قطار باز

240,000 تومان

دارند. انگليسـى‌ها صدای‌شـان مى‏زننـد «trainspotter» یا قطارياب، فرانسوی‌ها از پسوند پاتوس به معنى بيماری اسـتفاده مى‌كنند و اين جماعت را «ferrovipathe» يا مریض‌ِ آهن مى‌نامند.

در زبان اردو به‌شـان مى‌گويند «ريل كى شـيدايى» يا همان شـيدای ريل. اما وقتى اين‌جـا از قصدم برای اين سـفر باخبر شـدند، مؤدب‌ترين‌شـان «خل‌مشـنگ» خطابم کرد.

ـ از متن کتاب ـ

قطارباز سفری ریلی به دل تاریخ ایران و رؤیای راه‌آهن است. درحالی‏که مشاهدات مسافر امروزی در کنار خاطرات و اسناد تاریخی گذشتگان درباره‌ی تأسیس راه‌آهن نشانده شده تا شاید تصویری ترسیم شود از مسیری که برای تحقق این رؤیا پیموده شده است. قطارباز کندوکاوی است در تحقق یک رؤیا.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

قطار باز

نویسنده
احسان نوروزی
مترجم
——-
نوبت چاپ 6
تعداد صفحات 275
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002298782
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “قطار باز”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

بودای رستوران گردباد

4,000 تومان

معرفی کتاب بودای رستوران گردباد

کتاب بودای رستوران گردباد، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه فارسی است که توسط حامد حبیبی نوشته شده. این مجموعه که جدیدترین کتاب نویسنده است، در سال 1390 به‌عنوان اثر برگزیده‌‌ی دومین دوره‌ی جایزه‌ی ادبی هفت اقلیم مورد تحسین قرار گرفت.

درباره‌ی کتاب بودای رستوران گردباد

حامد حبیبی در اثر تازه‌ی خود تحت عنوان کتاب بودای رستوران گردباد، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاهش را منتشر کرده است که بنثری روان، امروزی و جذاب دارند. این مجموعه، 12 داستان را شامل می‌شود که به پیروی از سبک و سیاق همیشگی نویسنده، با فضاهایی نامتعارف و موقعیت‌هایی پیچیده همراه است. «گیلاسی غلتیده زیر مبل»، «چه شد که زنم نگذاشت چیپسم را بخورم»، «آشغال»، «انگار بچه‌ای آن‌جا خوابیده باشد»، «تلفنی»، «در کافه‌ی لرد»، «پیژامه‌ی راه‌راه من»، «متد یا هیچ‌وقت یک‌دستی رانندگی نکن»، «موج پنجم»، «مجسمه»، «درگاه» و «بودای رستوران گردباد» عناوین داستان‌های این کتاب‌اند. حامد حبیبی که تاکنون به‌واسطه‌ی انتشار کتاب‌های متعددی در حوزه‌ی ادبیات کودک و نوجوان و بزرگسال، بارها و بارها مورد تحسین منتقدان و اهل قلم قرار گرفته و جوایز و افتخارات بسیاری را به دست آورده، برای نگارش کتاب پیش رو موفق به دریافت جایزه‌ی ادبی هفت اقلیم شده است. این کتاب اولین‌بار در سال 1390 منتشر شد و نشر چشمه، مسئولیت چاپ و عرضه‌ی آن را بر عهده گرفت. شایان ذکر است که کتاب بودای رستوران گردباد، به مجموعه‌ی جهان تازه‌ی داستان این انتشارات، تعلق دارد.
سفارش:0
باقی مانده:1

