فوتبال عليه دشمن

225,000 تومان

سفارش:1
باقی مانده:1

در بخشی از کتاب فوتبال علیه دشمن می‌خوانیم:

واقعه‌ی هامبورگ نه ‌تنها نهضت مقاومتی نبود که ما در پی‌اش بودیم، بلکه نبردی بود که هرگز در آن برنده نشدیم. این بازی به نوعی جنگ را دوباره برای همه تداعی کرد: به ‌طور خلاصه پس از بازی هامبورگ تمام هلندی‌ها، از کاپیتان تیم‌ ملی گرفته تا هوادارِ نخست‌ وزیر، همه برابر بودند. بازیکنان چنین فضایی را ایجاد کردند.

پس از بازی، در هتل اینترکنتیننتال به رقص و پایکوبی پرداختند و آواز «ما راهی مونیخ می‌شویم» را خواندند که آواز هواداران است و «هنوز قرار نیست به خانه برویم» که آواز معروف مشروب‌ خواران است. در هتل، شاهزاده یوهان‌فریسو، پسر دوم ملکه‌ی هلند هم به جمع ملی‌ پوشان پیوست و آواز «آیا آواز آلمانی‌ها می‌شنوید؟» را خواند.

گولیت گفت دوست داشت آن موقع در میدان لایدشپلاین آمستردام باشد: «به‌ هر حال در آلمان نمی‌شود جشن درست ‌و حسابی گرفت.» او واژه‌ی bobo را در توصیف یک مقام رسمی شیک اما بی‌مصرف اختراع کرد که این کلمه وارد زبان هلندی شد. حالا هلندی‌ها همدیگر را «بوبو» صدا می‌زنند.

همان ‌طور که هلندی‌ها به رعایت مساوات معروف بودند، آلمانی‌ها کماکان مغرور به حساب می‌آمدند. هانس فن‌بروکلن دروازه‌بان هلند در این ‌باره می‌گوید: «نوع رفتار آلمانی‌ها با بازیکنان حریف غیر قابل قبول است. اگر آن‌ها در راهرویی به عرض یک متر هم با شما برخورد کنند، حتا آن‌قدر بانزاکت نیستند که سلام ‌و علیکی بکنند.»

واقعیت این است که آلمانی‌ها کاملاً (واقعاً کاملاً) مسائل اخلاقی مسابقه را فراموش کردند. حتا بکن‌باوئر، آلمانی خوب، که پس از بازی سوار اتوبوس هلندی‌ها شد تا پیروزی را به حریف تبریک بگوید، شکست مقابل هلند را سزاوار تیمش ندانست.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

فوتبال عليه دشمن

نویسنده
سایمون کوپر
مترجم
عادل فردوسی‌پور- بهزاد توکلی- علی شهروز
نوبت چاپ 22
تعداد صفحات 423
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ورزش
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9789643627676
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “فوتبال عليه دشمن”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تاریخ فلسفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی راتلج (جلد ششم): عصر ایده‌آلیسم آلمانی

520,000 تومان

معرفی کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج - جلد ششم: عصر ایده آلیسم آلمانی

کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج - جلد ششم: عصر ایده آلیسم آلمانی به ویراستاری رابرت سولومون و کتلین ام. هیگینز، بر روی قدرتمندترین مکتب قرن نوزدهم، یعنی ایده‌آلیسم آلمانی متمرکز است و از مرحله‌ی شکل‌گیری تا اوج آن را بررسی نماید. این کتاب با ایده و فلسفه‌ی انقلابی کانت آغاز می‌شود، در ادامه به چهره‌های مؤثر این جنبش از جمله فیشته، شلینگ و هگل می‌پردازد و در پایان آنتی‌تز کیرکگور را مطرح می‌کند.

