فلسفه اشراق

15,000 تومان

این کتاب برای دانشجویان رشته الهیات و معارف اسلامی گرایش فلسفه و حکمت اسلامی در مقطع کارشناسی و رشته فلسفه غرب در مقطع کارشناسی ارشد به عنوان منبع اصلی درس «حکمت اشراق» به ارزش 2 واحد تدوین شده است.

امید است علاوه بر دانشجویان، سایر علاقه‌مندان، مانند پژوهشگران حوزوی نیز از آن بهره‌مند شوند.

فهرست:

پیشگفتار
مقدمه مؤلف
فصل اول: فلسفه اشراق
فصل دوم: نقدهای شیخ اشراق بر فلسفه مشاء
فصل سوم: معرفت‌شناسی در حکمت اشراق
فصل چهارم:هستی‌شناسی در حکمت اشراق
منابعهر فصل شامل مقدمه، چکیده و مرور، و پرسشهای پایانی است.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

فلسفه اشراق

نویسنده
حجت الاسلام و المسلمین حسن معلمی
مترجم
——-
نوبت چاپ 6
تعداد صفحات 168
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1398
سال چاپ اول ——
موضوع
الهیات و فلسفه
نوع کاغذ ——
وزن 230 گرم
شابک
9789645302915
توضیحات تکمیلی
وزن 0.230 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “فلسفه اشراق”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

جویندگان مقبره 5/ پادشاهی نهایی

170,000 تومان
کتابی پر از ترس، وحشت، تخیل و هیجان و کلی اتفاقات جذاب برای کودکان و نوجوانان. الکس در حال مرگ است و تنها یک راه نجات دارد: طلسم های شوم!!! طلسم های شومی که تنها در یک صورت عمل می کنند و آن هم بازگشت مردگان به زندگی است!!
دنبال کتابی پر از ترس و وحشت، تخیل و هیجان و کلی اتفاقات جذاب هستید؟ ماجراجویی در سرزمین مردگان و مومیایی‌ها را چطور؟  مجموعه جویندگان مقبره ترکیبی از تخیل و ماجراجویی در دالان‌های تاریک، به قلم مایکل نورتراپ که توسط نشر هوپا برای نوجوانان 14+ سال تالیف شده است.

معرفی بیشتر مجموعه کتاب جویندگان مقبره

الکس در حال مرگ است و تنها یک راه نجات دارد: طلسم‌های شوم!!! طلسم‌های شومی که تنها در یک صورت عمل می‌کنند و آن هم بازگشت مردگان به زندگی است!! تنها با یافتن طلسم‌های مصری می‌توان جلوی مومیایی‌ها و اشباح را گرفت. البته اگر ارتش سنگی و فراری مرگ زودتر طلسم را تصاحب نکنند. رمان هایی فانتزی و ترسناک در پنج جلد برای کسانی که شجاعت ورود به قلمرو مردگان را دارند. برای آشنایی با موضوع و خلاصه کتاب جویندگان مقبره با بادبادک همراه باشید.
ارتش نامیرا در راه است ...
قدرتمندترین طلسم‌های مصری حالا در دستان خطرناک‌ترین تشکیلات جهان است. سازمان، طلسم‌ها را برای ساختن جنگجویان سنگی، برپاکردن ارتشی نامیرا و شکستن دیوارهای بین دو جهان به‌کار می‌برد. «الکس» و «رن» باید راهی پیدا کنند تا جلوی مومیایی‌ها و اشباحی را که جهان را تسخیر کرده‌اند، بگیرند. ولی وقتی دروازه‌های جهانِ پس از مرگ یکی بعد از دیگری باز می‌شود، چاره‌ای برایشان نمی‌ماند: باید به سرزمین مردگان سفر کنند و‌ برای زنده‌ماندن بجنگند.
سفارش:0
باقی مانده:1

