قصه‌های دوستی 7: چه فکر خوبی مولی!

125,000 تومان

معرفی کتاب چه فکر خوبی مولی! اثر والری گورباچف

داستانی شاد و خواندنی همراه با تصاویر کودکانه، درباره بچه هایی که نمی دانند چه کادوی تولدی برای لاکی مناسب است، اما با هم فکری به نتیجه ای خاص و غافلگیر کننده می رسند.
نویسنده در داستان پیش رو ارزش هم فکری و مشارکت را برای کودکان به تصویر می کشد.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

قصه‌های دوستی 7: چه فکر خوبی مولی!

نویسنده
والری گورباچف
مترجم
شیوا حریری
نوبت چاپ 6
تعداد صفحات 44
نوع جلد شومیز
قطع رحلی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
داستان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786227776447
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “قصه‌های دوستی 7: چه فکر خوبی مولی!”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

روزنامه فروش

380,000 تومان

معرفی کتاب روزنامه فروش اثر وینس واتر

روزنامه فروش داستان پسر یازده ساله ای است که در پرتاپ توپ هیچ یک از همسن و سال هایش به گرده پایش نمی رسند اما... در حرف زدن چنان ناتوان است که حتی اسمش را هم نمی تواند بدون لکنت بگوید!
بنابراین وقتی برای یک ماه مسئولیت روزنامه فروشی دوستش را برعهده گرفت، برایش مثل روز روشن بود که در ارتباط با مشتری به دردسر می افتد.
ولی در خواب هم نمی دید که همان تجربه ی پردردسر، زندگی اش را آنقدر دگرگون کند!
وینس واتر با نام کامل Vilas Vincent Vawter III نویسنده آمریکایی متولد پاریس، تنسی است.
وی چهل سال در صنعت روزنامه کار کرد و با عنوان رئیس و ناشر پیک و مطبوعات Evansville (Ind.) بازنشست شد.
اولین رمان وی Paperboy در سال 2014 جایزه Newbery Honor را دریافت کرد.
سفارش:0
باقی مانده:2

گربه بازي

35,000 تومان

در بخشی از کتاب گربه بازی می‌خوانیم:

روز وحشتناکی داشتم. پشت‌سر‌هم چند اتفاق ناجور برایم افتاده بود و حسابی از کوره دررفته بودم. تو که مرا می‌شناسی، اگر مرتب بد بیاورم، خلقم تنگ می‌شود و انگار که یک فتیله‌ی روشن بهم بسته باشد، هر آن ممکن است منفجر شوم. سوای این، این خانم میشتوت (لبنیات‌فروش) هم خیلی وقت است روی اعصابم می‌رود. اما این‌که این الم‌شنگه درست جلو چشم پائولا راه بیفتد، چیزی بود که فکرش را نمی‌کردم! بالای پله‌ها ایستاده بود چون برای رسیدن به لبنیاتی باید چهار پله پایین رفت و توی آن بلبشو تکان نمی‌خورد. طوری پایین را نگاه می‌کرد که انگار به یک چال‌حوض آلوده که هیچ‌کس نمی‌خواهد پا توی آن بگذارد نگاه می‌کند. حالا خوب مجسم کن، گربه‌ی استاداین‌ها روی بازوی چپم، یک شیشه‌ی ماست که یک انگشت هم شیر تویش است در دست راستم، یک پایم دمپایی، یک پایم کفشِ بندی، سرم هم کلاه یک زن غریبه که همین‌جور اتفاقی روی سرم مانده! چاک دهنم را واکرده‌ام و هر چه کلفت بلدم بار طرف می‌کنم. خانم میشتوت هم هوای حرف‌هایش را ندارد، او هم هر چه سرِ زبانش می‌آید می‌گوید. چهارتا پیرزن هم که پشت‌سر من ایستاده‌اند همگی هوار می‌کشند، چون همه‌ی همسایه‌ها از این لبنیاتی دل‌ پُری دارند، فقط آن پیرمردک، تیوادار لوکوش، ته مغازه ایستاده و هی سرفه‌ریزه می‌زند، چون هیچ‌وقت دوست ندارد درباره‌ی چیزی اظهارنظر کند و حالا فکرش را بکن، توی این الم‌صراط یکهو در باز شود و زنی جلو آن بایستد که اگر ندانم چهار سال از من بزرگ‌تر است، خیال می‌کنم ده سال جوان‌تر است.موهای طلایی، چنان طبیعی که حتی یک لیوان آب زلال را هم نمی‌شود آن‌طور رنگ کرد. کت‌ودامنِ کِش‌باف فندقی که رویش نوشته مال بوداپست نیست. آن وقت آدمی که چهار سال هم از من بزرگ‌تر است عین مس برنزه‌ شده و توی کفش پاشنه‌بلندِ نوک‌تیز که آن هم داد می‌زند آخرین مدل خارجی است آن‌جا ایستاده. اما این‌ها که گفتم همه به کنار، اصل کار این بود که اصلاً حرف نمی‌زد، همان‌طور ایستاده بود و نگاه می‌کرد.