درباره‌ی کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج - جلد ششم: عصر ایده‌آلیسم آلمانی

ایمانوئل کانت در اوج دوران روشنگری ایده‌ای انقلابی را مطرح کرد که باعث اعتلا و تحکیم این جنبش شد، اما مهم‌تر از آن بنای مکتب فلسفی متمایزی را گذاشت که در قرن نوزدهم به اوج خود رسید. ایده‌آلیسم کانت انقلابی در فلسفه به پا کرد که از لحاظ تأثیرش آن را با انقلاب کوپرنیکی مقایسه می‌کنند. کانت با سه کتاب «نقد عقل محض» (Critique of Pure Reason)، «نقد عقل عملی» (Critique of Practical Reason) و «نقد قوه حکم» (Critique of Judgment) یک پروژه‌ی انتقادی بزرگ را دنبال کرد که اساسش بر منطق و عقل بود. ایده‌آلیست‌های پس از او که همگی آلمانی بودند، از جمله هگل، فیشته و شلینگ، ایده‌های او را تکامل بخشیدند و حتی رادیکال‌تر کردند. این تفکر خیلی زود گسترش یافت و تا چند دهه دنیا را به‌طور کامل تحت سیطره‌ی خود داشت. مکاتبی مثل اگزیستانسیالیسم، پدیدارشناسی و فلسفه‌ی تحلیلی همگی وامدار و ملهم از ایده‌آلیسم هستند. کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج - جلد ششم: عصر ایده‌آلیسم آلمانی (Routledge History of Philosophy Volume VI) این دوره را به‌طور کامل مرور و مهم‌ترین فیلسوف‌های آن را معرفی می‌کند. کتاب در پی ردپای ایده‌آلیسم به دوره‌ی لایبنیتس باز می‌گردد و این مفهوم را در فلسفه‌ی او می‌جوید. پس‌ از آن از کانت می‌گوید و فلسفه‌ی اخلاق، سیاست و همین‌طور نقد قوه‌ی حکم او را مطرح می‌کند. فیشته و شلینگ، به‌نوعی پل ارتباطی دوره‌ی کانت و هگل بودند و نقش مهمی در انتقال این ایده داشتند. کتاب پس از صحبت در مورد آن‌ها، چندین بخش را به هگل، پدیدارشناسی و منطق او اختصاص می‌دهد. به اعتقاد برخی از محققین، ایده‌آلیسم را باید فراتر از یک فلسفه‌ی صرف دانست. این مکتب به شکل قابل‌توجهی با حوزه‌های مختلفی مثل دین، سیاست، اخلاق و هنر پیوند دارد و در آن‌ها تنیده شده است. کانت با ترکیب کردن عقل‌باوری و تجربه‌گرایی دوران روشنگری، از آن‌ها فراتر رفت و توانست به دیدگاه جدیدی دست یابد. ایده‌آلیسم آلمانی به شکل عمیقی بر فلسفه‌ی غرب تأثیر گذاشت و تقریباً همه‌ی مکاتب بعد از آن یا در ادامه‌ی ایده‌آلیسم بوده‌اند یا به نحوی قصد داشته‌اند به آن واکنش نشان دهند. با وجود تأثیر شگرف این مکتب، در میانه‌های قرن نوزدهم بود که انتقادها آغاز شد و دیگر فیلسوف‌ها برخی از جنبه‌های ایده‌آلیسم را زیر سؤال بردند؛ از جمله مارکس، کیرکگور یا شوپنهاور. کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج - جلد ششم: عصر ایده‌آلیسم آلمانی، در ادامه‌ی مباحث خود به این منتقدین سرشناس می‌پردازد و نظریه‌ی هرکدام از آن‌ها را مطرح می‌سازد؛ مثل‌اینکه مارکس نیازهای زندگی را در برابر عقل قرار می‌دهد، شوپنهاور به موضوع اراده می‌پردازد و کیرکگور که از بحث دفاع عقلانی از مسیحیت انتقاد و آن را رد می‌کند.
سفارش:0
باقی مانده:2

ماجراهای تقریبا عجیب پایا، نجات درخت میدان (البته اگر بشود بهش گفت نجات)

58,000 تومان

درباره کتاب ماجراهای تقریبا عجیب پایا، نجات درخت میدان

این کتاب تصویری داستان یک خانواده خوشبخت ۴ نفره است. پانا و پانیا با مادر و پدرشان زندگی می‌کنند. پانا پسر بازیگوش و خیال‌پردازی است که هر لحظه به چیز متفاوتی فکر می‌کند. مثلاً اگر پدرش چند دقیقه دیر بیاید او در خیالش فکر می‌کند پدرش را دزدیده‌اند و لباس قهرمانی می‌پوشد تا پدرش را نجات دهد اما با واردشدن پدر به خانه همهٔ خیالاتش از بین می‌رود. یا دلش می‌خواهد اخبار چیزهای بامزه‌ای بگوید ولی همان اتفاقات همیشگی را می‌گوید. حالا اخبار خبر مهمی گزارش کرده است. عده‌ای چوب‌دزد به شهر آمده‌اند و پایا می‌خواهد درخت میدان را نجات دهد.

خواندن کتاب ماجراهای تقریبا عجیب پایا، نجات درخت میدان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام کودکان و نوجوانان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب ماجراهای تقریبا عجیب پایا، نجات درخت میدان

«هر شب ساعت دو دقیقه به هشت، از پنجره درخت ناروَ میدان را نگاه می‌کنم. مثل همین حالا. ساعت یک دقیقه به هشت بابا از پشت درخت ظاهر می‌شود. باز هم مثل همین حالا. ساعت هشت بابا در خانه را باز می‌کند و می‌گوید: مثل همین حاالاااااااااا...»

مردي که گورش گم شد

12,000 تومان

معرفی کتاب مردی که گورش گم شد اثر حافظ خیاوی

کتاب «مردی که گورش گم شد» نوشته حافظ خیاوی، هفت داستان کوتاه از این نویسنده معاصر را شامل میشود. داستانهای این کتاب اساسا به دو دسته تقسیم میشوند و نویسنده تلاش کرده است در هریک از آنها فضای متفاوتی را خلق کند. این داستانها بسیار درگیر با مقولات و مسائل اعتقادی هستند که برای خواننده معاصر میتواند جذاب باشد. هریک از این داستانها، دغدغه ای جدید را طرح میکند و تا انتها سعی در تشریح آن از طریق جهان داستان دارد.

آه استانبول

68,000 تومان

معرفی کتاب آه استانبول

کتاب آه استانبول از درخشان‌ترین مجموعه داستان‌های تاریخ ادبیات فارسی به قلم رضا فرخ فال است. داستان‌های این کتاب زندگی انسان‌هایی را روایت می‌کند که در دنیای امروز سرگردانند و هر کدام به سیاق خود بار زندگیشان را به دوش می‌کشند. درباره‌ی کتاب آه استانبول: فرهیختگان و منتقدان ادبی کتاب آه استانبول را یکی از مهم‌ترین و بهترین آثار داستانی در دهه 60 شناخته‌اند. فرخ فال با قلمی هنرمندانه داستان‌های این کتاب را به نحوی به تصویر کشیده است که شما خود را در دل قصه‌ها تصور می‌کنید و به خوبی با اتفاقات و شخصیت‌های داستان‌ها همراه می‌شوید. کتاب آه استانبول مناسب چه کسانی است؟ علاقه‌مندان به داستان‌های کوتاه فارسی را به خواندن این کتاب برجسته دعوت می‌کنیم.
سفارش:0
باقی مانده:1

دو امدادی تک نفره

70,000 تومان

معرفی کتاب دو امدادی تک نفره اثر شمس لنگرودی

این پرسش که شاعر چگونه شاعر شد و شعر چگونه شعر، در لابه‌لای تاریخ و تجربه‌ی زیسته‌ی انسانی نهفته که ادبیات به زندگی او بدل شده و برای شعری که زندگی‌ست، سبکی تحمل‌ناپذیر هستی را به دوش می‌کشد.
کودکی، نوجوانی و عنفوان جوانی اگر نسبتی با زیست شاعرانه و شعرآفرین داشته باشند، حتی اگر شعر به معنای آنچه باید نوشته شود هم در آن لحظه‌ها برجا نماند، بستری را مهیا می‌کنند که از لحظه‌ای شعر در آن ممکن شده و تا همیشه برای شاعر، ممکن باقی می‌ماند.
از همین روی خواندن حدیث روزگار سپری‌شده‌ی شاعر، ما را در مسیر آفرینش شعر و امکان شاعری قرار داده و راه آمده و رفته را روشن می‌کند؛ هرآنچه از میان سطرهای شعرهای شاعر شاید نتوان فهم کرد به درستی.
کتاب «دو امدادی تک‌نفره: خاطرات 1329 - 1357» روایت محمد شمس لنگرودی از سال‌هایی‌ست که او درحال فهم و کشف جهان بوده و عشق، سیاست، هنر و ادبیات زندگی‌اش را آرام آرام در خود فرو برده و شمس شاعر را ساخته‌ است.
شمس لنگرودی در دو امدادی تک‌نفره با همان ایجاز و ساده‌گویی و درعین‌حال عمقی که از او سراغ داریم، هرآنچه تا انقلاب 57 بر زندگی‌اش گذشته را در فصل‌هایی کوتاه و درعین‌حال گیرا روایت کرده که عجیب خواندنی‌ست.
سفارش:0
باقی مانده:1