پنجشنبه‌های سالن

18,000 تومان
ازدواج موقت از دیرباز تاکنون موضوعی مناقشه‌برانگیز بوده که بارها دستمایه‌ی تولید فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی شده است. این بار ملیحه صباغیان، قصه‌نویس معاصر، این موضوع را دستمایه‌ی قصه‌ای زیر عنوان «پنجشنبه‌های سالن» کرده که در آن داستان زندگی طناز، دختری جوان را روایت می‌کند. طناز همراه مادرش برای ثبت‌نام در دانشگاه عازم شهرکی در اطراف پایتخت می‌شوند، اما پول‌هایشان به سرقت می‌رود. پول‌هایی که مادر به سختی فراهم کرده بود. آن‌ها که دیگر پولی برای ثبت نام ندارند به تهران باز می‌گردند و سراغ یکی از آشنایان مادر می‌روند، زوجی سالمند و تنها، خانم و آقای ترابی. خانم ترابی پس از شنیدن ماجرای آن‌ها از مادر طناز می خواهد اجازه بدهد او نزد آن‌ها بماند و کمی بعد شغلی هم برای طناز در یک سالن زیبایی پیدا می‌کند. آقای ترابی که در آستانه‌ی مرگ است می‌خواهد بار دیگر شور جوانی را تجربه کند. حضور دختری جوان در کنارش بهانه‌ی مناسبی به دست‌اش می‌دهد تا راز و آرزویش را به طناز بگوید. آقای ترابی به طناز پیشنهاد می‌کند به عقد موقتش درآید، او در عوض هزینه‌های زندگی‌اش را تامین خواهد کرد. طناز با پیشنهاد وسوسه‌کننده‌ای روبرو می‌شود که او را در برابر دو راهی اخلاقی قرار می‌دهد. در بخشی از رمان می‌خوانیم: «هیچ‌وقت به ‌اندازه‌ی این سه ماه فکر نکرده‌ام و مُخم را به کار نگرفته‌ام و دنبال «چرا» و «اگر» و «کاشکی» و این‌جور کلمه‌ها نگشته‌ام. دلم می‌خواهد برای یک روز هم که شده ذهنم را بتکانم. هر چه هست و نیست بریزم بیرون. گذشته‌... آینده... وهمِ آن جاده‌ی لعنتی... دلهره‌ی شب‌ها... آه که چه خوب می‌شود تمام این‌ها از یادم برود. ذهنی پاکِ پاک. خالی. صیقل‌خورده. و خیالم بماند این‌جا. فقط همین جا. آن وقت توی حصار این شهر‌‌ پُرجنب‌وجوش چرخ می‌زنم.»

انسان و حيوان

32,000 تومان
صادق هدایت را با بوف کور می‌شناسند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید او کتابی درباره‌ی لزوم گیاه‌خواری دارد و انسان را موجودی گیاه‌خوار می‌داند. امروزه نوشتن و گفتن درباره‌ی این سبک از تغذیه عادی است و دور و برمان آدم‌های زیادی را می‌بینیم که گیاه‌خواری را در پیش گرفته‌اند؛ اما هدایت این حرف‌ها را تقریبا 89 سال پیش مطرح کرده است. بنابراین کتاب انسان و حیوان را می‌توان جزو نخستین تلاش‌ها برای جاانداختن گیاه‌خواری و توجه به حقوق حیوانات دانست. هدایت معتقد بود که رابطه‌ی انسان و حیوان احتیاج به بازنگری و تغییر دارد و انسان باید شکل جدیدی از رابطه را جایگزین آزار و کشتار حیوانات کند. نگارش کتاب «انسان و حیوان» به بیست‌وسه‌سالگی هدایت برمی‌گردد. در آن زمان هنوز شاهکارهای ادبی‌اش را ننوشته بود. خود صادق هدایت در معرفی این کتاب این‌طور می‌نویسد: «...حرف زدن برای بی‌زبانان، دفاع از ناتوانان، دادخواهی برای ستم‌دیدگان، احقاق حق زیردستان و جلوگیری از مظالم و قبایحی که برای مقام انسانیت یک لکه‌ی ننگ‌آوری است...» در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «اگر انسان در نظر فلاسفه و ماوراء‌الطبیعیون و الهیون یک اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد، در نزد علمای علوم طبیعی بیش از یک حیوانی که نسبتاً از حیث ساختمان اعضاء از سایر هم‌جنسان خود، یعنی حیوانات کامل‌تر است چیز دیگری نیست. از نقطه‌نظر علمی حیوان از همان عناصری ترکیب یافته که انسان را تشکیل می‌دهند، آیا مثل حیوان از یک سلول (Cellule) مرموزی به وجود نیامده؟ علم‌الأبدان، علم‌الأنساج، علم‌الجنین، معرفت‌الأرواح (Physiologie, Histologie, Embryologie, Psychologie) هر کدام به نوبت خود ثابت می‌کنند که ترقی و نشو و نمای آن سلول تغییرات و عوارض متشابهی را نزد انسان و حیوان طی می‌نماید، علاوه‌براین هر دو دارای اعضای مخصوصی هستند که آن‌ها را برای کار معینی استعمال می‌کنند و همان احساسات را درک می‌نمایند و در هوا و هوس چنان که در خصائل و معایب، مشترک‌اند.»

بررسی و تحلیل سبک شخصی مولانا در غزلیات شمس

1,900 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی در مقطع کارشناسی به عنوان منبع کمکی درس «غزلیات شمس» به ارزش 2 واحد تدوین شده است.
فهرست:
مقدمه فصل اول: سبک شخصی فصل دوم: سطح فکری دیوان شمس 1-2 شادی‌گرایی و غم‌ستیزی 2-2 عرفان حماسی و حماسه عرفانی 3-2 حقیقت‌نمایی 4-2 وحدت وجود 5-2 مرگ‌ستایی 6-2 خاموشی فصل سوم: سطح زبانی دیوان شمس 1ـ3 سطح آوایی یا سبک‌شناسی آواهای دیوان شمس 2ـ3 سطح لغوی یا سبک‌شناسی واژه‌های دیوان شمس 3ـ3 سطح نحوی دیوان شمس فصل چهارم: سطح ادبی دیوان شمس 1-4 نمادگرایی 2-4 جاندار انگاری یا تشخیص 3-4 گستردگی صور خیال عامیانه و وجه شبه‌های عارفانه 4-4 تصاویر پارادوکسی یا متناقض‌نما 5-4 کثرت تلمیح نتیجه‌گیری

اديان آسيايي

13,000 تومان
کتاب حاضر از به‌ هم پيوستن سه گفتار مستقل دربارة اديان آسيايي در عهد باستان است که حاصل چندين سال پژوهش و کاوش ژرف زنده‌ياد استاد مهرداد بهار مي‌باشد. گفتارهاي اين دفتر در وهلة نخست براي بهره‌مندي دانشجويان تاريخ اديان فراهم گرديده است، اما بي‌گمان همة دوستاران فرهنگ ايران و جويندگان جواهر اديان آسيايي را تشنگي فرو خواهد نشاند زيرا هر چند جستار مزبور بيشتر جنبة مَدْرسي دارد، اما از ديدگاه‌هاي بسيار نو و بديع، به‌ويژه در گفتار نخست، بهره‌مند و تراويدة ذهن خلاّق و نوگراي استاد فقيد است.

من منچستر يونايتد را دوست دارم

130,000 تومان
در بخشی از کتاب من منچستریونایتد را دوست دارم می‌خوانیم: وقتی پدربزرگ جنازه را ول کرده توی بیمارستان، برگشته خانه. داده لباس‌ها، آرشیو روزنامه‌ها، عکس‌ها، بعضی کتاب‌ها و حتی تقدیرنامه‌هایش را توی باغچه آتش بزنند. پدربزرگ، رد نعشِ زن‌ِ جوان‌ِ با یک لنگه جوراب را، روی کمرش حس می‌کرده و هی به خودش نهیب می‌زده تا از فکر ناموس مردم، آن هم مرده‌اش، بیاید بیرون. سروصدای تیر و تفنگ دیگر کمتر شده بوده. پدربزرگ رفته لب حوض و پایش را فرو کرده وسط آب و ماهی‌ها. پدربزرگ ته دلش منتظر بوده که اتفاقی بیفتد و دری به تخته بخورد و فرشتگان کاری بکنند تا زن جوان زنده شود و بیاید دمِ خانه‌ی آن‌ها، در بزند و بعد از کلی تشکر باهم بروند بازار کباب‌خوری. آتش توی باغچه زیاد می‌شده و اهالی خانه‌ هی عکس و پوستر و بیانیه می‌ریخته‌اند توی دل آن و دود بیشتری می‌رفته هوا. روزنامه‌ها پر بوده‌اند از عکس سر آدم‌ها. آتش، آرام‌آرام عکس‌ها و کلمه‌ها را می‌کشیده توی خودش و جمع‌شان می‌کرده و تکه‌های سوخته با نرمه بادی بلند می‌شده‌اند و مثل پر می‌رفته‌اند هوا. آتشِ روزنامه‌ها، عکس‌ها و کاغذها توی غروبِ یکی از آخرین روزهای مردادماه چیز وامانده‌ای بوده، هم حالِ آدم را می‌گرفته و هم خطرناک بوده، چون وقتی بنی‌بشر حاضر است دست به هر کاری بزند، یک آتش‌بازی مختصر با روزنامه‌ها که چیزی نیست. پدربزرگ همان‌طور که پایش را توی حوض تکان‌تکان می‌داده، می‌دیده که نرمه‌بادی تکه‌های زغال‌شده‌ی کاغذها و عکس‌ها را می‌آورد و می‌اندازد روی آب و ماهی‌های کله‌خرتر می‌روند و توک می‌زنند به آن‌ها. پدربزرگ یکی دو ساعتی به تماشای آب و باد و آتش و حماقت ماهی‌های سرخ مشغول بوده که می‌بیند خورشید غروب کرده. بی‌سروصدا می‌خزد توی آشپزخانه و یک گزلیک تازه تیزشده برمی‌دارد و از خانه می‌زند بیرون.
سفارش:0
باقی مانده:2