لاتاری چخوف و داستان‌های دیگر (مجموعه داستان)

71,000 تومان

هر كدام از اين داستان‌ها اگر بهترين داستان نويسنده‌اش نباشد، مسلما يكي از بهترين داستان‌هاي اوست. قصد اين كتاب معرفي يك جريان يا سبك و شيوه‌ خاص نيست. ملاك انتخاب خود داستان‌ها بوده‌اند، و پيوند عميقي كه بين خود داستان‌ها وجود دارد كنار هم نشستن آن‌ها را توجيه مي‌كند… شش مقاله‌ي «پيوست» از ناتاليا گينزبورگ، كاترين آن پورتر، جودي اوپنهايمر، نورا افرون، شروود آندرسن و جي‌مك اينرني مكمل اين مجموعه است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789643057336 دسته: , ,
توضیحات

لاتاری چخوف و داستان‌های دیگر (مجموعه داستان)

نویسنده شرلی جکسون و دیگران
مترجم جعفر مدرس‌صادقی
نوبت چاپ 7
تعداد صفحات 184
قطع و نوع جلد رقعی شومیز
سال انتشار 1391
شابک 9789643057336
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.21 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “لاتاری چخوف و داستان‌های دیگر (مجموعه داستان)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب سپيده دمان

130,000 تومان
کتاب «سپیده دمان» که محصول دوره‌ی دوم آفرینش فلسفی و بلوغ فکری «فریدریش نیچه» محسوب می‌شود، در سال ۱۸۸۱ به چاپ رسید و به نظرات و عقاید این فیلسوف بزرگ در خصوص دین، اخلاقیات، متافیزیک و هنر می‌پردازد. این کتاب که جملات قصار بسیاری دارد، از نظر درونمایه، پیرامون دو مسئله‌ی روانشناختی به تجزیه و تحلیل می‌پردازد: نخست مسئله‌ی هراس و دوم مسئله‌ی قدرت. این دو بن‌مایه‌ی اصلی به هزار گونه سنجیده و تحلیل می‌شوند، بی آن که شما را به سرانجامی منطقی برساند. نیچه به هیچ وجه سعی نمی‌کند شما را به چیزی متقاعد کند و تصمیم‌گیری را به عهده‌ی خودتان می‌گذارد. «سپیده دمان» را نمی‌توان تک موضوعی قلمداد کرد و گویی این اثر یک پیشبینی برای دهه‌های آینده محسوب می‌شود؛ چراکه تقریباً به همه‌ی موضوعاتی  می‌پردازد که در آثار بعدی‌اش مورد بررسی قرار می‌گیرد. کتاب «سپیده دمان» در گروه آثار کمتر مطالعه شده‌ی نیچه قرار دارد؛ اما از نظر سبک، زبان و محتوا یکی از آثار درخور توجه وی محسوب می‌شود و سیر فکر فلسفی نیچه در آن، قابل مشاهده است.

رهبران جهان باستان (10) آتیلا رهبر هون‌ها

3,500 تومان
هزاران جنگجو سوار بر اسب از آن سوی صحراها و شنزارها حمله آوردند و خاک از زیر سم اسبانشان به هوا برخاست و روی خورشید را پوشاند . مردانی با شکل و شمایل عجیب حمله را آغاز کرده بودند ؛ مردانی که « منظری هولناک داشتند ؛ جمجمه‌هایی که به دلیل بستن در کودکی از ریخت افتاده بود ، دو شکاف به جای چشم و گونه‌هایی متورم که رد زخم زشتشان کرده و پوشیده از ریشی تُنُک » . اسبان و سوارانی که به نام هون شناخته می‌شدند ، چنان با یکدیگر هماهنگ بودند که انگار با تنی واحد حرکت می‌کنند . اسبانِ کوتاه و پرمو ، سوارانشان را با سرعتی نفس‌گیر به میدان نبرد می‌رساندند و آن‌گاه که راکبان با شمشیر و نیزه درگیر نبرد بودند ، به آسانی یاری‌شان می‌کردند . مردان علاوه بر ظاهر هولناکشان فریادهایی وحشت‌انگیز سر می‌دادند و قربانیان خود را که در کشمکش بودند ، به هول و هراس می‌افکندند . همچنین پوست حیواناتی که به دور شانه می‌پیچیدند ، ظاهرشان را مخوف‌تر می‌کرد . آتیلا ، شاه هون‌ها ، با اعتماد به نفسی جسورانه سپاهش را رهبری می‌کرد . آن‌گاه که اسب سیاهش را پیشاپیش سپاه می‌راند ، جنگجویانش هر حرکت او را می‌پاییدند . عزمِ جزم او از آرواره‌های فشرده‌اش پیدا بود . او به افرادش اشاره می‌کرد تا با سرعت هر چه بیش‌تر پیش بتازند . هون‌ها دومین حمله به امپراتوری روم شرقی را در بهار سال ٤٤٧ میلادی آغاز کرده بودند .

