,000 تومان

“فرزندان انقلاب” نوشته ی “رابرت جیلدیا” اثری است که تاریخ فرانسه را در بازه ی زمانی سال های 1799 تا 1914 مورد بررسی قرار می دهد. برای کسانی که زندگی را بعد از انقلاب فرانسه تجربه می کردند ، از فتح باستیل گرفته تا شکست نهایی ناپلئون ، پیامدهای آن، چنان زخم عمیقی برجای گذاشت که هیچ پادشاه ، امپراطور یا رئیس جمهور بعدی نمی توانست آن را التیام بخشد.

“فرزندان انقلاب” از “رابرت جیلدیا” نسل هایی را دنبال می کند که پس از خسارات جبران ناپذیر 1789 بارها تلاش کردند اما موفق به ایجاد یک رژیم پایدار نشدند. این روند باعث ایجاد مخالفت های تازه و اغلب مرگبار بین موافقان و مخالفان ارزش های انقلاب شد.

فرانسوی ها با داشتن زخم های مبارزات خونین کشورشان بر تن و میراث وفاداری که حالا به شدت تکه تکه شده بود ، قرن نوزدهم را در سایه ی عصر انقلابی زندگی کردند. با وجود ارواح احضار شده در این داستان حماسی ، “رابرت جیلدیا” کتابی جذاب و تحریک آمیز نوشته است.

فرانسه ی او، یک فرانسه کاملا ناآشنا است؛ کشوری با شکافی غالبا طاقت فرسا بین پاریس و استان ها ، کشوری که توسط نفرت های برادر کشی و سابقه جفادیدگی فمینیسم ، محل فاجعه های سیاسی و پیروزی های هنری از هم گسیخته است و کشوری است که علیرغم علم به سقوط خود از جلال و شکوه حاضر شد تا خود را کاملا در قلب مدرنیته اثبات کند. در واقع “فرزندان انقلاب” نشان می دهد که چگونه شناخت جمعی هزینه های هنگفت انقلاب ، فرانسوی ها را برای دستیابی به اتفاق نظر در یک جمهوری جدید و ادغام گذشته پر فراز و نشیب با احساس هویت ملیشان ترغیب کرد و با همین روحیه بود که جوانان فرانسه در جنگ جهانی اول با قدرت و اعتماد به نفس ملی پا به جبهه گذاشتند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

فرزندان انقلاب

نویسنده
رابرت جیلدیا
مترجم
اکبر معصوم بیگی
نوبت چاپ 4
تعداد صفحات 764
نوع جلد زرکوب
قطع رقعی
سال انتشار 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
تاریخ اروپا
نوع کاغذ ———
وزن 850 گرم
شابک
9786003760967

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.850 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “فرزندان انقلاب”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب ارمغان صبح ( گزيده خاقانی )

155,000 تومان
کتاب ارمغان صبح برگزیده قصاید خاقانی شروانی است به گزینش و گزارش دکتر نصرالله امامی که انتشارات جامی آن را چاپ کرده است. افضل‌الدّین بدیل بن علی خاقانی شروانی، متخلّص به خاقانی (۵۲۰ قمری در شروان - ۵۹۵ قمری در تبریز) از جملهٔ نامدارترین شاعران ایرانی و بزرگ‌ترین قصیده سرایان تاریخ شعر و ادب فارسی به‌شمار می‌آید. از القاب مهم وی حسّان العجم است. آرامگاه وی واقع در شهر تبریز ایران است. خاقانی از سخنگویان قوی‌طبع و بلندفکر و یکی از استادان بزرگ زبان پارسی و در درجهٔ اول از قصیده‌سرایان عصر خویش است. توانایی او در استخدام معانی و ابتکار مضامین در هر قصیدهٔ او پدیدار است.

امپراتور پرتغالستان (شاه‌لیر سوئدی)

79,500 تومان
تا نيمه‌ي کتاب گمان مي‌کردم با داستاني بچگانه و شيرين درباره‌ي پدري شيدا روبه‌رويم. اما سلما لاگرلوف چه غافلگيري‌ها که برايم در چنته نداشت!… اين اثر رماني درخشان است و سلما لاگرلوف در ميان ??? نفري که نوبل [ باب کوربِت، استاد دانشگاه وبستر، ميسوري، ???? امپراتور پرتغالستان شاهکار کوچکي از سلما لاگرلوف است… اما به‌خوبي چيره‌دستي نويسنده را نشان مي‌دهد. اين اثر رماني شيرين و لطيف است، با داستاني تأثيرگذار که يادآور افسانه‌هاي باستاني است. عشق يک پدر به دخترش و جنوني که فقط محصول خيال باطل عشق ابدي است، هسته‌ي داستان را تشکيل مي‌دهد. خوانندگان بايد با دو عينک اثر را بخوانند: عينک عشق و عينک جنون، که جدايي‌ناپذيرند و اجتناب‌ناپذير… جالب است که تأثيرگذارترين جمله‌ي کتاب مربوط به رابطه‌‌ي يان با دخترش نيست، بلکه مربوط به رابطه‌ي او با همسرش است، که جنون يان آن را از رابطه‌‌اي سرد و دور به رابطه‌اي نرم و شيرين تبديل مي‌کند: «يان ديوانه نيست، اما خداوند پرده‌اي جلو چشمانش کشيده تا مجبور نباشد چيزي را ببيند که طاقتش را ندارد؛ و اين مايه‌ي شکرگزاري است.»

تاریخ برده‌داری

180,000 تومان
از کتابهای «مجموعه تاریخ جهان» کتاب دیگری که به برده‌داری و تاریخ آن اختصاص دارد، منتشر می‌شود. این مجموعه که از طرف دانشجویان و دانش‌آموزان مورد استقبال زیادی قرار گرفت، رویدادهای مهم تاریخی را با زبانی ساده و قابل فهم برای علاقه‌مندان توضیح می‌دهد. در کتاب «تاریخ برده‌داری»، از برده‌داری به عنوان پدیده‌ای جهانگیر یاد شده که تمامی ملت‌ها و نژادها هیچ گاه از آن جدا نبوده‌اند چرا که تاریخ برده‌داری مرز نژادی یا جغرافیایی نمی‌شناسد. کتاب تاریخ برده‌داری واژه برده (Slave) را از ریشه اسلاو (Slav) دانسته و توضیح داده که نام قوم و اجداد گروهی از مردم در اروپای مرکزی و شرقی بوده که از قرن پنجم تا سیزدهم به شدت و دفعات زیادی مورد حمله قرار می‌گرفتند و به بردگی گرفته می‌شدند. «تاریخ برده‌داری» ١٣٤ صفحه است و به احتمال زیاد در نمایشگاه نوزدهم کتاب عرضه خواهد شد.

روان‌شناسی رشد: از لقاح تا کودکی (جلد 1)

480,000 تومان
نویسنده لورا ای برک مترجم یحیی سیدمحمدی نوبت چاپ 36 تعداد صفحات 750 قطع و نوع جلد وزیری (شومیز) سال

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت