قطار در حال حرکت است

2,200 تومان

این مجموعه از ١٦ داستان کوتاه تشکیل شده است. با موضوع‌های متنوع که بیش‌تر آن‌ها مربوط به زندگی شهری و زنان کارمند است. «طوری نشسته بودیم تو قطار که انگار قطار در حال حرکت است. همه ما همین‌طور، آرام تکان‌تکان می‌خوردیم. فنجان چایم را پر کرده بودم و هر چند دقیقه دستم حرکت می‌کرد و چای سر ریز می‌شد. انگار به خاطر حرکت چرخ‌ها در ریل بود.» نگاهم می‌کند. می‌گویم: چه بنویسم؟ دلگیر نگاهم می‌کند. مثل همان باری که در خواب دیده بودمش، پیکره‌ای روشن با موهایی بلند. پیکره‌اش زن بود، بی‌آن‌که زن بودنش پیدا باشد، گفت: تنهایی‌ام را چطور می‌نویسی؟ گفتم کسی که نمی‌تواند عاشق شود تنهاست!» «ایستاده هم می‌شود خوابید!» نام یکی دیگر از داستان‌هاست: زن از ته اتوبوس با صدای بلند گفت: آقا چراغ‌های این قسمت رو خاموش کن!» زن با صدای بلندتری گفت: حالا چه جوری بخوابم؟

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

قطار در حال حرکت است

نویسنده
میترا داور
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١١١
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٨٨
سال چاپ اول ——
موضوع
رمان‌های فارسی
نوع کاغذ ——
وزن 136 گرم
شابک
9786009065264
توضیحات تکمیلی
وزن 0.136 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “قطار در حال حرکت است”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مورسو؛ بررسی مجدد

9,500 تومان
کامل داود نویسنده‌ی الجزایری است که به زبان فرانسه می‌نویسد. مورسو بررسی مجدد مهم‌ترین رمان وی است که برای او شهرت جهانی و جوایز متعدد به همراه داشته است. از جمله این کتاب برنده جایزه گنکور رمان اول ۲۰۱۵، برنده جایزه انگلیش‌پن ۲۰۱۵، برنده جایزه فرانسوا موریاک ۲۰۱۴، برنده جایزه پنج‌قاره فرانسه‌زبان ۲۰۱۴شده است. رمان کامل داود از همان جایی آغاز می‌شود که بیگانه کامو به پایان رسیده و بر مبنای یک ادعای اصلی بسط پیدا می‌کند. مورسو قهرمان رمان بیگانه آلبر کامو، در جریان محاکمه‌اش برای کشتن عربی بی‌نام و نشان ادعا می‌کند قصد قبلی برای کشتن کسی نداشته و فقط بر اثر آفتاب‌زدگی دست به قتل زده. کامل داود در مورسو، بررسی مجدد نامی به مقتول می‌دهد و برادرش را به عنوان راوی انتخاب و از زاویه دیدِ برادر مقتول، تمامی ماجرا را بازبینی می‌کند. کامل داود در مصاحبه‌ای تأکید می‌کند که این نام‌گذاری را نباید تا حد بازبینی مجددِ شخصیت رمان کامو تنزل داد: «با حذف اسامی، قتل و جنایت پیش پا افتاده می‌شود. اما وقتی مدعی نامتان می‌شوید، برای حقوق انسانی‌تان و برای احقاق عدالت بر‌می‌خیزید.»

هیچکاک به روایت هیچکاک

48,000 تومان
این کتاب حاصل تأمل آلفرد هیچکاک است درباره زندگی‌اش، کارش و هنر سینما؛ مطالبی که در این کتاب آمده است یا مدت‌ها از انتشار آن‌ها گذشته، به راحتی در دسترس نبوده و یا در بعضی موارد فراموش‌شده یا ناشناخته مانده‌اند. گاتلیب در این کتاب منتخبی جدید از گفتگوها و مقالات این کارگردان بزرگ گردآوری کرده تا چشم‌اندازی پرمایه از شش دهه فعالیت حرفه‌ای او در دسترس علاقه‌مندانش قرار دهد؛ شش دهه‌ای که تاریخ سینما را تغییر داد. هیچکاک در نوشته‌ها و گفتگوهایش از تجارب زندگی شخصی‌اش تا نظریه‌های انگیزنده او درباره تکنیک‌های فیلمسازی و به طور کلی سینما را آورده است. مطالب کنایه‌آمیز، اندیشمندانه و در عین حال به طور چشمگیری آموزنده و هوشیارانه این کتاب دربرگیرنده موضوعات بسیار ارزشمندی است که بر شناخت و قدردانی ما از این هنرمند بزرگ می‌افزاید؛ هنرمندی که دهه‌ها بعد از مرگش هنوز یکی از تأثیرگذارترین و معروف‌ترین فیلمسازان جهان است. پیشنهاد مترجم برای خواندن این کتاب این است که بهتر است مطالب ارزنده، مفید و آموزنده بخش‌های کتاب ابتدا خوانده و سپس به مقدمه‌های آن رجوع شود.

