لوتا پیترمن 8/ تعطیلات با طعم کانگورو

59,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1
قسمت هایی از کتاب لوتا پیترمن 8 (لذت متن)
 ای داد و هوااار! آخر این هفته جشن پنجاهمین سالگرد ازدواج است.
قرار است همه ی فامیل توی یک قلعه ی قدیمی در اشترولنشتاین توی فیزلگو جمع شوند و جشن بگیرند.
بابا یک عالمه برنامه ی اجق وجق ریخته؛ شکار گنج، گردش علمی و قایقرانی.
ولی از همه بدتر، برنامه ی آوازخواندن من و برادرهای خل و چلم است، آن هم جلوی همه!
حتما مثل همیشه سوژه ی پسرعموی بدجنسم می شویم و حسابی مسخره مان می کند.
البته خوشبختانه قراراست دو تا دخترعمه ام را برای اولین بار ببینم؛ امیلیا و اولیویا از استرالیا!
کسی چه می داند، شاید با آمدن آن ها خیلی خوش بگذرد…
باز هم یک عالمه دردسرهای لوتایی که آدم را از خنده روده بر می کند.
این بار با صفحه های بیشتر، پر از جشن و شادی!

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

لوتا پیترمن 8/ تعطیلات با طعم کانگورو

نویسنده
 آلیس پانترمولر
مترجم
نونا افراز
نوبت چاپ
تعداد صفحات 240
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222043803
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “لوتا پیترمن 8/ تعطیلات با طعم کانگورو”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

هیمالایا، غول قاتل

25,000 تومان
آیا غول این کتاب واقعاً قاتل است؟
چه کسی را کشته؟
آیا غول موجود خبیثی است یا ناخواسته این اتفاق برایش پیش آمده است؟
گاهی اتفاقی می‌تواند زندگی آدم را برای همیشه عوض کند. داستان پیچیده‌ی زندگی هر کدام از ما در «کلاه زندگی»مان بافته شده است! هر کدام از ما همین‌که به دنیا می‌آییم «کلاه زندگی» خودمان را بر سرمان می‌گذاریم. کلاه زندگی هر کس هم یک‌جور متفاوتی است. معلوم نیست در کارگاه کلاه‌بافی زندگی، کلاه ما چه شکلی بافته شده است! اگر می‌خواهید ارتباطِ داستان غولِ تنها و بدشانس با زندگی دختر خوش‌قلب و مغازه‌ای جادویی را که کلاه زندگی می‌فروشد بدانید، چاره‌ای ندارید جز اینکه کتاب را بخوانید!
سفارش:0
باقی مانده:1

چاپلین به روایت بازن

110,000 تومان
چارلی چاپلین مشهورترین سینماگر جهان است؛ اما آثارش این بخت را نداشتند تا در جایگاه رازآمیزترین آثار تاریخ سینما قرار گیرند. در طول سال‌های پیش از اختراع صدا، مردم سراسر دنیا، به‌ویژه نویسندگان و روشنفکران، روی خوشی به سینما نشان نمی‌دادند و به دیده‌ی تحقیر نگاهش می‌کردند و چیزی در آن نمی‌دیدند جز جذابیتی بازارپسند و هنری حقیر. برای آن‌ها فقط یک استثنا به نام چارلی چاپلین وجود داشت که به دیده‌ی اغماض نگاهش می‌کردند. البته این بحث‌وجدل‌ها ربطی به مردم کوچه‌وبازار نداشت؛ مردم با شورواشتیاقی وصف‌ناپذیر که امروز حتا نمی‌توان تصورش را کرد، در واپسین روزهای جنگ جهانی اول، چاپلین را به محبوب‌ترین مرد دنیا تبدیل کردند. مجموعه‌آثار چاپلین مثل موم در دست آندره بازَن بود و بهتر از هر کسی درباره‌ی چاپلین حرف می‌زد و دیالکتیک گیج‌کننده‌اش همیشه با شوخی همراه می‌شد. «هرگز در برابر موقعیت ویژه‌ی منظورشده برای چارلی چاپلین در تاریخ سینما قد علم نمی‌کنم.» فرانسوآ تروفو
سفارش:0
باقی مانده:1

اپوش

38,000 تومان
یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که در مقاطع مختلف زندگی آسیب‌های زیادی به افراد وارد کرده، اعتماد‌به‌نفس و عزت‌نفس‌شان را از میان می‌برد، مقایسه کردن خود با دیگران است. این عادت ناپسند که از نخستین سال‌های عمر، در نتیجه‌ی استفاده والدین از روش‌های تربیتی نادرست بروز می‌کند، زمینه‌ساز معضلات گوناگون در بزرگسالی افراد می‌شود. اهل نظر معتقدند با استفاده از داستان‌های جذاب که برای کودکان جالب باشد به راحتی می‌توان این مشکل را حل و فصل کرد. اپوش، از جمله کتبی است که روان‌شناسانبرای اموختن مقایسه نکردن خود با دیگران به کودکان بهره می‌گیرند. اپوش دیو خشکسالی بود. تا به حال چهره‌اش را در برکه یا جایی ندیده بود. هر جا می‌رفت آب‌ها بخار می‌شدند و خشکسالی می‌شد. به همین دلیل فکر می‌کرد خیلی جذاب و دل‌فریب است. روزی از بدترین روزها خودش را در آینه دید و وحشت کرد. از آینه پرسید چرا زشت مشانم می‌دهی؟ آینه گفت اگر باور نداری که زشتی از دیگران بپرس. او به راه افتاد تا از دیگران سوال کند که واقعا زشت است؟: «اپوش تکانی به خودش داد و سنگ‌ها از دور و برش کنار رفتند و دو کوه بلند ساختند. اسم یکی از کوه‌ها شد تفتان و یکی خشکان. اپوش در خدنگزارها راه افتاد و پایش به هر جا که رسید آن‌جا را خارزار کرد. رسید به مارمولکی و از مارمولک پرسید، من زشتم؟ مارمولک که از ترس دمش افتاده بود، آب دهنش را قورت داد و گفت، آره.»

زندگی هچل‌هفتِ آیدا پیرپور 2/ دارودسته‌ی بی‌لیاقت‌ها

140,000 تومان

معرفی کتاب زندگی هچل هفت آیدا پیرپور 2 اثر سولماز خواجه وند

در مدرسه چه کارهایی انجام دهیم: 1. ثابت کنیم بی لیاقت ترین بچه های همه ی عالم هستی ما هستیم. 2. خفن ترین گروه تبهکاری عالم را تأسیس کنیم و سعی کنیم سری بمانیم . 3. بزرگترین رازهای خانوادگی را که هیچ کس از آن خبر ندارد لو بدهیم و قیافه ی «به من چه» به خودمان بگیریم . 4. نگهبانان سیاه چال های زیرزمین مدرسه را زهره ترک کنیم . 5. درس نخوانیم . اگر دلتان می خواهد بدانید چه کارهایی باید در مدرسه انجام دهید، هر سه روز یک بار جلد دوم زندگی هچل هفت آیدا پیرپور را بخوانید!
سفارش:0
باقی مانده:1

محاکمه، تقدیم به فرانتس کافکا

125,000 تومان
در بخشی از کتاب محاکمه می‌خوانیم: روزهاى بعد را در این انتظار به سر برد که دوباره براى بازجویى فراخوانده شود. از آن‌جا که گمان مى‌کرد امتناع او را از پذیرش بازجویى جدى نگرفته‌اند، حدس مى‌زد که خودبه‌خود بار دیگر در همان ساعت فراخوانده شده است. از این رو دوباره عازم محل شد. ولى چون آن روز جلسه‌اى تشکیل نمى‌شد، در صحن تالار کسى را ندید. فقط دوباره در محوطه‌ى بیرونى تالار چشم‌اش به همان زن رخت‌شور افتاد و چون آن زن عشوه‌گرى کرد، کمابیش برخلاف میل خود با او باب گفت‌وگو را باز کرد و در پى شنیدن سخنانى تملق‌آمیز از سوى او، کماکان برخلاف میل خود، از وى تقاضاى کمک کرد. مقصود ک. این بود که با شخص مورد اعتمادى مشورت کند. در طى گفت‌وگو معلوم شد که آن زن همْ‌سر مستخدم محکمه است و به واسطه‌ى روابطى که در محکمه دارد احتمالاً مى‌تواند براى ک. مفید واقع شود، به‌ویژه از آن رو که خود مدعى بود قاضى تحقیقات یکى از دوست‌داران اوست. با این‌همه آن زن فرد مورد اعتمادى نبود که ک. مى‌جست. هرچند که براى اثبات علاقه‌ى خود به ک. به گفته‌ى او عمل کرد و دفاتر قاضى تحقیق را، که پُر بود از تصاویر زشت و شرم‌آور، در اختیارش گذاشت. آن تصاویر سرشت ناهنجار اهالى محکمه را بار دیگر در نظر ک. آشکار کرد. سرانجام، درست در لحظه‌اى که چیزى نمانده بود ک. به اصرار زن با او راه گریز پیش بگیرد، دوباره سروکله‌ى آن مردى پیدا شد که در صحن دادگاه با زن در آمیخته بود. مرد دست پیش برد و زن را از چنگ ک. بیرون کشید. سپس او را روى شانه انداخت و با خود برد، درحالى‌که زن، برخلاف ادعاى خود که گفته بود به آن مرد میلى ندارد، مقاومت چندانى نشان نداد. ک. بیش‌تر از سر کنج‌کاوى تا میل باطنى آن‌ها را تا انتهاى راه‌رو تعقیب کرد و آن‌جا پس از آن‌که از آن ‌دو چشم برداشت، از دست‌خط کج‌ومعوجى که به دیوار آویخته بود دریافت که ادامه‌ى آن راه به دفتر محکمه مى‌انجامد. ک. به این نتیجه رسید که سوءاستفاده و بى‌بندوبارى اخلاقى محکمه را به زوال کشانده است و از این رو دیگر تعجبى ندارد که بخش ادارى محکمه در اتاق‌هاى زیر شیروانى قرار دارند. سپس پیش از آن‌که بتواند در مورد اقدام بعدى خود تصمیم بگیرد، با مردى روبه‌رو شد و آن مرد خود را مستخدم محکمه معرفى کرد و ک. پیشنهاد او را مبنى بر هم‌راهى‌اش به بخش ادارى پذیرفت.
سفارش:0
باقی مانده:1

اين جا بدون مرد

74,000 تومان
«اینجا بدون مرد»، همان‌طور که از اسمش پیداست، جامعه‌ای را تصویر می‌کند که در آن مردان در حال انقراض‌اند و راوی ماجرا نیز زنانی هستند که هنوز مردی دارند یا هنوز درگیر مردی هستند. مونا زارع پس از چگونه با پدرت آشنا شدم، این‌بار در اثر دوم‌اش راویان گوناگون را به اختیار گرفته است تا پرده از جهانی زنانه بردارد، جهانی بدون مرد و همراه با حسرت‌ها و رؤیاهای زنانه. راویان داستان که خود بازیگران آن نیز هستند صرفا آینه‌ی رفتار دیگری‌اند بی‌آن‌که در بند خود و زندگانی خویش باشند یا به دنبال فرصتی باشند تا وضع موجود را از نو بازنگری کنند و این تقلای راویان فضایی مضحک می‌سازد که در آن رفتار و اندیشه‌های ایشان دگر می‌شود تا هر سخن و رفتار نشان غیاب مردان باشد. در این وضع اما انقراض مردان پایان کار نیست زیرا هستند زنانی که دوری مردان را تاب نمی‌آورند یا فرصت‌طلبانی که از این خوان نان چرب می‌خواهند تا نقش مردان را در زندگی به اشکال گوناگون احیا کنند. در این میان اما راویان ماجرا چنان گرفتار روایت دیگری می‌شوند که گفتی قبر خویش را بکنند زیرا دور نباشد که با انقراض مردان زنان نیز در خطری جدید باشند و این تازه آغاز ماجراست.
سفارش:0
باقی مانده:1