فلسفه اخلاق در تفکر غرب: از دیدگاه السدیر مک اینتایر

21,000 تومان

این کتاب با عنوان فلسفه اخلاق در تفکر غرب حاصل پژوهش یکی از اعضای هیأت علمی این مرکز است که در عین آنکه اثری مبنایی به شمار می‌رود، می‌تواند به عنوان کتابی کمک‌درسی در عرصه فلسفه اخلاق مورد استفاده دانشجویان قرار گیرد و در عین حال فصلهای دوم، چهارم و ششم آن نیز می‌تواند برای درس «آشنایی با فلسفه اخلاق در تفکر غرب» در مقطع کارشناسی مورد استفاده واقع شود.

فهرست:

مدخل
مقدمه
بخش اول: سنت ارسطویی در فلسفه اخلاق
فصل اول: پیشینه ارسطوگرایی
فصل دوم: ارسطوگرایی
فصل سوم: تداوم ارسطوگرایی در قرون وسطی
بخش دوم: عصر روشنگری و مدرنیسم
فصل چهارم: فروپاشی پایه‌های دین و اخلاق سنتی و تلاشهای نافرجام برای نجات آن
فصل پنجم: ویژگیهای اخلاق و سیاست مدرنیته و پیامدهای آن
فصل ششم: لیبرالیسم
بخش سوم: پسامدرنیسم و اصلاحات مک‌اینتایر
فصل هفتم: بازنگری و اصلاحات در ارسطوگرایی
فصل هشتم: نقد و بررسی

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

فلسفه اخلاق در تفکر غرب

نویسنده
دکتر حمید شهریاری
مترجم
——
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 460
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1388
سال چاپ اول ——
موضوع
الهیات و فلسفه
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9789645300676
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “فلسفه اخلاق در تفکر غرب: از دیدگاه السدیر مک اینتایر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تاول

