قصه های دوست داشتنی دنیا جلد 10، دختر بند انگشتی

20,000 تومان

روزي از روزها پيرزن همسايه به ديدن زن جوان آمد. تخم گلي به او داد و گفت: «تخم اين گل را در باغچه ات بكار. وقتي گل ها باز شد، تو هم صاحب يك دختر كوچولو مي شوي!» زن دانه ها را كاشت. خيلي زود، دانه جوانه زد و رشد كرد و بزرگ شد و يك عالمه گل داد. داخل يكي از گل ها، دختر كوچولويي ايستاده بود.زن با خوشحالي دختر كوچولو را بغل كرد و به خانه اش برد.زن به دختر كوچولو گفت: «تو خيلي كوچولو هستي! درست اندازه يك بند انگشت. براي همين اسم تو را بند انگشتي مي گذارم.» زن از دختر بند انگشتي نگهداري كرد و بند انگشتي نيز راضي و خوشحال بود.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات
قصه های دوست داشتنی دنیا جلد 10
نویسنده
——-
مترجم
سیدعلی کاشفی خوانساری
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 32
نوع جلد شومیز ـ ته چسب
قطع جیبی
سال انتشار 1393
سال چاپ اول 1393
موضوع
داستان
نوع کاغذ ——-
وزن گرم
شابک 9786002511218

 

توضیحات تکمیلی
ابعاد 17 × 12 × 0.2 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “قصه های دوست داشتنی دنیا جلد 10، دختر بند انگشتی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

اشباح جلد 12، پسران سرنوشت

60,000 تومان
کتاب اشباح جلد 12 - پسران سرنوشت از انتشارات قدیانی، یک داستان هیجان‌انگیز و رازآلود برای نوجوانان. تجربه‌ای جذاب از دنیای اشباح و سرنوشت.

سيذارتا

قیمت اصلی: 130,000 تومان بود.قیمت فعلی: 75,000 تومان.
کتاب «سیذارتا» یک از مجموعه نوشته‌ های «هرمان هسه»هست که  به موضوعاتی همچون جست‌وجو برای یافتن خود حقیقی، تعارض با ارزش‌های جامعه و پیگیری هویت فردی می‌پردازد. کتاب حاضر، علاقه‌ی هسه به معنویت شرقی و عملکرد روان انسان را مورد بررسی قرار می‌دهد.این کتاب توسط اقای امیرفریدون گرگانی ترجمه شده است. موضوع اصلی این رمان، خودشناسی یک برهمن جوان به نام سیذارتا است. او زندگی راحت خود را رها می‌کند تا با رنج و ریاضت خود را به آرامش و رستگاری برساند. او پس از مدتی به محل زندگی بودا می‌رود تا از او بیاموزد اما مسیر بودا را هم ادامه نمی‌دهد؛ چرا که متوجه می‌شود برای یافتن راه رستگاری حقیقی باید به درون خود رجوع کند.

تن تن جلد 19 – کوسه های دریای سرخ (رحلی)

100,000 تومان
کتاب تن تن جلد 19 - کوسه های دریای سرخ (رحلی) از مجموعه داستان های تن تن است . کوسه‌های دریای سرخ در سال 1958 میلادی با نام معدن زغال سنگ منتشر گردید. معدن زغال سنگ پیام رمزآمیزی بود که برده‌داران برای نشان دادن بردگان سیاه پوست بر روی عرشه‌ی کشتی از آن استفاده می‌کردند. علیرغم این که هرزه در این داستان با برده‌داری مخالفت کرده است، لکن بر اثر فشار برخی از گروه‌های ضد تبعیض نژادی مجبور به تغیر نام کتاب گردید. در سال 1967 میلادی نیز در لحن برخی از دیالوگ‌ها تغییراتی را اعمال نمود. به هر روی این اثر از نقطه نظر بازگشت تمام قهرمانان ماجراهای تن‌تن، جواهری منحصر به فرد است. در این اثر ما به ترتیب ژنرال آلکازار، داوسون، باب الحر، امیر بن کالیش اذاب، عبدالله، اولیورا دافیگوئرا، مولر، راستاپاپولوس و آلن را ملاقات می‌کنیم. اگر چه به نظر عجیب می‌رسد لکن برده‌داری و بهره کشی از انسان‌ها همچنان به صورت یک مشکل بشری در برخی از گوشه و کنار عالم وجود دارد و از این رو اثر هرژه نیز هم چنان نو و به یاد ماندنی است. رایحه اندیشه

تن تن جلد 11 – رازکشتی اسب شاخ دار (رحلی)

100,000 تومان
کتاب تن تن جلد 11 - رازکشتی اسب شاخ دار (رحلی) از مجموعه داستان های تن تن است . راز کشتی اسب شاخ‌دار برای اولین بار در سال 1943 میلادی منتشر شد. از زمان تاکنون در متن و تصاویر کتاب هیچ تغییری انجام نشده است. علت عدم تغییر در این کتاب و کتاب «گنج راکهام سرخ‌پوش» دور شدن هرژه از وقایع سیاسی و بحران‌های زمان جنگ می‌باشد. این داستان ابتدا به صورت بریده و روزانه در روزنامه لوسوار در زمان اشغال بلژیک چاپ گردید. همین امر باعث شد که هرژه تکنیک بدیع و منحصر به فردی را برای بازگویی قصه انتخاب کند به گونه‌ای که این اثر به یکی از شاهکارهای او تبدیل شده است.

قصه هایی از جوامع الحکایات جلد 1، مهمان ابراهیم

25,000 تومان
اين مجموعه شامل 1 قصه از قصه‌هاي جوامع‌الحكايات، يكي از آثار قديمي، نامي و اصيل ايراني است. اين قصه‌ها به زبان ساده و ساختار قصه‌اي بازآفريني شده و همراه با تصويرهايي زيبا، در 1 كتاب، به كودكان عزيز تقديم گرديده است.

زني در حاشيه‌ي روزنامه

24,000 تومان
کتاب زني در حاشيه‌ي روزنامه اثر شبنم بزرگی: آهان، سپیدرود دیگر! ندیده بودی؟ شما دخترها کجا را دیده اید؟ مگر بیرون می آورند شما را از آن خانه؟ قشنگ است هان؟ رودخانه را نگاه می کنم، پسر عمه « نامدار » را نگاه می کنم، خنده ام می گیرد. سر خودش را می آورد بیخ گوش من، شاید می خواهد راننده نشنود، آرام می گوید: می خواهم اسم دختر خودمان را بگذاریم سپیدرود. نفسش می خورد پشت گردن من. خودم را عقب می کشم. جا می خورد. بعد امر می کند: برو سمت خودت بشین! روزنامه باز می کند، می رود پشت آن؛ لابد ریخت من را نبیند. حتمی دیگر هیچ وقت نمی گوید گوشه ی روزنامه چیزی برایش بنویسم و...