قاچار قوچار
23,500 تومان
کتاب قاچار قوچار نوشته ویوک شانبهاگ ترجمه مرتضی ثقفیان توسط انتشارات مرکز با موضوع رمان، ادبیات داستانی، رمان خارجی به چاپ رسیده است
«این که میگویند ما نیستیم که سوار پولایم، پول است که سوار ماست حرف درستی است. کم که باشد خجولانه رفتار میکند، زیاد که باشد گستاخ میشود و افسار ما را به دست میگیرد.»
از متن کتاب
نقل مکان از خانهای تنگ و تاریک و پر از مورچه به یک خانهی ویلایی بزرگ تنها گذاری نیست که خانواده از سر میگذراند. راوی، مردی جوان و حساس، از گردابی که در اطرافش به پا شده هاج و واج مانده است. تنها کاری که از او برمیآید این است که به کافهای پناه ببرد که به جهان قدیم تعلق دارد و آنجا پیشخدمتی با خبر از سرَّ درون تسکینش دهد. اعضای خانواده معادلات خود را تغییر میدهند و خواستههایی دیگر مییابند، رشتههای دیگری گره میخورند و رشتههایی از هم میگسلند و کشمکش خطرناکی آن پشتها قوام مییابد.
داستانی پر از تعلیق و بازیگوشی و در نهایت هراسناک دربارهی پیامدهای موفقیت و ثروت به زبان کانادهای که به زبانهای مختلف ترجمه شده است.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
قاچار قوچار
نویسنده | ویوک شانبهاگ |
مترجم | مرتضی ثقفیان |
نوبت چاپ | اول |
تعداد صفحات | 104 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1399 |
شابک | 9789642134731 |
وزن | 0.107 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
من و تو
در بخشی از کتاب من و تو میخوانیم
با بازوهایی حلقهزده دور چوباسکیها ساک کفشها در دست و کولهپشتی به دوش، مادر را دیدم که دور میزد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بیامو روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاهقدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم بهشدت میزد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آنهمه بار جلوِ حرکتم را میگرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشهی دیگر چرخاندم. آن انتها، روبهروی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسیبلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدانها را در صندوقعقب جا میدادند. یک ولوو با یک جفت چوباسکی روی سقفش کنار شاسیبلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، روبهروی دیوار. به چوباسکیها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوباسکیها را روی سقف مرسدس محکم میکردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف میزدند. سومرو میپرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمیآورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچههایی که کمک نمیکردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوباسکیها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوبها و کفشهای اسکی، فشرده میان کارمندان کتوشلواری، مادران و بچههایی که به مدرسه میرفتند، احساس حماقت میکردم. میشد چشمهایم را ببندم و خیال کنم در تلهکابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. میتوانستم بوی کرهی کاکائو را از میان کرمهای برنزکننده بشنوم. میخندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون میآمدیم.جامعه شناسی پست مدرنیسم
تاریخ طراحی گرافیک
نتایج انقلاب ایران
فسقلی جلد 41، کاتی کامپیوتری
کتاب با و بی تکلف – درس گفتار داستان نویسی
محصولات مشابه
آه استانبول
معرفی کتاب آه استانبول
کتاب آه استانبول از درخشانترین مجموعه داستانهای تاریخ ادبیات فارسی به قلم رضا فرخ فال است. داستانهای این کتاب زندگی انسانهایی را روایت میکند که در دنیای امروز سرگردانند و هر کدام به سیاق خود بار زندگیشان را به دوش میکشند. دربارهی کتاب آه استانبول: فرهیختگان و منتقدان ادبی کتاب آه استانبول را یکی از مهمترین و بهترین آثار داستانی در دهه 60 شناختهاند. فرخ فال با قلمی هنرمندانه داستانهای این کتاب را به نحوی به تصویر کشیده است که شما خود را در دل قصهها تصور میکنید و به خوبی با اتفاقات و شخصیتهای داستانها همراه میشوید. کتاب آه استانبول مناسب چه کسانی است؟ علاقهمندان به داستانهای کوتاه فارسی را به خواندن این کتاب برجسته دعوت میکنیم.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.