48,000 تومان

معرفی کتاب تاول

کتاب تاول اولین اثر مهدی افروزمنش که با بیانی ساده و داستانی قوی‌، جایزه‌ی رمان اول هفت اقلیم را از آن خود کرده، روایتی از محله‌ای نزدیک میدان راه آهن به نام «فلاح» در دهه‌ی 70 است که در آن روز شب نمی‌شود مگر اینکه دعوا و درگیری اتفاق بیفتد. این رمان داستان یکی از بچه‌های همین محل به نام «جعفر» است که روزی قهرمان کشتی و مورد احترام ساکنین محل بوده، تا هنگامی که تعادل روانی‌اش را از دست می‌دهد و معتاد و لات می‌شود و سرانجام در گیر و دار یک خصومت، سرهنگ سرشناسی را به قتل می‌رساند. افروزمنش در کنار داستان جعفر، قصه‌ی آدم‌های دیگری را هم روایت می‌کند؛ خانم ژاپنی که زن برادر جعفر است، اشرف شلغم، سرهنگ آرنولد، مجید سریش، یوسف آتاری، قاسم سلمونی، حسن جگرکی و خود راوی. در حقیقت، تاول داستان محله‌ی فلاح را روایت می‌کند. آدم‌های داستان یک ویژگی مشترک دارند و آن فقر و سرنوشت نه چندان درخشان است. گویی آن‌ها شخصیتی مستقل ندارند و تنها در محله‌شان معنا می‌یابند. آن‌ها در ایستادن در برابر نظم و قانون متفاهم و سرسخت هستند و دنیایی جدا از تمامیت شهر را شکل می‌دهند. راوی داستان نوجوانی است که با هیجان و کنجکاوی خاصی ماجراها را تعریف می‌کند و هر از گاهی که از چیزی باخبر نیست، به نقل قول از زبان زنان همسایه و خاله زنک‌های قدیمی محل متوسل می‌گردد. تاول روایت آدم‌هایی است که هر روز در اطراف خود می‌بینید؛ همان قدر لمس کردنی و باور کردنی. روایتی واقع‌گرایانه که افروزمنش می‌کوشد وقایع را همان گونه که هست، بازسازی کند. او در این اثر از اجتماعی آشنا حرف زده و کوشیده است بخشی از ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه‌ی شهری را نشان دهد، با شخصیت‌هایی ملموس که شما را درگیر خود می‌کنند و به فضای داستان می‌برند. انگار در آن محله سال‌ها با جعفر، قاسم سلمونی، اشرف شلغم و بقیه‌ی آدم‌های آن زندگی کرده‌اید و هر روز شاهد ماجراهای محله بوده‌اید. از مهم‌ترین نقاط ضعف این رمان می‌توان به عدم تسلط نویسنده به راوی و هرج و مرجی اشاره کرد که به دلیل همین عدم شناخت بر قصه غالب شده است. در نیمه‌ی اول داستان، شما با یک راوی خردسال و نونهال روبرو می‌شوید که لابلای آدم‌ها می‌چرخد و روایت می‌کند اما در نیمه‌ی دوم آن، بدون هیچ رویداد و پرش زمانی خاصی، راوی کودک به یک جوان تبدیل می‌گردد و در بعضی جاها هم حضورش فعل می‌شود! این نابسامانی روایت تا پایان داستان ادامه می‌یابد. در بخشی از کتاب تاول می‌خوانیم: جعفر هر جا می‌نشست دم از انتقام می‌زد. شب که شد، پنجشنبه، همه توی فوتبال دستی می‌دانستند جعفر آزاد شده و می‌خواهد انتقام بگیرد، اما کسی باور نکرده بود. تا قبل از این‌که آقاحیدر بیاید داخل و بعدش خود جعفر، تعریف می‌کردند جعفر چی گفته و می‌خندیدند. یکی ‌گفت جعفر گفته «به روح ننه‌م دهنش رو صاف می‌کنم.» بعدش هم اضافه کرد «زرشک.» آن یکی تعریف کرد جعفر در حالی که با تیزی دسته چوبی‌اش به نیمکت توی دخمه می‌زده، گفته «کاری می‌کنم بدونه جعفر کیه.» نادر بود که از آن‌طرف شیشکی کشید تا همه بترکند از خنده. عباس دختر هم خلاص شده بود. خندید که به من گفته «کاری می‌کنم تا قیوم قیومت اسم جعفر از این محله پاک نشه. فکر نکنی چون سرهنگه بی‌خیالش می‌شم! زده باید تاوون بده.» بعد هم صداش را جور خاصی کلفت کرد، گفت «من که گرخیدم، وای به حال سرهنگ.» همه خندیدند. گفتم، پنجشنبه بود و یک‌ کلاغ ‌چهل‌ کلاغ‌های کار جعفر هنوز توی محل جمع نشده بود که خودش آفتابی شد. موضوع انتقام را هم از صبح به کس و ناکس گفته بود. سرهنگ، همان‌طور که توی فوتبال دستی به آق حیدر قول داده بود، جعفر را به دادسرا نفرستاده بود و با استفاده ا اختیاراتش او را آزاد کرده بود. این طور می‌گفتند. نمی‌دانستیم دقیقاً کی آزاد شده و اصلاً آیا این دو روز توی کلانتری بوده یا سرهنگ همان دیشب آزادش کرده بود. اولین ساعتی که یکی گفته بود او را دیده نزدیک‌های ظهر بوده
سفارش:0
باقی مانده:1

آگوس و هیولاها 6/ از این کتاب به آن کتاب

185,000 تومان
سلام!
من آگوس پیانولا هستم و با چند تا هیولا زندگی می‌کنم.
تا حالا کلی ماجرا برایمان پیش آمده و با دکتر بروت مبارزه کرده‌ایم.
عجب موجود نچسبی است این بروت! کاری کرد که زنبور پَنترَکس آقای پتی‌پن را نیش بزند.
چی؟
نمی‌دانید منظورم چه جانوری است؟
پس کتاب را بخوانید! بخوانید...!
راستی! توی این داستان با سه تا هیولای دیگر، که برنده‌ی مسابقه‌ی طراحی هیولایی بوده‌اند، آشنا می‌شوید: هاپو و بابی و پینچیتو!

وبلاگ خون‌آشام 2/ باران جیغ بر جاده

190,000 تومان

قسمتی از کتاب وبلاگ خون آشام 2

کت و شلوار راه راهی گفت: “تنم می لرزه وقتی آدم ها می گن داشته ن درباره ی من حرف می زده ن.” کمی عذاب وجدان گرفتم. آمد جلوی پیشخان ایستاد. انگار خیلی هم ناراحت نشده بود. باز همان کت و شلوار راه راهش تنش بود. گفت: “خب، بگین ببینم چه بلایی قراره سرم بیاد؟” خانم روزنامه فروش با صدای بلند خندید: “وای گیلز! از دست تو!” چشم هایش برق می زد. معلوم بود حسابی این آقای گیلز را قبول دارد. گفت: “نگران نباش بابا! چیزی نیست. کسی کاری با تو نداره. این آقا پسر داره واسه پروژه مدرسه ش تحقیق می کنه. زندگی من رو شخم زد از بس سوال پیچم کرد.” بعد با غرور تمام گفت: “تو که رسیدی داشت درباره ی مشتری ها و تازه واردها ازم می پرسید.” گیلز سر تا پای من را نگاه کرد و گفت: “فکر می کنم ما دیروز یک گپ مختصری با هم زدیم؟ زیر بارون. درست نمی گم؟ من نه تنها از مشتری های تازه بلکه از مشتری های خیلی راضی هم هستم. این خانم فوق العاده ن. حتی لطف کرده ن مجله ای رو که می خواستم برام سفارش داده ن. ” خانم روزنامه فروش گفت: “آهان. خوب شد یادم انداختی!این امروز صبح رسیده.” و مجله ای رو برداشت و گرفت طرف گیلز. گیلز بدجوری توی نخ من بود. گفتم: “می تونم دو تا سوال ازتون بپرسم؟ اگه اشکال نداره.” سعی می کردم به چشم هایش نگاه نکنم. زل زده بودم به دفترچه ام.

سارا

26,000 تومان

معرفی کتاب سارا

کتاب سارا مجموعه اشعار کوتاه رضا یاوری است. هر یک از این اشعار در زمان و مکان خود زاده شده‌اند؛ ازاین‌رو می‌توانند بازتاب‌دهنده‌ی احساسات واقعی نگارنده‌ی خود باشند و احساس سبک‌بالی و هم‌ذات‌پنداری را در خواننده ایجاد نمایند.

درباره‌ی کتاب سارا

مجموعه شعری که پیش روی شماست، به‌نوعی بازتاب روحی رضا یاوری در مدت شش‌ سال است. هر یک از اشعار کتاب سارا که در واقع راوی احوال و اتفاقات چندسال‌ او هستند، به‌خوبی می‌توانند زندگی را تعریف کنند و حس شاعرانه‌ی ناشی از آن را با خواننده در میان بگذارند. بدیهی است جمع‌آوری ابیاتی که عملاً ارتباط معنایی و حسی با یکدیگر ندارند و در کنار هم قرار دادن آن‌ها در یک کتاب، کار ویژه و دشواری است. هر یک از اشعار این اثر زمان و مکان خاص خود را دارند و رضا یاوری طی سال‌ها دقت و بررسی آن‌ها را از میان اشعارش جمع‌آوری و به کتاب تبدیل کرده است. قالب شعر نو، از قواعد سنتی شاعری مانند وزن صرف‌ِنظر می‌کند و بیشتر بر بروز احساسات و عواطف انسانی تأکید دارد. اشعار این کتاب که در قالب سبک نو سروده شده‌اند، بدون هرگونه سناریونویسی در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند. ازاین‌رو، همان‌طور که رسالت شعر است، بازتاب‌دهنده‌ی زندگی و احساسات واقعی‌اند و احوالات شاعر را به همان منوالی که هستند منعکس می‌کنند که این امر می‌تواند احساساتی به‌مراتب لطیف‌تر و رهاتر در خواننده ایجاد کند.
سفارش:0
باقی مانده:1