قلعه ي پرتغالي

5,000 تومان

فهرست

 
  1. ماهی
  2. دم
  3. دست توی عکس
  4. لارک
  5. قباد
  6. هر وقت
  7. قلعه پرتغالی
  8. خانه
  9. موشک
  10. مد
 

برشی از متن کتاب

با احتیاط و زحمت از راه پله ناقص بالا رفتم. روی پشت بام، باد شدیدتر بود. ملافه را باز کردم از دورم و بالای سرم گرفتم. بال می‌زدم. بال می‌زدم و یک لحظه بعد روی مناره نزدیک‌ترین مسجد آن اطراف فرود می‌آمدم. با یک پرواز دیگر تا لب ساحل می‌رسیدم. پشت ساختمان نوساز اداره بندر یا روی سقف سوله گمرک یا چه می‌دانم سقف قدیمی برکه بی بی. هرجا که بلندتر و دورتر بود. جایی که می‌شد شب و دریا را خوب تماشا کرد. ((جای خوبی است این بالا. می‌شود گاهی شب‌ها آمد و شام را هم آورد این‌جا. با رادیو و فلاسک چای!)) باد تندتر شد و همه چیز را به هم پیچید. ملافه را از دستم کشید و لیوان خالی چای را به گوشه‌ای پرت کرد. آهسته تا لب بام رفتم و باز سرک کشیدم. آن پایین، دورتر از آخرین دیواری که آن دورها پیدا بود، صدای سگ‌ها و روباه‌ها پخش بود. موش‌ها جایی دیگر جمع بودند. گاهی از گوشه دیواری پیدا می‌شدند که به سویی می‌دویدند. شاید بو می‌کشیدند. می‌رفتند و بر می‌گشتند و باز می‌رفتند. توده‌ای جوجه تیغی سیاه و چندتایی موش خرمایی بزرگ، از همان‌ها که قیافه ترسان و مهربانی دارند، در وسط خیابان می‌پلکیدند. با پوزه‌های صورتی و مرطوب‌شان سر به هر سوراخی فرو می‌کردند و مرتب دور خودشان می‌چرخیدند ((آه از شب‌های تابستان، آه از شب‌های این تابستان!)) آه از این ماه و خیابان خاکی پر مهتاب. آه از من... من که داشتم می‌دیدم جز ماه که از آن بالا نور می‌پاشید و اصلا هم دست بر نمی‌داشت از نور پاشیدن به روی ماسه و خاک و بلوک و سنگ و پاکت‌های خیس سیمان و دیوار ناتمام سرپله و کف ناهموار جلو حمام و انباری، هر چیزی دیگری که پیدا بود به یک سو می‌رفت. همه می‌رفتند. نگاه نمی‌کردند به آسمان و ستاره راهنما و با این حال مسیرشان را می‌دانستند. می‌رفتند به سمتی که اسکله بود و هر شب این وقت، حتما خاموش و خلوت بود و باد که می‌آمد خلوت‌تر هم می‌شد. ((می‌توانم بپرم. می‌توانم این ملافه سفید را بالای سرم نگه دارم و رو به باد بایستم و هر زمان خواستم بپرم. بپرم روی کپه ماسه‌های آن پایین و بلند شوم و زود بلند شوم و همین که خودم را می‌تکانم، راه بیفتم به سمت جایی که چند ساعت دیگر، وقتی هوا روشن و باز تاریک می‌شد، بمانم و انتظار آمدن لنجی که هر شب آن موقع از بندر می‌آمد و بار و مسافر می‌آورد.