فروشی‌ها 4/ یک عدد بهترین دوست به‌فروش می‌رسد

21,000 تومان

سفارش:1
باقی مانده:1

معرفی کتاب یک عدد بهترین دوست به فروش می رسد اثر کاره سانتوس

تابستان تمام شده و مدرسه ها باز می شوند. سال جدید، آموزگار جدید… و دوست های جدید؟ حرفش را هم نزنید! اسکار دوست جدید نمی خواهد. فعلا و همیشه نورا بهترین دوست اوست.
ولی نورا با دختر دیگری به نام موریل آشنا شده و با هم درباره ی «مسائل» خودشان حرف می زنند. بدتر از همه این است که می خواهند مهمانی ای ترتیب بدهند که فقط برای دخترهاست.
قضیه روشن است: اسکار دیگر بهترین دوست نورا نیست، پس راه دیگری برایش نمی ماند مگر این که توی کتابخانه آگهی بزند تا کس دیگری را پیدا کند که بهترین دوستش بشود.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

فروشی‌ها 4

نویسنده
کاره سانتوس
مترجم
سعید متین
نوبت چاپ
تعداد صفحات 125
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786008655022
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “فروشی‌ها 4/ یک عدد بهترین دوست به‌فروش می‌رسد”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

بازار مکاره

620,000 تومان

معرفی کتاب بازار مکاره اثر نیکلای گوگول

گوگول، پیشگام بزرگ داستان‌نویسی روسی است. او نیرویی حیاتی، شجاعتی مثال‌زدنی، بینشی روشن و ایمانی پایدار داشت که گام برداشتن در مسیر درست را برایش فراهم می‌کرد.
برای همین بود که پیروانی حتی بزرگتر از خود پیدا کرد و گزاف نیست اگر گمان کنیم که در توفیق آن‌ها و شکوه آثارشان سهم دارد.
تورگنیف، داستایفسکی و تالستوی، سه نویسنده‌ی برجسته‌ی داستان‌نویسی روسیه که در مهارت و شهرت از او پیشی گرفتند، هر کدام به نوعی وامدار او هستند.
تالستوی، بدون الهام گرفتن از «تاراس بولبا» گوگول، معلوم نبود توفیقی در نوشتن «قزاق‌ها» به دست آورد؛ تورگنیف، احتمالا زیباترین فصل «خاک بکر» را مستقیما از «ملاکان قدیم» گوگول وام گرفته است؛ و اولین رمانک داستایفسکی، «بیچارگان» (مردم فقیر)، در بسیاری جاها وامدار داستان «پالتو» نوشته‌ی گوگول است و خود داستایفسکی در طول داستانش به وضوح به آن اشاره می‌کند. (از مقدمه مترجم)
سفارش:1
باقی مانده:1

چه بر سر وحشی سفید آمد؟

25,000 تومان

معرفی کتاب چه بر سر وحشی سفید آمد؟

رمانی چندلایه و رازآلود! فرانسوا گارد در کتاب چه بر سر وحشی سفید آمد؟ با درهم آمیختن افسانه و واقعیت، داستان ملوان جوانی را به نمایش می‌گذارد که پس از ماجراهایی عجیب و باورنکردنی، هویت، نام و زبان خود را از یاد می‌برد. این اثر که برنده جایزه گنکور شده است، توانست روح تازه‌ای در ادبیات فرانسه بدمد.

درباره کتاب چه بر سر وحشی سفید آمد؟

رمان پیش رو از گم شدن و تک‌افتادگی انسانی می‌گوید. شخصیت اصلی داستان یک ملوان جوان اهل کشور فرانسه است که طی اتفاقی از کشتی خود در سواحل استرالیای میانه قرن نوزدهم جا می‌ماند و با بومیانی روبه‌رو می‌شود که برخلاف تصور رایج، به هیچ‌وجه مهربان نیستند، خشن‌، بی‌رحم و مرموزاند. او به تدریج زبان، نام و خودش را فراموش می‌کند! تا هفده سال بعد که او را پیدا می‌کنند. راز عجیبی در این میان وجود دارد که باعث شده است او چنین بیگانه و هویت‌باخته شود. رمان چه بر سر وحشی سفید آمد؟ (What Became of the White Savage) اثری حماسی جزیره‌ای محسوب می‌شود که داستانی بر مبنای واقعیت دارد. قصه جاشوی فرانسوی 13 ساله‌ای با نام نارسیس پلتیه که در سال 1857 در ساحل شمال شرقی استرالیا طی اتفاقی از گروهی که در آن است جدا می‌افتد و ... فرانسوا گارد این قصه را سوژه اولین رمان خود قرار می‌دهد تا در خلال آن، جوانب روانشناسانه ارتباطات انسانی و مسائل آن و دیدگاه‌های شناخته شده انسان‌شناسی و تمدن را به چالش بکشد. این کتاب تلفیقی از واقعیت و افسانه و بیشتر بازگوکننده تخیل فعال نویسنده است تا داستان واقعی نارسیس پلتیه. در این رمان نویسنده دورنمای تازه و جدیدی از مردم‌شناسی ارائه می‌دهد و باور دارد که انسان و محیط‌زیست باید از نو تعریف شوند. به عقیده نویسنده انسان‌های متمدن امروزی چندان بویی از معنای حقیقی تمدن نبرده‌اند. او می‌گوید زندگی در جنگل‌هایی که همچنان تازه و بکر و دست‌نخورده مانده‌اند، زیباتر، آرامش‌بخش‌تر و دلچسب‌تر از زندگی در جامعه‌ صنعتی دوران امپراطوری دوم فرانسه است. نویسنده‌ی رمان چه بر سر وحشی سفید آمد؟ قواعد دنیای مرسوم را زیر پا می‌گذارد و عقیده دارد هیچ چیز در ذات خود نقض‌ناشدنی نیست. ارتباط آدمی با دیگربودگی، تنهایی، هویت، بقا، ادغام و تمایز از مضامین دیگر این رمان به شمار می‌رود. فرانسوا گارد می‌گوید: «با وجود آنکه رمان من را با رمان رابینسون کروزوئه مورد مقایسه قرار می‌دهند، اما من گمان می‌کنم رمانم با کتاب دانیل دوفو شباهت کمی دارد و من بیشتر تأثیرگرفته از آثار ژول ورن، کلودلوی استروس در کتاب «گرمسیریان اندوه‌بار»، مارگریت یورسنار در کتاب تاریخی «خاطرات آدرین»، وژان پوتوکی در رمان تخیلی «دست‌نوشته پیداشده در ساراگس» بوده‌ام. سبک فرانسوا گارد را می‌توان کلاسیک و باشکوه و در عین حال روان و سیال دانست که با تحکمی هدف‌مند جدیت و سخت‌کوشی حرفه‌ای خود را به رخ می‌کشد. رمان وحشی سفید ساختاری نو و پرهیجان و ماجراجویانه دارد که این موضوع جذابیتش را دوچندان می‌کند. این رمان متأثر از نویسنده بزرگ ژان ژاک روسو و رمانی تاریخی و افسانه‌ای انسان‌مدار است. فرانسوا گارد (François Garde) نخستین رمانش را زمانی که 53 سال داشت، به رشته تحریر درآورد. از این اثر در جوامع ادبی استقبال فراوانی شد تا جایی که توانست جایزه گنکور برترین رمان سال 2012 و هفت جایزه معتبر ادبی دیگر را به دست آورد. در سال 2013 گارد دومین رمانش را با نام «به خاطر سه کرون» نوشت که رمان اول سال لقب گرفت. این دو کتاب، رمان‌هایی حادثه‌ای هستند که جایگاه نویسنده‌اش را تا مقام استاد مسلم این سبک ادبی بالا بردند. گارد موفق شد در این ژانر ادبی خلاقیت ایجاد و به همگان اثبات کند که رمان ماجرامحور برخلاف ادعاهای موجود، همچنان در کشور فرانسه زنده است.

سن عقل

360,000 تومان

معرفی کتاب سن عقل اثر ژان پل سارتر

داستان رمان رمان سن عقل در سال 1938 می گذرد و به زندگی مردی فرانسوی به نام متیو می پردازد.
متیو، استاد فلسفه است و فکر کردن به مفهوم آزادی، او را رها نمی کند. همزمان با نزدیک شدن سایه ی شوم جنگ جهانی دوم و پیچیده تر شدن زندگی شخصی متیو به خاطر حاملگی معشوقه اش، تلاش او برای آزاد ماندن، روز به روز شدیدتر می شود. سن عقل، به تفکرات ژان پل سارتر درباره ی مفهوم آزادی به عنوان هدف غایی وجود بشر می پردازد.
این اثر تلاش می کند تا از طریق ارائه ی داستانی پرجزئیات از ذهن و روان شخصیت ها و نشان دادن اجبار در گرفتن تصمیماتی سرنوشت ساز در زندگی، به مفهوم آزادی نهایی از منظر فلسفه ی هستی گرایانه-اگزیستانسیال-بپردازد.
روایت های ارائه شده توسط شخصیت ها با پیشروی داستان، عقیده ی سارتر درباره ی معنای واقعی آزاد بودن و چگونگی عملکرد یک شخص در چارچوب جامعه را به خوبی آشکار می سازند.
سفارش:0
باقی مانده:2

شاهنامه‌ی فردوسی 17: پادشاهی خسرو پرویز

95,000 تومان

در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی - جلد 17: پادشاهی خسرو پرویز می‌خوانیم

شاه ایران از کار آنان بسیار تعجب کرد و با سپاهش سه روز پشت درِ آن شهر ماند. روز چهارم کسی را فرستاد و به آنان چنین پیغام داد: «سپاه بسیاری با ما نیست. گرچه به این شهر نزدیک شده‌ایم؛ اما برای جنگ نیامده‌ایم. برایمان آذوقه بفرستید و ما را یاری کنید و در پی شکست ما نباشید.» اما حرف در نظر آن‌ها خوار بود و سپاهیان شاه نیز همه خسته و گرسنه بودند. در همان هنگام ابری تیره پدیدار شد و مانند شیر خشمگین غرّید و آنگاه باد سختی بر آن شهر وزیدن گرفت. صدای مردم در هر کوی و برزن برخاست. وقتی نیمی از آن شب تیره گذشت، قسمتی از دیوار شهر فروریخت. تمام مردم داخل شهر از آن کار در شگفت ماندند و اسقف در مقابل خداوند به‌ عذرخواهی پرداخت. در هر کوی و برزن آذوقه تهیه کردند و با سه کشیش پیر آن‌ها را بیرون آوردند. کشیش‌ها از هرچه در آن سرزمین بود، از لباس‌هایی که محصول سرزمین روم است با زاری و ناله نزد شاه ایران آوردند و گفتند: «ای شاه! ما گناهکاریم.» چون خسرو جوان و خوش‌کردار بود، آن‌ها را به‌خاطر بدی‌ای که کرده بودند، سرزنش نکرد. در آن شهر کاخی بود که بلندی‌اش به آسمان می‌رسید. در آن پُر از برده بود؛ زیرا قیصر آن‌جا را چنان ساخته بود. شاه از دشت به درون شهر آمد و در آن شهرستان بسیار گشت. تمام رومیان او را ستودند و به زیر پایش گوهر افشاندند. وقتی شاه به آن جای آباد رسید، مدتی را در آن به‌ استراحت پرداخت و آنگاه نامه‌ای برای قیصر نوشت و از آن طوفان و باد و باران و ابر سیاه گفت. سپس از آن شهرستان به‌سوی سرزمین مانُوی راند که خردمندان آن را بهشت می‌دانستند. هرکس از اهالی مانُوی که خردمند و بزرگزاده بود و از راهبان و کشیشان، با هدیه و نثار بسیار نزد شاه ایران شتافتند.
سفارش:0
باقی مانده:1

تام گیتس 5/ تام گیتس خیلی خیلی شگفت‌انگیز هست(در بعضی چیزها)