خاطرات یک پسر به قلم پدر

50,000 تومان

معرفی کتاب خاطرات یک پسر به قلم پدر

کتاب خاطرات یک پسر به قلم پدر نوشته‌ی رضی هیرمندی، همان‌گونه که از نامش نیز مشخص است، خاطره‌نگاری نویسنده از فرزند خودش است؛ یک دفترچه خاطرات شیرین و خواندنی که از بدو تولد پسر تا هفت‌سالگی او را در بر می‌گیرد.

درباره‌ی کتاب خاطرات یک پسر به قلم پدر

خاطره‌نویسی یکی از فعالیت‌های موردعلاقه‌ی مردم در طول روزگاران گذشته تا به امروز بوده است؛ بسیاری از ما تجربه‌ی داشتن یک دفتر خاطرات را داشته‌ایم و هر زمان که می‌توانستیم، خطی، جمله‌ای یا صفحاتی را به نوشتن اتفاقات و وقایع روزمره‌ی زندگی‌مان اختصاص داده‌ایم و بعدها با خواندن آن صفحات لحظاتی به گذشته پرتاب شده‌ایم. کتاب خاطرات یک پسر به قلم پدر نوشته‌ی رضی هیرمندی یکی از همان دفترچه‌های خاطرات است که حالا به صورت کتاب چاپ و منتشر شده است؛ البتّه با یک تفاوت جالب: این کتاب خاطرات پسری است که توسط پدر نویسنده‌اش به رشته‌ی تحریر درآمده و حالا مخاطبان می‌توانند این تجربه‌ی مشترک پدر - فرزندی را بخوانند. آن‌گونه که نویسنده‌ی کتاب عنوان کرده، از ابتدا قرار بود پدر فقط تا زمانی‌که پسر خواندن و نوشتن یاد بگیرد، وظیفه‌ی نوشتن خاطرات او را به عهده داشته باشد و بعد از آنکه پسر به مدرسه رفت، خودش این کار را ادامه دهد؛ اما پسر از زیر این کار شانه خالی می‌کند و پدر ناچار می‌شود پس از باسواد شدن او هم کار را ادامه دهد. در کتاب خاطرات یک پسر به قلم پدر نوشته‌ی رضی هیرمندی خاطرات هفت سال نخست پسر نویسنده نوشته شده است؛ البته نویسنده با هوشمندی خاص یک نویسنده، از خلال روایت خاطرات فرزندش، به مرور وقایع دیگر از جمله روابط خانوادگی و روزگاری که خانواده‌ی آن‌ها از سر گذراندند نیز پرداخته است و این موضوع این کتاب را خواندنی‌تر نیز کرده است. خاطرات این کتاب در زمانی نوشته شده که ایران درگیر جنگ با کشور عراق بوده؛ با این وجود، نویسنده اگرچه به شرایط خانوادگی در ایام جنگ اشاره می‌کند، اما به‌صراحت اعلام کرده که این مجموعه‌خاطره، کتابی در مورد رویدادهای اجتماعی یا مرور وقایع دوران جنگ نیست و رویدادهایی که در ارتباط با مسائل خانوادگی تعریف نمی‌شده‌اند، جایی در کتاب ندارند. از دیگر نکات قابل‌توجه کتاب خاطرات یک پسر به قلم پدر نقش پررنگ همسر نویسنده در خاطرات است؛ به‌گونه‌ای که شاید بتوان گفت این کتاب خاطرات مشترک یک پدر و مادر درباره‌ی هفت سال اول زندگی پسرشان است؛ به شکلی که حتی نخستین روز به دنیا آمدن پسر هم به‌عنوان یک خاطره‌ی مشترک با روایتی شیرین و خواندنی شرح داده می‌شود.
سفارش:0
باقی مانده:1