تو از دست های من سردتری

5,000 تومان
داستان این رمان با رها و مشکلاتی که در زندگی‌اش وجود دارد پیش می‌رود. دلیل سرد بودن محمد در زندگی‌شان چیست؟ دلیل این‌که پریا و مرجان، خواهرزاده‌هایش، با ظاهری سالم و پرانرژی در بخش قرنطینه شیرخوارگاه نگهداری می‌شوند چیست؟ تو از دست‌های من سردتری نوشته بنفشه رحمانی رمانی خواندنی‌ست که خواننده را تا پایان کتاب با خود همراه می‌کند. در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: سایه‌اش را انگار کسی از ته کوچه می‌کشد و همین‌طور کش می‌آید و بلند می‌شود. پنجره‌ها بسته است. شاید همه مردم خواب‌اند. دنبال سایه‌اش می‌دود. سنگفرش‌ها می‌پیچند. سایه از دیوار بالا می‌رود... پیرمردی از ته کوچه پیدا می‌شود. یک رادیوی ترانزیستوری دستش است...نزدیک رها می‌ایستد. کلماتی می‌گوید که مفهوم نیست... ظاهر طبیعی ندارد... پیرمرد رادیو را از کنار گوشش بر‌می‌دارد و کنار گوش او می‌گیرد. خش‌خش بلندتر می‌شود. سرش را عقب می‌کشید. دوباره لبخند

انحطاط وفروپاشی امپراتوری روم

130,000 تومان
مجموعه تاریخ جهان «مى‏‌کوشد چشم‏اندازى گسترده و ژرف از سیر تاریخ عرضه کند. این مجموعه با ارائه زمینه‏‌هاى‏‌فرهنگىِ رخدادهاى تاریخى، خواننده را مجذوب خود مى‌‏سازد.» مجموعه تاریخ جهان «اندیشه‌‏هاى سیاسى، فرهنگى و فلسفى تأثیرگذار را در گذر مشعل تمدن از بین‌‏النهرین و مصر باستان به یونان، روم، اروپاى قرون وسطى و دیگر تمدن‏هاى‏‌جهانى تا روزگار ما پى مى‏‌گیرد.» این مجموعه نه تنها براى آشنایىِ خوانندگان با مبانى تاریخ تدوین شده است، بلکه همچنین ‏در پى آگاه ساختن آن‏ها از این واقعیت است که زندگیشان بخشى از سرگذشت کلى انسان‏هاست. هر جلد از این مجموعه برداشتى جامع و روشن از یک دوره مهم تاریخى را به خواننده ارائه مى‏کند.
سفارش:1
باقی مانده:1

بیراهه‌ای در آفتاب

2,500 تومان
به مرد نگاه کردم. دهانش تکان می خورد. گردنم را کج کردم. انگشتان لخت دخترک تکان می خورد. گل های قالی موج می خوردند و کش می آمدند. "یک، دو، سه،...." مگس سیاهی دور سرم می چرخید. من می خواندم: "خوبان پارسی گو. بخشندگان عمرند." کسی داشت نفس نفس می زد و عاطفه و عرفان نخودی می خندیدند. دهان مرد هنوز تکان می خورد. به دخترک نگاه کردم. او عاطفه بود که محکم به پدرش چسبیده بود.

عذاب‌ وجدان‌

45,000 تومان
چند دقیقه‌ پیش‌، همان‌ صدای‌ همیشگی‌. هر بار با شنیدن‌ آن‌ صدا، قلبم‌ فرو می‌ریزد، درست‌ مثل‌ شبی‌ که‌ از جزیره‌ برگشته‌ بودیم‌ و من‌ داشتم‌ از ترس‌ می‌مردم‌ که‌ مبادا متوجه‌ شوند که‌ ماتئو، جلوی‌ در ساختمان‌، در انتظار من‌ است‌. با این‌ حال‌ وقتی‌ تاکسی‌ حرکت‌ کرد، هراسان‌ شده‌ بودم‌. همان‌طور که‌ ماتئو رفته‌رفته‌ از من‌ دور می‌شد، من‌ نیز حس‌ می‌کردم‌ که‌ در صحبت‌ کردن‌ با گولیلمو نباید شتابی‌ نشان‌ دهم‌ (و با وجود این‌که‌ داشتم‌ از آنچه‌ تو آن‌ را «تقصیر من‌» می‌نامی‌، رنج‌ می‌بردم‌) حس‌ می‌کردم‌ که‌ بار دیگر آن‌ عذاب‌ وجدان‌ نامعلوم‌ و همیشگی‌ دارد در قلبم‌ جای‌ می‌گیرد... ... من‌ داشتم‌ فکر می‌کردم‌ که‌ دیگر هرگز سعادتمند نخواهم‌ شد. و یک‌ روز، مرگ‌ من‌ نیز فرا خواهد رسید. به‌ نظرم‌ سانتا ترزا هم‌ همین‌ را می‌گفته‌ است‌: تا دو ساعت‌ دیگر، نه‌؟ بگذریم‌. به‌ هر حال‌ ماجرای‌ ما دارد به‌ انتها می‌رسد. ماتئو اغلب‌، با نگرانی‌ خاطر به‌ من‌ خیره‌ می‌ماند. دستش‌ را به‌ پیشانی‌ من‌ می‌کشد و زمزمه‌کنان‌ می‌گوید: «حتی‌ عشق‌ من‌ نیز موفق‌ نخواهد شد از تو دفاع‌ بکند، نه‌، هیچ‌ کس‌ قادر نیست‌ که‌ آن‌ لحظه‌، لحظه‌ مرگ‌ را به‌ عقب‌ بیندازد.» ...