230,000 تومان
تاب تام گیتس داستان های جذاب برای کودکان و نوجوانان که در 15 جلد مختلف به نوشته لیز پیشون، توسط نشر هوپا به چاپ رسیده است. کتاب تام گیتس از برتده ی جاییزه ی طنز رولد دال 2011 می باشد.توی این جلد خیلی خبرهاست. گزیده ای از کتاب تام گیتس 5:همسایه‌های تازه‌ای برای خانه‌ی گیتس آمده‌اند. دلیا کار پیدا کرده است و محل کارش را از همه پنهان می‌کند. تام در مجله‌های سه‌تاباحال یک فراخوان طراحی روی تی‌شرت پیدا کرده و چی از این بهتر؟ و اما مهم‌تر از همه این که تام می‌خواهد به سفر تفریحی مدرسه برود، البته اگر بتواند برگه‌اش را پیدا کند. دِلیا هم دلش می‌خواهد تام برود. ولی اگر تام برگه‌اش را پیدا نکند کلی کار باحال را از دست می‌دهد. مثلاً: قایق ساختن، کوهنوردی، شنا، خانه‌سازی، نصفه‌شب‌ها جشن گرفتن، نگاه کردن به کارهای بعضی موجودات خیلی عجیب‌غریب.
توی این جلد خیلی خبرهاست. همسایه‌های تازه‌ای برای خانه‌ی گیتس آمده‌اند. دلیا کار پیدا کرده است و محل کارش را از همه پنهان می‌کند. تام در مجله‌های سه‌تاباحال یک فراخوان طراحی روی تی‌شرت پیدا کرده و چی از این بهتر؟
و اما مهم‌تر از همه این که تام می‌خواهد به سفر تفریحی مدرسه برود، البته اگر بتواند برگه‌اش را پیدا کند. دِلیا هم دلش می‌خواهد تام برود. ولی اگر تام برگه‌اش را پیدا نکند کلی کار باحال را از دست می‌دهد. مثلاً: قایق ساختن، کوهنوردی، شنا، خانه‌سازی، نصفه‌شب‌ها جشن گرفتن، نگاه کردن به کارهای بعضی موجودات خیلی عجیب‌غریب.
سفارش:0
باقی مانده:3

دختر خاندان گات 1/ دختر خاندان گات و شبح موش

165,000 تومان

در بخشی از کتاب دختر گات و شبح موش می‌خوانیم

در عین این‌که بقیه مات مانده بودند و نگاه می‌کردند فُن هِلسانگ یکی از چهارلول‌ها را در‌آورد و شلیک کرد؛ یک‌بار، دو‌بار، چهار‌بار، هشت‌بار... با هر شلیک مرگ‌بار، یکی از موجودات جلوِ چشم تماشاچی‌ها از بین می‌رفت. فُن هِلسانگ هنسل و گرِتِل را با پوزخندی توی جلدشان فرو‌کرد و شمشیر مبارزه‌ی دندانه‌داری از کمربندش بیرون کشید. «پیش به‌سوی بریدن سرها!» این را گفت و با قدم‌های بلند روی پشت‌بام به طرف دودکش‌ها رفت اما سرجایش بی‌حرکت ماند. غرید: «این چیه؟» پایین پایش یک‌عالم یخ ریخته بود. در همین لحظه آدا از پشت یکی از دودکش‌های یک‌کم دورتر بیرون آمد. سیرن سِستا کنارش ایستاده بود. از پشت دودکش‌های دور و برش بقیه اعضای کلوب زیر‌شیروانی هم هر یک با یکی از موجودات بیرون آمدند. روبی خدمت‌کارِ انبارِ پشتی موادِ غذایی کنار اومالوسِ فان ایستاد. امیلی کَبِیج روی هر یک از شانه‌هایش یک هارپی و روی سرش هارپی دیگری نشسته بود کینگزلیِ دودکش‌پاک‌کن بازوی همسرِ بارنز را گرفته بود و آرتور هالفورد هم دستِ وایلد‌مَنِ پات‌نِی را در دست داشت. ویلیام کَبِیج سرِ پشمالوی هَمیش فانِ شِتلَند را نوازش می‌کرد. فُن هِلسانگ فریاد کشید: «من جوایزم را می‌خواهم.» و از روی یک دودکش به روی دودکش دیگر می‌پرید و شمشیرش را دیوانه‌وار حرکت می‌داد و روی پشت‌بام پیش می‌رفت. صدای خوش‌نواز و آرامی که کمی ته‌لهجه داشت به گوش رسید که می‌گفت: «روپرت فُن هِلسانگ! بالاخره به هم رسیدیم.» لوسی بورجیا از پشتِ کلاهکِ دودکشی بیرون آمد و چترش را بالا گرفت.
سفارش:0
باقی مانده:1