فلسفه پول

395,000 تومان

کتاب فلسفه ی پول نوشته گئورگ زیمل ترجمه صالح نجفی، جواد گنجی توسط انتشارات مرکز با موضوع علوم اجتماعی، جنبه های اقتصادی، فلسفه به چاپ رسیده است.
فلسفه‌ی پول در میان آثار زیمل، که جستارنویسی زبردست بود، اثری منحصربه‌فرد است. با آن‌که تودرتو و چندرگه و ترکیبی پیچیده و درهم‌تنیده از رشته‌هایی چون فلسفه و جامعه‌شناسی و تاریخ و روانشناسی به نظر می‌رسد، باید گفت کتاب زیمل در اصل متنی مشخصاً فلسفی است که، به مدد یک روش فلسفی منسجم و مشخص، پیوندی دیالکتیکی میان انبوهی از جزئیات تاریخی و اقتصادی و اجتماعی و سیاسی برقرار می‌سازد. او در فلسفه‌ی پول تحلیل‌های جامعه‌شناختی و روانشناختی را برای تبیین و تفسیر فلسفی بحران سوژه‌ی مدرن به کار می‌گیرد، بحرانی که در همه‌ی اجزای زندگی اجتماعی رخنه کرده است. این بحران چیزی نیست جز تلاش فرد برای دستیابی به آزادی و خودآیینی در مواجهه با نیروهای عظیمی چون جامعه و سنت و فرهنگ و تکنولوژی. وقتی عملکرد پول را در وجه تاریخی و فرهنگی‌اش در نظر بگیریم عملیات‌های ارزشگذاری و دلالتگری و معنابخشی آن را به عیان می‌بینیم. قابلیت پول در تشدید نیروهای متضاد بدان قدرتی ظاهراً نامحدود می‌دهد تا همزمان تجزیه کند و وحدت بخشد، تا چیزهای کاملاً ناهمسان و نامشابه را هم‌ارز گرداند، تا کیفیت را به کمیت تبدیل کند، و از مادی‌ترین جنبه‌های حیات مادیت‌زدایی کند.
زیمل بصیرت‌های شوپنهاوری و نیچه‌ای را در تفسیر فلسفی خویش از تطور فرهنگی مسایل مربوط به معنا و ارزش ادغام می‌کند و بدین‌سان استراتژی فلسفی ویژه‌ای طراحی می‌کند تا پروژه‌ی هگلی تاریخ فکری و فرهنگی را از نو صورت‌بندی کند.
معرفی مباحث کتاب فلسفه پول
ارزش و پول
ارزش عنصر پول
پول در زنجیره اهداف
آزادی فردی
هم ارز پولی ارزش های شخصی
سبک زندگی
فهرست تفضیلی

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789642134526 دسته: , ,
توضیحات

فلسفه پول

نویسنده گئورگ زیمل
مترجم جواد گنجی
نوبت چاپ سوم
تعداد صفحات 570
قطع و نوع جلد وزیری جلد سخت
سال انتشار 1403
شابک 9789642134526
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.807 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “فلسفه پول”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب توله دراکولا (آرمنته ی جن زده 4)

19,000 تومان

معرفی کتاب توله دراکولا اثر انجی سیج

انجی سیج در خانه ای بسیار قدیمی در انگلستان زندگی می کند، جایی اسرارآمیز و جادویی که دور تا دورش پر است از باتلاق، بنادر باستانی و قلعه های مخروبه. محله ای که هم برای زندگی و هم برای نوشتن فوق العاده است و خیلی هم بی شباهت به خانه و محله ی آرمنته ی جن زده نیست! آرمنته شرط می بندد که یک گرگ انسان نما در راهروهای مخفی و تاریک خانه ی جن زده مخفی شده است. از آن طرف، مکس کوچولو، از راه می رسد و با رفتار گول زننده اش دل همه ی اهل خانه ی جن زده را می برد.

