لوتا پیترمن 4/ آرامش پس از خرگوش

175,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

معرفی کتاب لوتا پیترمن 4 اثر آلیس پانترمولر

این کتاب داستان بامزه ی دیگری از لوتا پیترمن، دختر یازده پر شر و شور و بازیگوش را در خود جای داده است.
او که هیچ سرگرمی درست و حسابی ای ندارد، آبله مرغان گرفته و چون نمی تواند مدرسه برود حوصله اش خیلی سر رفته است، اما با آمدن شاین یعنی دوست صمیمی و دوست داشتنی اش همه چیز دوباره خوب می شود، شاین در مهدکودک آبله مرغان گرفته پس می تواند پیش لوتا باشد بدون این که از او آبله مرغان بگیرد.
اما جالب این جاست که شاین هم مثل لوتا هیچ سرگرمی خاصی ندارد… لوتا و شاین که دوستان هم تیمی هم هستند تصمیم دارند بازیگران معروفی شوند، آن وقت حسابی پولدار می شوند و با بازیگران جذاب فیلم بازی می کنند.
امروز نباید می‌رفتم مدرسه، آخر آبله‌مرغان گرفته‌ام. حوصله‌ام حسابی سر رفته. تعجبی هم ندارد چون من اصلاً یک سرگرمی درست و حسابی ندارم.
هرچند مامان می‌گوید که دارم و آن‌هم فلوت زدن است. دوتایی با شایِن نشستیم ببینیم چه سرگرمی‌های باحالی وجود دارد: چتربازی، غواصی‌کردن با کوسه‌ها، بیرون‌کشیدن اسکلت دایناسورها از زیر خاک و این‌جور چیزها.
فقط مشکل اینجاست که نمی‌دانیم چه جوری باید این کارها را بکنیم. البته اصلاً مهم نیست چون ما فعلاً داریم معروف می‌شویم. قرار است هنرپیشه شویم و با خوش‌لباس‌ترین بازگر دنیا فیلم بازی کنیم! (البته به گفته‌ی شایِن)

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

لوتا پیترمن 4/ آرامش پس از خرگوش

نویسنده
 آلیس پانترمولر
مترجم
نونا افراز
نوبت چاپ
تعداد صفحات 164
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222041106
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “لوتا پیترمن 4/ آرامش پس از خرگوش”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

قطار به موقع رسيد

35,000 تومان

در بخشی از کتاب قطار به موقع رسید می‌خوانیم

آندره‌آس که در سکوى قطار شاهد شلوغى و بیا وبرو مردم است با خود مى‌گوید، مى‌توانستم اینجا پیاده شوم، بروم یک جائى، یک جائى آن دور دورها، تا من را مى‌گرفتند مى‌گذاشتند سینه‌کش دیوار؛ دیگر بین لمبرگ و چرنوویتس نمى‌مردم، در یک گُله جا در ساکسون تیربارانم مى‌کردند و یا در اردوگاه کار اجبارى دُم سیخ مى‌کردم. ولى حالا پشت این پنجره ایستاده‌ام، به سنگینى سرب. از جا نمى‌توانم بجنبم، سِرّ شده‌ام، خشکم زده، این قطار مال من است و من هم مال این قطارى که باید من را به طرف سرنوشتم ببرد و عجب این است که هیچ دلم نمى‌خواهد اینجا پیاده شوم و در کنار رودخانه البه زیر این درختهاى نازنین گردش کنم. دلم پیش لهستان است، آن قدر دلم با تمام وجود، با شور و شوق در گرو این افق لهستان است که عاشقى مى‌تواند سرگشته و دلباخته معشوقه‌اى باشد کاشکى قطار راه بیفتد، راهش را دنبال کند! چرا اینجا لنگ کنیم، چرا این قدر گذشته و از صداى پُرطنین خبرى نیست؟ صبر و حوصله‌ام تمام شده، ترس ندارم، عجیب اینکه دیگر نمى‌ترسم، فقط کنجکاوى و دلواپسى نامعلومى دارم. و با وجود این نمى‌خواهم بمیرم، مى‌خواهم زنده بمانم، از لحاظ نظرى زندگى قشنگ است، زندگى با شکوه است، امّا نمى‌خواهم پیاده شوم، عجیب است، کاش مى‌توانستم پیاده شوم. همین‌قدر کافى است از این راهرو بگذرم، این بارو بندیل مضحک را جا بگذارم و بزنم به چاک، بروم جائى، زیر درختهاى پائیزى گردش کنم، و حالا مثل اینکه از سرب ریخته‌باشندم، اینجا ایستاده‌ام، مى‌خواهم‌ در همین قطار بمانم، عاشق و مشتاق تاریکى لهستان، این فاصله ناشناس بین لمبرگ و چرنوویتس که باید در آن جا بمیرم هستم.

عشق‌های فراموش‌شده/ عامره و هرمز (جلد سخت)

47,000 تومان
برداشتی آزاد و طنز از حکایت اسب آبنوس کتاب هزار و یک شب. هرمز ولیعهد جوان پادشاه ایران‌زمین سوار بر اسبی پرنده می‌شود. راهش را در آسمانِ بی‌تابلو و جاده گم می‌کند، خسته و کوفته بر بام قصری فرود می‌آید و همان‌جا یک دل، نه هزار دل (تو بگو یک‌میلیون دل، کی به کی است؟) عاشق دختر پادشاه یمن می‌شود و از برکت همین عشق همه‌ی بدبختی‌های عالم سرش هوار می‌شود. باور نمی‌کنید؟ داستان‌نویس هم تا این داستان را ننوشته بود، باورش نمی‌شد!

آداب خداحافظي

5,000 تومان
پشت جلد کتاب آمده است:

حسین سناپور: شرح احوال نوشتن؛

متولد۱۳۳۹. شروع داستان نویسی و نوشتن نقد داستان و نقد فیلم و گاهی فیلم نامه های کوتاه از ۱۳۶۳. چاپ کردن این نوشته ها در نشریات مختلف در هم سال ها و تا سال ها بعد از حدود سال ۱۳۷۲ تا هفت سال بعد روزنامه نگاری در بخش های ادب و هنر چهار روزنامه.

تدریس داستان نویسی از سال ۷۹ تاکنون. اولین کتاب های چاپ شده، داستان های بلندی برای نوجوانان: پسران دهکده (۱۳۶۹، انتشارات سروش)، افسانه و شب طولانی (۱۳۷۱، انتشارات کانون پرورش فکری). رمان نیمه ی غایب (۱۳۷۸، نشر چشمه)، برنده ی اولین دوره ی جایزه ی مهرگان و همین طور جایزه ی يلدا (این یکی را به طور مشترک)، تا سال ۸۸ پانزده بار چاپ و بعد از آن لغو مجوز شده است.

انتشار رمان ویران می آیی (۱۳۸۲, نشر چشمه)، نامزد جایزه های بنیاد گلشیری و یلدا می شود و تا سال ۹۱ شش بار چاپ شده است. آخرین رمان های منتشر شده شمایل تاریک کاخ ها (۱۳۸۸ نشر چشمه) و لب بر تیغ (زمستان ۱۳۸۹، نشر چشمه)، رمان درد نیز از او آماده ی انتشار و منتظر دریافت مجوز است.

انتشار دو مجموعه داستان با گارد باز (۱۳۸۳، نشر چشمه)، سمت تاریک کلمات (۱۳۸۴، نشر چشمه) که دومی برنده ی جایزهی بنیاد گلشیری شده است. از کتاب های غیر داستانی؛ دو مجموعه مقاله در زمینه ی داستان نویسی (ده جستار داستان نویسی در سال ۱۳۸۳ - و جادوهای داستان در سال ۱۳۸۷، هر دو در نشر چشمه)، کتاب یک شیوه برای رمان نویسی و همین طور گردآوری مجموعه مقالاتی دربارهی آثار هوشنگ گلشیری به نام هم خوانی کاتبان (۱۳۸۰، نشر دیگر).

سیاهه ی من (۱۳۸۹، نشر چشمه) و خانه ی این تابستان (۱۳۹۲، نشر زاوش) مجموعه شعرهای دیگر او هستند.

جاسوس سیبیل زورویی

25,000 تومان
انتشارات هوپا منتشر کرد: عصرِ یک روز شنبه به مادرم گفتم: «مامان، همسایه‌مون جاسوسه.» مادرم که انگار گیج شده بود، پرسید: «همسایه‌مون؟ کدوم همسایه؟» انگشت اشاره‌ام را به‌سمت پایین گرفتم. مادرم جا خورد و گفت: «خارجیه رو می‌گی!» بعد هم ازم خواست تا دلیل حرفم را توضیح بدهم. گفتم: «خیلی روزها عینک‌دودی خیلی تیره می‌زنه و از خونه می‌ره بیرون تا کسی نتونه چشم‌هاش رو ببینه. دستکش‌های سیاه هم داره...» مادرم پرید وسط حرفم و گفت: «بابای خودت هم دستکش سیاه داره.»
همسایه‌ی طبقه‌ی پایین مرد عجیب‌وغریبی است. برگ‌های کاهو را می‌شوید و از بند رخت آویزان می‌کند. یک روز ریش می‌گذارد و یک روز دیگر ریش ندارد. آدم‌های عجیبی دمِ درِ خانه‌اش می‌آیند. تازه! حتی معلوم نیست اسم کوچکش چیست. روی در خانه‌اش فقط نوشته شده: «س. پلتوونن»

نمی‌دانم این سین مخفف چه اسمی است. اما می‌دانم اهل ایسلند است. یک ایسلندی در شهر ما چه‌کار می‌کند؟ جاسوس است یا خرابکار؟ نکند برای نقشه‌ای خطرناک به اینجا آمده؟ من یکی که خیلی کنجکاو شده‌ام سر از کارش در بیاورم!

سفارش:0
باقی مانده:1

یک قصه و دو قصه: حسنی و ننه‌حسنی و درخت سیب 1، دویست و بیست و چهار سیب برای عروسی 2

36,000 تومان

معرفی کتاب حسنی و ننه حسنی و درخت سیب،‌ دویست و بیست و چهار سیب برای عروسی

در کتاب حسنی و ننه حسنی و درخت سیب،‌ دویست و بیست و چهار سیب برای عروسی نوشته‌ی معصومه یزدانی و تصویرسازی سمیه محمدی، که بازآفرینی داستان حسن کچل است، او باید خیلی سریع برای عروسی پسر همسایه سیب سرخ جمع کند. همین‌طور قرار است برایشان مهمان هم بیاید ولی در خانه کاسه‌ی لعاب و سفره‌ی قلمکار و غذا ندارند. حالا مادرش نگران است و او باید فکری به حال این شرایط کند. این کتاب از برگزیدگان جایزه‌ی ویژه‌ی مهدی آذریزدی به‌شمار می‌رود.

درباره‌ی کتاب حسنی و ننه حسنی و درخت سیب،‌ دویست و بیست و چهار سیب برای عروسی

ننه حسنی در حیاط خانه‌شان نشسته و نگران و در فکر است. دورتر از او حسنی هم طبق معمول خوابیده و خروپف می‌کند. ننه وقتی نگران می‌شود سیب سرخی از درختشان می‌کَنَد و گاز می‌زند. دلیل نگرانی او این است که قرار است امروز برایشان مهمان بیاید ولی آن‌ها به تعداد مهمان‌ها کاسه‌ی لعاب و سفره‌ی قلمکار و غذا ندارند. ننه در همین فکر است که ناگهان پسر همسایه روی دیوار ظاهر می‌شود. او کیسه‌ای برای حسنی پرت می‌کند و می‌گوید برای عروسی امشبش به دویست‌وبیست‌وچهار سیب سرخ احتیاج دارد، چون رسم است که در شب عروسی داماد برای مهمان‌هایش سیب سرخ بیندازد. اگر حسنی بتواند این تعداد سیب بیاورد، به او یک کیسه‌ی مخملی می‌دهد. ننه نگاهی به درخت خودشان می‌اندازد و می‌بیند که آن‌قدر سیب ندارد. حسنی هم همچنان خواب است. او ناگهان متوجه درختی در کوچه می‌شود. ترشی‌هایش را می‌بردارد و به خانه‌ی همسایه می‌برد. به آن‌ها می‌گوید اگر همه‌ی سیب‌های درختشان را به او بدهند این ترشی را به آن‌ها می‌بخشد...

فرار از اردوگاه 14: فرار اودیسه‌وار مردی از کره‌ی شمالی به سوی آزادی

280,000 تومان
دربخشی از کتاب فرار از اردوگاه 14 می‌خوانیم: قحطی و سیل‌های نیمه‌ی دهه‌ی 1990 اقتصادی را که مرکزگرا طراحی شده بود، ویران کرد. سیستم توزیع عمومی دولت که از دهه‌ی 1950 به بیشترِ شهروندان کره‌ی شمالی غذا رسانده بود، از هم پاشید. مردم کره‌ی شمالی از ترس اینکه مبادا از گرسنگی بمیرند، به تبادل کالا‌ به کالا رو آوردند و این موضوع در میان‌شان به سرعت رشد کرد و تعداد و اهمیت مغازه‌های خصوصی بیشتر شد. از هر ده خانواده، نُه خانوار برای زنده ماندن، مبادله‌ی کالا می‌کردند. شهروندان کره‌ی شمالیِ بیشتر و بیشتری برای کار، تجارت، خرید‌و‌فروش و پرواز به کره‌ی جنوبی، از مرز می‌گذشتند و وارد چین می‌شدند. نه چین و نه کره‌ی شمالی آماری ارائه ندادند اما میزان این مهاجرت‌های اقتصادی بین ده‌ها هزار تا چهارصد هزار نفر تخمین زده می‌شود. کیم جونگ ایل تلاش کرد آشوب و هرج‌و‌مرج را کنترل کند. حکومت او برای تاجرانی که بدون مجوز سفر می‌کردند شبکه‌ی جدیدی از مراکز بازداشت ایجاد کرد. اما این افراد می‌توانستند با بیسکویت و سیگار آزادی‌شان را از پلیس و سربازان گرسنه بخرند. در شهرهای بزرگ، ایستگاه‌های قطار، بازارچه‌های بدون سقف و کوچه‌های باریک، پُر از ولگرد‌هایی شدند که از گرسنگی در حال مردن بودند. کودکان یتیم زیادی که در این اماکن پیدا می‌شدند به «گنجشک‌های ولگرد» معروف شدند. شین هنوز این را نمی‌دانست اما سرمایه‌داری عوام، داد‌و‌ستد ولگرد‌ها و فساد فراگیر در حکومت پلیسی که اردوگاه 14 را در محاصره داشت، شکاف‌هایی ایجاد می‌کردند. کمک غذایی از ایالات متحده، ژاپن، کره‌ی جنوبی و دیگر اهداکنندگان، تا اواخر دهه‌ی 1990 قحطی را تعدیل کرد، اما به طور غیر‌مستقیم و تصادفی به زنان مغازه‌دار و بنگاه‌های مسافرتی جان بخشید تا در آینده به شین برای فرارش به چین آذوقه و هویت جعلی بدهند و راهنمایی‌اش کنند.
سفارش:0
باقی مانده:2