بگذریم…

4,000 تومان

برشی از متن کتاب

قصه و غصه «اینجا چطوره؟» نپرس، دختر عسلی یه کوچیکم؛ بد، بدون تو همه جای دنیا از بد بدتره. از لای این دیوارای شیری رنگ یه عالمه چشم منو می پان. تازگی ها زل می زنم بهشون، اون وقت مجبور می شن سرشونو فرو کنن تو گردنشون و به خودشون بد و بی راه بگن. توی غذام چیزی می ریزن که وقتی می خورم خیلی خسته می شم، همه ی جونم می ریزه و دیگه نمی تونم برات قصه بگم. هنوز بدون قصه های من نمی خوابی مگه نه؟ سینی غذامو می ذارم جلو شنگول صد منی که همیشه ی خدا گرسنه است. شنگول همین دختر چاق و سرتراشیده اس که داره آواز می خونه و می رقصه. گلای سرخ باغچه رو می کنه و روی لبش می ذاره و با آب دهن برگاشو پشت پلکاش می چسبونه و می خونه: خوشگلم و خوشگلم دل ها گرفتار مه .... تا دایی ناصر میاد تو که اتاق مونو گونی بکشه، می ره زیر ملافه قایم می شه. بعد دایی ناصر به من می گه چشات سگ داره. شنگول هیشکی رو نداره. به مادر بزرگ گفتم یه وقتایی به جای من بیاد ملاقات شنگول. مادر بزرگ جوری نگام می کنه انگار گفته باشم چقدر پیر شده. شنگول از آدمایی که این جا می یان هیچی نمی خواد؛ نه سیگار نه شیرینی. فقط و فقط ماتیک قرمز. بعد هم که دایی ناصر که همه صداش می زنن دایناسور می بردش تو اتاق پشت باغ، فقط من می دونم چرا شنگول تو لباساش دنبال مورچه می گرده و داد می زنه گازم گرفتن همیناس، به خدا که غصه می شه و غصه گوله می شه و سرمو می ندازم جلو پام و می رم تو گلخونه و تا پیدام نکردن، همون جا می مونم.  

کاربرد روشهای تصمیم گیری چند شاخصه در جغرافیا

10,000 تومان
هرگاه دانشجوی رشته جغرافیا با فعالیت هایی چون شناسایی، طبقه بندی، انتخاب، ارزیابی، مکان یابی با اولویت بندی مواجه شود، در واقع با مسئله تصمیم گیری روبه روست. در واقع تصمیم گیری عنصر اصلی تحلیل های مکانی و فضایی در مطالعات جغرافیایی و مهارت های مرتبط با آن و از ویژگی های اصلی موفقیت یک جغرافی دان در فرایند برنامه ریزی است. هدف از نگارش کتاب حاضر، آشنایی دانشجویان با انجام تحلیل های مکانی و فضایی در فرایند برنامه ریزی است و مؤلف تلاش دارد با استفاده از روش های کمّی و کیفی در قالب انواع مثال ها در حوزه های مختلف جغرافیا بستر مناسبی برای شناسایی، انتخاب، طبقه بندی، مکان یابی، اولویت بندی و ارزیابی پدیده های جغرافیایی در قالب الگوریتم های تفصیلی و نیز تفسیر نتایج با تأکید بر مدل های تصمیم گیری های چندشاخصه ارائه نماید.  

خواستم بگویم خون را ببین

12,000 تومان

معرفی کتاب خواستم بگویم خون را ببین

رویا شکیبایی در کتاب خواستم بگویم خون را ببین، وضعیت دردآور زندگی زنان افغانی را به تصویر می‌کشد؛ زنانی که در شرایطی بسیار سخت و دشوار به کار و تحصیل می‌پردازند و رنج‌های زیادی را متحمل می‌شوند.

درباره‌ی کتاب خواستم بگویم خون را ببین:

در این کتاب با ماجرای زندگی دختری ایرانی به نام سیما آشنا می‌شوید که روزی از طرف یکی از سازمان‌های امنیتی به کابل می‌رود. این سازمان جهت بهبود زمینه‌های اجتماعی-اقتصادی مردم افغانستان و به خصوص توانمندسازی زنان این کشور تشکیل شده است. سیما به همراه دختری افغانی به نام زیبا با طالبان و افغان‌های زیادی صحبت کرده است و در مورد نحوه‌ی رفتار و اعتقاداتشان درباره زنان گزارشی تهیه می‌کند؛ گزارشی که راهکارهایی جدید درباره‌ی علل بدرفتاری مردان با زنان و چگونگی رفع آن‌ها در اختیار این کشور می‌گذارد. رویا شکیبایی این کتاب را برای زنان افغانستان نوشته و معتقد است که از لحاظ فرهنگی میان ایران و افغانستان شباهت‌های زیادی وجود دارد؛ ایرانِ سال‌های دور و گذشته! این کتاب از شرایط دشوار زنانی می‌گوید که تمایل به تحصیل و اشتغال دارند اما برای رسیدن به رویاهایشان باید سختی‌های زیادی را تحمل کنند.

کتاب خواستم بگویم خون را ببین برای چه کسانی مناسب است؟

اگر می‌خواهید درباره فرهنگ و سبک زندگی مردم افغانستان اطلاعات بیشتری به دست بیاورید، کتاب "خواستم بگویم خون را ببین" را حتما مطالعه کنید.

در بخشی از کتاب خواستم بگویم خون را ببین می‌خوانیم:

کنار زیبانسا نشسته بودم. باهم گزارش مالی آماده می‌کردیم. باید همان روز آن را برای دفتر مرکزی در نیویورک ایمیل می‌کردیم. دکتر شینواری رقم بودجه و هزینه‌ی پروژه‌های خودش را آورد و گذاشت روی میز کناردست زیبانسا. کاش در مدتی که این‌جا هستم بتوانم رابطه‌ی زیبانسا و دکتر شینواری را درست کنم. «زیبانسا؛ خیلی خوب داره باهات همکاری می‌کنه. مگه نه؟» زیبانسا همان‌طور که به مانیتور زل زده بود گفت: «بلی. بلی.» دیگر چیزی نگفتم. اگر زیبانسا را عصبانی می‌کردم گزارش نیمه‌کاره می‌ماند. باشد برای بعد. مایک داشت فریاد می‌کشید. باز هم سر فرید. برای همین به زیبانسا اصرار کرده بودم بیاید اتاق من گزارش را بنویسیم. می‌دانستم این‌جا همیشه سروصداست. ولی زیبا هم راست می‌گفت. همه‌ی پرونده‌های پروژه‌ها در قسمت پروگرام بود و این‌جا سریع‌تر کار تمام می‌شد.

قلب نارنجي فرشته

52,000 تومان

در بخشی از کتاب قلب نارنجی فرشته می‌خوانیم

بگم غلط کردم خوبه؟ بیفتم به دست و پات راضی میشی؟ جان جاوید برو اون سوزن و دواتت رو بیار نوکرتم. حالا شنبه ای داغ بودم یه حرفی زدم.

تو هم بد زدی توپرم. به زبون خوش می‌گفتی کمی شه، نه این که های وهوی راه بندازی تو این اوضاع قاراشمیش. نگاه کن، هنوز جای پنج تا انگشتت رو صورتمه.

خدا هیچ بنده ای رو ناامید نکنه. تو این یه هفته، هر غلطی که فکرش رو بکنی کردم. یکی گفت بسوزونش و خلاص. دوشنبه بود انگار. رفتم سنگکی سر چهارراه سوسکی، پشت همون جا که بساط می‌کردم. تازه تنور ظهرش رو روشن کرده بود و داشت خمیر می‌زد.