آیا قیام کردن بی‌فایده است؟ (گزیده‌ای از کوته‌نوشت‌ها، درس‌گفتارها و گفت‌وگوها)

96,000 تومان

معرفی کتاب آیا قیام کردن بی‌فایده است؟ (گزیده‌ای از کوته‌نوشت‌ها، درس‌گفتارها و گفت‌وگوها)

«…اخلاقیات نظری من «پاداستراتژیک» است: احترام گذاشتن هنگامی که یک تکینگی قیام می‌کند و سازش‌ناپذیربودن به‌مجرد آن که قدرت امر عام و جهان‌شمول را زیر پا می‌گذارد.
انتخابی ساده اما کاری دشوار چون باید همواره اندکی در زیر تاریخ مترصد آن چیزی بود که تاریخ را برهم می‌زند و آن را منقلب می‌کند، و باید اندکی در پس سیاست هشیار آن چیزی بود که باید سیاست را بی‌قیدوشرط محدود کند.
روی‌هم‌رفته کار من این است؛ من نه اولین نفرم نه یگانه کسی که چنین می‌کند. اما من این کار را برگزیده‌ام». آیا قیام‌کردن بی‌فایده است؟ از دو مجموعه تشکیل شده است.
بخش نخست شامل کوته‌نوشت‌ها و گفت‌وگوهایی است که مستقیماً به انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران مربوط‌اند و در همان بحبوحه انجام گرفته‌اند.
بخش دوم شامل یک کوته‌نوشت («در باب نوعی اخلاق ناخرسندی») و دو درس‌گفتار («روشن‌نگری چیست؟» و «انقلاب چیست؟») است که هرچند به مسئله‌ی انقلاب ایران نمی‌پردازند اما چندان هم بی‌ربط نیستند.
آیا قیام کردن بی‌فایده است؟ (گزیده‌ای از کوته‌نوشت‌ها، درس‌گفتارها و گفت‌وگوها) - انتشارات نی

نظریه و روش در تحلیل گفتمان

180,000 تومان

معرفی کتاب نظریه و روش در تحلیل گفتمان

ده سالی است که «گفتمان» واژه‌ای مد روز شده است. آن را بی‌هدف و غالباً بی‌آنکه تعریف کنند در متن‌ها و بحث‌های علمی به‌کار می‌گیرند. اکنون گفتمان به واژه‌ای مبهم و گاه بی‌معنا بدل شده است که حتی زمانی که آن را با دقت به‌کار می‌برند در هر بستری معنایی متفاوت دارد. اما در بسیاری از موارد منظور از «گفتمان» این است که زبان در چارچوب قالب‌هایی ساختاربندی شده و مردم به هنگام مشارکت در حوزه‌های مختلف حیات اجتماعی در گفتار خود از این قالب‌ها تبعیت می‌کنند.
و در این جست‌وجو به‌سرعت درخواهیم یافت که تحلیل گفتمان نه یک رویکرد واحد بلکه مجموعه‌ای از رویکردهای میان‌رشته‌ای است که می‌توان از آن‌ها در انواع گوناگون مطالعه‌ها و برای کندوکاو در قلمروهای مختلف اجتماعی استفاده کرد. در ضمن، هیچ اجماع روشنی درباره‌ی چیستی گفتمان‌ها و نحوه‌ی عملکرد و نحوه‌ی تحلیل آن‌ها وجود ندارد.

گفتگو با بچه ها درباره قرون وسطا

2,500 تومان
چرا باید گذشته را شناخت ؟ برای اینکه زمان حال را بهتر بشناسیم ، برای اینکه بدانیم چگونه گذشته را ادامه می‌دهیم و چگونه از آن جدا می‌شویم . تاریخ‌نگاران دریافته‌اند که اگر تاریخ را به دوره‌های پی در پی با ویژگی‌هایی مشخص تقسیم کنند ، گذشته را بهتر می‌شناسند و می‌توانند آن را مخصوصاً برای بچه‌ها و جوان‌ترها بهتر شرح دهند . این کتاب درباره پرسش‌هایی از « قرون وسطا » است . پرسش‌هایی در مورد طول مدت و معنای آن ؛ زیرا درباره این دوره تاریخی ، از یک سو تفسیری خوشایند وجود دارد و از سویی دیگر ، تفسیری ناخوشایند . قرون وسطا الهام‌بخش نویسندگان رمان‌های تاریخی بوده است . بعضی از این رمان‌ها بسیار خوش اقبال بوده‌اند . اگر می‌خواهید درباره این قرون چیزهای بسیاری بدانید این کتاب را بخوانید . پیش از این چندین جلد از « مجموعه گفتگو‌ها » منتشر شده است .

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت