

قواعد واگيري
185,000 تومان
معرفی کتاب قواعد واگیری اثر آدام کوچارسکی
این روزها ، هر وقت هر چیزی پخش می شود ، چه یک مد یوتیوب باشد یا یک شایعه سیاسی ، ما می گوییم که ویروسی شد. اما در واقع ویروس چگونه کار می کند؟ در مقررات سرایت ، متخصص بیماری های اپیدمی آدام کوچارسکی به بررسی موضوعاتی از جمله خشونت با اسلحه ، دستکاری آنلاین و البته شیوع بیماری می پردازد تا نشان دهد که در مورد سرایت چقدر اشتباه می کنیم و علم واقعی چقدر حیرت انگیز است.
چرا رئیس جمهور نقل قول موسولینی را به عنوان نقل قول خود بازتوییت کرد؟ چرا حباب های مالی خیلی زود بلند می شوند؟ چرا کمپین های اطلاع رسانی اینقدر موثر هستند؟ و چه چیزی ظهور بیماری های جدید – مانند MERS ، SARS یا بیماری ویروس کرونا – COVID-19 را چالش برانگیز کرده است؟ با کشف عوامل حیاتی شیوع ، می توان چگونگی گسترش همه چیز را مشاهده کرد.
خواه نویسنده ای باشید که به دنبال مخاطب ، مدافع حقیقت یا به سادگی کسی علاقه مند به رفتارهای اجتماعی انسان است ، «قواعد واگیری» راهنمای اساسی زندگی مدرن است.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
قواعد واگيري
نویسنده |
آدام کوچارسکی
|
مترجم |
علی معظمی
|
نوبت چاپ | 4 |
تعداد صفحات | 402 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1401 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
علوم انسانی
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786007405567
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
دروغ
معرفی کتاب دروغ
درباره کتاب دروغ
همه چیز از کتاب سلینجر شروع شد. همان ناطور دشت معروف که همه عاشقش هستند و برایش سر و دست میشکنند. همان کتابی که همه دوستش دارند و من هم یکی از آنها بودم. پشت جلد کتاب نوشته بود، وقتی این کتاب را خواندید، به سایت ما سر بزنید تا آنجا با هم درباره کتاب گفتگو کنیم. نمیدانم کارم درست بود یا نه. روزهای عجیبی را پشت سر گذاشتم و فشار وحشتناکی را تحمل کردم، اما حالا که به گذشته نگاه میکنم، راضی و خوشحالم. من در سایت با پسری همسن و سال خودم آشنا شدم. او هم ناطور دشت را خوانده بود و جملههایش را حفظ بود. قرار بود فقط از کتاب صحبت کنیم اما خب، میدانید دیگر، بحثمان گل انداخت. خیلی دلم میخواست ببینمش و از رفتار مرموزش سردربیاورم. چرا فقط بعضی روزها به اینترنت وصل میشد؟ چرا همیشه عجله داشت؟ چرا دلش نمیخواست هیچ چیزی از زندگیاش به من بگوید. آنقدر بیتاب دیدنش بودم که کارآگاه بازی درآوردم و آدرسش را پیدا کردم. وقتی به دیدنش رفتم، همه چیز تغییر کرد. زندگی من، دیگر به حالت سابقش، برنگشت... من عاشق روحی شده بودم که در اینترنت زندگی میکرد. کاره سانتوس در کتاب دروغ، به زندگی و مشکلات نوجوانی میپردازد که در خانواده نه چندان خوبی متولد میشود و رشد میکند. زندگی او با حضور افرادی میگذرد که رویای خانه خوب و مرفه، داشتن پول و خرج کردنش و ... را دارند و همین است که در نهایت آنها را به سمت بزهکاری و مواد مخدر میبرد. اما این تمام ماجرا نیست. سانتوس با ظرافتی استادانه، تمام آنچه را که در پشت پرده اتفاق میافتد هم بیان کرده است تا به مخاطبانش نشان دهد، همیشه همه چیز آنطور که فکرش را میکنیم، نیست.مهمان انقلاب
در بخشی از کتاب مهمان انقلاب میخوانیم
روی کاناپهی کتابخانه خواب راحتی کردم. خیلی زود ساعت پنج و نیم صبح شد و باید دوباره سر کارم برمیگشتم. کار هم آرامش خاطری به بار نیاورد. آنهایی که به خانه میرفتند هیچچیز مثبتی نداشتند برای افزودن بر آنچه از قبل میدانستیم. هیچ صدای معتدلی در طول شب برنخاسته بود. انگار ملت داشت از اوج هیجان به جنون میرسید، مثل وقتی که شاه فرار کرده بود. لیجکها و استفوردها ساعت شش صبح رفتند. هنوز اطمینان نداشتند کجا برای اقامتشان امن است. من میخواستم انجمن کارش را «مطابق روال معمول» انجام دهد. بنابراین، حدس زدم ماندن آنها در مرکز معقول نخواهد بود. وقتی کارکنانم، که همگی مورداعتمادم بودند، دربارهی «مهمانها» پرسیدند، برایشان توضیح دادم که نگران وقایع سفارت بودهام و در طول روز اینجا نخواهند ماند، هر چند احتمالاً شب برای کمک به پاسخگویی تلفنها بازخواهند گشت. من و بیل صبح را پای تلفن مشغول انتقال خلاصهی اخبار رسانههای ایرانی به واشینگتن بودیم. گاهی صدا با وقفههای طولانی شنیده میشد، اما واشینگتن میگفت ماندنمان روی خط مهم است. چون با اینکه تماسهای دیگری هم بین واشینگتن و تهران برقرار میشد، آزاد نگه داشتن خط تماس بینالمللی با لی شاتز در سفارت سوئد یا با بروس و ویک و مایک هالند، مأمور امنیت سفارت، در وزارت امورخارجهی ایران دشوار بود. آنها هنوز آنجا بودند و سعی میکردند با ابراهیم یزدی، وزیر امورخارجه، مذاکره کنند. حدود ساعت ده صبح، به نظرمان رسید که خط تماسمان قطع شده است. کارکنانم، که احساس خطر میکردند، از من خواستند ارتباط را قطع کنم، اما احساس میکردم باید تا جایی که امکان دارد به کارمان ادامه دهیم و اندکی بعد اختلال برطرف شد.نیمههای صبح با آشپزم سام و سرایدار جان گریوز، نیت، که هر دو تایلندی بودند، تماس گرفتم. نیت را خوب میشناختم، چون در چیدمان خانهام کمکم کرده بود. از سام خواستم ناهار درست کند و به انجمن بیاورد و از نیت درخواست کردم به خانهام برود و یک دست لباس و مسواکم را برایم بیاورد. لباس سبز پشمیام، که با آن خوابیده بودم، کاملاً چروک شده بود. آنها با غذایی که برای همه کفایت میکرد از راه رسیدند و نگرانی در صورتهایشان آشکار بود. نیت را در آغوش کشیدم و به او اطمینان دادم حالم خوب است.ماجراهای ژان و ژان و… ژان! 1/ املت شکر
علاوه بر این، برای خانوادهی ژانها اتفاقات عجیب، غیرمنتظره و بامزهی زیادی هم میافتد که نباید از دستشان بدهید.
بیپناه
معرفی کتاب بیپناه
کتاب بیپناه ششمین اثر نویسنده فرانسوی اولیویه آدام است که در سال 2007 موفق به کسب دو جایزه ادبی در کشور فرانسه شد. این کتاب داستان زنی را بازگو میکند که در منطقهای دورافتاده، روزگار سخت و کسالتباری را میگذراند، اما پناه آوردن چند مهاجر از کشورهای آسیایی و آفریقایی به همسایگی او ماجراهای جالبی را برایش رقم میزند. درباره کتاب بیپناه: این کتاب از سرخوردگیها، تنهاییها و بیپناهیهای انسانها روایت میکند. شخصیت اصلی کتاب بیپناه (À l'abri de rien) زن میانسال و افسردهای به نام ماری است که در منطقهای دوردست در فرانسه به نام جنگل کاله به تنهایی زندگی میکند. ماری دیگر از زندگی خود لذت نمیبرد و هیچ چیز او را خوشحال نمیکند و زندگیاش کاملا یکنواخت شده است تا اینکه حضور پناهجویانی از کشورهای مختلف خاورمیانه و آفریقا که با رویای رفتن به انگلیس به طور موقت آنجا ساکن میشوند، زندگی ماری را دگرگون میکند. این مهاجران خیال ساختن زندگی نو در کشور جدیدی را در سر میپرورانندآنها و ماری ارتباط خوبی با هم برقرار میکنند. ماری با کمک کردن و هم صحبتی با مهاجران حالش بهتر میشود و نشاط پیدا میکند اما به زودی همه چیز دوباره رنگ و روی زیبایش را از دست میدهد. فیلم فرانسویزبان «مامان دیوانه است (Maman est folle)» اقتباسی از این رمان است که جایزه بهترین فیلمنامه فستیوال روشل را به دست آورد. اولیویه آدام درباره خلق رمان بیپناه میگوید: «سرانجام پس از چهارسال مجادلههای درونی خود بالاخره مجبور به نوشتن این کتاب شدم اما از همان ابتدا شخصیت ماری را همراه خود میدیدم.» آنچه که به خوبی عیان است تسلط آدام و بینش او نسبت به مشکلات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است که در کشورش میگذرد و آگاهی او نسبت به مشکلاتی که مهاجران با آنها دست و پنجه نرم میکنند. او به خوبی توانسته است گوشهای از این مسائل را به دور از هر گونه شعار زدگی و مبالغهای به تصویر بکشد.خفاش شب
معرفی کتاب خفاش شب
داستانی دربارهی یکی از هولناکترین پروندههای جنایی و یکی از مخوفترین قاتلان زنجیرهای در ایران! سیامک گلشیری در کتاب خفاش شب رمانی جنایی و رازآلود را بر مبنای پرونده و شخصیت غلامرضا خوشرو، معروف به خفاش شب، به رشتهی تحریر درآورده است.دربارهی کتاب خفاش شب:
نامش غلامرضا خوشرو بود و در سال 1343 متولد شده بود. از همان جوانی مشغول کارهای خلاف بود و ابتدا در سال 1361 به اتهام سرقت دستگیر شد. در سال 1371، بار دیگر او را دستگیر کردند، اما اینبار به جرم سرقت اموال زنان و آزار و اذیت آنها. بااینحال، در کمال تعجب، خوشرو با فریب مأمور محافظ گریخت و تا سالها متواری بود. آنچه بعدها نام او را بر سر زبانها انداخت قتلهایی بود که در اواسط دههی هفتاد در تهران مرتکب شد؛ او، در نقش مسافرکش، زنان را سوار میکرد، آنها را به مکانی خلوت میبرد، به آنها تجاوز میکرد و سپس آنها را به قتل میرساند. درمجموع، از 13 فروردین تا 30 خرداد 1376، خفاش شب 9 زن را به قتل رسانده بود. کتاب خفاش شب با این خبر آغاز میشود: «غلامرضا خوشرو، معروف به خفاش شب، ساعت هفت و چهل و پنج دقیقهی روز چهارشنبه، بیست و دوم مردادماه 1376 در محل انبارِ روبازِ ورزشگاه آزادی، واقع در سهراه دهکدهی المپیک به دار آویخته شد.» این کتاب تمرکز خود را بر ماجرای قتلهای زنجیرهای غلامرضا خوشرو گذاشته است. سیامک گلشیری، با کنکاش در این پرونده و بررسی اسناد بهجامانده از این وقایع دردناک، کوشیده تا ابعاد تازهای از شخصیت خفاش شب را به تصویر بکشد و با بهرهگیری از جذابیتهای ادبی، این کتاب را به رمانی جناییمعمایی تبدیل کند، رمانی که درونمایهی روانشناختی برجستهای نیز دارد و میکوشد تا ما را با درونیات شخصیتی نابهنجار آشنا کند. کتاب خفاش شب میتواند هول و هراسی را که در دههی هفتاد در دل ایرانیان افتاده بود بار دیگر زنده کند، اما این بار به مخاطب درکی تازه و بسیار متفاوت با ترسهای گذشتهاش بدهد، درکی که ممکن است به شناخت بیشتر از شخصیتهای نابهنجار کمک کند و از حوادثی از ایندست جلوگیری کند.در انتظار گودو