سر حرف رو با شاطر وا کردم که آره، من چنین خبطی کردم و حالا این دختره بونه کرده قبل بعله باید پاکش کنی وگرنه عیسی به دین خود، موسی به دین خود. نونواهه هم بعض خودت نباشه، آدم اهل دليه، فقط تخم نداره. فکر می کنه همه دزدن. اون روز نشست به حرف زدن.

هی چایی ریخت و از عشق و عاشقی هاش گفت. می گفت این رو ول کرده یکی بهتر پیدا شده، اون یکی رو ول کرده یکی از اون بهتر.

می‌گفت همه‌ی زندگیش عاشق بوده، ولی عاشق آدم‌های جورواجور. به من هم گفت ولش کن بابا، چیزی که زیاده زن.

زرشک! انگار حرف دیروز و امروزه. آدم به یه مرغ عشق مفنگی دل می‌بنده، اکرم که دیگه اکرمه. مرغ عشقه هم مُرد ها. این آخری‌ها خیلی خماری کشید.

چه قدر باید تریاک می‌مالیدم سرانگشت هام تا به فال از توی جعبه بکشه بیرون، بدم دست مشتری. یه طورهایی هم خل وضع شده بود. دیده بود خاطر اکرم رو می‌خوام، حسودی می‌کرد. غصه‌ی اون هم داشتم شنبه‌ای که اون حرف رو بهت زدم.

شبش رفته بودم خونه، دیدم کف قفس افتاده، پاهاش هوا. هرچی نچ نچ و سوت سوت کردم براش، انگارنه انگار. تا اون شب من واسه هیچ احدالناسی گریه نکرده بودم، حتا ننه و آقام.

ولی مرغ عشقه مونسم بود. به حرف‌هایی به ش زده بودم که به سنگ می‌گفتی، آب می‌شد. نشستم و یه دل سیر زار زدم.

شاهراه

27,000 تومان
سینا دادخواه اولین رمانش یوسف­آباد خیابانِ سی و سوم را در نیمه­ی دوم دهه­ی هشتاد منتشر کرد، رمانی که با بازتاب­های فراوانی روبه‏رو شد. رمانِ دومش زیباتر ادامه­ی روند کار اول بود، و سومین رمانش شاهراه دغدغه­های او را در سطح و ساختاری متفاوت­تر به نمایش گذاشته است. شاهراه روایت پسر بودن است در تهرانِ سال­های اخیر. در بابِ پرسه زدن در شهر و درکِ رازها و خاطراتِ گذشته‏ای نه­چندان دور. رمان درباره­ی پسری است جوان که مدام گذشته­ی خود را به یاد می­آورد. گذشته­ای که بخشی از آن با پدری خاص گره خورده و البته مکان‏هایی که او آن­ها را دوست داشته است. دادخواه در روایتی بی­وقفه، پیش‏رونده و مملو از تکه­های ریز و درشتِ داستانی، پازلی با قطعاتِ فراوان ساخته که باید تکمیل شود. خواننده­ی شاهراه با رمانی قصه­گو و شهری روبه‏روست که تلاش می­کند از دلِ مکان­ها حافظه­ی یک دورانِ مملو از تغییر را بازیابی کند؛ حافظه­ی دو دهه­ی گذشته شاید. و این میان پسر گره می­خورد در برخوردهایش با شهر، آزادی­ای که در پرسه­زنی­های جسمی و ذهنی­اش می­سازد تا به رهایی برسد. و سؤال این‏جاست که آیا رستگار خواهد شد؟ تازه­ترین رمانِ دادخواه راوی جست‏وجوی زمانی است «گم­شده». دعوت به تماشای رنگ­هایی که مدام در فضا دورتر می­شوند. عیشِ زیستن و خون داشتن...  

همیشه اولین نفر باشید! برای اطلاع از آخرین تخفیف‌ها و جدیدترین کالاها در خبرنامه ثبت‌نام کنید.

سبد خرید
ورود

حساب کاربری ندارید؟

فروشگاه
نوار کناری
0 لیست علاقه‌مندی‌ها
8 مورد سبد خرید
حساب من