قورتش‌بده 3/ برویم مامانم را پیدا کنیم!

49,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

معرفی کتاب قورتش بده 3 اثر عادله خلیفی

پروفسور و قورتش بده آدم های معروفی شده بودند، مردم دوستشان داشتند، اما قورتش بده غمگین بود. عکسشان را انداختند توی روزنامه ها، اما قورتش بده غمگین بود.
با آن ها مصاحبه کردند، اما قورتش بده غمگین بود. از آن ها برنامه ی تلویزیونی ساختند، اما قورتش بده غمگین بود. و بهشان جایزه دادند، اما قورتش بده غمگین بود.
حالا تصویر قورتش بده و پروفسور همه جا بود و قورتش بده کلی دوست در شهرهای مختلف داشت اما… قورتش بده هنوز غمگین بود. او مامانش را پیدا نکرده بود.
همه دلشان تنگ می‌شود. برای چیزها و کسانی که دیگر نیستند. یکی برای دوستش دل‌تنگ است، یکی برای پارک‌رفتن، یکی برای مادربزرگ یا اسباب‌بازی گم‌شده‌اش.
دل قورتش‌بده هم برای مامانش تنگ شده. اما پیداکردن مامان، مثل برگردانِ عکس‌برگردان‌ها نیست که از تهِ دلت بخواهی و برگردد. هر چقدر هم «قورتش بده» دلش برای مامانش تنگ شده باشد و از تهِ دلش بخواهد، مامانش برنمی‌گردد.
باید بروند دنبالش بگردند، با پروفسور و سفینه‌ی کلاغی‌اش. عکس مامانش کو؟ یکی قایمش کرده. بدون عکس نمی‌شود! پس لازم است حمله کنند. یک حمله‌ی بزرگ! به کجا؟ به شهرهای دیگر!

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

قورتش‌بده 3/ برویم مامانم را پیدا کنیم!

نویسنده
عادله خلیفی
مترجم
—-
نوبت چاپ
تعداد صفحات 227
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222040130
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “قورتش‌بده 3/ برویم مامانم را پیدا کنیم!”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

آوازهای زنی که از گرامافون می‌آمد (کپی)

3,400 تومان
مجموعه‌ای از سروده‌های شاعر معاصر، سید مرتضی نجاتی، در کتاب آوازهای زنی که از گرامافون می‌آمد گرد آمده‌اند تا آینه‌ای تمام‌نما از آخرین دستاوردهای ارزشمند شعر معاصر فارسی باشند. این شعرهای نو و سپید دربردارنده‌ی مضامین بکر شاعرند و با هنرمندی وی در کاربرد زبان و ابزار شعر همراه شده‌اند. مطالعه‌ی این مجلد از مجموعه کتاب‌های جهان تازه‌ی شعر را به تمامی مخاطبان و مشتاقان شعر معاصر ایران پیشنهاد می‌کنیم.

درباره‌ی کتاب آوازهای زنی که از گرامافون می‌آمد

آن‌چه بیش از هر چیزی در کتاب آوازهای زنی که از گرامافون می‌آمد به چشم می‌خورد، آمیزه‌‌ی عشق با تمامی اتفاقات و لحظات زندگی است؛ از سفره‌ی هفت‌سینی که چیده نشده تا میل‌های بافتنی مادر! البته عشقی که در لابه‌لای سروده‌های این مجموعه‌ی شعر می‌بینیم، از نوع عاشقانه‌هایی نیست که معمولاً در اشعار کهن یا نو دیده‌ایم. عشقی که سید مرتضی نجاتی در شعرهای خود به مخاطب نشان می‌دهد، بیشتر با نوعی عصیان، اعتراض و یا حتی کنایه‌های تلخ همراه است که به جای خالی عشقی ازدست‌رفته اشاره دارند. از همین ابتدا به شما اطمینان می‌دهیم، مطالعه‌ی این مجموعه‌ی شعر تجربه‌ای کاملاً متفاوت را در دنیای ادب و هنر برایتان رقم خواهد زد. اشعاری که در کتاب حاضر گرد آمده‌اند نه از محور ثابت زمانی و نه از نقطه‌ای پایدار به‌عنوان مکان برخوردارند. اصولاً شعر برای زیبا بودن به زمان و مکان نیازی ندارد اما به نظر می‌رسد بخش گسترده‌ای از سروده‌های کتاب آوازهای زنی که از گرامافون می‌آمد حاصل گشت‌وگذار خیالی شاعر در زمان‌ها و مکان‌های گوناگون‌اند. شاعر از اشاره به وقایع اجتماعی و تاریخی غافل نبوده و گریزی نیز به جنگ هشت‌ساله و مصائب آن زده است. البته این کار را هم به روش ویژه‌ی خود انجام داده، به طوری که مخاطبان ادبیات دفاع مقدس، به‌خوبی متوجه نگاه متمایز و تصویرسازی‌های متفاوت نویسنده نسبت به شاعران دیگر خواهند شد. به لحاظ قالب اشعار نیز باید یادآور شویم، سروده‌های این دفتر به روش شعر نو و سپید پدید آمده‌اند. البته انتخاب چنین قالبی با مضامین بدیع و هنجارشکنی سید مرتضی نجاتی در تصویرآفرینی‌هایش، در تناسب کامل قرار می‌گیرد و گزینش هوشمندانه‌ای به نظر می‌رسد. اشعار این مجموعه هر کدام به سفری در عمق احساس شاعر می‌مانند که دغدغه‌ها، واگویه‌های درونی و باورهای او را به مخاطبان نشان می‌دهند.‌ این اشعار هم به لحاظ لفظ و هم از جهت معنا، سروده‌هایی چندلایه هستند که به خواننده اجازه می‌دهند در هر بار خوانش خود، برداشت و تفسیر متفاوتی از این اشعار داشته باشند. به عبارت دیگر، اشعار کتاب آوازهای زنی که از گرامافون می‌آمد هرگز کهنه نمی‌شوند و در هر مرتبه‌ای که آن‌ها را مطالعه می‌کنید، چهره‌ی جدیدی از خود را به نمایش می‌گذارند. به این ترتیب، زمان به هیچ روی نمی‌تواند گَردی از کهنگی بر چهره‌شان بنشاند. اگر به دنبال اشعاری هستید که حکایت از دغدغه‌مند بودن شاعر خود داشته باشند، مشخصه‌های ادبی را در زیباترین حالت خود نشان بدهند، عشق را به‌عنوان جوهره‌ی اصلی خودشان به نمایش بگذارند و نماینده‌ی چهره‌ی حقیقی شعر معاصر باشند، پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی اثر حاضر خواهد بود. پدید آمدن چنین مجموعه‌ی شعری در سال‌های اخیر نشان می‌دهد، برخلاف باور بسیاری از صاحب‌نظران، شعر و ادب معاصر فارسی دوران افول و زوال خود را طی نمی‌کند، بلکه اوج گرفته و با تغییراتی در زبان و مضمون، دوران تازه‌ای از حیات خود را آغاز کرده است؛ دورانی که خبر از آینده‌ای روشن و پربار می‌تواند به جامعه‌‌ی ادبی بدهد. نشر چشمه چاپ و انتشار کتاب آوازهای زنی که از گرامافون می‌آمد را به عهده داشته و آن را به‌عنوان مجلد بیست‌و‌چهارم مجموعه‌ی جهان تازه‌ی شعر به ادب‌دوستان و مخاطبان شعر معاصر عرضه کرده است.

دروغ

195,000 تومان

معرفی کتاب دروغ

‌کتاب دروغ اثری از کاره سانتوس، نویسنده اسپانیایی کتاب‌های کودک و نوجوان است که با ترجمه سارا یوسفی منتشر شده است. این داستان درباره دروغی است که زندگی نوجوانی را که در آستانه امتحانات ورودی دانشگاه است، بهم می‌ریزد.. این کتاب در سال ۲۰۱۵ برنده جایره Edebé Juvenil اعلام شد.