نظریه‌ها و نظامهای روان‌شناسی: تاریخ و مکتبهای روان‌شناسی

19,000 تومان
نظریه‌ها و نظامهای روان‌شناسی: تاریخ و مکتبهای روان‌شناسی نویسنده رابرت‌ویلیام لاندین مترجم یحیی سیدمحمدی نوبت چاپ 8 تعداد صفحات 384

آموزش و پرورش ابتدایی، راهنمایی تحصیلی و متوسطه

8,000 تومان
نویسنده احمد صافی مترجم —————– نوبت چاپ 20 تعداد صفحات 252 نوع جلد شومیز قطع وزیری سال نشر 1402 سال

اعلامیه استقلال آمریکا

75,000 تومان
آبراهام لینکُلن، در ٢٢ فوریه ١٨٦١، کمى پس از آن‏که به عنوان شانزدهمین رئیس‏جمهور ایالات متحده بر سر کار آمد، در «تالار استقلال» در فیلادلفیا یک سخنرانى‏ایراد کرد که در بخشى از آن گفت: من هیچ گاه به لحاظ سیاسى احساسى نداشته‏ام که ازنظرات ابراز شده در اعلامیه استقلال برنخاسته باشد. اغلب به زحماتى اندیشیده‏ام که‏افسران و سربازان ارتش در کسب این استقلال متحمل شدند. اغلب از خودم پرسیده‏ام‏که این چه اصل یا ایده بزرگى بود که این اتحاد گروه ایالت‏هارا براى چنین مدت‏درازى استوار نگه داشته است. وقتى مردى با چنان فراست و شرافت درخشان به یک سند سیاسى خاص چنین ابرازدین مى‏کند، بیانگر عظمت آن سند و مؤلف آن است. لینکلن به راستى براى مردى که‏اعلامیه استقلال را نوشت، یعنى توماس جفرسون، ارج و احترام والایى قایل بود. لینکلن مى‏دانست انقلابى که باعث پیدایش ایالات متحده شد حاصل کوششى‏ دسته‏‌جمعى بود، و نیازمند «زحمات» نه تنها «افسران و سربازان»، بلکه‏قانونگذاران، مغازه‏داران، کشاورزان، و بى‏شمارى دیگران نیز بود. با این حال «اصل یاایده بزرگ» پشت این انقلاب را یک مرد در چند ماده جاویدان بیان داشته است. جفرسون، در سندى که استقلال آمریکا را به جهان اعلام داشته بود، موفق شده بودجوهره اصلى آرزوهاى انسان را براى آزادى، سلوک عادلانه، و خودمختارى بگنجاند.او با انجام دادن این کار، خود را به مثابه شخصیتى والا و مورد ستایش براى نسل‏هاى‏آینده تثبیت کرد. لینکلن نیز به یقین از جهتى به جفرسون به همین گونه مى‏نگریست -فراتر از صرفاً یک انسان، به مثابه یک نماد، شاید نماد آمریکایى نمونه. «جالب‏آن‏که بعدها زمانى فرا رسید که به خود لینکلن نیز به همین شیوه نگریسته مى‏شد.»

کتاب تصور کن

175,000 تومان
معرفی کتاب تصور کن تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته/ جهانی که هر انسانی تو اون خوشبخته،خوشبخته/ جهانی که تو اون پول و نژاد و قدرت ارزش نیست/ جواب هم صدایی ها پلیس ضده شورش نیست/ نه بمب هسته ای داره نه بمب افکن نه خمپاره/ دیگه هیچ بچه ای پاشو روی مین جا نمی زاره/ همه آزاده آزادن همه بی درده بی دردن/ تو روزنامه نمی خونی نهنگا خود کشی کردن/ جهانی رو تصور کن بدونه نفرتو باروت/ بدون ظلم خود کامه بدون وحشتو طاغوت/ جهانی رو تصور کن پر از لبخند و آزادی / لبا لب از گل و بوسه ،پر از تکراره آبادی/ تصور کن اگه حتی تصور کردنش جرمه/ اگه با بردنه اسمش گلو پر میشه از سرمه/ تصور کن جهانی رو که توش زندان یه افسانه است/ تمام جنگای دنیا شدن مشمول آتش بس/ کسی آقای عالم نیست برابر با همن مردم/ دیگه سهم هر انسانه تنه هر دونه ی گندم / بدون مرز و محدوده وطن یعنی همه دنیا / تصور کن تو می تونی بشی تعبیر این رویا

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت