لذت متن
68,000 تومان
کتاب لذت متن نوشته لوران بارت ترجمه پیام یزدانجو توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات ملل، آموزش نقد نظریه به چاپ رسیده است.
رولان بارت یکی از شکوفاترین استعدادهای ادبی و چهره ی برجسته یی در جمع منتقدان فرهنگی معاصر است. بارت در دامنه ی چشمگیری از عرصه های ادبیات، فلسفه، و هنر پژوهش کرده و آثارش در پیدایش بسیاری از مفاهیم بنیادین اندیشه ی امروز نقشی سرنوشت ساز ایفا کرده اند. لذت متن کتابی گزین گویانه و قطعه پردازانه است که اوج و عصاره تاملات بارت در باب ادبیات و نظریه ادبی به شمار می رود. این کتاب که اکنون به صورت متن کلاسیکی در مطالعات ادبی درآمده، بیش از آنکه متنی منتقدانه باشد نوشتاری خلاقانه است که خواننده را به کسب «لذت» و کشف «سرخوشی» فرا می خواند.
معرفی مباحث کتاب لذت متن
لذات یک خواننده
لذت متن
نمایه نام ها
فقط 1 عدد در انبار موجود است
لذت متن
نویسنده | رولان بارت |
مترجم | پیام یزدانجو |
نوبت چاپ | دوازدهم |
تعداد صفحات | 96 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1402 |
شابک | 9789643057428 |
وزن | 0.15 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
ژان-فرانسوا لیوتار
کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها
معرفی کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها
کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها نوشتهی آرمان آرین دومین مجلد از مجموعهای به همین نام (پتش خوآرگر) است که بر مبنای اوستا نوشته شده و داستان حول محور نبرد تاریکی و روشنایی میچرخد. این مجموعه برای ردهی سنی نوجوان نوشته شده و از پرمخاطبترین و پرافتخارترین مجموعه کتابهای ایرانی است.
دربارهی کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها داستان کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها چنین آغاز میگردد: در شبی که آسمان به رنگ قیر سیاه بود، سی پاره روشنایی -کمتر یا بیشتر- بر دشتی تیره فرود آمدند. ذرات نور در میانهی آسمان چنان در هم آمیختند که هنگام فرود بر زمین، تنها سه پاره شدند. این سه پاره نور به هیبتی همچون انسان، همراه با دست و پا و سر و تن و البته بالهایی شگفتانگیز از جنس فلز در آمدند. جنس بالهاشان چنان بود که با آنها میتوانستند مهیبترینِ صخرهها را بشکافند و از دل آنها عبور کنند. آن سه پارهی نور، که به شکل سه مرد زیباروی در آمده بودند، در مقابل صفهای آغازین لشکر دیوها ایستادند. حضور نورها همهمهای در قلب سپاهیان تاریکی انداخت و سکوت ظاهری آن شب را در هم شکست. طولی نکشید که دیوها و همهی همقطارانشان آن سه نور فرودآمده را در بر گرفتند و در میان انبوهی از یاران خود محاصره کردند. لحظهبهلحظه حلقهی محاصره تنگتر میشد و تاریکی بیش از پیش سه مرد جوان را در بر میگرفت. بوی تعفن نفس دیوها هر دم بیش از پیش میشد..
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.