فسقلی جلد 43، کوتی کارآگاه

7,000 تومان

این کتاب، دربرگیرنده‌ی 15 داستان جذاب است که شخصیت اصلی هر یک از آن‌ها دختر یا پسر کوچولویی است که یک ویژگی یا عادتی منفی دارد: لجباز است؛ زیادی غذا می‌خورد؛ بیش از حد تلویزیون تماشا می‌کند؛ خجالتی است؛ خبرچینی می‌کند؛ جیغ و داد راه می‌اندازد و… این داستان‌ها به‌گونه‌ای هستند که خواننده خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس می‌کند و متوجه زشتی کارش می‌شود. این کتاب برای کودکان پیش‌دبستانی و سال‌های اول و دوم دبستان منتشر شده و در اختیار آنان قرار گرفته است.

موجود در انبار

توضیحات
فسقلی جلد 43
نویسنده
توني گراس
مترجم
تریفه قسیمی
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 12
نوع جلد شوميز ـ منگنه‌اي
قطع خشتی (10×10)
سال انتشار 1398
سال چاپ اول 1398
موضوع
داستان
نوع کاغذ ——-
وزن گرم
شابک 9786000807382

 

توضیحات تکمیلی
ابعاد 11 × 11 × 0.2 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “فسقلی جلد 43، کوتی کارآگاه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

هنر رنجاندن

110,000 تومان
کتاب هنر رنجاندن نوشته آرتور شوپنهاور ترجمه علی عبدالهی توسط انتشارات مرکز به چاپ رسیده است. موضوع کتاب شامل فلسفه، فلسفه غرب، ایدئالیسم آلمانی می باشد. گزاره‌های کنارهم‌چیده‌ای از این دست، با نیروی ضربتی و قاطع‌شان، مثالی عینی برای خواننده فراهم می‌آورد تا بتواند به روشنی پیش چشم قرارشان دهد، و به مجرد این‌که زندگی موقعیت به‌جایی در اختیارش گذاشت، تصمیم بگیرد از آن پیروی کند و آن را سرلوحه‌ی کارش قرار دهد یا ندهد. البته می‌توان گفت شوپنهاور هنر رنجاندن را با سبک و سیاقی به ما می‌آموزاند که در دبستان‌های عهد باستان اخلاق را می‌آموزاندند؛ و آن شیوه از این قرار است:‌ آموزش اخلاق نه طبق روش تدریس،‌ یعنی نظریه‌‌ی تجریدی و روش ذهنی، بلکه طبق روش کاربردی، یعنی از طریق ارائه‌ی الگو و تمرینِ عملی انضمامی. معرفی مباحث کتاب هنر رنجاندن یادداشت مترجم فرانکو وولپی مخفف نویسی ها برخی آثار شوپمهاور که به فارسی ترجمه شده اند ترتیب الفبایی مدخل ها

ماجراهای علمی 6 … شکسپیر

4,500 تومان
ویلیام شکسپیر در کشوری به دنیا آمد که بازی‌ها ، ورزش‌ها و بازارهای خاص خودش را داشت . از بخت خوب او ، الیزابت – ملکه وقت انگلستان – به هنر نمایش علاقه زیادی داشت . توجه و لطف خاص او به تفریح و سرگرمی ، چه کوچک و چه بزرگ ، او را نزد مردم انگلستان محبوب کرد و همچنین ، صحنه تئاتر را برای نبوغ شکسپیر آماده ساخت . شکسپیر که به شهر آمد ، تئاتر در لندن فعال بود . در طول بیست سال ، ویلیام شکسپیر تئاتری چنان بی‌نظیر به انگلستان ارائه کرد که برایش شهرت و ثروت به ارمغان آورد . نمایش‌های او دل‌های مردم انگلستان را تسخیر کرد ، زیرا این آثار با درونی‌ترین احساسات و عواطف مردم سخن گفتند . شکسپیر همه این‌ها را با سبک و ذکاوتی حیرت‌انگیز انجام داد . افسوس که تاریخ تولد او ثبت نشد ، اما تاریخ غسل تعمیدش در کلیسای هالی ترینیتی را روز چهارشنبه ٢٦ آوریل ١٥٦٤ نوشته‌اند . از آنجا که این مراسم باید ظرف چند روز پس از تولد نوزاد انجام شود ، مورخان ٢٣ آوریل را تاریخ تولد شکسپیر تعیین کرده‌اند . اگر این تاریخ درست باشد ، از آنجا که او در ٢٣ آوریل ١٦١٦ از دنیا رفت ، پس دقیقاً ٥٢ سال زندگی کرد .

حقوق تجارت

قیمت اصلی: 112,000 تومان بود.قیمت فعلی: 79,000 تومان.
 حقوق تجارت نویسنده دکتر ربیعا اسکینی مترجم ————– نوبت چاپ 35 تعداد صفحات 224 نوع جلد شومیز قطع وزیری سال

رباعیات خیام

6,500 تومان
اين مجموعه از رباعيات خيام بر پايه نسخه‌هاي چاپي موجود آن فراهم آمده و كوشش شد رباعياتي گزيده شوند كه كمتر بتوان در انتساب آن‌ها به خيام ترديد كرد. با سنجش و بررسي نسخ‌ها، تلاش شده متني پيراسته و تا حد ممكن نزديك به گفته‌ي اصلي شاعر فراهم آيد كه نياز همگان را پاسخ گويد، به گونه‌اي ساده و بي‌پيرايه،و در عين حال درست و روشن، ارائه شود، و بتواند در كار‌هاي آموزشي يا پژوهش‌هاي ادبي پايه و مرجع شمرده شود و به عنوان نسخه‌اي معتبر از پذيرش نسبي همگان برخوردار باشد .

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

کتاب جنایات و مکافات

525,000 تومان
معرفی کتاب جنایات و مکافات کتاب جنایت و مکافات، رمانی نوشته ی فئودور داستایفسکی است که نخستین بار در سال 1866 به انتشار رسید. راسکولینکوف، مردی مستأصل و بی چیز است که تنها در زاغه های شهر سن پترزبورگ می چرخد و در ذهنش، خود را ورای قوانین جامعه تصور می کند. اما زمانی که راسکولینکوف مرتکب قتلی می شود، فقط رنج و عذاب، برایش باقی می ماند. او که وارد بازی تعقیب و گریز خطرناکی با یک بازپرس پلیس شکاک شده، مجازات گناهش را بیش از هر وقت دیگری به خود نزدیک احساس می کند. با پیشروی داستان، زنی به نام سونیا وارد زندگی راسکولینکوف می شود که به نوعی تنها راه نجات شخصیت اصلی این رمان از رنج و عذاب است. داستایفسکی در رمان جنایت و مکافات، قصه ی ساده ی قتل یک پیرزن را به عمیق ترین و جذاب ترین رمان فلسفی قرن نوزدهم تبدیل کرده است. .