رومن به روايت پولانسکي

650,000 تومان

معرفی کتاب رومن به روایت پولانسکی

زندگی‌نامه‌ای خودنوشت به قلم هنرمند تکرارناپذیر عرصه‌ی سینما! رومن پولانسکی، برنده‌ی جایزه‌ی اسکار، در کنار شماست تا به اتفاق یکدیگر، در کتاب رومن به روایت پولانسکی، لحظه‌لحظه‌ی زندگی‌اش را به نظاره بنشینید. زندگی شخصی و حرفه‌ای این کارگردان و بازیگر برجسته در اثر حاضر مورد موشکافی و تحلیل قرار می‌گیرد. در حقیقت، خاطرات نویسنده از سال‌ها زندگی پرتلاطم، و به زعم بسیاری از منتقدان یا طرفداران او، غیرعادی و نامعمولش، در کتاب حاضر برایتان بازگو می‌شود.

درباره‌ی کتاب رومن به روایت پولانسکی

با وجود جذابیت‌های هنرهای نمایشی، گویا سر درآوردن از زندگی شخصی اهالی سینما، بیش از خود فیلم‌ها برای مخاطبان جذابیت دارد. کافی‌ست سری به شبکه‌های مجازی، تیتر خبرهای روزنامه‌ها یا اخبار هنرمندان بزنیم تا ببینیم جویا شدن از رازهای نهفته‌ی بازیگران یا کارگردان‌ها تا چه حد برای مخاطبان وسوسه‌برانگیز است. در‌این‌بین‌، زندگی‌نامه‌‌هایی که به دست خود هنرپیشگان یا کارگردان‌ها نگاشته می‌شود، هرچند پدیده‌ی رایجی نیست، اما غنیمت بزرگی به حساب می‌آید. باید بپذیریم که تمامی هنرمندان حوزه‌ی سینما و تلویزیون به یک اندازه مورد توجه بینندگان و طرفداران هنرهای نمایشی نیستند. برخی به سبب محبوبیت، شهرت و یا زندگی عجیبشان بیش از سایرین زیر ذره‌بین رسانه‌ها قرار می‌گیرند یا به موضوع داغ مکالمات مردم بدل می‌شود. رومن پولانسکی (Roman Polanski) که از برترین‌های فیلم‌سازی به شمار می‌رود، کسی است که محبوبیت، شهرت و سرگذشت عجیب‌و‌غریب را یک‌جا تجربه کرده و اکنون اینجاست تا در کتاب رومن به روایت پولانسکی (Roman)، در کمال صداقت، جریان پرفرازوفرود زندگی‌اش را با شما به اشتراک بگذارد. مرز باریک خیال و واقعیت همان نقطه‌ای است که نویسنده باور دارد سراسر زندگی‌اش را بر فراز آن گذرانده و البته آثار فاخر هنری‌اش را نیز در چنین فضایی خلق کرده. از جنگ‌ جهانی تا کوچکترین خاطراتی که رومن در شهر کراکوف لهستان پشت سر گذاشته، در هاله‌ای از همین خیال و واقعیت سپری شده‌اند. کتاب رومن به روایت پولانسکی، علاوه‌بر اینکه در دسته‌ی زندگینامه‌ها و کتاب خاطرات خودنوشت قرار می‌گیرد، نوعی کتاب تاریخی نیز به شمار می‌رود. برای آشنایی با واقعیت‌های جنگ یا جریان‌های سیاسی، چه کسی بهتر از یک هنرمند دقیق، جزئی‌نگر و مبتکر که لحظه‌لحظه در کنارتان باشد و شما را به سفری ملموس و قابل‌درک در گذشته‌های دور ببرد؟! در خلال همین سفر است که به نخستین جرقه‌های فیلم‌سازی در ذهن رومن پولانسکی پی می‌برید و دنیایی را خواهید شناخت که او را به نمایش حقایق بر پرده‌ی دلفریب سینما سوق داد. زندگی پولانسکی همیشه با حواشی و اخبار ضدونقیضی همراه بوده. همچنین موضوع قضاوت‌های بسیاری قرار گرفته که چه توسط مقامات رسمی و قضایی و چه در اذهان عمومی، به حق یا ناحق علیه او انجام شده. برای اینکه به مقاصد درونی، اندیشه‌های او یا حتی ماجراهای اصلی خیلی از اتفاقات زندگی‌اش پی ببریم، می‌توانیم با راوی کتاب رومن به روایت پولانسکی همراه شویم. نویسنده درمورد نیش گزنده‌ی اتهاماتی که عوام یا رسانه‌ها روا داشته‌اند، کاملاً آگاه بوده و درصدد است چهره‌ی واقعی خود را به ما بنمایاند. چهره‌ای که نه او را اَبَر انسانی دست‌نیافتنی و نه فردی منفور و قهرمانی شکست‌خورده نشان دهد. کارگردان مشهور، این‌بار روبه‌روی دوربین خود نشسته تا نه از جهان شخصیت‌های خیالی، بلکه از سرگذشت پرتلاطم خود برایمان بگوید. داستانی تماماً واقعی، پیچیده‌شده در لایه‌های مه‌آلود اوهام و خیال. جالب است بدانید اثر حاضر، تحت عنوان مجموعه کتاب‌های مطالعات سینمایی به دوست‌داران هنر هفتم ارائه شده است. آزاده اخلاقی با نثر روان خود در برگردان این کتاب، به خوانش هرچه آسان‌تر آن کمک کرده. این اثر به‌یادماندنی را انتشارات چشمه به مشتاقان هنر و آثار زندگینامه‌ای عرضه نموده.
سفارش:0
باقی مانده:1

