قطار در حال حرکت است

2,200 تومان

این مجموعه از ١٦ داستان کوتاه تشکیل شده است. با موضوع‌های متنوع که بیش‌تر آن‌ها مربوط به زندگی شهری و زنان کارمند است. «طوری نشسته بودیم تو قطار که انگار قطار در حال حرکت است. همه ما همین‌طور، آرام تکان‌تکان می‌خوردیم. فنجان چایم را پر کرده بودم و هر چند دقیقه دستم حرکت می‌کرد و چای سر ریز می‌شد. انگار به خاطر حرکت چرخ‌ها در ریل بود.» نگاهم می‌کند. می‌گویم: چه بنویسم؟ دلگیر نگاهم می‌کند. مثل همان باری که در خواب دیده بودمش، پیکره‌ای روشن با موهایی بلند. پیکره‌اش زن بود، بی‌آن‌که زن بودنش پیدا باشد، گفت: تنهایی‌ام را چطور می‌نویسی؟ گفتم کسی که نمی‌تواند عاشق شود تنهاست!» «ایستاده هم می‌شود خوابید!» نام یکی دیگر از داستان‌هاست: زن از ته اتوبوس با صدای بلند گفت: آقا چراغ‌های این قسمت رو خاموش کن!» زن با صدای بلندتری گفت: حالا چه جوری بخوابم؟

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

قطار در حال حرکت است

نویسنده
میترا داور
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١١١
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٨٨
سال چاپ اول ——
موضوع
رمان‌های فارسی
نوع کاغذ ——
وزن 136 گرم
شابک
9786009065264
توضیحات تکمیلی
وزن 0.136 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “قطار در حال حرکت است”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مجموعه استنفورد 3

160,000 تومان
این مجموعه حاصل طرحی برای ترجمه و انتشار گزیده‌ای از مدخل‌های این دانشنامه است با هدف گستردن دامنه تأثیر آن و فراهم کردن امکان دسترسی هرچه بیشتر خوانندگان فارسی‌زبان به مقالات راهگشایی که در این مجموعه آمده است. با توجه به ویژگی‌های دانشنامه فلسفه استنفورد، شاید بیراه نباشد که بگوییم برای کسی که می‌خواهد اولین‌بار با مسئله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود یا شناخت بهتری از آن حاصل کند، یکی از گزینه‌های مناسب این است که کار را با خواندن مدخل یا مدخل‌های مربوط به آن در این دانشنامه آغاز کند

زمستان با طعم آلبالو

120,000 تومان
زنی که همسرش او را درک نمی‌کند به ناچار خیال می‌بافد : « نمی‌دانم از آن زمستان آخر چند روز گذشته ، همان زمستانی که برای اولین و آخرین‌بار دست سردم را گرفتی تا گرمای دستت که یک جور متفاوتی بود ، چیزی شبیه معجزه و فرق می‌کرد با هر گرمای دیگری ، از دستم به تمام جانم منتقل شود . و باز هم زمستان است . باز هم هوا سرد شده و دست‌های من هم ، و چقدر خوب است این سرما . نمی‌دانم باید باورم بشود که بالاخره این زمستان می‌آیی یا نه ؟ من دلم می‌خواهد باور کنم . تا زودتر روزهای مانده تا آمدنت بگذرند این روزهای بیهوده بی توی من ، که همه‌شان منحنی و ناراست می‌گذرند . خودت که خوب می‌دانی چه می‌گویم . می‌دانی که این روزهایم چقدر بد می‌گذرند و حتی شب‌هامان . » « زمستان با طعم آلبالو » روایت دلواپسی‌های زنی است که در خیال خود به دنبال گمشده‌اش می‌گردد تا حضور او را در تنهایی‌های خود رقم زند .
سفارش:0
باقی مانده:1

زنی با چکمه ساق بلند سبز

1,400 تومان
داستان‌های این مجموعه نگاهی تازه به مسائل و اتفاقاتی دارند که در زندگی روزمره ما رخ داده یا می‌دهند. در داستان اول این مجموعه نگارنده از جنگ می‌گوید: گزارشگر یک روزنامه که نزدیک به بیست سال در اروپای غربی زندگی کرده، حالا به ایران برگشته است، چرا که مادرش در حال احتضار است. بعد از درگذشت مادر، او قصد دارد به اروپا برگردد اما یک روز که از سر بی حوصلگی در خیابان‌های تهران قدم می‌زند با دیدن یک کتاب با نام "گیرنده: منقطه جنگی" که به طور تصادفی به دستش می‌افتد با نامه‌هایی روبرو می‌شود که دانش‌‌آموزان از شهرای مختلف برای رزمندگان جبهه‌های جنگ تحمیلی نوشته‌اند. او آنها را می‌خواند و یکی از نامه‌ها تأثیر عجیبی بر روی او می‌گذارد. حالا به او سرنوشت نویسنده یکی از نامه‌ها علاقه‌مند شده است. سال‌ها از پایان جنگ گذشته است و او ناخواسته به سوی شهری می‌رود که دختری از آنجا، سال‌ها پیش، برای رزمنده‌ای نامه نوشته است و... دیگر داستان‌های این مجموعه عبارتند از: تالاب، روسان دارند از آب بالا می‌آیند، اتاق طبقه دوازدهم، سینمای مخفی و چند داستان دیگر.‏ مرتضی کربلایی لو متولد ١٣٥٦ نویسنده جوانی است که در داستان‌هایش باید منتظر وقوع حادثه‌ای بود که در آخرین لحظه‌ها رخ می‌دهد. "من مجردم خانوم" و "خیالات" کتاب‌هایی هستند که پیش‌تر از او منتشر شده است. کتاب "من مجردم خانوم" در بیست و دومین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی (بهمن ٨٣) مورد تشویق قرار گرفت.

تقریبا نابغه

48,000 تومان
فرانسیس دین با مادر افسرده­اش در یکی از شهرهای کوچک آمریکا در فقر مطلق زندگی می­کند. او پدر واقعی­اش را هرگز ندیده و حتی اسم و رسم او را نمی­شناسد. همیشه تصور می­کرده حاصل رابطۀ کوتاه­مدت مادرش با مردی عیاش و رهگذر است. سرانجام، فرانسیس به دلیل مشکلات عدیدۀ مالی تصمیم می­گیرد ترک تحصیل کند و داوطلبانه به ارتش بپیوندد بلکه، با شرکت در جنگ عراق، کمک خرج خانواده شود. مادر، که به خاطر مشکلات روحی در آسایشگاه روانی بستری است، با شنیدن این خبر خودکشی ناموفقی می­کند و برای پسرش نامه­ای به جا می­گذارد و در آن راز بزرگ زندگی­اش را فاش می­کند. در پی آن نامه فرانسیس تصمیم می­گیرد به جستجوی پدر نابغه­اش برود. برای این کار تنها دوستش و دختری که در آسایشگاه روانی با او آشنا شده همسفر او می­شوند. سفری دورِ آمریکا در پی یافتن اصل و نسب. داستانی باورنکردنی، جذاب و پرکشش. اثری تحسین­شده از بندیکت وِلس، نویسندۀ موفق آلمانی‌سویسی که منتقدان ادبی او را مستعدترین نویسندۀ ادبیات امروز آلمان می­دانند. کتابخوان­های ایرانی وِلس را با پایان تنهایی می­شناسند، کتابی که محبوب­ترین رمان سال ٢٠١٦ آلمان بوده و سه جایزۀ معتبر ادبی را نصیب خود کرده.

نرون دروغین

35,000 تومان
در روز ششم ماه مارس که سناتور «وارو» به سوی کوشک حکومتی ولایت سوریه، این استان ثروتمند و حاصلخیز امپراتوری روم به راه افتاد. عابران تخت روانِ حامل او را تا مدت‌ها با نگاه بدرقه کردند تا این که... . به استناد تاریخ، در دوره کوتاه حکومت امپراتور تیتوس یعنی دوازده سال پس از مرگ نرون در متصرفات شرقی امپراتوری روم، مردی ظاهر شد که ادعا می‌کرد امپراتور نرون است. البته همه داستان خودکشی نرون در سال ٦٨ میلادی را شنیده بودند. اما با توجه به نحوه مشکوک مرگ او، بارها در همه جا و به ویژه در سرزمین‌های شرقی، این شایعه رایج شد که نرون زنده است و دوباره بر تخت سلطنت خواهد نشست. باری این مرد ادعا کرد که نرون زنده است و اینک بازگشت به روم را تدارک می‌بیند. رمان نرون دروغین در سال ١٩٣٦ نوشته شد و یکی از موثرترین و رساترین آثار ادبی ضد فاشیستی بود که به ویژه در کشورهای انگلوساکسون مورد توجه و تحسین فراوان قرار گرفت و در تیراژ بالا منتشر شد. نویسنده هدفی را در این کتاب دنبال می‌کند که خواننده با خوانش این کتاب درمی‌یابد که او به چیزی به مراتب فراتر از نکوهش هیتلر و همدستان جنایتکارش می‌اندیشید.

هولا… هولا

2,800 تومان
«هولا... هولا» ٩ داستان کوتاه است که ناتاشا امیری آن را نوشته است. او از زبان کره اسبی این داستان را روایت می‌کند: «اسم مادرم «دلیله» بود. تیمورخان خیلی وقت‌ها مهمانانش را می‌آورد تا مادرم را تماشا کنند. ولی آن‌ها به من نگاه می‌کردند و با انگشت نشانم می‌دادند، پُشت نرده‌های سفید بودند که نزدیکشان شدم. یکی از گوش‌هایم را عقب بردم و دیگری را جلو آوردم. دست‌هایشان را گرفتند جلوی پوزه‌ام. بو می‌دادند، بوی عرق بدنشان که با پِهِن ما قاطی می‌شد. یک دفعه چهار نعل دور شدم. مادرم سُم به زمین کوبید که به آدم‌ها نزدیک نشوم. ولی من جفتک انداختم و باز نزدیکشان شدم. «ماسکوت»، «ویشتاسب روشنفکر»، «مادربزرگ گفت: می ارزید؟»، «بعد از صد سال مردی»، «هولا... هولا»، «موش کور»، «و دیگر بین ما نیستی»، «هفت کلام آخر اردشیر» و «سنبل الطیب» نام داستان‌های این مجموعه هستند. پیش از این از ناتاشا امیری کتاب‌های بامن به جهنم بیا و عشق روی چاکرای دوم منتشر شده که کتاب عشق روی چاکرای دوم برنده جایزه ادبی اصفهان در سال ٨٧ شده است.