درباره کتاب دروغ

همه چیز از کتاب سلینجر شروع شد. همان ناطور دشت معروف که همه عاشقش هستند و برایش سر و دست می‌شکنند. همان کتابی که همه دوستش دارند و من هم یکی از آن‌ها بودم. پشت جلد کتاب نوشته بود، وقتی این کتاب را خواندید، به سایت ما سر بزنید تا آنجا با هم درباره کتاب گفتگو کنیم. نمی‌دانم کارم درست بود یا نه. روزهای عجیبی را پشت سر گذاشتم و فشار وحشتناکی را تحمل کردم، اما حالا که به گذشته نگاه می‌کنم، راضی و خوشحالم. من در سایت با پسری همسن و سال خودم آشنا شدم. او هم ناطور دشت را خوانده بود و جمله‌هایش را حفظ بود. قرار بود فقط از کتاب صحبت کنیم اما خب، می‌دانید دیگر، بحثمان گل انداخت. خیلی دلم می‌خواست ببینمش و از رفتار مرموزش سردربیاورم. چرا فقط بعضی روزها به اینترنت وصل می‌شد؟ چرا همیشه عجله داشت؟ چرا دلش نمی‌خواست هیچ چیزی از زندگی‌اش به من بگوید. آنقدر بیتاب دیدنش بودم که کارآگاه بازی درآوردم و آدرسش را پیدا کردم. وقتی به دیدنش رفتم، همه چیز تغییر کرد. زندگی من، دیگر به حالت سابقش، برنگشت... من عاشق روحی شده بودم که در اینترنت زندگی می‌کرد. کاره سانتوس در کتاب دروغ، به زندگی و مشکلات نوجوانی می‌پردازد که در خانواده نه چندان خوبی متولد می‌شود و رشد می‌کند. زندگی او با حضور افرادی می‌گذرد که رویای خانه خوب و مرفه، داشتن پول و خرج کردنش و ... را دارند و همین‌ است که در نهایت آن‌ها را به سمت بزهکاری و مواد مخدر می‌برد. اما این تمام ماجرا نیست. سانتوس با ظرافتی استادانه، تمام آنچه را که در پشت پرده اتفاق می‌افتد هم بیان کرده است تا به مخاطبانش نشان دهد، همیشه همه چیز آنطور که فکرش را می‌کنیم، نیست.

استخوان

48,000 تومان
کاوه از میدان جنگ مرخصی گرفته یا گریخته است تا در روستای پدری، در کنار قوم و خویش، استراحت کند، سوگوار دوستی باشد، خاطراتی بیابد و در عاقبت کارش بیندیشد. اما مردی در آن‌جا به دنبال دختر گمشده‌اش است. کاوه درمی‌یابد که بسیاری به این روستای مرزی می‌آیند تا بگریزند.اما در میان سخنان و حدیث اقوامش درمی‌یابد که از خانواده‌ی خودش نیز بسیاری گمشده یا مفقودند. به دنبال پاسخی برای این معما می‌رود و با گذشته‌ی نامعلوم پدر و مادر خودش مواجه می‌شود. دیگر می‌کوشد تا راز زندگی مادرش را بداند و جوابی در چرایی تاریکی و ابهام سرگذشت وی بیابد. کاوه در این روستای پرت و دورافتاده، در مکانی که قبرستان عظیم‌ترین و مهم‌ترین بخش آن است، با سرگذشت خانواده‌اش روبه‌رو می‌شود، می‌کوشد تا از نقل‌قول‌ها و تصاویر و خاطرات داستانی سرراست ببافد و باز می‌فهمد که این ممکن نیست. گاه آن اطلاعات در تأیید یکدیگر است و گاه کل ساختمان روایت کاوه را به هم می‌ریزد. رمان استخوان بازتاب تلاش نسلی است که هویتی جعلی داشته است، با آن خوش بوده و از آن قصه‌ها و افسانه‌ها بافته است اما حوادث روزگار دروغین بودن آن‌همه را عریان کرده است. کسانی می‌گریزند تا از این واقعیت دردناک در امان باشند، عده‌ای کتمان می‌کنند و دل به همان قصه‌ها می‌بندند و گروهی سر در پی حقیقت می‌گذارند و از پا می‌افتند.

مبانی تربیت بدنی، علوم ورزشی و ورزش جلد2

4,200 تومان
در قلمرو تربیت بدنی و ورزش چه حرفه ای را انتخاب خواهید کرد؟ معلمی، مربیگری، هدایت برنامه های فعالیت ورزشی، پزشکیاری ورزشی و غیره. کتاب مبانی تربیت بدنی علوم ورزشی و ورزش فرصتهای شغلی رو به رشد در این قلمرو پویا را در می کاود. این کتاب تصور سنتی از ماهیت، قلمرو، فلسفه و تاریخ تربیت بدنی و ورزش را تکامل می بخشد؛ چالشها و افقهای آینده را روشن می کند و شیوه آمادگی برای مشاغل مختلف را ارائه می دهد. به این موارد برجسته توجه کنید: *فصلی جدید در مورد روان شناسی ورزش و فعالیت ورزشی که بر فعالیت بدنی مادام العمر قهرمانان و افراد عادی تأکید می ورزد. *فصلی جدید در مورد رفتار حرکتی، با نگرشی عمیق بر یادگیری حرکتی، تکامل و کنترل حرکتی، همراه با تأکید بر نکات کاربردی برای متخصصان این قلمرو. *نگاهی وسیع تر بر حیطه فیزیولوژی ورزشی، همراه با اطلاعات جدید در مورد تمرین و بی تمرینی، آمادگی، تولید انرژی، تغذیه و عملکرد. *معیارهایی برای تربیت بدنی، همراه با صلاحیتها و تواناییهای معلمان مبتدی و اصول راهنما برای ارزیابی  

حتا شبيه خودم زندگي نکرده ام

7,500 تومان

معرفی کتاب حتا شبیه خودم زندگی نکرده‌ام

کتاب حتا شبیه خودم زندگی نکرده‌ام، شامل بیش از پنجاه شعر نو از منیره حسینی است که در آن‌ها با بیانی شاعرانه و خیال‌انگیز به تبیین مفاهیم انسانی و طبیعی مانند امید، آزادی، عشق و زندگی پرداخته است. اشعار او سرشار از جزئیات و حوادث روزمره‌اند و شاعر به زیبایی توانسته زندگی روزمره را در اشعار خود بازتاب دهد.

درباره‌ی کتاب حتا شبیه خودم زندگی نکرده‌ام

منیره حسینی در مجموعه اشعار خود، کتاب حتا شبیه خودم زندگی نکرده‌ام، در بیش از پنجاه شعر نو کوتاه، به بیان مفاهیم شاعرانه‌ای مانند عشق، امید و عواطف انسانی پرداخته و از مظاهر طبیعی مانند باران، آفتاب، آزادی بهره برده است. شعر نو (یا شعر نیمایی) گونه‌ای از شعر معاصر فارسی است که در آن از وزن عروضی و قالب شعر کهن فارسی پیروی نمی‌شود. شعر نیمایی از اولین سبک‌های شعر نو در ادبیات فارسی است که مبدع آن شاعر معاصر ایرانی، نیما یوشیج می‌باشد. اشعار سبک نو منیره حسینی، بیشتر از آن که بیان‌گر تخیل و بیان موسیقایی رایج شاعرانه باشد، بیان‌گر احساسات و عواطف پررنگ شاعرانگی است. او در کتاب حتا شبیه خودم زندگی نکرده‌ام به شرح و بسط روزمرگی‌ها از دید شاعرانه پرداخته که به نوبه‌ی خود می‌تواند لذت خواندن این اشعار را در خواننده افزایش دهد. مجموعه شعر نو منیره حسینی توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است.

