

قصههای باپدرومادر 5/ چگونه سر پدر و مادر خود را گول بمالیم؟
160,000 تومان
درباره نویسنده کتاب
پیت جانسون نویسنده ی انگلیسی است. او ابتدا در رادیو منتقد فیلم بود و بعدها معلم شد. آن قدر با بچه ها سر و کله زد و تجربه های جالب به دست آورد که آخرش تصمیم گرفت برای بچه ها داستان بنویسد. بعدها هم حتی بعد از اینکه بیشتر از چهل تا کتاب برای بچه ها نوشت، ارتباطش را با بچه ها قطع نکرد و هنوز هم که هنوز است از وب سایتش حرف ها و نظرهای دوست های کوچولویش را می خواند. کتاب های پت جایزه های زیادی درو کرده، مثل: جایزه ی یانگ تلگراف و بریلینت بوک.
درباره ناشر کتاب
هوپا ناشر کتابهای کودک، نوجوان و جوان و بازیهای فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است.
فعالیت هوپا با ارائهی نسل جدیدی از بازیهای فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل مقایسه با محصولات بینالمللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازیهای فکری، از سال 1394 برنامهریزی آن برای انتشار کتابهای مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، نخستین کتابهای هوپا به بازار عرضه شد.
انتشارات هوپا منتشر کرد:
وقتی پدرومادرت تبدیل شده باشن به یه آبر بدجنس،چه کاری از دستت بر می آد؟من فقط سر یه کلاس حوصله سر به یه چرت مختصر زدم و او نها حسابی از کوره دررفتن!
نتیجه اش هم این شد که نذاشتن برم تو برنامه اینترنتی ای که حرف اول رو تو کل دنیا می زنه.هر کاری می شد کردم تا نظرشون رو برگردونم،حتی مشق هام رو نوشتم!
اما فایده نداشتکه نداشت.بعدش بهترین دوستم،مدی،درباره ی یه روش سری بهم گفت که چطور پدر و مادرت رو گول بزنی تا هر کاری دلت می خواد رو بکی…
«پیت جانسون نویسنده ی خیلی بامزه ای ست.»
فقط 1 عدد در انبار موجود است
قصههای باپدرومادر 5/ چگونه سر پدر و مادر خود را گول بمالیم؟
نویسنده |
پیت جانسون
|
مترجم |
هدا توکلی
|
نوبت چاپ | — |
تعداد صفحات | 240 |
نوع جلد | —- |
قطع | — |
سال نشر | — |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
کودک و نوجوان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786008869474
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
سفر شگفت انگيز آليسا
معرفی کتاب سفر شگفت انگیز آلیسا
تصور کنید در حال سفر به یکی از سیارات کهشکان راه شیری هستید و قرار است دهها اتفاق هیجانانگیز و تکرارنشدنی را تجربه کنید! کتاب سفر شگفت انگیز آلیسا به قلم ک. بولیچف شما را در یک سفر ماجراجویانه با آلیسا و پدرش همراه میکند. سفری که نه روی زمین، بلکه در میان سیارات دیگر صورت میگیرد و اتفاقات غیرمنتظرهی زیادی در آن رخ خواهد داد.دربارهی کتاب سفر شگفت انگیز آلیسا
آلیسا دختر کوچولویی است که همراه با پدرش به سفرهای زیادی رفته و ماجراهای عجیبی را پشتِسر گذاشته است. حالا که قرن بیستویک به انتهای خودش رسیده و سایر سیارههای کهکشان راه شیری برای آدمها قابل سکونت شدهاند، آلیسا قرار است با پدرش و یک گروه تحقیقاتی به فضا بروند. آنها قصد دارند مطالعه و تحقیق جدیدی را انجام دهند و هدفشان از این سفر علمی و جذاب، پیدا کردن حیوانات فضایی برای انتقال آنها به باغِوحش مسکو است. اما این سفر آنطور که آلیسا و بقیهی مسافران فکر میکنند، ساده نیست. آنها در مسیر خود با اتفاقات فراوان و عجیبوغریبی روبهرو میشوند که هرگز فکرش را هم نمیکردند! البته باید بدانید آلیسا بسیار باهوش است و میداند باید چه کاری انجام دهد تا از پس موانع بربیاید. کیریل بولیچف (Kirill bulychev) در کتاب سفر شگفتانگیز آلیسا (Alisa's Voyage) خالق داستانی هیجانانگیز، ماجراجویانه و گاهی دلهرهآور است و آن را با تخیل پیوند داده. همهی کودکان و نوجوانان علاقهمند به کتاب، با خواندن این داستان خیالانگیز میتوانند افسار تخیلشان را به دست بگیرند و به سرزمینهای دیگر سفر کنند. چراکه در کتاب سفر شگفتانگیز آلیسا هیجان، موقعیتهای خطرناک و جدید و جذابیت و ماجراجویی به یکدیگر پیوند خوردهاند. کتاب سفر شگفتانگیز آلیسا به همت نشر چشمه و ترجمهی روان الهام کامرانی روانهی بازار کتاب شده است.دربارهی مجموعهکتابهای آلیسا سلزنیوا؛ دختری از آینده
مجموعه داستان سلزنیوا؛ دختری از آینده اثر کیریل بولیچف از جمله مجموعههای داستانی محبوب در دنیاست که برای کودکان و نوجوانان نوشته شده است. در این مجموعه بیش از پنجاه رمان و داستان کوتاه به رشتهی تحریر درآمده و با تصویرسازیهای جذاب و تماشایی، موردِتوجه کودکان و نوجوانان سراسر دنیا قرار گرفته است.در بخشی از کتاب سفر شگفت انگیز آلیسا میخوانیم
کاوشگرانِ ستارهی ژوبیندار کوچک، با شکوه تمام به استقبال سفینهی پگاس آمدند. همین که روی سطح فلزی محوطه فرود آمدیم، آنها بهسرعت با خودروِ صحرایی به سمت ما آمدند. سطح فلزیْ زیرِ سنگینیِ سفینه تکانتکان میخورد و آبیِ نارنجیرنگ، مثل رنگ آهنِ زنگزده، شلپشلپ از میان راهباریکههای سطوح فلزی بیرون میریخت. سه جوانِ بامحبت، با لباس رسمیِ جنگیِ قرمزرنگ، که روی آن لباس فضایی پوشیده بودند، از خودرو بیرون آمدند. پشتسرشان سه فضانورد با سارافونهای مجلل که روی آن لباس فضایی پوشیده بودند همراهیشان میکردند. زنان و مردان جوانی که با نانونمکِ توی سینی از ما استقبال کردند. وقتی از روی راهباریکههای فلزی خیسِ پایگاهِ فضایی عبور کردیم، روی کلاهخودهای فضاییمان تاج گلی از گلهای کُرکی محلی گذاشتند. در تالارِ کوچکِ غذاخوریِ کاوشگران، به افتخار ما، مراسم شام باشکوهی ترتیب داده شده بود. از ما با کمپوت کنسروی، اُردک کنسروی و ساندویچ کنسروی پذیرایی کردند. مکانیک زِلِنی، که در پگاس سرآشپز بود، روی خوشش را نشان داد: سیب واقعی، خامهی زدهشدهیِ واقعی با انگورفرنگیِ واقعی و از همه مهمتر واقعیترین نان چاودار را روی میز جشن گذاشت! آلیسا مهمان اصلی بود. همهی کاوشگران بزرگسال بودند، بچههایشان توی خانههایشان در مریخ، در زمین یا در گانیمد مانده بودند و بسیار دلتنگ بچههایشان بودند. آلیسا به همهی سؤالهایشان پاسخ داد. صادقانه تلاش کرد از آنچه واقعاً هست، احمقتر به نظر برسد. وقتی به سفینه برگشت، گلایهکنان گفت: «خیلی دلشون میخواست من بچهی خنگ و کوچولو باشم. من هم مأیوسشون نکردم.»روش شناسی مطالعات برنامه درسی
بدبیاریهای فردی تنگلز 2/ گاوچران قهرمان یا بزدل عنکبوتی؟
فراتر از فراموشي
مارادونا
در بخشی از کتاب مارادونا میخوانیم
