قصه های شیرین بچه ها (جلد 1) – جوجه زرد حسنی کجائی

25,000 تومان

سفارش:1
باقی مانده:1

بخشی از کتاب قصه های شیرین بچه ها (جلد 1) – جوجه زرد حسنی کجائی : یکی بود، یکی نبود- حسنی با مادربزرگش در روستای کوچکی زندگی می‌کرد. حسنی یک مرغ داشت که خیلی دوستش می‌داشت. مرغ حسنی به اندازه یک سبد تخم گذاشته بود و روی آنها خوابیده بود. حسنی هر روز به مرغش آب و دون می‌داد. بعد هم به مزرعه می‌رفت و کار می‌کرد و…

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

قصه های شیرین بچه ها (جلد 1) – جوجه زرد حسنی کجائی

نویسنده
اسداله شعباني
مترجم
——
نوبت چاپ ——
تعداد صفحات 16
نوع جلد
شوميز ـ منگنه‌اي
قطع
خشتي بزرگ
سال نشر 1378
سال چاپ اول 1378
موضوع
داستان
نوع کاغذ
خشتي بزرگ
وزن گرم
شابک
9789644172496
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
ابعاد 22 × 22 × 0.2 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “قصه های شیرین بچه ها (جلد 1) – جوجه زرد حسنی کجائی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

داستان‌های قدیمی از کاستیا لا بیه‌خا

10,000 تومان
کتاب داستان‌های قدیمی از کاستیا لا بیه‌خا: ميگل دليبس (۱۹۲۰ - ۲۰۱۰) در داستان‌هاي قديمي از کاستيا لا بيه‌خا تصاويري شگرف از جهان روستاييِ اسپانياي اوايل قرن بيستم پيش مي‌نهد و با نثري ظريف، غني و ساده خواننده را با فضاي زيستِ مردمان کاستياي قديم آشنا مي‌کند. روايتِ ژرفِ اين داستان‌ها آميزه‌اي است از حسِ هم‌دلي با روستا و تجربه‌ي دل‌کندن از آن.
روزي که روستا را ترک گفتم، دو‌قلوها کنار هم روي تخت‌خواب آهني خوابيده بودند. وقتِ بوسه بر پيشاني آن‌ها، نگاه کلارا را ديدم که بر من خيره بود، با يک چشم بسته و خواب و يک چشم کبود و مات. فنرهاي تخت، با نواي جيرجير ناشي از اندک خزيدن کلارا، انگار که واژه‌ي خداحافظ را در ذهن من تکرار مي‌کردند. با پدر حرفي از رفتن نگفتم… نه خدانگه‌داري… نه نگاهي دست‌کم… فراموش‌ام نمي‌شد که گفته بود: «روزي که تصميم به رفتن گرفتي، فراموش کن پدري داري»، و من همين کار را کردم

احساس های تو (جلد 3) – من غمگینم

35,000 تومان
کتاب "احساس های تو (جلد 3) - من غمگینم" ، سومین جلد از  در مجموعه "احساس های تو" است. هر یک از این کتاب ها درباره ی احساس یا ویژگی خاص از یک کودک، مانند ترس، حسادت، شادی، خشم، معلولیت و... است. متن کتاب ها از زبان کودک نوشته شده است و سادگی و کوتاهی جمله های آنها سبب تأثیرگذاری بیشتر شده است
سفارش:1
باقی مانده:1

سلام کتی جلد8، کتی به گردش می رود

60,000 تومان
کتی کوچولو شخصیت اصلی کتاب سلام کتی جلد8 است. در هر یک از این کتاب ها، کتی نشان می دهد که چطور باید حرف بزند، آداب حمام و دست شویی رفتن یا غذاخوردن را یاد می دهد یا توضیح می دهد که چطور می تواند به دیگران کمک کند، وسایلش را مرتب کند و خیلی کارهای دیگر. نقاشی های ساده ی کتاب، برای خردسالان جذابیتی خاص دارند.

خانم کوچول ها جلد 33، چلفتی خانم

18,000 تومان
مجموعه‌ی مصور می باشد که در هر داستان، یک ویژگی پسندیده یا ناپسند در شخصیتی داستانی با طنزی کودکانه مجسم می‌شود. شخصِ محوری هر کتاب با شکلی فانتزی تصویرسازی شده که برای مخاطب دلپذیر و متفاوت است. این مجموعه به عنوان هدیه ای مناسب برای سلیقه‌های گوناگون مخاطبان چاپ شده است.

چراوچگونه جلد 58، آب و هوا، ویژگی ها و کاربرد ها

80,000 تومان
هر يك از كتاب‌هاي اين مجموعه به موضوعي علمي يا تاريخي اختصاص دارد. در اين كتاب‌ها، پيشينه‌ي هر موضوع مورد بررسي قرار گرفته و به كمك عكس‌ها، نقشه‌ها و طرح‌ها‌ي گوناگون به پرسش‌هاي مربوط به آن موضوع پاسخ داده شده است. كتاب‌هاي اين مجموعه به‌صورت تك‌جلدي و همچنين به‌صورت مجلدهاي چندجلدي (با جلد سخت و قاب ويژه) موجود است.

آسمان هفتم

قیمت اصلی: 115,000 تومان بود.قیمت فعلی: 65,000 تومان.
کتاب آسمان هفتم، آخرین اثر نجیب محفوظ است، این کتاب که شامل دست نوشته های او می باشد، پس از مرگ وی توسط فرزندش به انتشار رسید. این کتاب شامل 236 داستان کوتاه است که با نگاهی روانکاوانه انسان را برای کشف حقایق زندگی و رمز و راز روح به تفکر وا می دارد.
در حالی که گرسنگی به من فشار می‌آورد با دوچرخه به هر طرف می‌رفتم، در جست‌وجوی رستورانی ارزان قیمت بودم که با درآمد محدود من همخوانی داشته باشد. اما همه جا بسته بود. به سمت میدان، و ساعت وسط آنکه نگاه کردم دوستم را دیدم که زیر آن ایستاده بود، با اشاره به من گفت که پیشش بروم. با دوچرخه به سمت او رفتم و وقتی متوجه موضوع شد از من خواست دوچرخه را به او بسپارم تا راحت‌تر دنبال غذا بگردم، من هم پیشنهادش را عملی کردم و در حالی که به دنبال غذاخوری می‌گشتم ضعف و گرسنگی بیشتر به من فشار می‌آورد. در یأس و ناامیدی و فشار گرسنگی به سمت رستوران«خانواده« رفتم با اینکه می‌دانستم گران است. صاحب رستوران کنار در ورودی که پرده‌ای به آن زده بودند ایستاده بود. با کنار زدن پرده مشخص شد که سالن رستوران، چیزی جز یک خرابه پر از آشغال نبود، با دلخوری پرسیدم: چه اتفاقی‌افتاده؟ مرد گفت: زود برو کبابی الشباب شاید قبل از اینکه تعطیل کند به آنجا برسی. من هم وقت تلف نکردم و با سرعت به میدان ساعت برگشتم، اما نه از دوچرخه خبری بود نه از دوستم