در بخشی از کتاب حتا شبیه خودم زندگی نکرده‌ام می‌خوانیم

یک روز پوستم را کنار می‌زنی و استخوان‌هایم را مثل عتیقه‌ای بغل می‌کنی من آن روز تو را از دو حفره‌ی تاریک نگاه می‌کنم از حفره‌ای تاریک صدایت می‌زنم و در گوش‌های خودم می‌پیچم تو حرفی بزن از تاریکی در‌نمی‌آیم می‌ترسم نور تک‌تیراندازی باشد که هر دو چشمم را بزند دیگر چگونه تو را نگاه کنم؟ در دست‌هایت دردهای من‌اند که تجزیه می‌شوند بگذار به طبیعت خودم برگردند از من تنها لبخندی برای توست که آن‌قدر نیامدی تا بر اسکلت لب‌هایم ماسید

فهرست مطالب کتاب

جاده‌ی یک‌طرفه نامردها مویرگ‌های پوسیده رفیق عمق دوست داشتن خودکشی دلتنگی پوسیدگی به تو فکر می‌کنم زنان عاشق جنوب حسادت نشانه‌ها حکایت ما چهار فصل آزادی دوستت ندارم میز تنهایی دروغ زمستان محاکمه سفر تاریک‌خانه خانواده بازجویی راه فرار ویرانی زن بود آمدی شعری که عاشقانه نباشد لبخندی برای توست راهی نمانده است زنی زیباتر جانم خراش سطحی تو آخرین گلوله بی‌حواس‌ترین زن دنیا خواننده‌ی عزیز به‌مرز‌نرسیده زن خوشبخت خانه‌ی رؤیاهایم زن باید زن نباید آوازهای خیس جای اسم من موشک کاغذی بی‌حواس‌ترین زن دنیا اگر بروی... آهای زندگی همین حالا سرنخ شلیک
 

گود

32,000 تومان

در بخشی از کتاب گود می‌خوانیم

خلیل هر روز هفت صبح دوتا جعبه انار می‌ذاشت دم خونه‌ی سوری‌خانم و فخری کارش رو شروع می‌کرد. وقت‌هایی که انار می‌رسید، شیش ‌و نیم صبح اون‌جا بود. تابستون و بهار که انار نبود دیرتر می‌اومد. جعبه‌ها رو باید خودش تا طبقه‌ی سوم و اتاق بغل خرپشته می‌کشید روی پاش و بالا می‌برد. اون هم طوری که نه دخترها بیدار بشن و نه سوری داد بزنه «فخری نزنی به درودیوار.» جعبه رو می‌نداخت روی زانوی پای راستش و پله‌پله تا بالا می‌رفت. دور آخر پله‌ها که می‌رسید هن‌هن‌کنان چهارتا لیچار بار همایون شوهرش می‌کرد. خلیل یه‌بار می‌خواست کمک کنه جعبه‌ها رو تا اتاق فخری ببره، اما سوری که خلیل رو توی حیاط خونه‌ش دید، چنان قشقرقی به پا کرد که صداش تا خود بازارچه رفت و همه توی بازار به خلیل طعنه می‌زدن که رفته بودی «خونه‌ی سوری‌خانم». تا یکی دو هفته حالش خراب بود اما قول داده و طی کرده بود صبح‌به‌صبح دوتا جعبه انار ببره دم اون خونه، و می‌برد. فخری وقت‌هایی که خیلی خسته می‌شد، دهنش رو فرمی شبیه خندیدن بازوبسته می‌کرد و آب دهنش ولو می‌شد روی لباسش که با پشت آستین پیرهنِ همیشه‌سُرمه‌ایش پاک می‌کرد. «باس قرص کمر بندازم، دیگه جون واستادن ندارم. کی دست داره اون رو تو هاون بکوبه؟» کار صبحش توی پاییز و زمستون تکه‌تکه کردن انارها بود. اوایل سوری گیر داده بود که «باس انارا رو دون کنی.» فخری که هیچ‌وقت نفهمید کار سوری با انارها چیه. گفت «اینا رو تیکه‌تیکه کنم بعد له کنم، همون نمی‌شه؟» «آره. اما باس صاف بشه.»