کارآگاه سیتو و دستیارش چین‌می‌ادو 2/ مومیایی گمشده

90,000 تومان

معرفی کتاب کارآگاه سیتو و دستیارش چین می ادو 2 اثر آنتونیو ایتوربه

در بخش پرونده های عجیب، مرموز و خیلی سخت، سروان چین می ادو با ذره بین-جاروبرقی شماره ی 9 تمیزکاری می کند. کارآگاه سیتو هم مثلا دایره المعارف بزرگ کارآگاه ها را می خواند، اما راستش دارد چرت می زند.
یک دفعه فرمانده تروئنوس، بداخلاق و اخمو مثل همیشه، به اتاق می آید. - کارآگاه! الان که وقت خواب نیست! - کی گفته من خوابیده ام؟
تا حالا کسی را ندیده اید که با چشم های بسته کتاب بخواند؟ فرمانده تروئنوس می گوید: - الان برای این چیز ها وقت نداریم. باید به یک پرونده ی خیلی مهم رسیدگی کنیم.
وقتی مومیایی مصری موزه‌ی شهر قاهره غیب می‌شود، برای پیداکردنش باید سراغ چه کسانی رفت؟ کارآگاه سیتو و دستیارش، چین‌می‌ادو!
سفارش:1
باقی مانده:2

سوت زدن درتاريکي

9,000 تومان

معرفی کتاب سوت زدن در تاریکی

«سوت زدن در تاریکی» مجموعهٔ اشعار عاشقانه از شهاب مقربین، شاعر توانای معاصر است. موضوع بیشتر شعرهای مقربین در این مجموعه، تنهایی انسان معاصر، کشش و گریز او به عشق و از عشق است.
انسان معاصر هم از عشق می‌هراسد و هم به سمت آن کشش دارد. به گفته خود مقربین شعرهای «سوت ‌زدن در تاریکی» با رفتن، رسیدن و دوباره دور شدن و به نوعی با جذب و دفع همراه‌اند:
تو برگ گلی نسیمی آرام آرامشت را به‌هم می‌ریزد آمده‌ای در قلبم چه کنم این‌جا طوفان‌ها برپاست

تاریخ ماریخ مستطاب 1/ کلاه

35,000 تومان

بخش‌هایی از کتاب تاریخ ماریخ مستطاب کلاه

  *حالا «کلاه خودتان را قاضی کنید»، یعنی بیایید منصفانه قضاوت کنید و مثل کسی که به جای کلاه، قاضی روی سرش نشسته (و عجب تصویر خنده‌دایر هم دارد)، بی شوخی بگویید واقعا می‌شود گفت کلاه چیز مهمی نبوده؟ هرکسی گفت بله، سریع برود و «کلاهش را زمین بزند». البته این یک اصطلاح قدیمی است، یعنی خودش کوتاه بیاید چون حرف بی ربطی زده. آن‌وقت‌ها، وقتی کسی جلوی کس دیگر کم می‌آورد، از فرط خجالت کلاهش را می‌انداخت زمین که یعنی «بزنید که کار دارم. می‌خواهم بروم». حالا من هم همین را می‌گویم دیگر، یعنی باید حرفم را گوش کنید، چون هیچ هم کوتاه نمی‌آیم و در این زمینه خیلی هم «کج کلاه» هستم، یعنی هم یاغی‌ام و هم از خودم راضی‌ام و پزش را می‌دهم.   *به قول دایی من، «هرچه زوری است، باعث دوری است». همین شد که مردم کوتاهی کلاه را قبول نکردند و مبارزه علیه تغییر کلاه هم شد قسمتی از تاریخ صدوپنجاه سال پیش و ماند تا ما بخوانیم. هفتاد هشتاد سال بعداز آن تاریخ هم، باز یک ماجرای کلاهی دیگر پیش آمد، یعنی اوایل قرن حاضر، همان وقتی که کلاه پهلوی اجباری شد و حتی کلاه‌های کوتاه شده هم ممنوع شد و رفت توی صندوق‌های بگیر و بنشان. این یکی البته به سادگی دفعه قبل تمام نشد و یک دفعه به جنگ غریبی تبدیل شد بین مردم و دولت، یعنی جنگ مردم برای نگه داشتن کلاه پدرانشان و زور دولت برای فروکردن سر مردم در یک جور کلاه تازه.