در نوزدهسالگی، مدتها قبل از اینکه به تعبیر ادواردو گالیانو به «خدای کثیف و گناهکار» تبدیل شود، قهرمان جام جهانی جوانان زیر بیست سال در ژاپن شد. تا آن زمان، وانت راستروخِرو دیگر به تاریخ پیوسته بود. مارادونا حالا خودش ماشینباز قهاری شده بود که هر ماشین برایش در حکم یک کارت ویزیت بود؛ خصلتی آرژانتینی که تا آخر عمر در وجودش ماند. هواداران برای تشکر از ال پِلوسا تصمیم گرفتند به پاس لحظات خوشی که به آنها هدیه کرده بود، با جمع کردن پول برایش ماشین بخرند: یک مرسدس بنز شیک قرمزِ 500 اسالسی با قدرت 237 اسب بخار؛ هدیهای دیگر به نشانهی قدرشناسی. برای هدیهی کریسمس با پسانداز حقوقش یک فیات اروپایی 128 سیالاس کارراهانداز خرید؛ ماشین بدشکل و زمختی که انگار یک بچه طراحیاش کرده بود. یک کلکسیونر در نزدیکی بوئنوسآیرس هنوز این ماشین را دارد و در برابر پیشنهادهای موزههای ایتالیایی مقاومت میکند. اگر مانند مارادونای بیستساله یک ستاره به معنای واقعی باشید، نمیتوانید سوار فیات اروپایی شوید، پس اولین ماشین اسپورتش را از پورشهی آلمان خرید؛ یک پورشهی 924 نوکمدادی با صندلیهای چرمی قهوهای. این اولین دارایی قیمتیاش بود و پیش از جدایی از بوکا جونیورز و پیوستن به بارسلونا آن را فروخت. سی سال بعد، زمانی که در مقام مربی تیم ملیْ جام جهانی دلسردکنندهای را پشتسر میگذاشت، روی آن ماشین نیممیلیون دلار قیمت گذاشته بودند. اما پس از دو سال، قیمت ماشین درست مانند اعتبارش در جایگاه مربی سقوط کرد و به 77.500 دلار رسید. قرارداد مارادونا با بارسلونا شامل یک ماشین گلف قرمز هم میشد که یک روز عصر در سال 1983 با آن وارد محوطهی نیوکمپ شد. درِ ورودی برای تمرین بسته بود. «دیدی دیهگو! درسته که میگن سحرخیز باش تا کامروا باشی، ولی حالا که یکبار هم خودت رو زود رسوندهای در بسته بود.»وبلاگ خونآشام 4/ سایهی وحشت خاطرات
بخشی از متن کتاب وبلاگ خونآشام 4 (سایهی وحشت خاطرات)
باید می رفتم یک جای دیگر باید کاری می کردم فکر کردم شاید بد نباشد سری به خانه خانم لنچستر بزنم و آن دور و بر سر گوشی آب بدهم. می توانستم بفهمم برگشته یا نه حتما ارزش فهمیدن داشت. از این روز مزخرف هم خلاص می شدم. از برنت وود که برمیگشتم، حس می کردم یکی دنبالم است و عصبی شده بودم. حتی یک بار از لای بوته ها صدای خش خش شنیدم. دور و برم را نگاه کردم، کسی نبود. بعد فهمیدم از دیشب حالم این طوری است. انگار گوش به زنگ زدم کسی را ببینم منتظر حمله بودم انگار. به خانه خانم لنچستر که رسیدم. از تعجب کم مانده بود شاخ در بیاورم. امروز آن جا با دیشبش زمین تا آسمان فرق داشت. قبلش متروکه بود. پر از علف هرز و درخت های خشکیده. وقتی نگاهش می کردی.، میترسیدی. شبیه فیلم های ترسناک بود. ولی حالا باغچه اش پر از گل بود به در خانه هم رنگ زرد روشنی زده بودند. همه چیز تر و تازه بود، انگار یک نفر دیگر صاحبش شده بود. درست است که روفوس گربه خانم لنچستر بود. اما مگر گربه ها بیشتر از آدم ها به مکان ها وابسته نمی شوند؟ شاید روفوس برگشته بود خانه قبلی اش پیش صاحب های جدیدش! واقعا امیدوار بودم این طور باشد. با این فکر رفتم جلو و زنگ را زدم. مطمئن بودم کس دیگری غیر از لنچستر در را باز می کند. یک آدم معمولی و بی خطر. تو که نمی رفتم، یک بهانه می آوردم و کمی حرف می زدم و خیالم که راحت میشد میرفتم. همین که می فهمیدم یک خون آشام ترسناک آن جا نیست کافی بود تا حسابی آرام شوم. هر چه منتظر شدم کسی جواب نداد، پرده ها تا نیمه کشیده شده بود شاید طرف خانه نبود.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بخت اخلاقی
زیر نظر دکتر مسعود علیا بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-این همانیشخصی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ایمانوئل کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بدنآگاهی
آدمکش کور
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.