معرفی کتاب در انتظار گودو
کتاب در انتظار گودو حاوی یکی از نمایشنامههای مهم قرن بیستم است که خود ساموئل بکت آن را اثری تراژیکمدی میدانست. در این اثر نوعی پوچی مسخره در میان تراژدی زندگی به چشم میخورد. ولادیمیر و استراگون، دو شخصیت اصلی نمایشنامه، چشمبهراه شخصی به نام گودو هستند و برای گذران زمان، با یکدیگر سخن میگویند.دربارهی کتاب در انتظار گودو
در انتظار گودو (Waiting for Godot) یکی از مهمترین نمایشنامههای قرن بیستم است که تأثیری شگرف بر تئاتر و ادبیات نمایشی گذاشت. جالب است که انگیزههای مالی ساموئل بکت (Samuel Beckett) را به نوشتن این نمایشنامه سوق دادند. او تصمیم گرفت برای به دست آوردن کمی پول بیشتر، از رماننویسی به نمایشنامهنویسی روی آورد. خود بکت در آنزمان فکر نمیکرد در حال خلق یک اثر ماندگار باشد؛ اما بعدها این نمایشنامه در زمرهی شاهکارهای ادبیات جهان قرار گرفت. اثری که بسیاری آن را یکی از نخستینها در ژانر ابزوردیسم میدانند. خلاصه کردن کتاب در انتظار گودو در یک خط بسیار ساده است؛ اما تحلیل آن به ساعتها مطالعه نیاز دارد. دو مرد با نامهای ولادیمیر و استراگون در یک جادهی روستایی نزدیک درختی بیبرگ با یکدیگر صحبت میکنند. خوانندگان در خلال گفتوگوها پی میبرند که این دو در انتظار فردی به نام گودو هستند. پس از مدتی انتظار، مردی به نام پوتزو همراه با خدمتکارش، لاکی، به صحنه میآید. پوتزو لاکی را مانند حیوانی بارکش با طنابی به اینسو و آنسو میبرد. ولادیمیر و استراگون که از دیدن این دو نفر شگفتزده شدهاند، با آنها وارد صحبت میشوند و نمایش جانی تازه میگیرد. اما مخاطب هر لحظه با خود فکر میکند که گودو کیست؟ چه زمانی خواهد آمد؟ چرا ولادیمیر و استراگون اینچنین منتظر او هستند؟ چرا پوتزو با لاکی چنین رفتاری دارد؟ معنای این نمایشنامهی ساموئل بکت چیست؟ مترجم کتاب، مهدی نوید، در بخش حواشی و تعلیقات میکوشد به این سؤالات پاسخی درخور دهد. کتاب در انتظار گودو را نشر چشمه روانهی بازار کرده است.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-درونگری
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کنددانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ شوخی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هگل
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عقل به روایت کانت
آدمکش کور
دانشنامه فلسفه استنفورد 2: فلسفه و مسائل زندگی
موضوع | فلسفه |
نویسنده | جان ماریال، تادئوس مِتس، دن هِیبرون، تاد کالدر، بِنِت هِلم، رونالد دِ سوسا، کرولین مک لاود، الیزابت برِیک، جوزف میلم، رابین س.دیلون، استیون لوپر |
مترجم | امیرحسین خداپرست، مریم خدادادی، غلامرضا اصفهانی، ابوالفضل توکلی شاندیز، حسین عظیمی، ایمان شفیعبیک، ندا مسلمی، مهدی غفوریان، راضیه سلیمزاده |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٤٠٠ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٨٧٢ |
شابک | ١ -٠٣٨٢-٠٤-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.